چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

ریشه های ناآرامی در سومالی


ریشه های ناآرامی در سومالی
شاخ آفریقا از اهمیت قابل توجهی در منافع استراتژیك آمریكا و نیز منافع امنیت استراتژیك رژیم صهیونیستی برخوردار است.این اهمیت در چارچوب جنگ پنهان بر سر آب و بخصوص در رابطه با تنگه باب المندب بعنوان یك گذرگاه حیاتی كه یمن از شرق و جیبوتی و اریتره از طرف غرب بر آن حاكمیت دارند می باشد، این البته سوای منابع آب «نیل آبی» در حدفاصل دریاچه تانا تا بلندی های اتیوپی است.
در مورد سومالی باید گفت این كشور خسته از جنگ های مختلف از موقعیت استراتژیك و ذخایر طبیعی مهمی همچون اورانیوم، گاز طبیعی و نفت برخوردار است.
براساس گزارش های موجود ذخایر نفت در این كشور به میزان تجاری موجود است و در این كشور معادن مس، قلع، نمك و منابع دریایی بسیار گسترده وجود دارد.سومالی سواحلی به طول بیش از ۳۰۰۰ كیلومتر دارد، كه اكنون در معرض چپاول كشورهای بزرگ است، این كشورها باتوجه به ضعف دولت مركزی و فقدان زیربناهای توسعه و حاكمیت در این كشور اكنون بیشترین بهره را از این منابع می برند.
این كشور وسیع كه مساحتی بیش از ۶۰۰ هزار كیلومترمربع دارد، از اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم تحت استعمار مستقیم قرار داشت و هر قسمت جغرافیایی از آن تحت حاكمیت یكی از استعمارگران بود، بخش شمالی این كشور تحت اشغال انگلیسی ها بود و سومالی جنوبی را هم ایتالیایی ها اداره می كردند، این البته سوای بخش فرانسوی سومالی است در حالیكه ایالت «اوگادان» واقع در غرب سومالی هم در سال ۱۹۴۸ از سوی انگلیس به اتیوپی واگذار شد.
این البته یكی از ترفندهای سیاسی معروف انگلیس است تا در این مناطق همواره منازعه و اختلاف باقی بماند.
اتیوپی طی چند دهه گذشته همواره در راستای جلوگیری از شكل گیری دولت مركزی قدرتمند در سومالی فعالیت می كرد، تا این دولت نتواند حاكمیت خود را بر تمامی خاك كشور بسط دهد.
اتیوپی رهبران قبایل مخالف زیادباره را پناه داد، از آنها بعد از شكست تلاش برای آزادی اوگادان در سال ۱۹۷۸ حمایت كرد، آنها را مسلح و برای سرنگونی زیادباره كمك كرد.
از دیگر تلاش های اتیوپی حمایت از تقسیم سومالی بوسیله ترغیب رهبران قبایل برای تقسیم مناطق تحت نفوذ خود بود، همچنین از این رهبران قبایل و فرماندهان جنگ برای جنگ علیه اریتره استفاده می كند این جنگ بخصوص بعد از ترسیم مرزها و محروم شدن اتیوپی از دستیابی به گذرگاهی دریایی شدت گرفت.
نگرانی های اتیوپی همواره ارتباط تنگاتنگی با مسئله اقلیم اوگادان سومالی كه به نفع این كشور جدا شده بود دارد، در عین حال رهبران اتیوپی از گسترش اندیشه های اسلامی در چارچوب یك دولت یكپارچه و قدرتمند در سومالی هم بسیار در هراس اند و بیم آن دارند تا بازتاب های این تأثیرگذاری بر مسلمانان اتیوپی و به تبع آن ساختار دولت حاكم بر این كشور وارد شود.
این نگرانی ها با خواست آمریكا برای تسلط بر منطقه شاخ آفریقا بعنوان گذرگاهی استراتژیك برای عبور انرژی و یكی از ممرهای جایگزین برای ضربه زدن به حلقه های شكل گرفته احتمالی القاعده، همسو و همنوا شد.
