پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


کلام اقتدار فراموش ‌شده


کلام اقتدار فراموش ‌شده
همه ما در طول شبانه‌روز بارها از کلمات استفاده می‌کنیم. برای انتقال منظور یا خواسته خود به دیگران، برای بیان احساساتمان، احساسات مثبت یا منفی یا حتی احساساتی بسیار ظریف و نهفته.
‌‌گاه، با خودمان حرف می‌زنیم یا به اصطلاح با کمک کلمات، به صدای بلند فکر می‌کنیم یا به گفتگویی درونی و صامت با خود مشغول می‌شویم.
اکثر ما کلمات را به کار می‌بریم بدون آن‌که آنها را بشناسیم و بی‌آن‌که از اقتدار کلام خود آگاه باشیم، در هر زمان و هر جایی، آن را به کار می‌گیریم و جای افسوس دارد اگر هرگز ندانیم کلام چه قدرتی دارد و چه قدرتی، می‌تواند داشته باشد.
حتی ورای کیمیا برای اکثر ما پیش آمده که با کسی صحبت کنیم که بتواند تأثیر قابل ملاحظه‌ای بر افکار و اعمال ما بگذارد. کسی که به زعم ما کلامی گرم، دلنشین و اثربخش دارد و می‌تواند به سادگی دیگران را به وسیله کلام، با خود و با افکار و عقایدش همراه کند یا برای لحظاتی ما را به فکر فرو برد، تشویق به انجام کاری کند یا نظرمان را به نحوی باورنکردنی تغییر دهد.
‌‌اما آیا برایتان پیش آمده که با کسی مواجه شوید که بتواند با کلام خود، کاری عجیب و خارق‌العاده انجام دهد؟ مثلاً شیئی را به شیئی دیگر تبدیل کند؟! و یا بتواند به وسیله کلام خود، از «هیچ»، چیزی خلق کند؟!
‌‌وقتی می‌خواهیم از قدرت کلام، سخن بگوییم عادلانه نیست تنها به آنچه خود در حوزه کلام، بدان باور داریم یا قادر به آنیم، بسنده کنیم.‌‌مطالعه و بررسی پیشینه دینی و مذهبی و روایات بر جای مانده از بزرگان و اولیای الهی، نشان می‌دهد که قدرت کلام، چیزی است ورای برداشت‌های سطحی و عامیانه ما از آن. ‌‌کلامی با این اقتدار که چون می‌گوید «باش»، پس «می‌شود»(۱)و چون فرمان می‌دهد«موجود شو»، پس «موجود می‌شود»(۲)، کلامی که مرده را زنده می‌کند(۳)، درخت بی‌بار و بر را برای ابد می‌خشکاند(۴) و بیماران لاعلاج را شفا می‌دهد(۵). ‌‌پس جای تأمل دارد. سخن از قدرتی بسیار بسیار عظیم است که به سادگی توسط بشر امروز، نادیده گرفته شده است. اقتداری در دسترس همگان که با غفلت از آن، یا با آلوده ساختنش، خویشتن را به طرزی بدخواهانه از آن محروم کرده‌ایم!
● اقتدار کلام
شاید وقتی صحبت از قدرت کلام می‌شود، این سؤال پیش بیاید که مگر کلمات و سخنانی که ادا می‌کنیم، نشأت گرفته از ذهن و مغز ما نیستند و قدرت کلام هم بالطبع، از قدرت ذهن تغذیه نمی‌کند؟ ‌‌در پاسخ باید بگوییم اگرچه قدرت خلاقه ذهن را کاملاً تأیید می‌کنیم، اما در اینجا قصد ما بر این است که قدرت کلام را به‌عنوان قدرتی مختص خود کلام، و جدا از قدرت ذهن مطرح کنیم و حتی از تأثیر غیرقابل انکار کلام بر ذهن سخن بگوییم. به‌همین دلیل هم به‌عنوان اولین گام در شناخت کلام و قدرت تأثیر‌گذاری آن، اثری را که بر ذهن انسان دارد، بررسی می‌کنیم.
