سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا


ازدواج در اسلام با نگاهی به کارکردهای تربیتی و روان شناختی


ازدواج در اسلام با نگاهی به کارکردهای تربیتی و روان شناختی
بشر از نخستین روزهای حضور خود بر عرصه خاك و شكوفایی جوانه های تأمّل و تدبیر بر شاخسار حیات، به خوبی دریافته است كه خانواده بهترین مأمن انسان و شایسته ترین كانون برای تبلور سكون و اطمینان است. این امر نشان می دهد كه خانواده یكی از اساسی ترین و طبیعی ترین نیازهای انسان به شمار می آید. بسیاری از مشكلات روانی حاصل از تنش های زندگی روزمرّه توسط یك خانواده سالم و بهنجار التیام یافته، جبران می شود. به همین دلیل است كه تحقیقات انجام شده در زمینه مسائل خانواده، در مجموع نشان می دهد كه افراد ازدواج كرده به طور متوسط، سالم تر و خوشحال تر از آنهایی هستند كه ازدواج نكرده اند.۱ البته خانواده می تواند به شكلی كاملا معكوس، به عنوان منبع مهم ایجاد تنش در زندگی فرد باشد، ولی اگر معیارهای زندگی سالم در خانواده رعایت گردد، می توان جلوی تنش ها را سد كرد و خانواده را به تعادل و سلامتی رساند. ازدواج و موفقیت در آن به عنوان یك واقعه اجتماعی، زیستی و فرهنگی، به دلیل نقش بنیادین آن در تشكیل خانواده از اهمیتی بسیار برخوردار است، به گونه ای كه می توان گفت: بدون ازدواج، خانواده مفهوم چندان روشن و واضحی ندارد.۲
ازدواج به عنوان سنگ بنای اولیه خانواده و به عنوان عاملی اساسی برای زوجیت و همدلی دو جوان و زمینه بالندگی و پیشرفت همسران به شمار می آید و انسان ها می توانند در سایه اندیشه و ایمان واقعی و در پناه زوجیتی شایسته، با اطمینان و صلابت، بر ناكامی ها و فراز و نشیب های زندگی چیره شوند و از وادی های شكست، مصمّم و استوار عبور نمایند و بتوانند از گذرگاه اسفل السافلین به سوی اعلا علّیین، كه همان مقصود خلقت است، راهی بگشایند. به همین دلیل، متفكران اخلاقی و حقوقی جوامع بشری درصدد برآمده اند تا بر استحكام این كانون بیفزایند و ازدواج، این سنّت تغییرناپذیر الهی را در جامعه، هر چه بیشتر تقویت كنند تا انسان ها ازدواج را، كه یك نیاز فطری و طبیعی نه تنها برای انسان ها، بلكه حتی در میان دیگر موجودات نیز به شكل های گوناگون وجود دارد، زمینه كسب كمال خویشتن بیابند، و به قول جلال الدین رومی:
بهر آن میل است از ماده ز نر
تا بود تكمیل كار همدگر
میل اندر مرد و زن حق زان نهاد
تا بقا یابد جهان زین اتحاد
ساختار ازدواج و سن آن در جوامع با همدیگر متفاوت است و در واقع، هر جامعه ای با توجه به سبك زندگی و نظام فرهنگی خود، شیوه ها و روش های خاصی در زوجیت به وجود آورده است. این امر در فرهنگ اسلامی نیز موردتوجه ویژه بوده است، بخصوص توصیه گردیده است ازدواج در زمان مناسب آن انجام گیرد تا بركات معنوی، روانی، تربیتی و اجتماعی بیشتری نصیب همسران جوان گردد.
● تعریف «ازدواج»
تعریف های متعددی برای واژه «ازدواج» ارائه شده است كه به یكی از آنها اشاره می شود: «ازدواج فرایندی است از كنش متقابل بین دو فرد، یك مرد و یك زن، كه برخی شرایط قانونی را تحقق بخشیده اند و مراسمی برای برگزاری زناشویی خود برپا داشته اند و به طور كلی، عمل آنان مورد پذیرش قانون قرار گرفته و به آن ازدواج اطلاق شده است.»۳
در بینش اسلامی، مقصود از «ازدواج»، پیوند زناشویی رسمی میان دو جنس مخالف است كه معمولا بالغ بوده و طبق شرایط شرعی و قانونی لازم انجام گرفته است.
● اهمیت ازدواج
ازدواج هسته اول ایجاد خانواده و به نوبه خود، واحدی در سنگ بنای جامعه انسانی است. ازدواج زمینه ساز مطلوب ترین فرصت برای زیباترین تلاقی چشم ها، گیراترین تبادل كلام ها، استوارترین گام ها، تجلّی متعالی ترین ارزش ها و محبوب ترین كانون نزد خالق متعال است.۴ حضرت محمّد(صلی الله علیه وآله)فرمود: هیچ كانونی در اسلام بر پا نشده است كه نزد خداوند از كانون ازدواج محبوب تر و عزیزتر باشد.۵
ازدواج و گزینش همسر، انتخاب مطلوب ترین همراه و ترسیم روشن ترین طریق سعادت و پاسخی مناسب به عالی ترین نیاز فطری انسان یعنی وصول به كمال و سعادت است، و به این معنا حضرت علی(علیه السلام)اشاره فرمود: هیچ یك از یاران رسول خدا(صلی الله علیه وآله)ازدواج نكرد، مگر اینكه ایشان پس از ازدواج آنان فرمود: ایمانش كامل شد.۶
ازدواج در منطق قرآن كریم، به وجودآورنده مطمئن ترین و آرام بخش ترین رابطه ها و آغازگر زندگی همراه با طراوت، مودّت و ایثار است. از آیات و نشانه های قدرت خداوند این است كه برای انسان از نوع خود، همسرانی آفرید تا در كنار آنان، به آرامش و سكون نایل آیند و بین آنان دوستی و رحمت قرار داد.۷ در تفسیر این آیه، گفته شده است: منشأ گرایش مرد به زن و آرمیدن مرد در سایه انس به زن مودّت و رحمتی است كه خداوند بین آنها برقرار كرده و این مودّت الهی و رحمت خدایی غیر از گرایش غریزی نر به ماده است كه در حیوانات هم وجود دارد; و از این رهگذر است كه زن محبوب رسول اكرم(صلی الله علیه وآله)واقع شده است; فرمود: من از دنیای شما، سه چیز را دوست دارم: زن، بوی خوش و نور چشم من در نماز است.۸ چیزی كه مایه سكون است همان مودّت و رحمت الهی است كه جاذبه ای معنوی بین زن و مرد ایجاد می كند، وگرنه شهوات نمی تواند نشانه ای از نشانه های خدا باشد و موجب آرامش گردد.۹ این پیوند مقدّس، روان پرالتهاب و مضطرب جوان را به ساحل آرامش نزدیك می كند و او را در دریایی از صفا و مودّت غوطهور می سازد و موجب می شود تا این دو همسر جوان در كنار همدیگر، با نشاط زندگی مشترك را آغاز كنند. البته این نتیجه وقتی حاصل می گردد كه در انتخاب همسر و تشكیل خانواده، معیارهای شرعی و اخلاقی رعایت شود.
