جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

آموزش پزشکی در قرن بیست و یکم


آموزش پزشکی در قرن بیست و یکم
آموزش پزشكی، نقش بزرگی در سلامت انسانها در قرن بیستم ایفا كرد ولی این سیستم در طول زمان نیازمند تغییر است. آموزش پزشكی نه تنها باید آماده پاسخگویی به نیازهای جامعه بطور گسترده باشد، بلكه باید خود را با تغییرات فناوریهای جدید هماهنگ سازد.
آموزش پزشكی در دو دهه آخر قرن بیستم، به دلایلی، مانند: آموزش بیش از اندازه نیروهای متخصص و بر هم خوردن نسبت نیروهای متخصص به نیروهای عمومی، تمركز بیش از اندازه بر درمان بجای سلامت، عدم كفایت آموزشها در زمینه اخلاق پزشكی،تکامل طب جایگزین، تحول در علوم اجتماعی و رفتاری و مراقبت از بیماران در مراحل نهایی بیماری و مواردی از این گونه مورد انتقاد قرار گرفت.
این مقاله تلاش دارد تا شكستها و یا ضعفهای آموزش پزشكی جاری را مورد بحث قرار داده و نگرشهای مختلفی را برای كمك به آموزش پزشكانی كه آماده رویارویی با مشكلات قرن بیست و یكم باشند، ارائه نماید.
● مقدمه
آموزش پزشكی در قرن بیستم شاهد موفقیتهای گسترده‏ای بود. مسلماً تربیت هزاران نیروی متخصص، در سطوح مختلف در علوم پزشكی، نقشی اساسی را در كاهش مرگ و میر انسانها ایفا نمود. اما آموزش پزشكی، به ویژه در دو دهه آخر قرن بیستم، با انتقادات جدی و گسترده‏ای از طرف متخصصین و دست‏اندركاران آن مواجه گشت، به طوری كه بسیاری از انجمنهای تخصصی، سازمانها و متخصصین، خواستار تغییر و انجام اصلاحات جدی در آموزش پزشكی گردیدند(۱تا۳). هر چند تقاضا برای اصلاح به هیچ وجه به معنای نادیده گرفتن تلاشهای گذشتگان نمی‏باشد، ولی سرعت تغییرات در نظام سلامت و نیازهای جامعه، بازنگری در آموزش پزشكی را به نحوی كه پزشكانی متناسب و آماده رویارویی با مشكلات قرن بیست و یكم تربیت كند، ضروری می‏نماید(۴).
● برخی انتقادات اساسی بر آموزش پزشكی
برخی از انتقاداتی كه به آموزش پزشكی، به خصوص در دو دهه آخر قرن بیستم مطرح شده است، عبارتند از:
▪ بر هم خوردن نسبت نیروهای متخصص در مقابل نیروی عمومی
یكی از انتقادات جدی بر آموزش پزشكی، تربیت بیش از اندازه نیروهای با تخصصهای بسیار بالا و كاهش میزان تربیت نیروهای با نگرش عمومی و كلان، به خصوص پزشكان خانواده است. هر چند طرح این انتقاد مخالفت با ارزش و جایگاه تخصص در علوم پزشكی نیست، ولی بهم خوردن نسبت نیروها به مرور زمان منجر به كاهش نگرش همه‏جانبه و جامع به بیمار خواهد شد(۵و۶).
▪ تمركز بیش از اندازه محتوای آموزشی بر درمان بیماریها
بسیاری معتقدند كه محتوای برنامه‏های آموزش پزشكی عمدتاً بر درمان بیماریها متمركز بوده و بنابراین، فارغ‏التحصیلان اغلب بیماری نگری را بجای سلامت نگری مورد توجه قرار داده‏اند در حالی كه سازمان جهانی بهداشت، مسؤولیت نظام سلامت را در سطوح سه‏گانه پیشگیری، اعم از پیشگیری اوّلیه (بهداشت)، پیشگیری ثانویه (درمان) و پیشگیری ثالثیه (توانبخشی) می‏داند. به علاوه، بسیاری معتقدند كه رسالت اساسی پزشك، ایفای نقش جدّی در ارتقای سلامت انسانها و حتی تلاش برای گسترش سبك زندگی سالم است(۷).
