چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا


نوستالژی عمیق آندره ژید


نوستالژی عمیق آندره ژید
تناسبات متن رئال و بیرونه ذهن گزاره های داستانی رویه ای برای انتخابی آگاهانه در سمت و سوی طرح و تولید فضای داستان است كه در نوع خاص خود تكیه بر عناصر داستانی دارد.
در این راستا، تمامیتی از متن ایجاد می شود كه حفظ این حریم نیاز به ساختاری منسجم و پوینده دارد.
به طور كلی، هرآنچه پیش متن آفریننده یك اثر - چه در فضای ذهنی و بدون بازتاب كلامی و چه عكس آن - باشد، در كالبد روان و پندار او چون صدا و حركتی مسلم است كه پس از آن در اثر اصلی نمود می یابد.
آندره ژید، نویسنده مقتدر بیرونه انگار و به طبع نویسی است كه البته دامنه اعتقادات، او را از برخی مضامین دور و به شریان های ذاتی انسانی نزدیك ساخته است.
این سیر طبع نویسی به منزله «ناتورال» نگاری نیست بلكه تقویت تبدل معنا از شكل تخیل و پندار به واقعیت و روان است.
در اینجا لازم است گفته شود هنجاری به نام حقیقت زندگی در ورای تنش های روانی و گاه نیز در خود آن نهفته است. هنگامی كه آندره ژید به مناسبات خیال، وهم و موجودیت كاملاً عینی در رمان هایش پرداخته، نه یك پیش فرض مقطوع و نه حتی تعقل صرفاً ساختاری نداشته است.
درواقع، تعینات نوشتن را از قلم خود تفكیك كرده است و بدین طریق جامه ای ساده و درعین حال سنگین بر مفاهیم خود پوشانده است.
ژید درون یافت های نخستین ذهن خود را بدون تضییع زمان و كانون مندی محقق، به پرسشی اصلی مبدل ساخته است.
سپس به این پرسش بنیادین می پردازد و از پرداخت آن، حكایتی حقیقیه و داستانی متمایز می سازد. جالب است كه او به همه اشیا و جمادات نگاه «مخلوق مستكمل» را دارد و اگر از بخشی از توصیفات و اضافات از درون متن او بگذریم، هارمونی یك نوستالوژی عمیق در آن نهفته است. ژید بسیار نوع محور است و از كلیتی مشمول ویژگی های اعجاب برانگیز فاصله گرفته است. با این وجود، نویسنده ای است كه بسیار مخاطب خود را محترم می شمارد و تمثیلی از هر روزه زندگی او را بازگشایی می كند.
یك نقد تكوینی - كه شاید قابل اعتراض ترین بخش تحلیل و تجزیه یك اثر است - با فهرستی از پیش تهیه شده ها از مصالحی كه اثر مورد نظر را ساخته است، آغاز می شود. در این فهرست «داده های حسی»، «عواطف» و «اندیشه ها» را می توان در نظر گرفت. ادراك های حسی را می توان براساس ماهیت و مقوله مواد و منشأ و كیفیت ها، تأثیرات و ارزش ها مرتب كرد. سپس باید جست وجو كرد كه نویسنده به چه سنخی متعلق است. پس از آن باید عواطف را براساس ماهیت، قدرت و ارزش آنها رده بندی كرد، به گونه ای كه روح هنری نویسنده و نه الزاماً روح شخصی او ترسیم شود. سرانجام اندیشه ها براساس ماهیت مسائلی كه اندیشه بدان معطوف است، یعنی علمی، فلسفی، دینی و هنری و جز آن منظم می شود. مناسبت اندیشه ها را با واقعیت براساس خصوصیات آن اندیشه ها و شیوه بیانشان و تعداد و ارزش آنها می سنجند.
رودلر (G. Rudler) پیشنهاد می كند كه با مرتبط كردن خصوصیات مختلف سیمای عاطفی یا عقیدتی، همان گونه كه در مورد سیمای حسی می شود و باروی هم گذاشتن و مقایسه كردن این سه سیما، ضابطه بندی كامل نویسنده را می شود تعیین كرد.
براین اساس، آندره ژید در خلأ حس و اندیشه لایه ای در تعلیق یافته است كه دیگر نویسندگان این اصل را به مراتب فراموش كرده اند. این لایه بخشی از هنجارمندی زندگی بشر است كه از آن در بیان انتزاع و كنش متن به رجحان حقیقت از اصل و عكس تعبیر می شود.
ژید یك بن مایه حضوری را در پیكره اثر خود تعبیه كرده است و حصول سایر موارد را از آنچه كه از ابتدا محقق گشته، ساخته است.
