چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا


نگرشی بر وضع لباس جامعه


نگرشی بر وضع لباس جامعه
از زمانی كه بشر زندگی جمعی را شروع كرده همواره در صدد بهره‌وری بهتر از محیط پیرامونش ، و چگونگی به حداقل رساندن نیازها و ضعف‌هایش در ارتباطات محیط بوده تغییرات آب و هوایی، وی را متوجه كرد كه برای مقابله ، پوششی مناسب مورد نیاز داردو از این رو شروع به ساختن لباسهایی كرد كه می‌توانست اورا دربرابر تغییرت جوی حفظ كند به مرور تزئین و زینت‌كاری نیز براین پوشش اضافه گردید و به نوعی ، حالت خودنمایی را به خود گرفت تا جایی كه هدف اصلی كه همان پوشش بودرو به فراموشی سیر كرد.
این امر بدیهی می‌نماید كه نوع پوشش دردو نوع جوامع بدوی و پیشرفته كاملاً مغایر یكدیگرند . چرا كه هر كدام بسته به فرهنگ خویش به مسئله پوشاك و لباس با دیدی خاص می‌نگرند و می‌توان دریافت كه پوشش و نوع آن در هر جامعه‌ای ربط مستقیمی با فرهنگ آن جامعه دارد، به تدریج كه جامعه‌ها از لحاظ اجتماعی روبه پیشرفت نهادند. كماكان پوشاك نیز به نوعی متأثر از این پیشرفتها می‌گردید . اگر از دید جامعه‌شناسی به قضیه پوشاك نگاه كنیم آن را می‌توانیم مبحثی از «فرهنگ عامه » تلقی كنیم.
هر قومی برای خود لباسی ویژه را بنابه شرایط طبیعی و اقلیمی انتخاب كرده است . اما از دید فرهنگ عمومی و خصوصاً بعد از باز شدن دریچه‌های فرهنگی اقوام برروی یگدیگر و صحبت از دهكده جهانی و هجوم فرهنگی ارزشهای بیگانه به مخفی‌ترین و خصوصی‌ترین زوایای خانواده از رهگذر ماهواره. دیگر بحث قومی بودن قضیه كنار می رود . چرا كه صحبت از بی هویتی و ضعیف‌كاری یك فرهنگ در مقابل فرهنگ دیگر است . و اولین نمود این بی‌هویتی در پوشاك و لباس جامعه‌های آسیب دیده خودرانمایان می‌سازد ، چرا كه هنگامی فرد در معرض تهاجم این فكر قرار گرفت كه از لحاظ فرهنگی هیچ تكیه گاهی ندارد كه برآن پشت گرم باشد، خودباختگی در برابر فرهنگ قدرتمند ، امری طبیعی جلوه می‌نمایند و بدنبال آن پذیرش الگوهای فرهنگ غالب كه به طور اشكاری در لباس آن فرهنگ نمودار دارد. امروزه نیز در جامعه خودمان به عینه شاهدیم كه چه راحت لباسهایی با طرحها و الگوهای غربی همراه ماركهای متنوع كه هیچكدام به فرهنگ مذهبی جامعه ما ارتباطی نداشته در بین جوانان ما رواج دارد . برای نمونه عمده مواردی كه در «مطالعات اولیه »در مورد لباس در كتب مربوطه به دست آمده را به انتصار ذكر می‌كنیم :
ـ نشانه‌های تجدد طلبی در پوشاك زنان و مردان می‌توان كوتاه شدن، تنگ‌شدن ، سبك‌شدن كم شدن قطعات لباس نزدیك شدن لباس مردان به لباس زنان در نازكی، جنس پارچه ، رنگ و ...وبا لعكس در دوخت ومدرا‌می‌توان نام برد.
چندین سال قبل در این كشور ۹۵ در صد كالاهای تجارتی با چاشنی عكسهای برهنه زنان تبلیغ می‌شد و بیش از۵۰۰ زن و مرد هنر پیشه در خدمت این تبلیغات بوده‌اند و در سطح جهان بیش از ۷۰ هزار موسسه كوچك و بزرگ ۶۵در صد كالاهای مورد نظر خود را بانشان دادن اندام برهنه زنان تبلیغ و معرفی می‌كرده‌اند .
دریك تعریف دینی جنس لباس پنبه و كتان ، نه بسیار درخشان و نه چندان حقیر است . رنگ سفید تاكید شده،‌و سبز مخصوص اولاد رسول (ص) است، سادگی در پوشیدن توصیه شده و گفته شده كه لباس برای حفظ بدن از سرما و گر ما و باعث عفت و حیا و شرم و آراستگی ووقار آدمی است. و از لباس مشهور نهی شده است .
لباس بهترین وسیله تفاخر است و علی رغم وسایل دیگر مثل اتومبیل و... همیشه همراه انسان است و هیچ چیز آسان‌تر از تقلید لباس دیگران تقلید نیست. اما قرنها می‌گذارد و دیده می‌شود كه یك جامعه از لباس دیگران تقلید نمی‌كند و سنت خود را در نوع لباس حفظ می‌كند . چرا كه تغییر لباس پیام آور تغییر فرهنگ است .
مهمترین و كار‌آمدترین ترفندهای رژیم سابق را در ابتذال پوشاك باید در تحریف مفاهیم فرهنگی دانست . به نحوی كه افراد جامعه ، قبیح را حسن، و ارزشهای نیك را بد بدانند، و در درجه بعد اگر نوآوری بیداری هم بودند، سیاست رژیم.به نح.ی اعمال شده بود كه اینان در مقابل مردم قرار می‌گیرند فلذا دست غیر در آستین پنهان می‌ماند یعنی راننده تاكسی ، مغازه دار و استاد دانشگاه و در كل جامعه بود كه افراد ساده پوش ـ اعم از زن و مرد ـ سنت گرا و با حجاب را نمی‌پذیرفت و به سخره می‌گرفت ، نه مأمور دولت .
آنطور كه كتب راهنمایی تولید پوشاك ، نشان می‌دهند ، به ترتیب ؛ موسسات تولید كننده ، مراكز پخش و فروشگاههای عرضه كننده لباس زنان ، كودكان و مردان به یك نسبت نیستند . از موسسات تولیدی ، ۴۰۵ موسسه به تولید پوشاك زنان ، ۲۴۰ موسسه به تولید لباس كودكان و ۹۵ موسسه به تولید لباس مردان مشغولند و از مراكز پخش ۱۵۰ مركز لباس زنان ۶۵ مركز كودكان و ۴۵ مركز به امر پخش لباس مردان مشغولند و از فروشگاههای مادر ۲۲۵ آدرس پوشاك زنان ، ۱۳۰ آدرس كودكان و ۱۲۰ آدرس اختصاص به لباس مردان دارد.
تعریف نداشتن مردم اززیبایی و نشاط، هنرمند نبودن و خلاق نبودن غالب تولیدكنندگان پوشاك ، دخالت بیگانگان در بازار ، عدم توجه مسئولین به جنبه‌های مختلف لباس نظیر رنگ و جنس و فرم و قیمت در واردات و خط تولید ... موجب تشتت و آشفتگی در مصرف آن شده است .
تأثیر وضع اقتصادی و نوع معیشت مردم ارتباط قابل ملاحظه‌ای با وضع پوشاك و حجاب زنان دارد.
در همه دوره‌های تاریخ ، لباس زنان بیشتر دستخوش تغییر و تحول بوده است و لباس مردان غالباً بدنبال لباس زنان تغییر كرده به جهت عقلانی تر بودن مردان و نقش آفرینی زنان در خانواده و اجتماع و....
توجه به شكل و فرم و نوع پوشاك به معنی تفننی آن علیرغم مناطق حاره و سردسیر ، در مناطق معتدل بسیار چشمگیر است و فرصت اعتناء به جنبه‌های غیر پوشش لباس هم بیشتر است .
مساله فراغت ناشی از ازیاد تولید و مصرف و قدرت خرید مردم، یعنی آزادشدن مردم ، تأثیر بسزایی در تغییر و تنوع لباس داشته و هر چه بیشتر آن را تفننی كرده است.
برای دریافت سواد اجتماعی مردم و سطح فرهنگ جامعه ، لباس همیشه میزان سنج خوبی بوده است . یعنی هر چقدر معنا و محتوای بیشتر ، توجه به صورت و به معنای ظاهر سازی آن كمتر بوده . و هر چه كاستی در رشد و نقض در ابعاد تكامل بشر بیشتر بوده ، به عنوان جبران آن توجه به شكل بیشتر شده . چون ان قدر كه تشخیص به لباس می شود داشت ، در سایر امور نمی‌شود . فلذا است كه می‌گویند ، هر طور می‌خواهی بخور اما آن طور كه مردم می‌پسندند بپوش .
توجه مردم به هر چه زیباتر كردن خود و رابطه معنی داراین زیبایی با لوازم آرایشی كه صدها كارخانه وموسسه و آزمایشگاه امروز در جهان دست اندر كار تولید آن هستند و مساله لباس و طراحی آن كه بی شك مورد توجه مردم است . موجب شده تا بیش از جنس و رنگ به فرم دوحت و تركیب پوشاك توجه بشود.
غیر از اختلاف لباس مردم نواحی مختلف كشور به علت وضع آب و هوا ،التقاط چشم‌گیری در پوشاك مردم شهرنشینی به چشم می‌خورد و لباس امروز مردم ما تركیبی است از لباس روسی، انگلیسی ، امریكایی و فرانسوی و بالاخره عربی و هندی و...
لباس انسان ، نخست تابع فرهنگ جامعه اوست و بعد تابع سلیقه خود او ، همه تغییراتی كه در لباس وفرهنگ است و اختلاف بین تن پوش مردم جوامع مختلف گذشته، جدای از خصوصیات جغرافیایی ، اقلیمی و عوامل اجتماعی ، اقتصادی ، حرفه‌ای و سنتی ؤ ناشی از فرهنگ و جهان‌بینی آن جامعه نیز هست.
مفهوم مساله جنسیت در غرب ، میل به نمایاندن تن داردكه حتی لباس مردان را تا این اندازه تنگ می‌سازد و به تن می‌چسباند و قالب آن می‌كند و در نتیجه لباس برای ، آرایش می‌شود نه پوشش ، و لباس پوست دوم فر د می‌شود، نه خانه تن، یعنی خودانسان در این فرهنگ پوچ و پوك است .
بدیهی است بررسی و ارزیابی دقیق مسئله وضع لباس محتاج نگرش ژرف و تحقیق اساسی پیرامون آن می‌باشد و موارد اشاره شده در این جا صرفاً بمنظور طرح موضوع بیان شده است. معاونت پژوهشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تلاش دارد با همكاری محققین علاقمند و توانا نسبت به انجام تحقیق مورد لزوم اقدام نماید. در این راستا از تمامی افرادی كه به نوعی تمایل به همكاری با این معاونت را دارند دعوت به عمل می‌آید
منبع : شورای فرهنگ عمومی


همچنین مشاهده کنید