▪ فقدان جایگاه جدی آموزش اخلاق پزشكی در برنامه‏های آموزشی
بسیاری از دست‏اندركاران آموزش پزشكی در دنیا معتقدند كه آموزش پزشكی، به ویژه در دهه‏های پایانی قرن بیستم، بیشتر جنبه تجارتی پیدا كرده و اصول پایه در اخلاق حرفه‏ای و پزشكی افت كرده و جای خود را به مقاصد اقتصادی داده‏است(۸). این موضوع، به خصوص با توجه به گسترش فناوری علم ژنتیك در قرن آینده، ممكن است فاجعه‏آفرین باشد و لذا توجه جدی‏تری را طلب می‏كند.
▪ فقدان موضوع طب جایگزین در آموزش پزشكی
بعضی معتقدند كه پزشكان فارغ‏التحصیل امروزی، هیچ گونه اطلاعاتی از طب جایگزین، طب سنتی، گیاهان دارویی و این گونه مباحث ندارند در حالی كه میلیونها نفر، حتی در كشورهای غربی، از استفاده‏كنندگان طب جایگزین هستند. به علاوه، در برخی موارد نیز اثرات مثبت این طب به اثبات رسیده است(۹) و بنابراین، باید جایگاه طب جایگزین در آموزش پزشكی تعیین شود.
▪ فقدان آموزش در زمینه‏های علوم اجتماعی و انسانی
انتقاد دیگر بر آموزش پزشكی آن است كه برنامه‏های آموزشی عمدتاً در زمینه‏های بیولوژیك ، كلینیك و علوم طبیعی متمركز و در زمینه‏های علوم اجتماعی و انسانی دچار فقر است. بنابراین، برنامه‏های آموزش پزشكی باید ابعاد اجتماعی و رفتاری سلامت و بیماری را در برگیرد(۱۰و۱۱) و نیز بخشی از آموزش پزشكی باید بر روابط انسانی، اخلاق، مهارتهای ارتباطی و مدیریت بهداشت و درمان متمركز شود(۱۲و۱۳).
▪ تمركز بر آموزش بیمارستانی
نقطه ضعف دیگر در آموزش پزشكی این است كه بخش عمده آموزش، محدود به آموزش در محیط بیمارستانها می‏باشد در حالی كه بیماران اعزامی به بیمارستانها، به خصوص بیمارستانهای دانشگاهی، نمونه آماری مناسبی از بیماران موجود در جامعه نیستند و محیط آموزشی و كلاس درس دانشجونباید محدود به بیمارستانهای دانشگاهی شود (۱۴).
▪ فقدان آموزش بر روی بیماران مرحله آخر حیات
در حال حاضر، نحوه برخورد با بیماران در مرحله آخر حیات (مثل بیماران مبتلا به كانسر)، در آموزش پزشكی جایگاهی ندارد. این موضوع، به خصوص از این بُعد مورد توجه است كه باید در آموزش پزشكی علاوه بر جنبه‏های پزشكی و درمانی، به جنبه‏های انسانی نیز اهمیت داده شود(۱۵). باید توجه كرد كه پزشكی فقط یك علم بیولوژیك نیست، بلكه هنر برخورد با ابعاد انسانی و معنوی را نیز شامل می‏شود.
علاوه بر موارد فوق، انتقادات متعدد دیگری بر آموزش پزشكی مطرح شده است كه اشاره به همه آنها در این مختصر نمی‏گنجد اما مهم این است كه آموزش پزشكی در قرن بیست و یكم چگونه با این انتقادات برخورد می‏كند و به چه شیوه‏ای در جهت حل مشكلات موجود عمل می‏كند. در حقیقت محور مقاله موجود بر نحوه برخورد با نگرانیهای فوق، با توجه به تجربیات قرن بیستم در زمینه تغییرات در نظام سلامت و چالش‏های قرن بیست و یكم متمركز است كه به شرح زیر مورد بحث قرار خواهد گرفت.
● تجزیه و تحلیل عوامل مؤثر بر نظام سلامت در قرن بیستم
▪ نقش عوامل مختلف در تأمین سلامت انسانها:
بررسیهای مختلف در سالهای پایانی قرن نشان می‏دهد كه میزان نقش عوامل مختلف در تأمین سلامت انسانها در قرن بیستم به ترتیب اهمیت، عبارت از: نقش سبک زندگی انسانها در تأمین سلامت به میزان ۵۰ درصد، نقش محیط در تأمین سلامت انسانها به میزان ۲۰ درصد، نقش ژنتیك در تأمین سلامت به میزان ۲۰ درصد و نقش مستقیم پزشكی در تأمین سلامت در حدود ده درصد می‏باشد(۱۶). نكته مهم این است كه اگر هدف از آموزش پزشكی، تأمین، حفظ و ارتقاء سطح سلامت انسانهاست، باید اهداف و محتوای آموزشی با توجه به تناسب و نقش عوامل مختلفی، همچون: سبك و شیوه زندگی، محیط ،ژنتیك و علوم پزشكی تدوین شود. فارغ‏التحصیلان رشته‏های مختلف باید توان تجزیه و تحلیل و مداخله در عوامل فوق برای تأمین سلامت فرد و جامعه را داشته باشند.
▪ تغییر الگوی بیماریها:
در حال حاضر شیوع و بروز بیماریها از بیماریهای ناشی از ارگانیسمها به طرف بیماریهای ناشی از علتهای رفتاری تغییر پیدا كرده است (جدول ۱). به نحوی كه ده عامل مهم مرگ و میر در دنیا ناشی از همراهی بیماریهای بیومدیكال (قلب و عروق، سرطان و ...) و عوامل زمینه‏ای ایجادكننده (تنباكو، رژیم غذایی، فقدان ورزش و ...) می‏باشند . بخش اصلی این عوامل زمینه‏ای ناشی از مسائل رفتاری، اجتماعی، محیطی و فرهنگی است كه عمدتاً انسانها خالق آنها هستند. به عنوان نمونه می‏توان به حجم گسترده تصادفات بعنوان یكی از مهمترین عوامل مرگ و میر زیر ۵۵ سال در كشور و تلفات ناشی از بكارگیری سلاحهای شیمیایی و میكروبی در جنگ تحمیلی اشاره كرد.
بنابراین، اهداف و محتوای آموزشی باید علاوه بر بیماریهای نوپدید و بازپدید عفونی، بیماریهای ناشی از الگوهای رفتاری را نیز پوشش دهد.
جدول ۱. مهمترین علل مرگ و میر در امریكا در سال ۱۹۹۰ (۱۷)
علت مرگ و میر/تعداد تقریبی/درصد
تنباكو/ ۴۰۰۰۰۰/ ۱۹
رژیم غذایی، الگوی فعالیتها/ ۳۰۰۰۰۰/ ۱۴
الكل/ ۱۰۰۰۰۰/ ۵
عوامل میكروبی/ ۹۰۰۰۰/ ۴
عوامل سمی/ ۶۰۰۰۰/ ۳
سلاح گرم/ ۳۵۰۰۰/ ۲
رفتارهای جنسی/ ۳۰۰۰۰/ ۱
تصادفات/ ۲۵۰۰۰/ ۱
اعتیاد/ ۲۰۰۰۰/ ۱
جمع۱۱/ ۱۰۶۰۰۰۰/ ۵۰
▪ تغییر هرم سنی و گسترش شهرنشینی: براساس پیش‏بینی سازمان جهانی بهداشت، امید به زندگی از ۴۸ سال در سال ۱۹۵۵ به ۷۳ سال در سال ۲۰۲۵ در جهان افزایش خواهد یافت و آمار افراد جوان زیر ۲۰ سال از ۴۰ درصد در سال ۱۹۹۵ به ۳۲ درصد در سال ۲۰۲۵ خواهد رسید(۱۸). این در حالی است كه براساس این پیش‏بینی، درصد جمعیت شهری نسبت به روستایی از ۳۲ درصد در سال ۱۹۵۵ به ۵۹ درصد در سال ۲۰۲۵ می‏رسد. مجموعه این تغییرات نشاندهنده این است كه باید اهداف و محتوای آموزش پزشكی متناسب با تغییرات در هرم سنی جمعیت، به خصوص توجه ویژه به سلامت سالمندان، مهاجرت و گسترش شهرنشینی، تدوین شود.
● سلامت و جامعیت
فقدان تناسب بین تخصص‏گرایی و كلان‏نگری در آموزش پزشكی موجب قطعه قطعه شدن مفاهیم جامع در سلامت و آموزش پزشكی شده به نحوی كه برخی از دست‏اندركاران آموزشی را دچار فقدان بینش جامع، كلان و كلی از سلامت نموده است. بنابراین، موارد زیر در آینده آموزش پزشكی نیاز به بازنگری دارد.
▪ ضرورت تغییر از رویكرد فردنگری به جامع‏نگری در آموزش پزشكی: تاریخچه آموزش پزشكی در قرن بیستم، شاهد نوسانات مكرر در بینش دست‏اندركاران آموزش پزشكی است به نحوی كه در مقطعی تمركز مباحث آموزشی بر سلول و ملكول، در مقطعی تمركز بر بافتها و ارگانها، در بُرهه‏ای تمركز بر خانواده، مدتی تمركز بر جامعه و در سالهای پایانی قرن بیستم، تمركز بر فرد بیمار بوده است.
اگر رسالت آموزش پزشكی، سلامت به مفهوم كلان آن است، باید اهداف و محتوی آموزش پزشكی از تمركز بر فرد به تمركز بر جامعیت سلامت اعم از ژن، فرد ، خانواده ، جامعه و اجتماع تغییر كند .
بنابراین، كلاس درس واقعی برای دانشجو، همه فضاهای واقعی و طبیعی موجود در جامعه می‏باشد تا امكان بررسی همه عوامل مؤثر بر سلامت فرد و جامعه فراهم آید.
▪ تغییر در رویكرد به جامعیت در ابعاد سلامت:
بر اساس تعریف سازمان جهانی بهداشت، سلامت منحصر به سلامت جسمی نیست و ابعاد سلامت، شامل: سلامت جسمی، روحی ، روانی و حتی اجتماعی است. نكته مهم در این نگرش این است كه این ابعاد سلامت از یكدیگر قابل تفكیك نیستند و بطور كامل به یكدیگر گره خورده‏اند.
بنابراین، در آموزش پزشكی باید نگرشی جامع به همه ابعاد سلامت و به خصوص بهداشت روانی در دنیای جدید، داشت.
▪ تغییر از رویكرد در آموزش پزشكی از بیماری انسان به انسان بیمار:
پزشك باید برای رسیدگی جامع به بیمار، او را در دو بُعد مورد بررسی قرار دهد. اوّل ویژگیهای فردی و انسانی بیمار است كه در اشخاص مختلف، متفاوت است و دوم ویژگیهای مربوط به بیماری فرد است كه در مورد بیماری خاصی مثل دیابت، در افراد مختلف یكسان است(۱۹). و ضرورتاً آموزش پزشكی در جهت تأمین سلامت افراد باید هر دو بُعد را با محوریت جامعیت انسان بیمار و به ویژه رابطه پزشك و بیمار، مورد توجه قرار دهد.
● تغییر در نظام مدیریت بر سلامت
▪ نگرش به مدیریت نظام ارائه خدمات از منظر مراقبتهای اوّلیه بهداشتی:
برگزاری كنفرانس آلماتا در سال ۱۹۷۸ توسط سازمان جهانی بهداشت و ارائه برنامه مراقبتهای بهداشتی اوّلیه P.H.C (Primary Health Care) منجر به كاهش قابل توجه در میزان مرگ و میر انسانها گردید. این موفقیت، بسیاری از متخصصین در زمینه علوم سلامت و آموزش پزشكی را بر آن داشت تا به موضوع مدیریت بر سلامت، از منظر PHC بنگرند و ضرورت گنجانیدن مباحث مربوط به پیشگیری از بیماریها را در برنامه‏های آموزش پزشكی مورد توجه قرار دهند.
▪ اقتصاد سلامت:
كاربرد گسترده فناوری مدرن در خدمات مربوط به سلامت، سالمند شدن جامعه و ارائه پوشش همگانی به افراد جامعه منجر به افزایش هزینه‏های نظام سلامت، به انسان
- بیمار
بررسی همزمان به وسیله پزشك در دو بعد
انسان بیمار
ایده های بیمار
انتظارات بیمار
احساسات بیمار
و اثر بیماری بر فعالیتهای روزمره
(این وثژگیها در مورد هر فرد بیمار متفاوت است)
بیماری انسان
گرفتن تاریخچه
معاینه بالینی
اقدامات پاراگلینیكی
تشخیص
(این اقدامات در مورد هر بیماری یكسان است)
ادغام دو بعد
سلامت فرد
خصوص در دهه‏های آخر قرن بیستم گردید به نحوی كه این موضوع در برخی از كشورها منجر به دو رقمی شدن سهم هزینه‏های مربوط به سلامت، از تولید ناخالص داخلی گردید. در واقع ادامه این روند با توجه به محدودیت منابع در همه كشورهای جهان ممكن نیست. این موضوع باعث شد تا در بسیاری از كشورها به منظور كاهش هزینه‏ها و اثربخشی هر چه بیشتر، اقداماتی را از قبیل تأكید بر پیشگیری‏های اوّلیه (بهداشت)، سطح‏بندی نظام ارائه خدمات، برقراری سیستم ارجاع و بكارگیری نیروهای چندپیشه، اجرا كنند. بنابراین، آشنایی دانشجویان پزشكی با این گونه برنامه‏ها بطور جدی مورد نیاز است. در همین راستا توجه خاصی نیز به موضوع هزینه- اثربخشی در آموزش عالی و آموزش پزشكی معطوف شده و بسیاری از سیاستگذاران آموزشی را بر آن داشته است تا برای پاسخگویی به مردمی كه منابع مورد نیاز دانشگاهها را با پرداخت مالیات تأمین می‏كنند و دسترسی آنها به اطلاعات و عملكرد دانشگاهها بایستی میسر باشد، بررسی هزینه اثربخشی و بهره‏وری را بطور جدی در دستور كار خود قرار دهند.