ژید در رمان «ایزابل»، شكافی سخت خودآگاه میان بودن و شدن ایجاد كرده است كه تنها وسیله برای ابراز و ترسیم آن قاب عكسی بیش نیست و نشانه هایی كه گاه از كاراكترهای اثرش صادر می گردد. نیز در «در تنگ» همان شكاف به گونه ای دیگر و قرین روزمرگی حس و عاطفه بر اثر چیره گشته است.این اصل تنها شكلی از اسارت نویسنده در تعهد و اجابت است كه ژید مرتب در تكاپوست آن را مجدداً ارائه دهد.
● پدیده مجموع در آثار آندره ژید
در پاره ای آثار آندره ژید چون «سمفونی كلیسایی» و «مائده های زمینی» مجموعه دستگاه كلام به درآمد دیدگاهی منشعب از حقیقت دین معطوف است.
این درآمد در كاركرد سمبلیك و روایی عینیت نمی یابد، بلكه شكل دریافت های عمومی است كه در تعارض و یا شباهت با مفاهیم بیان شده است. اگر متن ژید را كیهانی آكنده از ارجاع به كنش های معقول بدانیم، استعانت از فرآیند آگاهی و انتقال پذیری مفهوم مذهب بسیار عمیق و مناسب در آن تعبیه شده است. از آنجا كه رویكرد ژید به این قضیه به طور عمومی نسبتاً متعارف و دامنه دار است، تشابه های محرزی را ایجاد ساخته است.
همچنین تقابل بحث زمان و اعتقاد اثر او را از محیط بسته ای كه تنها پایبند نظام دیرینه این رابطه است، بیرون می كشد و جنبه هایی از تلفیق فضای دیدگاه پوزیتیویسمی را با دگرگونی های زوال پذیر حیات ایجاد می كند.
ژید محوریتی كاملاً تكیه دار انتخاب كرده، به بازنمایی درون آن محوریت می پردازد. اگرچه بسیاری از توصیف ها چندان گیرا و پویا نیستند، اما پاره ای دیگر به حكم دقت و تناسب ارتباط این نكته را در پناه خودگرفته اند.
ژید به حسب آن كه به كلیت اعتقاد واثق دارد ، متن را بی درنگ به تبیین و سرانجام رسانده است. در آثار بسیاری از نویسندگان انسجام پایان اثر با نقصان مواجه است و به تناسب حجم و دنباله، در هم ریختگی یا اسلوب نگاری و حتی سبك روز متغیر است.
مسأله این است كه هر تنش و اوجی به صورت تحلیلی به فرود و منتهی الیه محتاج است و ژید از آن دست نویسندگانی است كه توانسته است بالغ بر قضیه «پیوندگاه تناقض» به نقطه عطف محض برسد و بر آن بایستد.
همان طور كه گفته شد، تمامیتی از اثر مدنظر است كه بنگاه مشترك ذهن و اندیشه باشد.
● اقتضا و تولید در انسان مداری آثار ژید
دیگر سخن پیرامون آثار آندره ژید، فاصله از تباین مفاهیم است. انسان در اثر ژید به هیچ روی از رذیلت و زشتكاری برخوردار نیست بلكه همواره در بطن انسان زیستی و شرافت است و در همان ساحت روحانی كه همواره برای ژید مطرح بوده زندگی می كند.
در «سمفونی كلیسایی» عمق فضیلت در برابر تلخی و اندوه جلوه گر شده و در «مائده های زمینی» همه آنچه كه پله های تعالی آدمی است، به تصویر كشیده شده است.
به نظر می رسد باید «مائده های زمینی» را از آثار داستانی ژید جدا كرد، اما این اثر توأمان و بسته دیگر آثار اوست و لذا به طور حتم راه شناسایی ذهن شكاننده ژید است.اگرچه ژید كانون عطوفت، دغدغه های نیمه بغرنج و راه حل هایی گاه قابل دسترس ارائه كرده است، اما در پرداخت خود بسیار موفق و پرجایگاه است.همچنین بینا بودن او در نكته ای چون ارتقای بعد معنوی در آدمی و نمایان سازی این روند از او نویسنده ای آینه وار می سازد كه می توان در جوارش به افق انسانیت اندیشید.
بافت اثر او تار و پودی است كه اغلب از مساحت متن فراتر نمی رود و چندان كه باید به حیطه روان كاوی داخل نشده است اما حكایت راستین شعور و شهود به موازات حریم انسان مداری است.
ژید به مسأله ای چون ظرفیت وجودی آدمی معتقد است و آن را در اثر خود راهی برای استكمال می داند وگرچه شأن و حصارمندی قابل ملاحظه ای برای رفتارهای داستانی خود دارد، در آرام ترین نقطه اوج، تقلایی به شدت متعالی ایجاد كرده است كه بسیار تحسین برانگیز است.
آنچه ژید را در آثار خود «ایزابل»، «سمفونی كلیسایی»، «مائده های زمینی»، «درتنگ» و «اگر دانه نمیرد» پهلو در پهلوی متن و ذهنیت پیش نوشتار حركت می دهد، این است كه وی همواره افقی روشن و پهناور را در دوران زندگی خویش پرورانده است و سپس در آثارش.
مریم خاكیان
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید