جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

جایگاه «حج» در اندیشه اسلامی‏


جایگاه «حج» در اندیشه اسلامی‏
حج از دیرباز تاكنون از اهمیّت ویژه‏ای در بین مسلمانان برخوردار بوده است، همه ساله صدها هزار مسلمان مشتاق از گوشه و كنار جهان، بسوی سرزمین مقدس مكه و مدینه حركت كرده، با تمامی سختیها و مشقتها خود را به میقات می‏رسانند و لبیك‏گویان آماده انجام فریضه حج می‏شوند. از امام صادق(ع) نقل شده كه فرمود: «... ما من مَلِكٍ ولاسُوقَهٍٔ یصل الی الحج الاّ بمشقّهٔ فی تغییر مطعم او مشرب او ریح او شمس لا یستطیع ردّها و ذلك قوله عزّوجلّ: و تحمل اثقالكم الی بَلَدٍ لَمْ تكوُنوُا بالغیه الاّ بِشِقِ الأَ نْفُسِ اِنَّ ربّكم لرؤف رحیم».۱
«هیچ پادشاه و هیچ رعیتی به خانه خدا نمی‏رسد جز با مشقت و ناگواری در آب و غذا، و تحمل باد و توفان و تابش خورشید و این است معنای كلام خداوند عزّوجل كه فرمود: چارپایان بارهای شما را بر پشت كشیده، به شهر می‏رسانند كه اگر آنها نبودند شما جز با مشقت و جان كندن به مقصد نمی‏رسیدید همانا پروردگار شما رئوف و رحیم است.» و نیز هشام ابن حكم از امام صادق(ع) نقل می‏كند كه فرمود: «... و ما احد یبلغه حتی تناله المشقه». «هیچ‏كس بدون زحمت و مشقت به مكه نمی‏رسد.»۲ در گذشته، طولانی بودن راه، نداشتن وسیله نقلیه مناسب و مطمئن، نبود امكانات رفاهی و درمانی، ناامنی و وجود سارقین مسلّح ... همه و همه عواملی بودند كه حجاج را با خطر مواجه می‏كردند. بسیاری از آنها در بین راه می‏مردند و هرگز به وطن باز نمی‏گشتند. در سال ۴۰۲ گروهی از حجاج گرفتار توفان شدند، باد سیاهی برآنها وزیدن گرفت، در نتیجه راه آب را گم كرده، عدّه زیادی از آنها مردند.
در سال ۴۰۳، سارقین بیابانگرد، قبل از رسیدن كاروان به محلّ آب، در آنجا فرود آمده برخی از آبگیرها را پركردند و در برخی حنظل ریخته، در كمین حجاج نشستند و پس از ورود، از آنان پول گزافی مطالبه كردند. عطش، زندگی را بر حاجیان تنگ نمود و نزدیك به ۱۵ هزار نفر از آنان مردند و تنها تعداد كمی نجات پیدا كردند.۳ برخی «بنی خفاجه» را از حاجی آزارترین قبایل عرب در این دوران دانسته، در باره آنها می‏گویند: تعدادی از حجاج را اسیر و آنان را وادار به چوپانی كردند، پس از گذشت دو سال، مأمورین دولتی توانستند حاجیان را از دست دزدان آزاد كنند.۴ در سال ۴۰۵ از بیست هزار حاجی، تنها شش هزار نفر زنده ماندند و بر افراد باقیمانده نیز بحدی شرایط سخت شد كه شتران سواری و مورد نیاز خود را كشته از گوشت آنها برای رفع گرسنگی استفاده كردند. گاهی اوقات حاجیان، گرفتار سیل و خشم طبیعت می‏شدند چنانكه در سال ۳۴۹ وقتی حجاج مصر به كشورشان بازمی‏گشتند شب هنگام، سیل عظیمی آمد و بسیاری از آنان غرق شدند، آب جنازه‏ها و اثاثیه‏شان را به دریا برد.۵
