پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

آرامش در قرآن


آرامش در قرآن
تقوی از ماده (وقایه) به معنی نگهداری است وبه این معنی كه انسان خود را از زشتیها وبدیها وآلودگیها وگناهان نگه می دارد.قوی یك نیروی كنترل درونی است كه انسان را در برابر طغیان شهوات حفظ می كند ودرواقع نقش ترمز نیرومندی را دارد كه ماشین وجود انسان را در پرتگاهها حفظ واز تند رویهای خطرناك ، باز می دارد.به همین دلیل امیر المؤمنین علی (ع)تقوا را به عنوان دژنیرومند دربرابر خطرات گناه شمرده است.آنجا كه می فرماید: " اعلموا عبادالله آنّ التقوی دار حصن عزیز"(ای بندگان خدا ! بدانید كه تقوا قلعه ا ی محكم وغیرقابل نفوذ است.)در مورد تقوا هم آیات فراوانی در قرآن آمده اسصت یكی از آیاتی كه به موضوع ما مربوط می شود ومی توان این برداشت را از آن داشت كه تقوی از عوامل آرامش است،آیه شریفهٔ: (الا انّ اولیاء الله لاخوف علیهم ولا هم یحزنون الّذین آمنوا وكانوا یتّقون لهم البشری فی الحیوه الدنیا والآخره....)‹‹ آگاه با شید (دوستان و) اولیای خدا نه ترسی دارند ونه غمگین می شوند همانا كه ایمان آوردندو(از مخالفت فرمان خدا)پرهیز می كردند در زندگی دنیا وآخرت،شاد(ومسرور)ند.كه دراین آیه اهل ایمان وتقوا را بشارت داده است كه برای آنها در دنیا وآخرت ترس وناراحتی وجود نداردو آنها در امنیت وآرامش به سر می برند.در مجمع البیان آمده است كه : خوف از نظر معنی با فزع وجزع نظیر یكدیگرندوآن اضطراب دل از وقوع امری ناگوار است.ومقابل آن امنیت وآرامش است .وحزن ، سختی اندوه است ومقابل آن سرور وخوشحالی است. پس با توجه به این آیه می توان گفت كه دوستان واولیای الهی كه خود را متصف به دو صفت ایمان وتقوا كرده با شند، در دنیا وآخرت در امنیت وآرامش به سر می برند واین وعده ای است از طرف خدا وند ، وخداوند هم خلف وعده نمی كند.
دو نكته از المیزان ذیل این آیه:
۱) قرآن با آوردن كلمهٔ (آمنوا ) فهمانده است كه اولیاء خدا قبل از ایمان آوردن تقوایی مستمر داشته اند .فرموده :(الّذین آمنوا) وسپس بر این جمله عطف كرده كه (وكانوا یتّقون) وبا آوردن این جمله می فهماند كه اولیاء خدا قبل از تحقق ایمان از آنان دائما تقوی داشته اند ومعلوم می شود كه ایمان ابتدایی مسبوق به تقوا نیست بلكه ایمان وتقوای افرادمعمولی متقاربندوبا هم پیدا می شوند ویا بر عكس اولیاء خدا ، اوّل ایمان در آنان پیدا می شود وبعدا به تدریج دارای تقوا می گردند، آن هم تقوایی مستمر ودائمی.پس منظور از ایمان مرتبهٔ دیگری از مراتب ایمان است غیر از مرتبهٔاوّل كه در افراد معمولی یافت می شود.
۲) ترس وناراحتی كه از احوال طبیعی وعارضی انسانهاست ویك امر فطری به حساب می آید، چگونه می توان آن را از وجود اولیائ خدا منتفی دانست ؟در پاسخ باید گفت :حزن وخوف از احوال طبیعی وعارضی است كه در طبیعت همهٔ انسانهاوجود دارد لكن چون كسی كه توحید سراسر وجودش را فرا گرفته است ، خوف واندوه وحبّ وبغض را از خدا می داندواین اولیاءالهی از هیچ چیزی نه در دنیا ونه در آخرت نمی ترسندواندوهناك نمی شوند وتنها ترسی كه دارند از خدای سبحان است. آری كسانی كه این دو ركن اساسی ایمان وتقوا را داشته باشند چنان آرامش را در درون جان خود احساس می كنند كه هیچ یك از طوفانهای زندگی آنها را تكان نمی دهد. بلكه به مضمون روایت (المؤمن كالجبل الراسخ لا تحركه العواصف ) همچون كوه در برابر تند باد حوادث استقامت به خرج می دهند.
منبع : سازمان آموزش و پرورش استان خراسان


همچنین مشاهده کنید