ازدواج علاوه بر آرامش روانی و ارضای غریزه جنسی، تعهّد و تكامل اجتماعی را در پی داشته و زمینه ساز بروز استعدادها و توانمندی های نهفته درونی می گردد. شهید مطهّری درباره نقش ارزنده ازدواج می گوید: «... یك پختگی و پویایی وجود دارد كه جز در پرتو ازدواج و تشكیل خانواده پیدا نمی شود، در مدرسه پیدا نمی شود، در جهاد با نفس پیدا نمی شود، در نماز شب پیدا نمی شود; این كمالات را فقط باید در ازدواج و تشكیل خانواده به دست آورد. و لذا، هیچ وقت نمی شود كه یك كشیش، یك كاردینال به صورت یك انسان كامل در بیاید، اگر واقعاً در كاردینالی خودش صادق باشد.»۱۰
آیهٔ اللّه مكارم شیرازی در این زمینه می نویسد: «بعد از ازدواج، شخصیت انسان تبدیل به یك شخصیت اجتماعی می شود و خود را مسئول حفظ همسر و آبروی خانواده و تأمین وسایل زندگی فرزندان آینده می بیند. به همین دلیل،تمام ابتكار و استعداد خود را به كار می گیرد و از ظرفیت هایوجودی خود كمال استفاده را می برد و به بالندگی بیشتری نایل می شود.»۱۱
● آثار تربیتی ازدواج
ازدواج اولین گام یك فرد، برای ایجاد و تكوین زندگی مشترك با فردی از جنس مخالف است. چنانچه این گام در زمان مناسب و به شكل صحیح و سنجیده برداشته شود، كاركردهای مناسب و پیامدهای سازنده آن در طول زندگی مشترك ملموس خواهد بود. در این مقام، به برخی از آثار تربیتی ازدواج به طور گذرا اشاره می شود:
۱) كمالات معنوی
علّامه محمّدتقی جعفری در پاسخ این سؤال راسل كه چرا اسلام این قدر به ازدواج بها داده و آن را قانون قرار داده، گفته است: «اسلام با ازدواج می خواهد انسان واقعی به وجود آورد، و مسئله انسان و انسانیت مطرح است.»۱۲
ازدواج در فرهنگ اسلامی، پیوندی مقدّس است كه موجب حفظ دین،۱۳ افزایش ثواب عبادات،۱۴ و به وجودآورنده مودّت و رحمت است. ازدواج همچنین عاملی مؤثر در حفظ پاك دامنی و طهارت دل هاست. رسول گرامی(صلی الله علیه وآله)می فرماید:۱۵ هر كس می خواهد خدا را در حال پاكیزگی و طهارت ملاقات كند به وسیله ازدواج عفّت پیشه سازد.۱۶ به وسیله ازدواج، یكی از سركش ترین نیروها یعنی غریزه جنسی، ارضا شده، میل به انحراف در انسان كاهش می یابد و در واقع، هوای نفس، كه منشأ بسیاری از ناهنجاری هاست، تا حد زیادی مهار می گردد و مهار هوای نفس از یك سو، و رحمت و مودّت الهی كه در ازدواج حاصل می شود از سوی دیگر، موجب كمال نفس و نورانیت دل می گردد; زیرا كسی كه به طرف گناه و ناهنجاری نرود و مشمول عنایات الهی باشد، به نورانیت درون و قلب نایل می گردد.
۲) عفّت و دوری از گناه
در اثر ازدواج غریزه جنسی، كه یكی از قوی ترین غرایز انسانی است، در مسیر طبیعی خود قرار می گیرد و این پدیده به نوبه خود، موجب می گردد تا انسان از گناهانی كه به خاطر میل جنسی انجام می دهد تا حد زیادی مصون بماند و هیچ گاه دامن خود را به روابط جنسی نامشروع، كه از نظر دین جزو گناهان كبیره است، آلوده نسازد. همچنین ازدواج موجب می گردد تا انسان در مسیر كمال و خودسازی معنوی بیشتر قدم بگذارد و خود را از گناه دور سازد. پیامبر اكرم(صلی الله علیه وآله)می فرماید: هر كس در آغاز جوانی ازدواج كند شیطانی كه مأمور اوست فریاد می زند: ای وای! او دو ثلث دینش را از دسترس من حفظ كرد، و ثلث دیگر را هم می تواند با تقوا حفظ كند.۱۷
حضرت رسول(صلی الله علیه وآله) همچنین درباره حفظ عفّت به واسطه ازدواج می فرماید: ای گروه جوانان! هر یك از شما كه می تواند ازدواج كند، اقدام نماید; زیرا ازدواج موجب می گردد تا چشم و دامن انسان از گناه باز داشته شود و عفّت انسان حفظ گردد.۱۸
به گفته دانشمندان اخلاق، انگیزه اصلی گناهان و انحرافات اخلاقی و تربیتی، سه قوّه است:
۱) قوّه شهویه;
۲) قوّه غضبیه;
۳) قوّه وهمیه.
این سه قوّه در مرز تعدیل خود، در وجود انسان برای دفع مفاسد و جلب ارزش ها لازمند. نیروی غضب برای دفاع و مبارزه با تجاوزات بیگانه، نیروی شهوات در مسیر طبیعی برای بقای نسل و لذت ها و تفریحات سالم، و نیروی وهمیه برای كسب امور عادی در حدّ طبیعی لازم است. ولی طغیان و یا تعطیل آنها موجب افراط و تفریط شده، انگیزه انحراف و فساد خواهد گردید.در قوّه شهویه، مهم ترین عامل تعدیل صحیح آن در شهوت جنسی، «ازدواج» است. ازدواج موجب كنترل این قوّه شده، آن را از تجاوز و طغیان باز می دارد. وقتی جلوی طغیان شهوات گرفته شود، زمینه برای كسب عفّت و دوری از گناه مهیّا می گردد و انگیزه گناه از بین خواهد رفت.
غریزه جنسی مانند آب رودخانه، مایه حیات است. اگر در جلوی آن سدّی بسته شود و دریچه ای پشت سر آن قرار گیرد، آب های رودخانه، مایه حیات دام ها و گیاهان خواهد بود و جمع شدن آب نه تنها موجب ضرر و سیلاب نمی گردد، بلكه با باز كردن سد در هنگام نیاز به آب، می توان از آن استفاده بهینه و منطقی نمود. كنترل شهوات و ارضای آن از طریق ازدواج، مانند آب رودخانه و پشت سد، مایه حیات و به ارمغان آورنده عفت و پاك دامنی در جامعه است.۱۹
۳) احساس مسئولیت
انسان تا وقتی تنهاست، بیشتر به فكر خود است و حركت او به سوی بی بندوباری و هرزگی، چندان دور از انتظار نیست، بخصوص اگر دین نداشته باشد، احساس مسئولیت هم نمی كند; ولی اگر ازدواج كرد، فكر می كند كه تنها نیست، بلكه پیش وجدان خود، مسئولیت زن و فرزند نیز را بر عهده دارد. از این رو، حركت او به سوی بی بند و باری دشوار می نماید و ازدواج مانند سدّی در سر راهش، او را كنترل می كند.
شواهد بسیاری وجود دارد كه جوانان بسیاری پس از ازدواج، سر به راه شده اند و سبك سری و بیراهه رفتن های گذشته را ترك نموده اند. این سخن نُقل مجالس شده است كه جوانان ازدواج كرده در گفتار خود می گویند: «ما دیگر ازدواج كرده ایم و مثل سابق نمی توانیم به هر جا برویم. برای ما كه زن و بچه داریم، عیب است به هر راهی پا بگذاریم.»
این همان «احساس مسئولیت» است كه به این صورت جلوه می كند. احساس مسئولیت پایه مراقبت و كنترل و دوری از هرزگی و اعتیاد و سایر انحرافات خواهد شد. احساس مسئولیت همان وجدان اخلاقی و «نفس لوّامه» است كه نقش بسیاری در پاك زیستی و انضباط رفتاری دارد.
وجدان اخلاقی و احساس مسئولیت در حقیقت، دادگاه كوچكی در درون جان انسان است. هنگام كار نیك، احساس آرامش درونی به وجود می آورد و روح انسان را لبریز از شادی و نشاط می كند، و هنگام خطا و جنایت، طوفانی از غم و اندوه در درون جان پدید می آورد. چنین احساسی قطعاً نیروی مهمی برای جلب سعادت و دوری از هرگونه انحراف است. آری، ازدواج صحیح، نقش سازنده ای در ایجاد چنین احساسی در انسان دارد.
● آثار اجتماعی و روان شناختی ازدواج
۱) آرامش و امنیت خاطر
مهم ترین نیازی كه در پرتو ازدواج، برآورده و تأمین می گردد، نیاز به آرامش و امنیت خاطر است. این نیاز، كه در سرشت انسان ریشه دارد، چنان قابل توجه است كه خداوند منّان در قرآن كریم، ایجاد آرامش خاطر از طریق ازدواج را یكی از آیات خود معرفی كرده است.
بنابراین، همسر موجب آرامش خاطر و امنیت دل است، و جوان را كه در اوایل جوانی با احساس تنهایی، بیهودگی و نداشتن پناهگاه عاطفی، دست به گریبان است، به جایگاه امن رهنمون می شود و موجب می گردد تا همسران با اتّكا به همدیگر در مقابل امواج و گرفتاری های زندگی مقاومت كنند و با امیدبخشیدن به همدیگر، به زندگی محبّت آمیز خود ادامه دهند.
امام رضا(علیه السلام)درباره فواید همسر شایسته می فرماید: «هیچ منفعتی بهتر از همسر شایسته نیست; همسری كه وقتی انسان او را می بیند شادمانش گرداند و در موقع نبودن او، نگهدار ناموس و مالش باشد.»۲۰ یعنی در حضور او، به نوعی او را شادمان می كند و در غیبت او هم كاری می كند كه اگر شوهر متوجه عمل او گردد شادمان شود.
۲) تولید نسل
یكی از ثمرات بزرگ ازدواج، بقای نسل بشریت است كه مطابق هدف آفرینش است. همسران جوان از طریق فرزنددار شدن موجب پیوند بین نسل ها می گردند و با پرورش فرزندان صالح و مؤمن، در اصلاح جامعه انسانی شریك می شوند و روح بندگی خالق متعال را، كه هدف اساسی خلقت انسان است، در عرصه گیتی گسترش می دهند. پیامبر اكرم(صلی الله علیه وآله)می فرماید: «ازدواج كنید تا صاحب فرزند شوید. قطعاً من به زیادی شما در روز قیامت بر امّت های دیگر مباحات می كنم.»۲۱ این نكته بسی واضح و روشن است كه پیامبر گرامی(صلی الله علیه وآله) به صِرف زیادی جمعیت مباحات نمی كند، بلكه مباحات پیامبر اعظم(صلی الله علیه وآله) به خاطر جمعیتی است كه بندگی خدا كرده باشند و از طریق انجام وظایف دینی و انسانی، موجب آبادانی مادی و معنوی جهان گردند.
۳) سلامت و امنیت اجتماعی
ازدواج و تأسیس كانون خانواده، برای سلامت و امنیت جامعه مفید است و زمینه ارتكاب جرم و بزه كاری را كم می كند. آماری كه توسط محققان علوم اجتماعی ارائه می گردد مؤیّد این مطلب است. در یك تحقیق میدانی كه بر ۵۰۰ تن از جوانان انگلستان انجام گرفت، این نتیجه به دست آمد كه جوانان پس از ازدواج و تشكیل خانواده، كمتر به انجام اعمال مجرمانه روی می آورند و خلاف كاری و جرم در آنان كاهش می یابد، و در مقابل، افرادی كه مجرّدند به اعمال خلاف و بزه كاری اجتماعی بیشتری روی می آورند و زمینه كارهای ناهنجار در آنان بیشتر است.۲۲
پیامبر گرامی(صلی الله علیه وآله) می فرماید: «بیشتر اهل جهنّم مجردها هستند.»۲۳ این حدیث شریف به روشنی دلالت می كند بر اینكه گناه و ناهنجاری در میان مجرّدها بیشتر است و به همین دلیل، گرفتار آتش شده اند و وقتی گناه و ناهنجاری از طریق مجرّدها بیشتر شود، امنیت اجتماعی و سلامت روانی اجتماع به مخاطره می افتد.
ویل دورانت، دانشمند معروف، درباره ترغیب به ازدواج و فواید آن می گوید: «اگر راهی پیدا شود كه ازدواج در سال های طبیعی انجام گیرد، فحشا، امراض روانی، تنهایی بی ثمر، عزلت ناپسند و انحرافات جنسی، كه زندگی را لكّه دار كرده است، تا نصف تقلیل خواهد یافت... عشق جنسی جوانان، زودتر از توانایی اقتصادی شان فرامی رسد. ما نباید از این پیشامد رم كنیم و بگذاریم آن عشق افسرده شود و بمیرد. ازدواجی كه بر پایه عشق تازه و نمرده دختر و پسر انجام می شود، در طی سال های درازی، زندگی آنها را معطّر و خوش بو می كند، وگرنه عمیق و طبیعی و آرمانی نخواهد بود.»۲۴
۴) تقویت و تثبیت صفات جنسی
عبور از مرحله كودكی و نایل شدن به بزرگ سالی، نیازمند دست یابی به هویّت جنسی و نقش جنسیتی است كه این دو بر اثر ازدواج و انتخاب همسر تثبیت می شود; زیرا وقتی در جامعه به فردی، «همسر» یا «شوهر» خطاب شود، در او این حس را به وجود می آورد كه به مرحله بزرگ سالی رسیده است و از او انتظار می رود تا مثل یك بزرگ سال رفتار كند و از این رو، احساس مسئولیت بیشتری نموده، سعی می كند نقش جنسی خود را بهتر انجام دهد. در واقع، دختر و پسر به واسطه ازدواج، به شناختِ خود، عمق می دهند و زنانگی۲۵ و مردانگی۲۶ خویش را ابراز می كنند و به بسیاری از دل مشغولی های خود پایان می دهند و باورها و ارزش های محوری جامعه را در درون خود تثبیت كرده، نسبت به آن متعهد می شوند، و در نتیجه، خود را از پراكندگی نقش ها رهانیده، به انسجام در هویّت جنسی روی می آورند. به بیان دیگر، ازدواج به ساختاری می ماند كه پیوسته زنان و مردان را تحت تأثیر قرار می دهد تا به رفتار خود شكل منطقی دهند و از همه مهم تر، موجب می شود تا احساس زن و مرد بودن در آنان تقویت گردد.۲۷
۵) رشد و شكوفایی استعدادها
ازدواج زمینه بروز خلّاقیت ها و موفقیت ها را در همسران افزایش داده، همچنین موجب می شود تا فضایل اخلاقی و انسانی در آنان به فعلیت برسد. وقتی از مرد خانواده انتظار می رود تا هنگام ضرورت برای حمایت از خانواده خویش، ایستادگی كند. این انتظار روحیه دفاع و جوان مردی را در او تقویت خواهد كرد. همچنین به وجود آمدن شرایط مادری برای زنان، موجب می شود تا با تحمّل مشكلات فرزندپروری و شوهرداری، به كمال روحی بیشتری برسند و روح خود را در اثر شكیبایی و ایثار بالنده كنند و از طریق مسئولیتی كه در خانه و خانواده دارند، به تلاش بیشتر روی آورند و استعدادهای خود را برای اداره مناسب خانواده به كار گیرند و در نتیجه، به موفقیت بیشتری نایل آیند. دكتر افروز در این باره می نویسد: «ازدواج، آغار لطیف ترین و گرمابخش ترین رابطه ها و به فعلیت رساندن همه استعدادها و قابلیت ها و بهره مندی از عالی ترین تكریم هاست.»۲۸
● سن مناسب ازدواج
یكی از مسائل اساسی در ازدواج، كه درباره آن نظریات متفاوتی در میان اندیشمندان مطرح شده، بحث سن مناسب ازدواج و همسرگزینی است. در این باره، افراد تحت تأثیر فرهنگ اجتماعی كه در آن زیست می كنند، معیارهایی بیان نموده اند. اما اگر بخواهیم بدون تأثیرپذیری از آداب و رسوم اجتماعی و بدون توجه به نظریات متناقض در این زمینه، به بررسی موضوع به طور واقع بینانه بپردازیم، باید چند مطلب را مورد توجه قرار دهیم:
الف) وقتی انسان به درون خود توجه می كند و خواسته های غریزی را بدون لحاظ آداب و رسوم و قراردادهای اجتماعی، در نظر می گیرد، متوجه این نكته می شود كه بعضی از نیازهای انسان به قرارداد اجتماعی و آداب و رسوم بستگی ندارد و هر زمانی كه احساس نیاز شود باید برآورده گردد. درست همان گونه كه در وجود انسان نیاز به غذا و آب وجود دارد و در موقع تشنگی باید آب بیاشامد و در موقع گرسنگی غذا بخورد، نیاز به ازدواج و تشكیل خانواده، یك نیاز فطری و درونی است كه خداوند متعال از روی حكمت و مصلحت، این نیاز مقدّس و اساسی را در وجود انسان قرار داده است و این نیاز هم در زمان مناسب سر برآورده، طلب ارضا می كند. اگر این نیاز به تأخیر انداخته شود و یا به طور ناصحیح و غیرطبیعی ارضا گردد، موجب انحراف و فساد انسان و جامعه می گردد و اخلاقیات را در جامعه تهدید كرده، ارزش های انسانی را تضعیف می كند. حضرت علی(علیه السلام) درباره اطاعت از شهوات می فرماید: «هر كس از شهوات و خواسته های جنسی خود اطاعت كند، گم راه می گردد.»۲۹ یعنی اگر نتواند از قوای جنسی در مسیر درست و راهی كه خداوند برای آن لحاظ كرده است استفاده كند، در هلاكت و گم راهی وارد شده است.
غریزه جنسی دارای نیرویی فوق العاده است و مهار آن بسیار سخت، بخصوص در ابتدای جوانی كه این نیرو در اوج خود قرار دارد و اگر دختر و پسر جوان به ازدواج اقدام نكنند ممكن است به انحرافات جنسی روی آورند و این انحرافات موجب می گردد تا بنیان های خانواده متزلزل شود و گناه و ناهنجاری در جامعه توسعه یابد و البته ایمان و تقوا می تواند فرد را از گناه حفظ كند و موجب كنترل افراد گردد، ولی جوانان در سطوح ایمانی متفاوتی هستند و همه آنها از تقوای لازم برخوردار نیستند.
ب) از این نكته نباید غافل بود كه خانواده علاوه بر مسائل زناشویی و همسری، محل تربیت و پرورش فرزندانی مؤمن، متعهد، سالم، توانمند و با كفایت است و نقش والدین در این عرصه بسیار قابل توجه، و تا خودِ والدین به كمالات عقلی و اعتقادی و دینی قابل قبولی نرسیده باشند، نمی توانند فرزندانی برومند و رشید و صاحب كمال تربیت كنند. از این رو، علاوه بر بلوغ جنسی، لازم است نوجوان و جوان به حدّ قابل قبولی از كمال عقلی و تربیتی هم رسیده باشند.
ج) خانواده كانون محبت و ایجاد آرامش برای همسران و فرزندان است و یكی از اهداف بلند ازدواج همین كه همسران در زندگی مشتركی كه تشكیل داده اند، به آرامش روحی نایل شوند و با ارتباط عاطفی كه بین آنان برقرار می گردد به كمال و بالندگی دست یابند و از طریق ابراز علاقه به همدیگر، نیاز روحی خود را تأمین كنند. این غرض حاصل نمی گردد، مگر وقتی دختر و پسر علاوه بر بلوغ جنسی، به بلوغ عاطفی هم رسیده باشند، وگرنه آن خانواده بنیانی متزلزل خواهد داشت و نمی تواند خانواده موفق و بهنجاری باشد.
با توجه به نكات مزبور و با توجه به آموزه های دینی در این زمینه و بادرنظرگرفتن تحقیقات روان شناختی،معیارهای اساسی و بنیادی كه در ازدواج و سِن مناسب آن باید ملاحظه شود، بیان می گردد تا هر فردی شرایط خود را با این معیارها محك بزند و در صورت مساعد بودن شرایط، به امر ازدواج اقدام نماید:۱) بلوغ جنسی
مرحله «بلوغ» به عنوان آغاز دوره نوجوانی با بروز فعل و انفعالات و ترشّحات هورمونی در غدد درون ریز، با تغییرات سریع و محسوس در ویژگی های ظاهری بدن و حتی ویژگی های روانی همراه است و این تغییرات نوجوان را آماده وارد شدن به عرصه بزرگ سالان می كند و در او از لحاظ زیستی و روانی این آمادگی را ایجاد می نماید تا در دنیای بزرگ سالی وارد شود. كسی كه می خواهد به ازدواج اقدام كند لازم است تا به بلوغ جنسی رسیده باشد; یعنی در درون خود، علاقه و نیاز به جنس مخالف را احساس كند و از نظر جنسی، به مرحله ای رسیده باشد كه بتواند همسر خود را ارضا كند و خودش هم نیازمند ارضا باشد; زیرا كسی كه به بلوغ جنسی نرسیده است قادر نخواهد بود با همسر خود اُنس و الفت ایجاد كند و نیازهای روحی او را برآورده سازد و كانون زناشویی، كه در آن اُنس و الفت نباشد، دوام نخواهد آورد و متلاشی می شود. تحقیقات اجتماعی كه در این زمینه انجام شده، بیانگر این نكته است كه درصد طلاق در همسرانی كه در سنین پایین ازدواج كرده اند بیشتر است.۳۰
بر اساس روایتی كه از امام صادق(علیه السلام) نقل گردیده است، شخصی به امام(علیه السلام)عرض كرد: ما فرزندان خود را در كودكی به ازدواج در می آوریم. امام صادق(علیه السلام) در جواب فرمودند: «اگر آنان را در خردسالی و سنین پایین به ازدواج درآورید، بسیار بعید است كه با هم اُنس و اُلفت بگیرند.»۳۱ این روایت با عنایت به «دشواری انس»، ازدواج در سنین پایین را مناسب نمی داند.
۲) بلوغ عقلی
خانواده به عنوان گروه كوچك (زن، شوهر و فرزندان) نیازمند مدیریت و رهبری است و همسران، بخصوص پدر، باید بتواند این مجموعه را در حدّ قابل قبولی اداره كند و این امر در عصر حاضر، كه معمولا خانواده ها به صورت خانواده هسته ای یعنی متشكّل از زن و مرد و فرزندان هستند، اهمیتی مضاعف پیدا می كند و سرپرست خانه باید به مرتبه ای از بلوغ عقلی رسیده باشد كه بتواند توانایی اداره این مجموعه را داشته باشد، وگرنه این خانواده دچار هرج و مرج و بحران مدیریتی خواهد شد. حضرت علی(علیه السلام)در روایتی می فرماید: «از ازدواج با افراد احمق و نادان پرهیز كنید»;۳۲ زیرا افراد نادان و احمق نمی توانند كشتی زندگی را سلامت به سرمنزل مقصود برسانند و در تربیت فرزند و همسرداری دچار مشكل می شوند. البته باید توجه داشت كه بلوغ عقلی از مفاهیمی است كه دارای مراتب متعدد بوده و بسیاری از انسان ها به مراتب عالی آن نایل نمی شوند. معیار بلوغ عقلی در ازدواج، مرتبه ای است كه انسان بتواند خانواده را در حدّ متعارف و قابل قبولی اداره كند.
۳) رشد عاطفی
رشد عاطفی شخص مستلزم بروز و ظهور رفتارهای آشكاری همچون قدرت برقراری و حفظ روابط شخصی با دیگران، درگیر شدن در تعاملات عاطفی، توان درك احساسات متقابل و توسعه حسّ همدلی و قدرت ابراز علاقه و محبت به همسر است. ازدواج، كه یك پیوند تعهدآور و مسئولیت آفرین است و فرد را در نوع جدیدی از روابط شخصی و نزدیك درگیر می سازد، به رشد عاطفی فرد بستگی دارد. این امر، به ویژه در خانواده های امروزی، كه در مقایسه با خانواده های دوره های پیشین، در بسیاری از زمینه ها تفاوت اساسی دارند، ضرورت بیشتری پیدا كرده است. تردیدی نیست كه موفقیت ازدواج به برخورداری همسران از استعدادها و ظرفیت های عاطفی بالا برای تبادل احساسات مثبت در تعاملات مشترك خانوادگی وابسته است۳۳ و هر قدر تبادل عواطف بین دو عنصر اصلی خانواده یعنی زن و شوهر بیشتر باشد، خانواده از استحكام بیشتر و بالندگی بهتر برخوردار خواهد بود. در منابع اسلامی، روایات زیادی بر اهمیت نقش و ویژگی های شخصیتی مثبت مانند روحیه سازگاری، همدلی، عطوفت و مهربانی، و اظهار علاقه به همدیگر وارد شده است كه ثمره این توصیه ها در استحكام و پویایی خانواده و روابط عاطفی همسران تجلّی می كند.
در این باره، به دو روایت از پیامبر اكرم(صلی الله علیه وآله) اشاره می شود; یكی درباره اظهار محبت از سوی مرد و دیگری درباره اظهار محبت از سوی زن می باشد:
پیامبر اعظم(صلی الله علیه وآله)می فرماید: «اگر مردی به همسر خود بگوید: من تو را دوست دارم، این سخن هرگز از قلب زن بیرون نمی رود.»۳۴ پُر واضح است كه وقتی محبت مرد با این یك كلمه در قلب زن جای می گیرد، اگر هزاران بار اظهار محبت شود و مرد به مرحله بلوغ عاطفی رسیده باشد و بتواند این كار را انجام دهد، آن خانواده كانون صفا و مهر خواهد بود و هرگز متزلزل نخواهد شد.
ایشان در حدیثی دیگر چنین می فرماید: «حق مرد بر زن این است كه زن ملازم خانه باشد و به شوهرش دوستی و محبت و مهربانی كند و از به خشم آوردن او اجتناب كند و آنچه مورد رضایت اوست انجام دهد.»۳۵ در این روایت شریف، اظهار محبت و مهربانی به شوهر از وظایف زن دانسته شده است و اگر كسی به رشد عاطفی نرسیده باشد، نمی تواند این وظایف را برآورده كند و زندگی مشتركی كه در آن محبت و عواطف نباشد، نمی تواند سكون و آرامش برای اعضای خانواده به ارمغان بیاورد.
۴) رشد اجتماعی
رشد اجتماعی فرد، كه طی فرایند جامعه پذیری شكل می گیرد، در قالب ویژگی هایی همچون قدرت تشخیص وظایف و مسئولیت ها، قدرت انتخابگری، اعتماد به نفس، انجام كنش های متعارف، استقلال نسبی در انجام وظایف، مسئولیت پذیری، التزام به رعایت هنجارهای اخلاقی و اجتماعی و توان درگیر شدن در روابط پیچیده اجتماعی ظهور می یابد. این مرحله از رشد در همه عرصه های روابط اجتماعی و به ویژه روابط زناشویی اهمیت خاصی دارد، و اگر همسران به این مرحله از رشد ـ اگرچه طور نسبی ـ نرسیده باشند، با مشكلات عدیده ای رو به رو خواهند بود.
بر اساس مطالعات انجام گرفته بر روی ازدواج های سنین پایین، بسیاری از آسیب ها و مشكلات خانوادگی در این قبیل ازدواج ها، از ضعف رشد اجتماعی زوجین یا یكی از آن دو و عدم آمادگی لازم برای ایفای وظایف خانوادگی و همسری در آنها نشأت می گیرد.۳۶
در احادیث اسلامی نیز به اشاره هایی در باب اهمیت رشد اجتماعی زوجین برمی خوریم; برای نمونه، ویژگی هایی مانند گرامی بودن همسر در بین بستگان خویش۳۷ كه نشانه تربیت صحیح و شكوفا شدن شخصیت اجتماعی اوست، آدابدانی همسر به گونه ای كه وظایفش را بدون نیاز به امر و نهی دیگران انجام دهد،۳۸ نهی از ازدواج با افرادی كه وظایف همسری را نمی دانند یا نهی از ازدواج با افراد لجوج و بی منطق،۳۹ و سفارش به ازدواج با مردی كه مسئولیت پذیر باشد و همسر و فرزندان خود را به دیگری وانگذارد.۴۰
از مجموع این روایات شریف، استفاده می شود كه رشد اجتماعی و توانایی ایجاد ارتباط با افراد خانواده و فهم وظایف اجتماعی و خانوادگی، از مسائلی است كه در انتخاب همسر، باید مورد توجه قرار گیرد.
با توجه به معیارها و اصولی كه گذشت و با توجه به آموزه های دینی، به این نتایج دست می یابیم:
الف) اگرچه در اسلام، ازدواج در هر مرحله از زندگی امری مجاز است،۴۱ به گونه ای كه حتی ازدواج در كودكی با شرایط خاص و رعایت مصالح فرد بر اساس قوانین اسلام می تواند صحیح باشد، ولی با قطع نظر از شرایط خاص و استثنایی، می توان گفت: با بررسی اهداف و كاركردهای ازدواج از نظر اسلام، زمان مناسب برای ازدواج، اوایل جوانی است; چنان كه ائمّه اطهار(علیهم السلام)با صراحت به جوانان توصیه می كردند كه در صورت توان، اقدام به ازدواج كنند.۴۲ در مقابل افرادی را هم كه از ازدواج خودداری می كردند، مورد خطاب های ملامت آمیز قرار می دادند.۴۳ علاوه بر این، روابط عاطفی زن و شوهر در جوانی همراه با تفریحات و سرگرمی هایی در بیرون خانه و در درون آن است و در متون دینی از آن با كلمه «ملاعبه» تعبیر شده است. بدین روی، در مواردی به افراد توصیه شده است همسری جوان اختیار كنند تا روابط آنها به مقتضای سنّی هر دو، با روابط كلامی و غیركلامی محبت انگیز و خوشایند نیز همراه باشد.۴۴ روشن است كه برقراری این گونه روابط، امری متقابل است و فقط در صورت آمادگی روانی زن و مرد تحقق می یابد. علاوه بر این، ملاعبه با شور و نشاط جوانی متناسب است و اگر فرد وارد میان سالی شود یا به انتهای دوره جوانی برسد، آمادگی روانی برای تعامل نشاط بخش با همسر را نخواهد داشت.
ب) تأثیرات روانی و جسمانی روابط جنسی نوعی تعادل روانی به دنبال دارد۴۵ و حصول آن در جوانی اهمیت بیشتری می یابد. بنابراین، با توجه به اهتمام دین اسلام به همه نیازهای طبیعی، از جمله نیازهای جنسی، بجا نیست ازدواج از اوایل جوانی، كه اوج نیازهای جنسی است، به تأخیر انداخته شود.
ج) از جمله اهداف قابل توجه در ازدواج، رسیدن به سكون و آرامش و دوستی متقابل است۴۶ كه این فقط در پرتو ازدواج حاصل می گردد و اوایل جوانی اوج دوستی ها و روابط عاطفی شدید است.۴۷ علاوه بر این، دوره مزبور دوره پیدایش بحران ها و مشكلات روانی و اجتماعی متعددی است.۴۸ بدون ازدواج، فرد از روابط عاطفی مطلوب در این دوره بحرانی، محروم خواهد شد و در مشكلات جوانی، از حمایت فردی مناسب و نزدیك مانند همسر بی بهره خواهد ماند.در كلمات بزرگان دین، به برخی پیامدهای نامطلوب در تأخیر ازدواج اشاره شده است. برای نمونه پیامبر گرامی(صلی الله علیه وآله)می فرماید: «دختران جوان مانند میوه های درختان هستند; وقتی زمان رسیدن آنان فرارسید باید آنان را چید، وگرنه حرارت خورشید و وزش باد آنها را فاسد می كند. دختران هم وقتی به سِن ازدواج رسیدند و نیاز به شوهر داشتند، اگر ازدواج نكنند، احتمال فساد و تباهی آنان وجود دارد.»۴۹ از این حدیث شریف، به خوبی استفاده می شود كه تأخیر در ازدواج از سنین جوانی، كه سن نیاز به همسر است، موجب مشكلات روانی و عاطفی در فرد می گردد; زیرا در این مقطع زندگی كه نیازهای عاطفی و جنسی در هر كس فعّال است و توان كافی در او وجود دارد، اگر این نیاز به طور صحیح ارضا نشود، یا باید سركوب گردد و یا به شیوه های نامناسب و ناهنجار تأمین شود كه در هر دو صورت، موجد احساس گناه شده، به عزّت نفس فرد آسیب می رساند.
د) نكته دیگری كه به عنوان یكی از اهداف ازدواج در اسلام مورد تأكید قرار گرفته، حفظ عفّت، تقوا و اخلاق فردی و اجتماعی است. معمولا جوانان در مهار نیازهای جنسی با مشكلات جدّی مواجهند و زمینه بروز رفتارهای ضداخلاقی و خارج از محدوده شرع در آنها بیشتر است. ازدواج در این مقطع، مناسب ترین راه برای جلوگیری از این رفتارها و حفظ تقوا و اخلاق فردی و اجتماعی است.۵۰ بر اساس تعالیم اسلام، ازدواج می تواند جلوی بسیاری از مفاسد را سد كند. پیامبر اكرم(صلی الله علیه وآله)می فرماید: «هر جوانی كه در اوایل جوانی ازدواج كند، شیطان شیون می كند: ای وای! او دو ثلث دینش را از دستبرد من حفظ كرد، و در ثلث دیگر هم تقوا پیشه می كند.»۵۱ در جای دیگر، حضرت می فرماید: «ازدواج كن، وگرنه به گناه می افتی.»۵۲ همچنین حضرت رسول(صلی الله علیه وآله) درباره كسی كه شرایط ازدواج دارد و همسر مناسبی برایش فراهم است، می فرماید: «هرگاه شخصی مناسب از لحاظ اخلاق و دین داری به خواستگاری شما آمد، با او ازدواج كنید، وگرنه فتنه و فساد در زمین اتفاق می افتد.»۵۳
با توجه به آنچه گذشت، ازدواج در اوایل جوانی، از جنبه سلامت روانی و تكامل معنوی و دینی برای افراد مناسب تر است. اگرچه نمی توان سِن دقیقی به صورت كلی و عام به عنوان زمان مناسب ازدواج اعلام نمود، ولی با توجه به شرایط اجتماعی، آموزه های دینی، تحقیقات انجام شده در این زمینه ها، نظر متخصصان در این زمینه، و تحوّلات به وجود آمده در نسل جوان، می توان مقطع سنی ۱۵ سال به بعد را برای دختران و ۱۸ سال به بعد را برای پسران مناسب دانست و البته باید دو سال خدمت سربازی هم برای پسران در نظر گرفت. این مقطع سِنّی برای اكثریت جوانان مناسب است و باید توجه داشت كه عده كمی از افراد، شرایط ویژه ای دارند و نمی توانند ازدواج به موقع بكنند، ولی غالب جوانان می توانند در اوایل جوانی به این امر اقدام كنند. معمولا آنان در این سنین، به بلوغ جنسی، عقلی، اجتماعی و عاطفی رسیده اند.
آیهٔ اللّه امینی می گوید: طبیعت و آفرینش ویژه انسان، سِن ازدواج را تعیین كرده و آن سِن بلوغ است و چون پسرها در ۱۶ سالگی و دخترها معمولا در ۱۰ سالگی به سِن بلوغ می رسند، شرعاً می توانند ازدواج كنند. ولی بهتر است ازدواج را تا سِن ۱۸ در پسران و ۱۵ سالگی در دختران به تأخیر انداخت، تا دختروپسر آمادگی انجام مسئولیت های خانوادگی را پیدا كنند و از این رو، می توان گفت: مناسب ترین سن برای ازدواج در پسران ۱۸ سالگی به بعد و در دختران ۱۵ سالگی به بعد است.۵۴
دكتر افروز درباره سن مناسب ازدواج می نویسد: به نظر می رسد بعضی از جوانان بعد از سن ۱۸ و ۱۹ سالگی می توانند شایستگی لازم برای آغاز زندگی مشترك را داشته باشند. البته در بعضی شرایط محیطی، فرهنگی و اجتماعی خاص و مناطق روستایی، برخی از جوانان به ویژه دختران، ممكن است با بهره مندی از تربیت جامع و مؤثر و مفید خانوادگی و تعهد و قدرت مسئولیت پذیری، اندكی زودتر از سنین ۱۸ و ۱۹ سالگی آمادگی های لازم را برای ازدواج و قابلیت همسری كسب كنند و ممكن است برخی دیگر از جوانان به لحاظ عدم بهره مندی از بلوغ عاطفی و رشد مطلوب عقلانی، در سنین ۲۵ سالگی نیز آمادگی لازم برای ازدواج را نداشته باشند.۵۵
در یك تحقیق انجام شده، ۷۰ درصد افرادی كه بالاتر از سنین ۱۵ سالگی بوده اند و ازدواج كرده اند، می گویند: این ازدواج غرایز و محرّك های جنسی آنان را به بهترین وجهی ارضا نموده و موجب رشد عاطفی و احساس استقلال آن گردیده است.۵۶البته احتمال هم وجود دارد كه این تحقیق مختص دختران باشد.
دكتر علی اصغر سروری، كه متخصص مسائل ژنتیك است، درباره سن مناسب ازدواج می گوید: ازدواج در سنین پایین به لحاظ اینكه فرد هنوز تجربه كافی ندارد و درباره زندگی تصورات غیرواقعی دارد، مناسب نیست و امروز سنین مناسب ازدواج بالای ۱۸ سالگی است و در این سنین، همسران می توانند درباره زندگی آینده تصمیم واقعی بگیرند و وظایف همسری را انجام دهند.۵۷
همچنین زندگی عملی معصومان(علیهم السلام) برای ما حجّت است، و می توان ادعا نمود كه بیشتر امامان معصوم(علیهم السلام) پیش از ۲۰ سالگی ازدواج كرده اند:
امام سجاد(علیه السلام) در سال ۳۸ ق متولّد شد و مورّخان نوشته اند: امام باقر(علیه السلام) در سال ۵۷ ق متولّد گردید و در ماجرای كربلا (سال ۶۱) چهار ساله بود.۵۸ از این مطلب می فهمیم كه امام سجّاد(علیه السلام)قریب ۱۸ سالگی ازدواج كرده است.
امام كاظم(علیه السلام)در سال ۱۲۸ ق متولّد شده و امام رضا(علیه السلام)در سال ۱۴۸ق دیده به جهان گشوده است. نتیجه می گیریم كه امام كاظم(علیه السلام) پیش از ۲۰ سالگی ازدواج كرده است.
امام جواد(علیه السلام) در سال ۱۹۵ ق و امام هادی(علیه السلام) در سال ۲۱۲ ق دیده به جهان گشوده اند. نتیجه اینكه امام جواد(علیه السلام) در موقع ازدواج كمتر از ۱۷ سال داشته اند.
امام هادی(علیه السلام) در ۲۱۲ ق و امام حسن عسكری(علیه السلام) در سال ۲۳۲ ق دیده به جهان گشوده اند. بنابراین، امام هادی(علیه السلام)باید پیش از ۲۰ سالگی ازدواج كرده باشد. امامان معصوم(علیهم السلام)در مورد فرزندانشان هم این شیوه را داشته اند و نوعاً پیش از ۲۰ سالگی وسایل ازدواج آنان را فراهم كرده اند.۵۹
یافته های پژوهشی انجام شده نیز بیانگر این مطلب است كه سِن ازدواج عامل مهمی در تداوم زندگی زناشویی است و هر قدر سِن ازدواج پایین تر باشد، احتمال از هم گسیختگی خانواده بیشتر می شود; زیرا در سنین بسیار كم، افراد از قابلیت لازم برای ایفای نقش همسری بی بهره اند. در عین حال، ازدواج در سنین بالا نیز خطر طلاق را افزایش می دهد.۶۰
بر اساس آمارهای ارائه شده، سن ازدواج و میانگین آن در بسیاری از جوامع، به ویژه جوامع صنعتی، رو به افزایش است و بالا رفتن سِن ازدواج خود در تشكیل و ناپایداری خانواده تأثیر دارد. بالا رفتن سن ازدواج حتی در مواردی به وضعیت خانواده های بدون فرزند منجر می گردد، كه خود باعث ناپایداری خانواده می شود.۶۱ علاوه بر این، اگر دختر در سنین مناسب یعنی ۱۵ سالگی به بعد ازدواج كند، می تواند با همسر خود سازگاری بیشتری داشته باشد و با او اُنس بگیرد و چون شخصیت دختر به كمال نهایی نرسیده است، تحت تأثیر فضای فرهنگی و اجتماعی، خانواده جدید كامل می شود و از این رو، اختلافات كمتری پیش می آید. اما اگر دختر و پسر در سنین بالا ازدواج كنند علاوه بر اینكه نشاط عاطفی و جنسی جوانی را ندارند، از نظر اخلاقی هم با هم تعارض پیدا می كنند; زیرا شخصیت هر دو از حالت انفعالی خارج شده است و هر كدام از آنها خود را صاحب نظر می داند و حاضر نیست حرف طرف مقابل را قبول كند.
نكته ای كه لازم است در آخر بحث بیان شود این است كه روایات وارد شده در این باره كه ـ مثلا ـ از سعادت مرد است كه دخترش در خانه شوهرش به سِن عادت ماهیانه برسد۶۲ یا روایاتی كه می گویند: دختر به سن نه سالگی كه رسید از یتیمی خارج می شود و می تواند ازدواج كند،۶۳ با توجه به روایاتی كه در بلوغ جنسی، عقلی، و رشد اجتماعی بیان شد، به معنای فضیلت ازدواج و عجله كردن در آن است، وگرنه نمی توان از این روایات استفاده نمود كه دختر را در ۹ سالگی و پسر را در ۱۶ سالگی باید تزویج كرد; زیرا ـ همان گونه كه بیان شد ـ روایات زیادی دال بر لزوم بلوغ عقلی، اجتماعی و عاطفی در ازدواج است. علاوه بر اینكه بر اساس تحقیق انجام شده، ۶۴ درصد دختران ایرانی به طور میانگین، در ۱۳ سالگی عادت ماهیانه شان شروع می شود۶۴ و در واقع، بلوغ جنسی آنان در ۱۳ سالگی آغاز می گردد و پس از سِن بلوغ جنسی، چند سالی باید بگذرد تا تجربیاتشان زیاد شود و به حدّی برسند كه بتوانند زندگی را اداره كنند.
● جمع بندی و نتیجه گیری
با توجه به معیارهای دینی و آموزه های اسلامی در زمینه ازدواج و فواید آن، این نتیجه به دست می آید كه ازدواج موجب كسب كمالات معنوی، عفّت و پاك دامنی، احساس مسئولیت، آرامش و امنیت خاطر، تولید و بقای نسل انسانی، سلامت و امنیت اجتماعی، تقویت و تثبیت صفات جنسی و باعث بروز استعدادها و توانایی های بالقوّه می گردد و همچنین از آموزه های دینی و تحقیقات تجربی اندیشمندان می توان استفاده كرد كه در ازدواج، علاوه بر بلوغ جنسی، بلوغ اجتماعی، عقلی و عاطفی نیز در حدّ قابل قبولی نیاز است و بهترین زمان ازدواج برای دختران و پسران، اوایل جوانی است و این مقطع سنّی برای بیشتر افراد، كه شرایط ازدواج را دارا هستند، مناسب است. ازدواج در این دوره، فواید معنوی، اجتماعی، روان شناختی زیادی دارد كه به بخشی از آنها اشاره شد.
علی احمد پناهی
پی نوشت ها
۱. Coninger, s.c. (۱۹۹۶). Personality: Description, dynamics, and development, (Newyork: W.H. Freeman & copany.)
۲ـ محمّدصادق مهدوی، بررسی تطبیقی تغییرات ازدواج، تهران، شهید بهشتی، ۱۳۷۷، ص ۳۱.
۳ـ باقر ساروخانی، دائرهٔ المعارف علوم اجتماعی، تهران، كیهان، ۱۳۷۰، ص ۲۳.
۴ـ غلامعلی افروز، مبانی روان شناختی ازدواج در بستر فرهنگ و ارزش های اسلامی، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۸۱، ص ۵.
۵ـ «ما بُنیَ فی الاسلام بَناءٌ اَحَبُّ اِلی الله ـ عَزَّ وَ جَلَّ ـ اَعَزَّ مِنَ التّزویج» (محمّدباقر مجلسی، بحارالانوار، بیروت، مؤسسهٔ الوفا، ۱۴۰۳ ق، ج ۱۰۰، ص ۲۲۲، باب ۱، ح ۴۰.)
۶ـ لم یكن أحد من اصحاب رسول الله(صلی الله علیه وآله) یتزوج الاّ قال رسول الله(صلی الله علیه وآله): «كمل دینه»; (حسین نوری طبرسی، مستدرك الوسائل، قم، مؤسسهٔ آل البیت، ۱۴۰۸ ق، ج ۱۴، ص ۱۵۰، باب ۱، ح ۸.)
۷ـ (وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجاً لِتَسْكُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَكُم مَّوَدَّهًٔ وَرَحْمَهًٔ.) (روم: ۲۱)
۸ـ «حُبّبَ اِلَیَّ مِن الدّنیا ثلاث: النساء، و الطیب، و قرّهٔ عینی فی الصلاهٔ.» (محمّدباقر مجلسی، پیشین، ج ۷۳، ص ۱۴۱، باب ۱۹، ح ۸.)
۹ـ عبدالله جوادی آملی، زن در آیینه جلال و جمال، مركز نشر فرهنگی رجاء، ۱۳۷۱، ص ۳۹ـ۴۰.
۱۰ـ مرتضی مطهّری، تعلیم و تربیت در اسلام، تهران، صدرا، ۱۳۷۱، ص ۳۹۸.
۱۱ـ ناصر مكارم شیرازی، تفسیر نمونه، قم، چاپخانه امیرالمؤمنین (ع)، ۱۳۶۲، ج ۱۴، ص ۴۶۵.
۱۲ـ سعید آزرمی سه سارمی، میثاق مقدّس، تهران، سازمان ملّی جوانان، ۱۳۷۹، ص ۷.
۱۳ـ قال رسول الله(صلی الله علیه وآله): «مَن تزوّج احرز نصف دینه» (شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، قم، مؤسهٔ آل البیت، ۱۴۱۲ ق، ج ۲۰، ص ۱۷، ح ۱۱.)
۱۴ـ قال الصادق(علیه السلام): «ركعتان یُصَلّیهما المتزوّج اَفْضَلَ مِنْ سبعین ركعهٔ یُصَلّیها أعْزَبْ»; دو ركعت نماز كه انسان متأهّل می خواند، از هفتاد ركعت نماز كه انسان مجرّد می گزارد برتر است. (همان، ص ۱۸، باب ۲، ح ۱)
۱۵ـ «مَنْ احَبَّ ان یلقی الله طاهراً مطهّراً فلیَتَعفّفَ بزوجهٔ» (حسین نوری طبرسی، پیشین، ج ۱۴، ص ۱۵۰، باب ۱، ح ۵.)
۱۶ـ روم: ۲۱.
۱۷ـ «ما مِن شابِّ تزوّج فی حداثهٔ سنّه اِلاّ عجَّ شیطانه و یقول: یا ویلاه! عصم هذا منّی ثلثی دینه، فلیتق اللّه فی الثلث الباقی.» (حسین نوری طبرسی، پیشین، ج ۱۴، ص ۱۵۰، باب ۱، ح ۷.)
۱۸ـ «یا معشر الشباب مَن استطاع منكم الباه فَلیتزوّج، فانَّه أغضّ للبصر و أحصن للفرج.» (همان، ص ۱۵۳، باب ۱، ح ۲۱.)