با توجه به دوری راه و خطرات گوناگونی كه بر سر راه حاجیان وجود داشت آنان كه جان سالم بدر برده، و به سلامت برمی‏گشتند با عزت و تكریم فراوان به شهر و روستای خویش وارد می‏شدند، و مردم از آنها تجلیل فراوان می‏كردند. در باره حاجیان بغدادی نوشته‏اند كه هنگام ورود در «یاسریه» (حومه بغداد) شب را می‏خوابیدند و صبح هنگام وارد شهر می‏شدند تا مردم بتوانند از آنها بخوبی استقبال كنند. حجاج شرق نیز كه از بغداد به وطن خود بازمی‏گشتند در این شهر از طرف شخص خلیفه مورد استقبال قرار می‏گرفتند.۶ لیكن در برابر این همه ارزش و عظمت، معاندین با اسلام و عناصر نادان و متحجر، با تبلیغات مسموم خود در طول تاریخ، تلاش كرده‏اند تا از اهمیّت و نقش عظیم حج بكاهند و مردم را نسبت به این فریضه مهم بی‏رغبت كنند. ابراهیم بن میمون برای امام صادق(ع) نقل كرده و می‏گوید: در حضور ابوحنیفه نشسته بودم مردی آمد و از او پرسید: كسی كه حج واجب را انجام داده، آیا باز هم اگر به حج برود، بهتر است یا آنكه با هزینه حج، بنده‏ای خریده او را در راه خدا آزاد كند؟ ابوحنیفه پاسخ داده بود: آزاد كردن بنده بهتر است! امام صادق(ع) پس از نقل این مطلب فرمودند: به خدا سوگند كه ابوحنیفه دروغ گفته و فتوای ناحق داده است، به خدا سوگند كه حج خانه خدا بهتر است از خریدن و آزاد كردن یك بنده و بنده دیگر تا برسد به ده بنده، سپس فرمود وای بر ابوحنیفه، آزاد كردن كدام بنده به طواف كعبه و سعی صفا و مروه و فیض عرفه و سرتراشیدن و رمی جمرات خواهد رسید؟ اگر آنگونه كه ابو حنیفه گفته، باشد (و این مطلب شهرت پیدا كند) مردم حج خانه خدا را تعطیل خواهند كرد.۷ در حدیثی دیگر عمر بن یزید می‏گوید: از امام صادق(ع) شنیدم كه می‏فرمود: «حج از آزاد نمودن ده برده بالاتر است و شمردند تا به هفتاد بنده رسید سپس فرمود یك طواف و دو ركعت نمازش از یك بنده آزاد كردن بالاتر است».۸ از برخی روایات استفاده می‏شود كه در آن زمان بر اثر تبلیغات غلط، این اندیشه در اذهان تعدادی از متدینین نیز نفوذ كرده بود.
سعید سمّان می‏گوید: من همه ساله به حج مشرف می‏شدم در یك سالی كه مردم دچار قحطی و سختی شدند یاران من گفتند: اگر امسال هزینه سفرت را در راه خدا صدقه دهی از حج افضل و برتر است. من به آنها گفتم شما مطمئن هستید؟ گفتند آری، من هم هزینه سفر حج را به مستمندان داده و آن سال در خانه ماندم، لیكن در شب عرفه خوابی دیدم كه در نتیجه از كار خود پشیمان شده و با خود گفتم از این پس به سخن كسی گوش فرا نمی‏دهم و حج خانه خدا را ترك نمی‏گویم... سال بعد به حج رفته و در منی خدمت امام صادق(ع) رسیدم و داستان خود را شرح دادم، حضرت پس از بیان مطالبی سه مرتبه فرمود: «واَنّی‏ له مثل الحجّ؟» انسان با كدام طاعت دیگر می‏خواهد به پاداش حج دست یابد؟...۹ این مسأله بحدی در جامعه جدی شد كه برخی به خود اجازه داده رسماً به امامان شیعه اعتراض می‏كردند: ابوحمزه ثمالی نقل می‏كند كه شخصی به امام سجاد(ع) گفت: شما جهاد در راه خدا را كه كاری مشكل و سخت است رها كرده و حج را كه كاری ساده و آسان است انتخاب كرده‏اید؟ راوی می‏گوید امام در آن هنگام تكیه داده بودند، یك مرتبه نشستند و به آن شخص فرمودند: وای بر تو آیا آن مطلبی كه رسول خدا(ص) در حجهٔالوداع فرمود به تو نرسیده است؟ پیامبر(ص) هنگام وقوف به عرفه و در حالی كه خورشید غروب می‏كرد به بلال فرمودند تا از مردم بخواهد ساكت شوند، آنگاه كه مردم سكوت كردند فرمود: خداوند، امروز شما را مورد عنایت قرار داده، نیكوكارتان را آمرزید و شفاعت نیكوكاران را در حق گنهكارانتان پذیرفت، پس با آمرزش گناهان كوچ كنید، و از برای آنان كه جرمهایی دارند خشنودی خود را ضمانت كرد.۱۰
برخی از قصّه‏پردازان نیز در دامن زدن به این طرز تفكر سهیم بوده‏اند؛ عبدالرحمن ابی عبدالله می‏گوید به امام صادق(ع) عرض كردم عده‏ای از قصّاص می‏گویند اگر كسی حج واجب را انجام داده و پس از آن بجای رفتن به حج، صدقه بدهد برای او بهتر است. امام فرمودند: «دروغ گفته‏اند! اگر مردم چنین كنند این بیت تعطیل خواهد شد و حال آنكه خداوند عزوجل این خانه را وسیله قیام برای مردم قرار داده است».۱۱ پس از آنكه بنی‏امیه، پایه‏های حكومت خویش را تحكیم بخشیده، بر مردم مسلط شدند، با یك برنامه حساب شده مسجد جامع اموی را در دمشق بنا كردند تا مردم را از مدینه منوره و مكه مكرمه منصرف نموده، به آنجا متوجه كنند و بلكه به جای كعبه معظمه به حج آن وادار سازند.۱۲ عبدالملك بن مروان نیز مردم شام را از رفتن به حج باز می‏داشت، مردم به فریاد آمده، به وی گفتند: ما را از حج و زیارت بیت‏اللَّه‏الحرام كه یك واجب شرعی است باز می‏داری؟ پاسخ داد محمد بن شهاب زهری از رسول خدا(ص) نقل كرده كه آن حضرت فرموده است: بار سفر، بسته نمی‏شود مگر بسوی سه مسجد: «مسجدالحرام»، «مسجد من» و «مسجد بیت‏المقدس»، سپس گفت: بیت‏المقدس برای شما به جای مسجدالحرام است و این سنگی كه بر حسب روایت، چون پیامبر(ص) می‏خواست به معراج رود پای خود را بر روی آن گذاشت، برای شما به جای كعبه است، آنگاه بر آن صخره، قبه‏ای بنا كرد و پرده‏های دیبا بر آن آویخت و خدمتگزارانی نیز برای آن قرار داده و از مردم خواست همان‏گونه كه پیرامون كعبه طواف می‏كنند برگرد آن بنا طواف نمایند. و در روز عید، قربانی كرده، سر خود را بتراشند این رسم در دوران بنی‏امیه برقرار بود.۱۳ناصر خسرو پیرامون حوادث قرن پنجم می‏نویسد: گروهی از اهل شام در موسم حج به قدس آمده مراسمی داشته، گوسفند قربانی می‏كنند و گاهی در یك سال بیش از ۲۰هزار نفر آنجا حاضر می‏شوند...۱۴ حجاج بن یوسف ثقفی كه از كارگزاران سفّاك و مشهور این دوران است از زائرین قبر رسول‏خدا(ص) می‏خواست به جای قبر پیامبر(ص) گرداگرد قصر عبدالملك طواف كنند.۱۵ متوكل، خلیفه عباسی نیز برای شكستن حرمت حج و بی‏اعتبار ساختن آن در جامعه، بنایی در سامرّا شبیه كعبه ساخت و در نزدیكی آن، سرزمینهایی را به نام‏های منا و عرفات و... نامگذاری كرد و آنگاه كه امیران او درخواست رفتن به حج داشتند به آنان پیشنهاد می‏كرد در همین جا حج گذارده، طواف كنند.۱۶ در همین دوران نیز تعدادی از صوفیه با ایجاد انحراف در اذهان عمومی، مردم را از رفتن به حج برحذر داشته، به كاری دیگر ترغیب می‏كردند.
یكی از آنان به مریدی از مریدانش می‏گوید: «به جای رفتن به مكه، به خانه‏ات برگرد و به مادرت خدمت كن.»۱۷ ابو حیان توحیدی متكلم معتزلی مشرب، كتابی نوشته بنام «الحج العقلی اذا ضاق الفضاء عن الحج الشرعی» در آن كتاب نقل می‏كند: نظام الملك وزیر ملكشاه، عازم حج شد، چون در كنار دجله خیمه زد فقیری كه سیمای صوفیان داشت به چادر وزیر آمده نامه‏ای دربسته را به او داد. وقتی وزیر نامه را گشود در آن نوشته شده بود كه: پیامبر(ص) را به خواب دیدم فرمود برو به حسن (نظام الملك) بگوی چرا به مكه می‏روی؟ حج تو همین جاست مگر ترا امر نكرده بودیم كه پیش این ترك (ملكشاه) بایستی حاجتمندان امت را یاری كنی؟ نظام‏الملك پس از خواندن این نامه از حج منصرف گشته به شهر خویش مراجعت كرد!۱۸ در قرن اخیر نیز پاره‏ای از به اصطلاح روشنفكران غربزده و دل به دنیای دیگران بسته، درصدد برآمدند با استفاده از شعر، قصه و داستان و طنز و غیره از ارزش حج كاسته آن را در اذهان عمومی، عملی غیر مهم جلوه دهند. گاهی می‏گفتند اگر حاجی به جای رفتن به مكه و طواف خانه خدا پول آن را خرج مستمندان و فقیران جامعه بنماید ارزش بیشتری دارد، گاهی می‏گفتند، چرا پول و ارزی كه با این زحمت بدست آمده است را در اختیار اعراب قرار داده به حلقوم آنان بریزیم و... لیكن برخلاف اینگونه حركتها كه از دیرزمان آغاز و تا عصر ما نیز ادامه یافته، ائمه معصومین(ع) كوشیده‏اند این تفكر را تخطئه و مردم را از بركات و ثمرات عظیم حج آگاه سازند. معاویهٔ بن عمّار از امام صادق(ع) نقل می‏كند كه حضرت فرمود: هنگامی‏كه رسول خدا(ص) از عرفات كوچ نمود در «ابطح» یكی از اعراب بیابانی به حضور آن حضرت شرفیاب شده، عرضه داشت: من مردی ثروتمندم، قصد حج داشتم هنگام حركت مانعی پیش آمد و نتوانستم به حج مشرف شوم حال شما امر فرمایید من با این مال كار نیكی انجام دهم كه ثواب حج را درك كنم! حضرت بسوی كوه ابوقبیس رو كرد و فرمود: «اگر به مقدار این كوه طلای سرخ داشته باشی و همه را در راه خدا انفاق كنی به ثواب و بهره‏ای كه حاجیان رسیده‏اند نخواهی رسید».۱۹
باز عمر بن یزید می‏گوید كه از امام صادق شنیدم كه می‏فرمود: حج از هفتاد بنده آزاد كردن ارزشش بالاتر است، پرسید: «ما یعدل الحج شئ»؟ قال: «ما یعدله شئ» آیا ارزش چیزی با حج برابری می‏كند؟ فرمود: چیزی با او برابری نمی‏كند.۲۰ در روایت دیگر آمده است: نماز واجب ارزشش از بیست حج بالاتر است و حج از خانه پر از طلائی كه انسان تمامی آنرا در راه خدا انفاق كند ثواب و ارزشش بالاتر است.۲۱ همچنین از رسول خدا(ص) نقل شده كه فرمود: «... لیس شیی افضل من الحج الا الصلوهٔ و فی الحج هیهنا صلوهٔ و لیس فی الصلوهٔ قبلكم حج...» مرحوم صدوق، نكته لطیفی در تبیین این روایت و روایات مشابه آن دارد، می‏فرماید: اگر نماز واجب را به تنهایی با حج مقایسه كنیم نماز واجب از بیست حج منهای نماز، ارزشش بالاتر است، لیكن حجی كه در آن نماز هم هست از نماز به تنهایی افضل است.۲۲ در روایت دیگری حج از نماز و روزه افضل و بالاتر دانسته شده است.۲۳ جالب توجه است كه بدانیم در برخی اوقات حج از جهاد در راه خدا نیز افضل و برتر شمرده شده است.