‌‌اگرچه ماهیت کلام به‌گونه‌ای است که می‌تواند بر همه چیز، بر همه هستی و کائنات اثر بگذارد، خلق را دگرگون سازد و تغییر و دهد و تبدیل کند. اما فعلاً از تأثیری که بر ذهن آدمی می‌گذارد، آغاز می‌کنیم.
● تأثیر کلام بر ذهن
برای شناخت چگونگی تأثیر کلام بر ذهن، بهتر است بیشتر درباره ذهن و قسمت‌های متفاوت و برجسته آن بدانیم. از دیدگاه برخی از نظریه پردازان، ذهن انسان سه بخش دارد: نیمه هوشیار، هوشیار و هوشیاری برتر.
ذهن هوشیار، ذهن بشری است که زندگی را به همان شکلی که به نظر می‌رسد می‌بیند. در نتیجه مرگ، بلا، بیماری، فقر و... را مشاهده می‌‌کند و بر ذهن نیمه هوشیار اثر می‌گذارد. ‌‌بخش نیمه‌هوشیار ذهن، به‌وسیله آنچه از طریق کلام دیگران (و سپس خود ما) دریافت می‌کند برنامه‌ریزی شده و این برنامه‌ریزی (مگر در صورتی‌که خود شخص آگاهانه اقدام به تغییر آن کند) تا پایان عمر با شخص باقی می‌ماند و بر کلیه باورها، احساسات، رفتارها و آینده وی تأثیر می‌گذارد و همین بخش است که بیشترین تأثیر را از قدرت کلام می‌گیرد. و ‌‌هوشیاری برتر به معنای ذهن الهی است که درون هر انسان وجود دارد و قلمرو آرمان‌های عالی و عرصه طرح الهی است (افلاطون این را الگوی کامل نامیده است). ‌‌این طرح در هوشیاری برتر انسان دارای تصویری در نهایت کمال است که معمولاً به صورت آرمانی دست نیافتنی، در ذهن هوشیار جلوه می‌کند.
‌‌ذهن نیمه هوشیار، به نام‌های ناهوشیار یا ناخودآگاه نیز معروف است و می‌توان آن‌را به کامپیوتری تشبیه کرد که کورکورانه اما دقیق هر برنامه‌ای را که در اختیارش بگذارند، اجرا می‌کند. اما ‌‌متأسفانه اغلب، ذهن نیمه‌هوشیار برنامه‌ریزی منفی دارد چون حتی اظهار یک کلمه نامطلوب از سوی دیگران (والدین و اطرافیان ناآگاه) می‌تواند در ذهن نیمه‌هوشیار کودک تثبیت شود و چنان آینده‌اش را تحت تأثیر قرار دهد که به آسانی تغییر نپذیرد. هر کلام یا اندیشه‌ای بر ذهن نیمه‌هوشیار اثر می‌گذارد و با دقتی حیرت‌آور، به عینیت در می‌آید درست مانند ضبط صدا بر صفحه حساس گرامافون که هر آوا، لحن و حتی سرفه یا مکث او نیز ضبط می‌شود.
‌‌جالب اینجاست که برای تغییر و اصلاح برنامه‌ریزی‌های منفی و تأثیر‌گذاری بر بخش نیمه‌هوشیار ذهن نیز از قدرت کلام بهره‌ گرفته می‌شود (اگرچه روش‌های دیگری هم پیشنهاد شده است). نهایتاً زندگی هر کس تصویری عینی است از حاصل جمع اعتقادات و باورهایی که در ذهن نیمه‌هوشیار او نقش بسته، پس به هر جا برود، عیناً همان اوضاع و شرایط را با خود می‌برد.
● تأثیر کلمات بر احساسات
جالب است بدانیم احساسات ما نیز تحت تأثیر قدرت کلام واقع می‌شوند. تجربه نشان داده که اگر در گفت و گوهای خود با دیگران، یک کلمه اصلی را تغییر دهیم، بلافاصله تغییری در احساس آنها به وجود می‌آید که غالباً تغییری رفتاری را به دنبال دارد. ‌‌شاید باورکردنی نباشد، اما باز هم تجربه نشان داده است که با تغییر عادات کلامی و عوض کردن کلماتی که همیشه آنها را برای تشریح عواطف خود به کار می‌بریم، می‌توانیم بلافاصله شیوه تفکر، احساس و حتی زندگی خود را عوض کنیم.
