سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا


اسکورسیزی و ده نمکی!


اسکورسیزی و ده نمکی!
۱) مارتین اسكورسیزی
اسكورسیزی تا به حال ۴۵ فیلم بلند ( سینمایی و تلویزیونی و ویدیویی) ساخته و انبوهی فیلمنامه نوشته و تهیه كننده انبوهی فیلم بوده و سرمنشأ كارهایی بوده كه تأثیرگذاری اش بر جریان سینمای آمریكا و جهان انكارناپذیر است. با این پیشینه، او تا به حال پنج بار نامزد دریافت اسكار بهترین كارگردانی بوده و تا امسال كه جایزه بهترین كارگردان را برای فیلم «مردگان» گرفت، چنین جایزه ای به او داده نشده بود.
اصولاً در جریان اهدای جوایز اسكار رسم نیست كسی، نسبت به راءی اعلام شده، اعتراض كند واز اینكه اسمش در میان فهرست جایزه بگیرها نیست، جار و جنجال راه بیندازد و حتی در اهدای جایزه «تمشك طلایی» هم كه به نوعی ، نسخه منفی اسكار شمرده می شود و بدترین فیلم و عوامل فیلمهای سال را معرفی می كند هم ، خبری از اعتراض به نحوه انتخاب آن نیست. از اسكورسیزی می گفتیم و اینكه با آن پیشینه سنگین ، هیچ گاه نسبت به اینكه چرا نامش در فهرست برندگان اسكار نیامد، صدایی به اعتراض بلند نكرد.
امسال هم ، وقتی اسمش را به عنوان بهترین كارگردان سال شنید، لبخند ملایمی زد و آرام به روی سن رفت تا اسكارش را از دست جرج لوكاس و استیون اسپیلبرگ و فرانسیس فورد كاپولا، فیلمسازان همدوره ای خودش بگیرد. آن بالا ایستاد و مجسمه طلایی توی دستش را نگاه كرد و لبخندی زد و رو به حاضران با ته مایه ای از شیطنت پرسید: «مطمئنید كه اشتباهی نشده؟!» . این همه آن چیزی بود كه این كارگردان ، پس از سالهای سال كار در عرصه سینمای حرفه ای دنیا و ساخت چندین فیلم بلند مشهور و با بزرگترین بازیگران سینمای دنیا گفت . یك اعتراض كمرنگ نسبت به نادیده گرفتنش در طی این همه سال.
۲) مسعود ده نمكی
ده نمكی را اغلب با نوشته های تند و تیزش می شناسند و بعضی هم به مدد یكی دو فیلم شبه مستندی كه ساخت و تا مدتهای بسیار این فیلمها سرقفلی بساطهای دستفروشی كنار خیابانها بودند. فیلمهایی كه اسامی جذابشان! هم، تأثیر بسیاری در بالا رفتن فروش آنها داشتند. دو فیلم «فقر و فحشا» و «كدام استقلال ، كدام پیروزی» اگر چه به عنوان فیلم شناخته می شدند، اما دو گزارش ویدیویی بودند كه بیشتر به خاطر اهمیت موضوع و آنچه به تصویر می كشیدند مطرح شدند ، نه به خاطر ارزشهای سینمایی یا این قبیل چیزها. شناخت اندك فیلمساز از مقوله سینما را هم می شد به خوبی از نوشته های تیتراژ اول فیلم «فقر و فحشا» دانست، آنجا كه بر تصویر نقش می بست: «فیلم مستند اجتماعی !»
آنها كه اندكی با سینما آشنایی دارند ، می دانند كه هیچ فیلمساز حرفه ای و جدی، این گونه در اول فیلمش سعی نمی كند تا ژانر فیلمش را برای مخاطب روشن كند ، زیرا این، كار مخاطب ( و گاه كار منتقدان سینمایی ) است تا با دیدن فیلم، فضای حاكم بر فیلم را درك كرده و به چنین برداشتی از فیلم برسند، بگذریم.
ده نمكی امسال توانست اولین فیلم بلندش یعنی «اخراجیها» را بسازد كه احتمالاً در باره آن و جریانات و اتفاقاتی كه به واسطه مطرح نشدن این فیلم در بیست و پنجمین جشنواره فیلم فجر به وجود آمد، چیزهایی دیده، شنیده یا خوانده اید. نشست مطبوعاتی عوامل فیلم در جشنواره و پس از آن جایزه نگرفتن این فیلم درمراسم اختتامیه جشنواره ، باعث شد ده نمكی به بدترین شكل ممكن، هیأت داوران و دست اندركاران جشنواره را متهم كند كه: دستهایی در كار بوده اند تا این فیلم دیده نشود!
این گفته ها و برخوردهای این كارگردان تازه وارد، اعتراضهای بسیاری را در همان مراسم اختتامیه و پس از آن به همراه داشت كه همچنان هم ادامه دارد و نمونه آخر آن هم اعتراض پرویز پرستویی در برنامه تلویزیونی «صندلی داغ» بود كه به نحوه برخورد «تازه واردان» با پیشكسوتان سینما معترض بود.ده نمكی ، در هر جایی كه پیدا می كند، از حق خوری جشنواره نسبت به بازیگران فیلمش صحبت می كند و این در حالی است كه كافی است شما «اخراجیها» را دیده باشید تا متوجه شوید «بازیگری» مورد نظر ده نمكی چه نوع بازی است!
وارد مقوله نقد جدی «اخراجیها» نمی شوم و آن را به زمان اكران عمومی فیلم ( كه گویا چندان هم دور نیست ) وا می گذارم .بهانه نوشتن این مطلب هم جایزه گرفتن مارتین اسكورسیزی پس از یك عمر كار حرفه ای سینما بود و برخورد محترمانه اش با رأی داوران در سالهایی كه جایزه نگرفت و جایزه نگرفتن مسعود ده نمكی و هیاهوی بسیارش برای هیچ.
علی جعفری
منبع : روزنامه قدس


همچنین مشاهده کنید