▪ تغییر در روند درمان از درمان بیمارستانی به طرف درمان سرپایی و مراقبت در خانه: محدودیت منابع و افزایش هزینه‏های سنگین بیمارستانی در ابعاد ساختمانی، تجهیزاتی و نیروی انسانی؛ استفاده از فناوری پیشرفته در تشخیص و انجام اعمال جراحی سرپایی ؛ افزایش عفونتهای مقاوم بیمارستانی؛ ورود داروهای جدید و عدم نیاز به بستری كردن برخی از بیماران به خصوص بیماران روانی؛ گسترش بهداشت و كاهش شیوع و بروز بسیاری از بیماریها به ویژه عفونی و در آینده، مشاوره‏های تلفنی و كنترل سلامت از راه دور، منجر به كاهش تختهای بیمارستانی و افزایش درمانهای سرپایی و مراقبت در منزل گردیده است. این موضوع در امریكا باعث كاهش ۲۰ درصد در میزان اشغال تختهای بیمارستانی در دهه گذشته و كاهش ۱۳۰۰۰۰ تخت دیگر تا سال ۲۰۰۵ خواهد گردید(۱۶). علاوه بر این، بیماران اعزامی به بیمارستانهای دانشگاهی، عمدتاً دارای بیماریهای بسیار پیچیده‏ای هستند كه نمونه آماری مناسبی از بیماران موجود در جامعه را ارائه نمی‏كنند. بنابراین، با توجه به مباحث فوق، آموزش پزشكی باید به نحوی شتابنده نسبت به تغییر روند آموزش بیمارستانی به آموزش سرپایی اقدام كند.
▪ پدیده جهانی شدن و سلامت:
پدیده جهانی شدن و گسترش وسیع ارتباطات، مرزهای طبیعی، سیاسی و سدهای مصنوعی برای بیماریها را در هم می‏شكند و زمینه را برای گسترش بیماریهایی مثل بیماریهای عفونی نوپدید و بازپدید، گسترش فرهنگ مشترك در سبك زندگی، گسترش آلودگیهای غذایی، گسترش مقاومتهای دارویی، گسترش آلودگیهای زیست‏محیطی و مواردی از این قبیل را فراهم می‏سازد. به همین دلیل، در تدوین برنامه‏های آموزش پزشكی باید علاوه بر اهداف منطقه‏ای و ملی، اهداف بین‏المللی نیز مورد توجه قرار گیرد.
▪ مدیریت و سلامت:
در نهایت، تغییرات گسترده در مسائل مختلف مربوط به مدیریت بر سلامت، نظیر توسعه بیمه، مدیریت منابع و اولویت‏بندی، رضایتمندی بیمار و خدمت گیرنده، ارتقاء كیفیت در نظام ارائه خدمات، گسترش جایگاه بخش خصوصی، موضوع پایش بیماریها و مسائلی از این قبیل باید به نحوی متناسب در آموزش پزشكی مورد توجه قرار گرفته و جایگزین مباحث تكراری و غیر ضروری گردد.
● سلامت و فناوری در قرن بیست و یكم
فناوری در سلامت، حداقل در دو زمینه فناوری پزشكی و فناوری اطلاع‏رسانی، قابلیت گسترش داشته و نقش جدی را در حال حاضر و در آینده ایفا می‏كند. در این بخش، ابتدا به نقش فناوری در علوم پزشكی می‏پردازیم كه در این رابطه حداقل موارد زیر مورد بحث قرار می‏گیرند(۱۶):
▪ طراحی داروها با استفاده از كامپیوتر كه در این روش با استفاده از مدلسازی ملكولی با كامپیوتر، نسبت به طراحی ساختمان شیمیایی مناسب برای داروها و متناسب با گیرنده‏ها (Receptors) اقدام می‏كنند.
▪ گسترش بیوتكنولوژی در تولید داروها كه از میكروارگانیسمها به عنوان كارخانجات داروسازی استفاده می‏شود.
▪ پیشرفت در فناوری تصویربرداری حداقل در چهار بعد كه شامل: رسانیدن انرژی به مناطق عمیقتر بدن با آسیب كمتر، استفاده از آشكارسازهای كوچكتر با قدرت تفكیك بالاتر، تجزیه تصویرها به صورت سه بعدی با استفاده از رایانه‏ها و نهایتاً نمایش داده‏ها با تفسیر برای پزشك می‏باشند.
▪ گسترش انواعی از تجهیزات در جراحی‏ها كه باعث كاهش مدت زمان بستری شدن بیماران در بیمارستان می‏گردد و به عنوان مثال می‏توان از: لاپاراسكوپ، آرتروسكوپ، آسپیراسیون برای نمونه‏برداری، آنژیوپلاستی و استفاده از انواع ماشینها (Robats) نام برد.
▪ شناسایی نقشه ژنتیك انسان به خصوص ژنهای عامل بیماریهایی مثل: دیابت، كانسر، انفاركتوس میوكارد كه امكان تشخیص قبلی و اصلاح ژن را فراهم می‏سازد. این موضوع حتی امكان مطالعات نوروژنتیك و تشخیص افراد حساس به اسكیزوفرنی و افسردگی و نحوه واكنش آنها به محیط را فراهم ساخته است.
▪ واكسیناسیون بر علیه بیماریهای غیر عفونی مثل پیشگیری و درمان كانسرها نیز به عنوان موضوعی جدی در دست تحقیق است
▪ پژوهشهای گسترده‏ای برای تولید هموگلوبین با استفاده از باكتری اشرشیا كولی و تولید خون مصنوعی بدون نیاز به Cross match و احتمال آلودگی در دست انجام است.
▪ پیوند سلول، بافت و ارگان كامل از حیوانات به انسان با اصلاحات ژنتیكی نیز در سالهای پایانی قرن بیستم مورد توجه جدی قرار گرفته است.
بعد دوم فناوری كه در سلامت نقش غیرقابل انكاری را ایفا می‏نماید، فناوری اطلاع‏رسانی، در حال حاضر و در آینده است. گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات در دو دهه گذشته باعث شد تا سرمایه‏گذاریهای گسترده‏ای برای استفاده از این فناوری در سلامت انجام شود. مسلماً استفاده از فناوری اطلاع‏رسانی در سلامت كاملاً به فناوری‏های اساسی و پایه در نظام اطلاع‏رسانی در موارد زیر وابسته می‏باشند:
- گسترش میكروپروسسورها و افزایش سرعت Processing capacity (ظرفیت پردازش) به سی برابر وضع فعلی تا پایان سال ۲۰۱۰.
- گسترش امكان ذخیره داده‏ها با ورود Cheap Laser و امكان ذخیره داده‏های وسیع، مثل فیلمهای آنژیوگرافی وMRI.
- گسترش نرم‏افزارها و به خصوص نرم‏افزارهای هوشمند.
- ایجاد شبكه و امكان فشرده كردن اطلاعات.
- طراحی برای حفاظت و امنیت اطلاعات.
- اینترنت و امكان تبادل دوطرفه و مشترك اطلاعات.
- امكان ارائه حجم عظیمی از اطلاعات به صورت سه‏بعدی.
- گسترش Sensorها به عنوان وسیله ارتباط جهان با كامپیوترها.
- امكان استفاده از Digital Video Camera و مانیتورهای كنترل فشار خون از راه دور.
- و نهایتاً گسترش نظام‏های كارشناس (Expert system) كه با بررسی كلیه احتمالات بهترین پیشنهادات را در تصمیم‏گیرهای پزشكی ارائه می‏كنند.
گسترش فناوری‏های اساسی و پایه فوق‏الذكر در نظام اطلاع‏رسانی، باعث گسترش نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات در سلامت و علوم پزشكی، حداقل در زمینه‏های زیر، خواهد شد.
● نظام مدیریت پردازش
▪ rocess management system كه رابطه بین بیمار ، مراكز ارائه كننده خدمات و سازمانهای بیمه را تنظیم و اداره می‏كند.
▪ ثبت الكترونیكی كلیه اطلاعات در زمینه علوم پزشكی.
▪ ثبت و آنالیز داده‏ها بطور Online از بیماران و مراكز ارائه خدمات و امكان استفاده از اطلاعات به وسیله مراكز مربوطه.
▪ امكان كنترل بیماران از راه دور (Tele health) باگسترش sensorها كه می‏تواند امكان كنترل فشار خون، كنترل علائم حیاتی، كنترل قند خون، و مواردی از این گونه را از راه دور فراهم سازد به نحوی كه این سیستم‏ها می‏تواند به كامپیوترها متصل شده و حتی بیمار را قبل از وقوع حادثه باخبر سازند.