‌‌نام تازه‌ای که بر احساس خود می‌گذاریم به سرعت احساس ما را عوض خواهد کرد. مثلاً اگر بر احساس خشم و عصبانیت خود نام بخشش بگذاریم به سرعت به جای احساس خشم، تنها احساس بخشش خواهیم داشت! ‌‌حتی اگر برای بیان خاطرات و تجربه‌های زندگی خود از کلمات صحیح و مؤثر استفاده کنیم می‌توانیم نیروبخش‌ترین عواطف را در خود بیدار کنیم. کلمات می‌توانند احساسات ما را تخفیف دهند، یا آنها را تشدید کنند و در نهایت، دقت و توجه ما را افزایش دهند. به‌عنوان مثال، می‌توان گفت تحقیقاتی که بر روی افراد افسرده انجام شده مبین این است که اگر آنها در معرض بر چسب‌هایی که در مورد بیماری افسردگی بر آنها زده می‌شود قرار نگیرند سیستم دفاعی بدن‌شان به‌طور اتوماتیک تقویت می‌شود و به سمت سلامت روان پیش می‌روند.
● سخن آخر
آگاهی از اقتدار کلام چیز تازه‌ای نیست، قرن‌ها پیش به خردمندان شرقی توصیه می‌شده که جز کلام مثبت و سازنده، بر زبان نیاورند، کنفوسیوس عقیده داشت شناخت انسان، بدون شناخت قدرت کلمات میسر نیست.
‌‌اما امروزه ما این اقتدار را فراموش کرده‌ایم و حتی از آن بی‌خبریم. کلام اکثر ما، کلام کاذبی است پر از دروغ، ریا، تناقض، انکار، ضعف و... و بنابراین عجیب نیست اگر روز به روز اقتدار کلام‌مان کم‌تر می‌شود و تأثیر و خاصیت خود را از دست می‌دهد وقت آن رسیده که از در دسترس‌ترین قابلیت خود، شاکرانه، بهره بیشتری ببریم و هشیارانه، قدر و ارزش آن را دریابیم.
تحقیق و تألیف: رکسانا خوشابی
r_khooshabi@yahoo.com
پی‌نوشت:
۱- سوره مریم ، آیه ۳۵
۲- سوره یس ، آیه ۸۲
۳- آیه ۴۳ ، باب ۱۱ ، نمل یوحنا
۴- انجیل متی/۲۱: وقتی عیسی(ع) به اورشلیم باز می‌گشت گرسنه شد. کنار جاده درخت انجیری دید جلو رفت تا میوه‌ای از آن بچیند اما جز برگ چیز دیگری بر درخت نبود. پس گفت: دیگر هرگز از تو میوه‌ای عمل نیاید، بلافاصله درخت خشک شد ....
۵- انجیل متی/۹: پسر افلیجی را که روی تشکی دراز کشیده بود نزد عیسی (ع) آوردند... عیسی(ع) رو به پسر افلیج کرد و گفت: «برخیز و تشکت را جمع کن و به خانه برو». پسر از جای خود جهید و به خانه رفت.
منابع:
۱-چشم دل بگشا، کاترین پاندر
۲- نفوذ کلام، فلورانس اسکاول شین
۳-موفقیت از آن شماست، رایشارد دنی
۴-از دولت عشق، کاترین پاندر
۵- تجسم خلاق، شارین کامالورین
۶-معجزه باور، شارین کامالورین
۷-در مخفی توفیق، فلورانس اسکاول شین
۸-قانون توانگری، کاترین پاندر
۹-با خویشتن، شار هلمستتر
۱۰-به سوی کامیابی ۲، آنتونی رابینز
۱۱-کلید های طلایی موفقیت، حسین پورآقاسی
منبع : علوم باطنی


همچنین مشاهده کنید