۱۹ـ محمّدمهدی اشتهاردی، ازدواج و شیوه همسرداری از دیدگاه اسلام، تهران، یوسف، ۱۳۷۷، ص ۱۹.
۲۰ـ «ما افاد عبدٌ فائدهًٔ خیراً مِن زوجهٔ صالحهٔ إذا رأها سرّتْهُ و اذا غاب عنها حفظته فی نفسها و ماله.» (شیخ حرّ عاملی، پیشین، ج ۲۰، ص ۳۹، باب ۹، ح ۶.)
۲۱ـ «تناكحوا تناسلوا، انّی اُباهی بكُم الاُمم فی یوم القیامهٔ.» (حسین نوری طبرسی، پیشین، ج ۱۴، ص ۱۵۳، باب ۱، ح ۱۷.)
۲۲ـ حسین محبوبی منش، «تغییرات اجتماعی ازدواج»، كتاب زنان، ش ۲۶ (۱۳۸۳)، ص ۱۸۳.
۲۳ـ «اكثر اهل النّار العزّاب» (شیخ حرّ عاملی، پیشین، ج ۲۰، ص ۲۰، باب ۲، ح ۷.)
۲۴ـ ویل دورانت، لذات فلسفه، ص ۱۷۴.
۲۵. Feminity.
۲۶. Mesculinity.
۲۷ـ ناك استیون، ازدواج در زندگی مردان، ص ۷۸.
۲۸ـ غلامعلی افروز، پیشین، ص ۶.
۲۹ـ «مَنِ اتَّبَعَ هَواهُ ضَلَّ.» (ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، قم، منشورات آیهٔ اللّه العظمی مرعشی النجفی، ۱۴۰۴ ق، ج ۲۰، ص ۲۶۳، باب ۷۳.)
۳۰. Both, A., & Edwards,J.N. (۱۹۸۵). Age at marraye and marital instability. Jour of marriaye and the family. ۶۱, ۶۷-۷۵.
۳۱ـ قیل لصادق(علیه السلام): «انّا نزوّج صبیاننا و هُم صغار، فقال(علیه السلام): إذا زوّجوا و هُم صفار لم یكادوا أن یأتلفوا.» (شیخ حرّ عاملی، پیشین، ج ۲۰، ص ۱۰۴، باب ۴۶، ح ۱.)
۳۲ـ «ایّاكُم و تَزْویج الحمقاء.» (همان، ص ۸۴، باب ۳۲، ح ۱.)
۳۳ـ حسین بستان، اسلام و جامعه شناسی خانواده، قم، پژوهشكده حوزه و دانشگاه، ۱۳۸۳، ص ۱۸۶.
۳۴ـ «قَوْلُ الرَجُل لِلْمَرأَهِٔ إنّی اُحِبُّكِ لا یذهَبُ مِنْ قلبها ابدا.» (شیخ حرّ عاملی، پیشین، ج ۲۰، ص ۲۳، ح ۹.)
۳۵ـ «لِلرَّجُل علی المَرأهِٔ اَنْ تَلْزمُ بیتَهُ و تَؤُدِّدَهُ و تُحِبَّهُ و تُشْفِقَهُ و تجتَنِبَ سَخَطَهُ و تَتَّبِعَ مرضاتِهِ.» (حسین نوری طبرسی، پیشین، ج ۱۴، ص ۲۴۴، باب ۶.)
۳۶ـ حسین بستان، پیشین، ص ۱۸۷.
۳۷ـ شیخ حرّ عاملی، پیشین، ج ۲۰، ص ۲۸، باب ۶، ح ۲.
۳۸ـ همان، ص ۲۷، باب ۵، ح ۱.
۳۹ـ همان، ص ۳۴، باب ۷، ح ۳.
۴۰ـ همان، ص ۳۴، باب ۷، ح ۲.
۴۱ـ محمّدحسن نجفی، جواهرالكلام، تهران، دارالكتب الاسلامیه، ۱۳۶۲، ج ۲۹، ص ۱۴۶.
۴۲ـ «یا معشر الشباب علیكم بالباه.» (شیخ حرّ عاملی، پیشین، ج ۲۰، ص ۴۴، باب ۱۲، ح ۳.)
۴۳ـ «شرار اُمّتی عزّابها و تزوّج و الاّ فأنت مِن إخوان الشّیاطین.» (حسین نوری طبرسی، پیشین، ج ۴، ص ۱۵۵، باب ۲، ح ۱ و ۴.)
۴۴ـ «فهلاّ فتاهٔ تلاعبها و تلاعبك.» (همان، ص ۱۷۹، باب ۱۶، ح ۳.)
۴۵ـ «المرأهٔ الجمیلهٔ تقطعُ البلغم.» (شیخ حرّ عاملی، پیشین، ج ۲۰، ص ۵۹، باب ۲۱، ح ۱.)
۴۶ـ روم: ۲۱.
۴۷ـ احمد احمدی، روان شناسی نوجوانان و جوانان، نشر ترمه / مشعل، ۱۳۷۳، ص ۴۵.
۴۸ـ ابوالقاسم اكبری، مشكلات نوجوانی و جوانی، نشر ساوالان، ۱۳۸۱، ص ۸۵.
۴۹ـ شیخ حرّ عاملی، پیشین، ج ۲۰، ص ۶۱، باب ۲۳، ح ۲.
۵۰ـ قال رسول الله(صلی الله علیه وآله): «مَنْ أحبَّ أنْ یلقی الله تعالی طاهراً مطهّراً فلیلقه بزوجهٔ»; هر كه می خواهد خدا را در حال پاكی و عفّت ملاقات كند، ازدواج نماید. (حسین نوری طبرسی، پیشین، ج ۱۴، ص ۱۵۰، باب ۱، ح ۳.)
۵۱ـ همان، ح ۲.
۵۲ـ «تزوّج و الاّ فانت مِن المذنبین» (همان، ص ۱۵۴، باب آ، ح ۴.)
۵۳ـ «إذا جاءكم مَن ترضون خُلقه و دینه فزوّجوه و إن لا تفعلوه تكن فتنهٔ فی الارض و فساد كبیر.» (شیخ حرّ عاملی، پیشین، ج ۲۰، ص ۷۸، باب ۲۸، ح ۶.)
۵۴ـ ابراهیم امینی، انتخاب همسر، سازمان انجمن و اولیاء مربّیان، ۱۳۷۹، ص ۳۰.
۵۵ـ غلامعلی افروز، پیشین، ص ۲۱.
۵۶ـ بهروز حسن بیگلو، روان شناسی خانواده، سرآمد كاوش، ۱۳۸۰، ص ۹.
۵۷ـ علی اصغر سروری، اصول ژنتیك پزشكی در ازدواج، ص ۲۸ـ۲۹.
۵۸ـ مهدی پیشوایی، سیمای پیشوایان در آیینه تاریخ، قم، دارالعلم، ۱۳۸۰، ص ۷۷.
۵۹ـ محمّدتقی عبدوس، فرازهای برجسته از سیره امامان شیعه، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ج ۲، ص ۲۸ و ۲۹.
۶۰ـ علیرضا میراحمدی زاده و همكاران، «رضامندی زناشویی و تعیین عوامل تأثیرگذار بر آن»، مجله اندیشه و رفتار، ش ۳۲ (۱۳۸۰)، ص ۶۰.
۶۱ـ محمّدتقی شیخی، جامعه شناسی زنان و خانواده، تهران، شركت سهامی انتشار، ۱۳۸۰، ص ۱۰۴.
۶۲ـ شیخ حرّ عاملی، پیشین، ج ۲۰، ص ۶۱.
۶۳ـ همان، ج ۱، ص ۳۰.
۶۴ـ زهرا آیت اللهی، «سن ازدواج دختران»، مجله فقه، ش ۱۷ـ۱۸، ص ۲۵۶.
منبع : مجله معرفت


همچنین مشاهده کنید