▪ گسترش سیستم‏های اطلاع‏رسانی، امكان پژوهش و تحقیقات بیشتر، امكان مراقبت از خود به وسیله بیماران و امكان مشاركت در تصمیم‏گیری برای بیمار را فراهم می‏سازد.
نكته مهم این است كه گسترش این گونه فناوری‏ها آنقدر سریع است كه در برخی از موارد، دگرگونیهای شگرف در سلامت انسان و آموزش پزشكی ایجاد خواهد كرد و بنابراین، برنامه‏های آموزش پزشكی باید به میزانی منعطف باشند كه بتوانند سریعاً خود را با این تحول شتابنده در هر دو بُعد فناوری پزشكی و فناوری اطلاع‏رسانی همگام سازند.
● اخلاق پزشكی و آینده
هر چند كم رنگ شدن اخلاق پزشكی در دهه‏های آخر قرن بیستم، هشدار دهنده بود, اما غفلت بیشتر نسبت به این موضوع با توجه به موارد زیر در قرن بیست و یكم می‏تواند مسأله ساز باشد.
-تعیین نقشه ژنتیكی انسان و عوامل خطرساز ژنتیكی در افراد، علاوه بر اینكه امكان انقراض برخی از نسلها و فرهنگهای بشری را میسر می‏سازند، در بخش سلامت نیز ممكن است فاجعه‏بار بوده به نحوی كه سازمانهای بیمه از تحت پوشش قرار دادن افراد در معرض خطر جلوگیری كنند.
▪ افزایش روزافزون هزینه‏های سنگین درمانی و عدم امكان پوشش خدمات درمانی برای همه افراد جامعه.
▪ دستكاریهای ژنتیكی و امكان ساخت تركیبات ژنتیكی هوشمندتر از كامپیوتر.
▪ مراقبتهای جسورانه در مرحله نهایی بیماریها (End Stage).
▪ ثبت الكترونیكی اطلاعات خصوصی بیماران و امكان دسترسی به آنها.
▪ افزایش فرهنگ، سواد و آگاهیهای جامعه، آشنایی انسانها با حقوق خود، استفاده از تكنولوژی اطلاعات و گسترش شبكه اینترنت در زمینه سلامت، باعث می‏شود تا نقش بیمار از یك خدمت گیرنده به نقش عضویت در تیم سلامت و مشاركت در روند تصمیم‏گیری تغییر كند.
موارد فوق نشان از اولویت آموزش اخلاق پزشكی در همه شئون و زوایای آموزش پزشكی دارد كه بی‏توجهی به آن عواقب زیانبار و در عین حال غیرقابل پیش‏بینی در پی خواهد داشت.
● آموزش پزشكی مستند
عصر انفجار اطلاعات و امكان ارائه میلیونها مقاله در سال، در زمینه علوم پزشكی از یك طرف و امكان دسترسی همگان به این حجم از اطلاعات از طرف دیگر، باعث گردیده تا توان تشخیص مدارك، مستندات و مقالات علمی از غیرعلمی به دانشجویان رشته‏های مختلف پزشكی در نظامهای آموزشی مورد توجه قرار گیرد.آموزش پزشكی مستند همچنین از بُعدی دیگر نیز قابل اهمیت است كه باید نحوه استفاده ازمستندات علمی در كنار تجربیات فردی به دانشجو آموزش داده شود.
● نتیجه
همان گونه كه در مباحث گذشته بحث شد، باید آموزش پزشكی را متناسب با تحولات شتابنده قرن بیست و یكم و تجربیات به دست آمده از گذشته و به ویژه قرن بیستم، اعم از تجزیه و تحلیل عوامل مؤثر بر سلامت در قرن بیستم، جامعیت در سلامت، تغییرات در نظام مدیریت بر سلامت، نقش فناوری در سلامت، موضوع اخلاق پزشكی و نهایتاً آموزش پزشكی مستند به نحوی ساماندهی كرد كه فارغ‏التحصیلانی قادر به حل مسأله، قادر به استفاده از منابع اطلاعاتی، آشنا به فناوری ، خود ایفا، دارای مهارتهای ارتباطی، دارای نگرش جامع و جامعه‏نگر به سلامت و متخلق به اخلاق حرفه‏ای تربیت كنیم و برای دستیابی به این رسالت بزرگ باید روشها و فنون مناسب را انتخاب كرد به طوری كه باعث تغییرات نسبتاً ماندگار در تفكر، نگرش و عمل یادگیرندگان شود.
دستیابی به همه آنچه بیان شد، نیازمند دارا بودن مهارت مدیریت تغییر است و تغییر در نظام آموزشی نیازمند دلسوزی، صرف وقت‏ و انرژی می‏باشد. در راه تغییر همانند رانندگی بین مبدأ و مقصد دهها راه اصلی و فرعی ، بن‏بست و مخاطرات وجود دارد. افراد شایسته در برخورد با بن‏بستها و حوادث ناامید نشده و با بازسازی دوباره و استفاده از تجربیات گذشته بالاخره مناسبترین راه را انتخاب می‏كنند.
حمیدرضا جمشیدی

References:
Repot of the projectpanel) The GPEP report :Physicions for ۲۱st century .Muller&#۰۳۹;s -۱
on the general professional education of physicians and collegepreparation
.Association of American medicalcolleges ۱۹۸۴ :Washington DC (for medicine
.Assessing change in medicaleducation :Educating medical students .Swanson AG -۲
Washington DC:Association of .(ACME-TRL report) The road to implementation
.American Medical Colleges ۱۹۹۲
a challenge to academichealth ,Health of the public .Waterman RE ,Kufman A -۳
Strategies for reorienting academic health centers towardcommunity :centers
Health of the public program ۱۹۹۳ :Sanfrancisco .health needs
Physicians for the ۲۱stcentury .Schwartz R ,Wilson AE ,Wilson HD ,Elam LC -۴
.undergraduate preparation andmedical education ,Implications for medical practice
.۲۴۷-۵۲ :۹۳ ;KMA Journal ۱۹۹۵
AcademicMedicine .Educating the general physician .Foss F ,Rivo M ,Altman D -۵
S۳-S۴ :(۷۰(۱ ;۱۹۹۵
Forcestoward :Health care reform and medical education .Seifer SD ,O&#۰۳۹;Neal EH -۶
.S۳۷-S۴۱ :(۷۰(۱ ;Academic Medicine ۱۹۹۵ .generalism
Chronicle ofHigher .Restoring the proper goals of the healing arts .۷-Callahan D
.A۵۲ :(۴۳(۳۳ ;Education ۱۹۹۷
;The NewYork Times۱۹۹۷ ?or let&#۰۳۹;s make a deal ,Let&#۰۳۹;s make a doctor .Rothman DJ -۸
.A۲۳ :Sep ۱
What future doctors needto :Magic versus medicine .Park RL ,Goodenough U -۹
:(Chronicle of Higher Education ۱۹۹۶;۴۳(۱۳ .know about alternative medicine
.B۶
.Crises in medical education research andpractice :Educating doctors .Hunt AD Jr -۱۰
.۱۸۱۵ :(۲۷۷(۲۲ ;Journal of the American Medical Association ۱۹۹۷
.A psychiatricperspective :The future of medical education and teaching .Okasha A -۱۱
.S۷۷-S۸۵ :(۱۵۴(۶ ;American Journal of Psychiatry ۱۹۹۷
(Lancet ۱۹۹۶;۳۴۷(۹۰۱۴ ?Why art courses for medical curricula .Downie R ,Calman K -۱۲
.۱۴۹۹-۱۵۰۰
:(Lancet ۱۹۹۷;۳۴۹(۹۰۵۵ .Tomorrow&#۰۳۹;s doctors and the study of the past .Biddiss M -۱۳
.۸۴۷-۷۶
Redesigning graduate medical education location and content.New .Kassirer JP -۱۴
.۵۰۷-۹ :(۳۳۵(۷ ;England Journal of Medicine ۱۹۹۶
.Medical education must deal with end of lifecare .Lynn J ,Harrold J ,Cohn F -۱۵
A۵۶ :(۴۳(۳۸ ;Chronicle of Higher Education ۱۹۹۷
,thefuture ,the forecast ,۲۰۱۰ ,health care & Health .Cypress D ,Cain M ,Amara R -۱۶
.۲۳-۲۴ ;Jossey Bass ۲۰۰۰ :Sanfrancisco ,first edition .the challenge
Principles of disease prevention .Tinsley Randolph ,Harrison ,Maureen T -۱۷
;McGraw Hill Inc.۲۰۰۰ :NewYork .inHarrison&#۰۳۹;s Principles of Internal Medicine online
.۱-۵
vision for .Life in the ۲۱st century .World Health Organization Report -۱۸
.all.۱۹۹۸
.transforming the clinicalmethod ,Patient-centered medicine .Belle B ,Stewart M -۱۹
.۵-۱۵ ;۱۹۹۵ .Sage publication Inc :California
منبع : مجله ایرانی آموزش در علوم پزشکی


همچنین مشاهده کنید