محمد بن عبدالله می‏گوید: به امام رضا(ع) عرض كردم: پدرم برای من نقل كرده كه به اجداد شما - علیهم‏السلام - گفته شده در همسایگی ما شهری به نام قزوین وجود دارد كه پایگاه مرزی است و در برابر آنان دشمنی بنام «دَیْلَم» وجود دارد آیا اجازه می‏دهید كه با دشمن جهاد نموده و یا در حال آماده باش دفاعی باشیم؟ و اجداد شما پاسخ داده‏اند كه «علیكم بهذا البیت و حجوه» بر شما باد كه راه مكه را در پیش گرفته و خانه خدا را زیارت كنید. پدرم سه مرتبه این مطلب را تكرار كرده و همان پاسخ را شنیده است و در آخرین مرتبه آباء بزرگوار شما این سخن را نیز افزوده‏اند كه: «آیا شیعه ما رضایت نمی‏دهد كه در خانه خود بنشیند و دارائی خود را برای اهل و عیال خود خرج كرده و منتظر فرمان ما بماند؟...» در پایان می‏پرسد آیا این حدیث كه نقل شده صحیح است؟ امام رضا(ع) فرمودند: آری صحیح است و سخن حق همان است كه بازگو كرده است.۲۴ تأكید ائمه معصومین(ع) بر این بوده كه از عظمت حج كاسته نشود و همیشه این مراسم عظیم عبادی سیاسی با شكوه هر چه تمامتر برگزار گردد، لذا از هر فرصتی استفاده كرده و مردم را به انجام حج ترغیب می‏فرموده‏اند: عذافر می‏گوید: امام صادق(ع) به من فرمود: چه چیز مانع شده كه همه ساله به حج نروی؟ گفتم: فدایت گردم، زن و فرزند! می‏گوید امام صادق(ع) به من فرمود هنگامی كه از دار دنیا رفتی چه كسی آنها را اداره می‏كند؟ به همسر و فرزندانت سركه و زیتون بخوران و با مازاد آن همه ساله به حج مشرف شو.۲۵ امام صادق(ع) با افراد دیگری نیز، همین برخورد را داشته‏اند.
عیسی بن ابی منصور می‏گوید: امام صادق(ع) به من فرمود: ای عیسی اگر می‏توانی نان را با نمك بخوری و همه ساله به حج بروی این كار را بكن.۲۶ ترغیب و تشویق مردم بحدی است كه امام صادق(ع) می‏فرماید: «لیس فی ترك الحج خیره» برای ترك حج، استخاره جایز نیست و حتی برای نرفتن به حج نباید مشورت كرد. اسحاق بن عمار می‏گوید به امام صادق(ع) گفتم: مردی ضعیف الحال با من در مورد حج مشورت كرد به او گفتم حج نرود آنگاه امام فرمود: «ما اخلقك ان تمرض سنهٔ» و اسحاق بن عمارمی‏گوید یك سال پس از آن مریض بودم.۲۷ یكی از شرایط انجام حج استطاعت مالی است لیكن در روایات حتی كسانی كه مستطیع هم نیستند برای انجام این فریضه الهی تشویق شده‏اند. معاویهٔ بن وهب از افراد مختلفی نقل می‏كند كه به امام صادق(ع) گفته‏اند ما مقروض هستیم آیا پول قرض كرده و حج انجام دهیم؟ امام فرموده‏اند: آری جحج وسیله خواهد بود كه‏ج دین او زودتر ادا شود.۲۸ در پاره‏ای از روایات از تجّار خواسته شده تا در طول سال مقداری از سود حاصله از تجارت را برای حج كنار گذاشته از آن برای انجام فریضه حج استفاده نمایند.۲۹ عیسی بن ابی منصور می‏گوید: امام صادق(ع) به من فرمود: ای عیسی دوست می‏دارم خداوند در فاصله بین حج گذشته و آینده همیشه تو را در حالتی ببیند كه برای حج جآینده‏ج آماده می‏شوی.۳۰ امامان معصوم (ع) تنها به تشویق و ترغیب مردم بسنده نكرده، كسانی را كه خانه خدا را ترك نموده تنها بگذارند به هلاكت و نابودی تهدید كرده‏اند: علی بن ابیطالب(ع) در واپسین لحظات زندگی به فرزندانش وصیت كرده می‏فرماید: «اللَّه اللَّه فی بیت ربكم لاتخلوه مابقیتم فانه ان ترك لم تناظروا». «فرزندانم تا زنده هستید حج خانه خدا را ترك نكنید كه در چنین صورتی مهلت داده نخواهید شد.»۳۱
و بالاخره اگر با این همه تشویق، مسلمانان به حج خانه خدا بی‏توجهی كنند برحاكم اسلامی واجب است تا مردم را برای رفتن به حج مجبور نماید. عبداللَّه بن سنان از امام صادق(ع) نقل می‏كند كه آن حضرت فرمود: «اگر مردم خانه خدا را متروك بگذارند بر امام زمان ج حكومت اسلامی‏ج واجب است آنان را به زیارت حج مجبور كند، چه بخواهند چه نخواهند، چرا كه خانه خدا برای حج و زیارت برپا شده است.۳۲ اهمیت این امر بحدّی است كه اگر مردم هزینه سفر هم نداشته باشند، باید از بودجه حكومت اسلامی مخارج سفر آنان تأمین و به حج اعزام شوند. «...فان لم یكن لهم اموال انفق علیهم من بیت مال المسلمین...».۳۳ در قرآن كریم نیز تاركین حج مورد تهدید جدّی قرار گرفته‏اند... «و من كفر فانّ اللَّه غنیّ عن العالمین.»۳۴ امید آنكه این مراسم عظیم دینی هر سال پرشكوهتر از گذشته برگزار و مسلمانان جهان بتوانند در تحقق حج ابراهیمی كه امام راحل و فقیدمان حضرت امام خمینی - قدس‏سره - برای اقامه آن تلاش فراوان فرمود بیش از پیش موفق گردند.
سیدعلی قاضی عسكر
پاورقی‏ها:
۱- نورالثقلین، ج ۳ ، ص ۴۱، ح ۱۵ .
۲- وسائل، ج ۱۱، ص ۱۱۲ .
۳- تمدن اسلامی، ج ۲، ص ۳۵۷ .
۴- همان. ۵- همان.
۶- همان.
۷- فروع كافی، ج ۴، ص ۲۵۹ .
۸- ثواب الاعمال، ج ۱، ص ۱۱۳ .
۹- فروع كافی، ج ۴، ص ۲۵۷ .
۱۰- ثواب الاعمال، ج ۱، ص ۱۱۱ .
۱۱- وسائل، ج ۱۱، ص ۲۲ .
۱۲- سفرنامه حج، لطف‏الله صافی، ص ۵۲ .
۱۳- تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۱۶۱ .
۱۴- همان، ص ۳۵۷ .
۱۵- الصحیح من سیرهٔ النبی(ص)، ج ۱، ص ۲۱ .
۱۶- تمدن اسلامی، ج ۲، ص ۳۵۸ .
۱۷- همان.
۱۸- همان.
۱۹- فروع كافی، ج ۴، ص ۲۵۸ .
۲۰- وسائل، ج ۱۱، ص ۱۱۱ .
۲۱- همان ص ۱۱۲ .
۲۲- همان.
۲۳- همان، حدیث ۱۴۳۷۴ .
۲۴- فروع كافی، ج ۴، ص ۲۶۰ .
۲۵- وسائل، ج ۱۱، ص ۱۳۴ .
۲۶- همان، ج ۱۱، ص ۱۳۵ .
۲۷- فروع كافی، ج ۴، ص ۲۷۱ .
۲۸- وسائل، ج ۱۱، ص ۱۴۰ .
۲۹- همان، ص ۱۴۳ .
۳۰- همان، ص ۱۵۰ .
۳۱- نهج‏البلاغه.
۳۲- فروع كافی، ج ۴، ص ۲۷۲ .
۳۳- همان.
۳۴- آل عمران: ۹۷ .
منبع : فصلنامه الکترونیکی میقات حج


همچنین مشاهده کنید