در واقع آمریكا به دنبال ضربه زدن به زیربنای هر نوع حاكمیت ملی احتمالی در این منطقه است، حاكمیتی كه استقلال و حاكمیت را بعنوان هدف خود قرار داده و از زیر چتر دیكته های آمریكایی و خواست رهبران كاخ سفید شانه خالی كند.
نشانه های رویكرد آمریكا و گروه نئومحافظه كاران به طور كلی در خاورمیانه اختلاف چندانی با آفریقا یا آمریكای لاتین ندارد، و می توان به این نتیجه رسید كه همه این سیاست ها در واقع نشأت گرفته از نوع نگرش و تفكرات یك قطبی است كه در سلطه گری و سوءاستفاده از آبشخور سرمایه داری نشأت گرفته است.
از اینرو می توان گفت كه این نوع سیاست از رویكردی است كه در جنگ افروزی مستقیم یا با واسطه ابایی ندارد و فتنه انگیزی مذهبی و طایفه ای را مسئله ای بدیهی دانسته و استفاده از تفكیك و تجزیه را برای خود مباح می داند و مشروعیت بین المللی را بعنوان سوپاپ اطمینانی برای اهداف مورد استفاده قرار می دهد.
سناریوی سومالی هم از این قاعده مستثنی نیست، دولت موقت كه مشروعیت خود را از گروه گات كه چند كشور آفریقایی در آن عضویت دارند گرفته است، كشورهایی كه اصولا با سومالی مشكلات مزمنی دارند، همچنین دولت سومالی هیچ نوع حاكمیتی به طور حقیقی بر روی زمین ندارد پس می توان این دولت را به خودی خود بخشی از مشكل دانست زیرا ساختار تشكیل دهنده آنرا طرف های مختلف درگیری داخلی خونینی تشكیل می دهند كه باعث كشته شدن هزاران نفر شده اند. عناصر این ساختار همانی است كه كشور را به مناطق مافیایی تقسیم كرده و آنرا تحت حكومتی فئودالی البته با حمایت مستقیم اتیوپی و حمایت از راه دور آمریكا كه ناوهایش در نزدیكی سواحل سومالی لنگر انداخته اند تبدیل كردند.
بعد از آنكه دادگاه های اسلامی به یك قدرت مردمی تأثیرگذار تبدیل شد و موفق شد با حمایت وسیع مردمی اكثر مناطق خودگردان و دولتی كشور سومالی را یكپارچه كرد و امنیت را برای این كشور به ارمغان آورد و حملاتش باعث فرار فرماندهان جنگ به اتیوپی و كنیا شد، دولت موقت خود را در مقابل مشروعیت مردمی یافت كه خواست خود را در صحنه این كشور به منصه ظهور رسانده است و به همین دلیل مجبور شد تا به یك شهرك كوچك در نزدیكی پایتخت پناه برده و از آنجا بر طبل مشروعیت خویش بكوبد و به همراه اتیوپی در مورد خطر تروریستی دادگاه های اسلامی داد سخن دهد و اریتره را به حمایت مادی و تسلیحاتی از این گروه متهم و گروه دادگاه های اسلامی را وابسته به سازمان القاعده معرفی كرد.
اتیوپی به نمایندگی از آمریكا به سومالی تجاوز كرد و اعلام كرد كه در راستای منافع امنیتی ملی خویش دست به این اقدام می زند. بدین ترتیب آمریكا با همدستی اتیوپی به زور سلاح دولت موقت را بر سومالی تحمیل كرده و به حكومت دادگاه های اسلامی پایان داد و اراده مردمی این كشور را كه خواهان وحدت سومالی و بازگشت دولت قانون به منطقه هستند را در هم شكست.
آمریكا روز ۲۷/۱۲/۲۰۰۶ در شورای امنیت مانع از تصویب قطعنامه ای برای توقف تجاوز اتیوپی و جنگ در سومالی شد، به هر شكل این واشنگتن بود كه چراغ سبز حمله به سومالی را صادر كرد، و اكنون هم منتظر پایان این مأموریت است.
دیپلمات های آمریكایی اكنون برای كارشكنی در هر نوع تحرك عربی یا آفریقایی جدی در این رابطه فعالیت می كنند.آمریكا اكنون به دقت تحولات این منطقه را زیر نظر دارد.
منبع: مجله نداالقدس
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید