پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

امام صادق(ع) و بازسازی نهضت نرم افزاری و تولید علم


امام صادق(ع) و بازسازی نهضت نرم افزاری و تولید علم
بدون تردید امام صادق(ع) در میان ائمه معصومین(ع) بیشترین نقش و تاثیرگذاری را در تقویت نهضت نرم افزاری و تولید علم داشته و با استفاده از شرایط زمانی و مكانی و مقتضیات محیطی دوران بنی امیه و بنی عباس بیشترین شاگردان عرصه های مختلف علمی را تربیت و به عالم انسانیت عرضه نمودند.
اینكه امام صادق(ع) چگونه این نهضت را شروع كرده و مبانی و شاخصه های این حركت تمدن ساز از چه اوصاف و ویژگی هایی برخوردار بوده سلسله مباحثی است كه نگارنده در مقام تحلیل و تبیین آنها برآمده است. اینك با هم آن را از نظر می گذرانیم.
● جامعیت اسلام در پاسخگویی به نیازها
رسالت اسلام به عنوان دین كامل و تمام، دراین است تا هرآن چه را كه انسان برای دست یابی به كمال و سعادت دو جهان نیاز دارد، فراهم آورد. به این معنا كه گزاره ها و آموزه های دینی به عنوان كامل كننده دستاوردهای عقلانی و رهیافت عقلایی عمل می كند و در حوزه هایی كه امكان دسترسی آن برای عقل فراهم نیست، وارد شده و افزون بر شناخت، راهكارهایی نیز برای عمل و یا برونرفت از مشكلات و معضلات ارایه می دهد.
از این رو، اسلام به عنوان «دستگاه معرفتی» و «دستگاه حقوقی و قانونی» گزاره های معرفتی و نظریه های علمی و توصیه های علمی و آموزه های دستوری، در همه حوزه های زندگی انسان مومن حضور جدی خود را اعلام می كند. حوزه ای نیست كه اسلام در آن وارد نشده باشد؛ زیرا دین اسلام، دینی با جامعیت یك مكتب فلسفی و حقوقی و نظامی با دستگاه های قانون گذاری و اجرایی است.
قرآن و اسلام با چنین بینش و نگرشی وارد زندگی مردمان حجاز شد و از قبایل پراكنده فاقد هرگونه مدنیت و دولت، امتی دارای حكومتی مقتدر و نهادهای قانونی و قضایی و اجرایی پدید آورد و برای تثبیت و مشروعیت سیاسی آن، دستگاه معرفتی ویژه ای را پی ریزی كرد تا حضور خود را در همه حوزه ها و عرصه های زندگی توجیه پذیر و مقبول سازد.
این گونه است كه مسلمان مومن براین باور است كه دین اسلام دینی جامع، كامل و تمام است. البته این بدان معنا نیست كه اسلام به همه پرسش ها و نیازهای مردم پاسخ داده و یا می دهد؛ زیرا پرسش های انسان فراتر از آن است كه در یك دین و یا كتابی آورده و پاسخ داده شود. از این روست كه اسلام مدعی پاسخ گویی به نیازهایی است كه در درون ثابتات قرار می گیرد و این امور ثابت به گونه ای است كه فراتر از زمان و مكان و تاریخ است و انسان بماهو انسان همواره در همه زمان ها و مكان ها با آن درگیر است؛ اما آن چه را به اقتضای زمان و مكان به عنوان نیاز و ضرورت، خود را نشان می دهد، نیازهایی نیست كه بتوان آن ها را نیازهای اصلی انسان دانست كه عقل انسانی ناتوان از حل آنها باشد.
به این معنا كه انسان عاقل مومن با توجه به نیازهای ثابت، پاسخ های ثابت و كلی از دین دریافت كرده است و نسبت به نیازهای متغیر می تواند با عطف آنها به نیازهای ثابت و پاسخهای ثابت دینی امكان حل عقلایی آنها را فراهم آورد.
● ویژگی نهضت نرم افزاری و تولید علم پیامبر(ص)
پیامبر(ص) با ایجاد نهضت نرم افزاری و تولید علم در جامعه بدوی مكه و مدینه توانست زمینه را برای آموزش گروه ها و افرادی در جامعه فراهم آورد كه بتوانند با توجه به اصول كلی اسلامی و عقلایی، پاسخ هایی را برای برونرفت از مشكلات و دست یابی به اهداف بلند انسانی یعنی سعادت با دو مولفه آرامش و آسایش فراهم آورند.
هدف پیامبر(ص) از ایجاد چنین «دستگاه معرفتی» و نهضت نرم افزاری و تولید علم، ایجاد تمدن اسلامی مبتنی بر اهداف عالی اسلام بود كه بر پایه فطرت انسانی و عقلانیت بشری استوار شده بود.
تمدن اسلامی كه پیامبر(ص) در مدینه پایه های آن را ریخت، به زودی رشد كرد و امتی بزرگ با تمدنی شكوفا و پیشرفته را پدید آورد كه تا سده ها به عنوان نمونه و الگو در جهان آن عصر شناخته و معروف بود و امت ها و ملت ها خواهان بهره مندی از آن بودند و دانشمندان و دانشجویان خویش را برای بهره گیری از آن به مناطق تمدن اسلامی اعزام می كردند.
● بازخوانی سیره امام صادق(ع) در عصر نهضت علمی
امام صادق(ع) در عصری می زیست كه تلاش های پیامبر(ص) در حوزه تمدن سازی به بار نشسته بود و تمدن اسلامی در همه حوزه ها رشد و شكوفایی چشم گیری یافته بود. آموزه های قرآنی نسبت به شناخت جهان و تفكر و تدبر در آیات زمینی انگیزه ای شد تا دانشمندان علوم مختلف در همه چیز به تولید علم بپردازند و دانش و نهضت بزرگ علمی را در مناطق اسلامی پدید آورند.
سرازیر شدن اندیشمندان و دانشمندان مناطق دیگر به جهان اسلام و ورود تفكرات و فرهنگ های مختلف، بیان گر نشاط و فعالیت روز افزون جهان اسلام بود.با این همه، همواره برای هر نهضت علمی و حركت انسانی خطرهایی وجود دارد كه بدون آسیب شناسی، امكان تداوم و استمرار نهضت فراهم نخواهد بود.
نهضت علمی و نرم افزاری كه پیامبر(ص) با تلاش بیست و سه ساله آغاز كرد و اكنون در بسیاری از ابعاد و حوزه ها خود را نشان می داد، با مشكلی جدی از درون رنج می برد. این خطر همواره وجود دارد تا شاخصه های اصلی ایجاد نهضت و پایداری آن دستخوش تغییر و دگرگونی گردد و ملاك ها و معیارهای دیگری به عنوان معیارهای اصلی جایگزین گردد، به گونه ای كه نهضت علمی را دچار بیماری، بحران و در نهایت نابودی سازد. از این رو، هر نهضت علمی و تمدنی و فرهنگی، نیازمند نقد علمی و بازخوانی و بازتولید است. این باز تولید با توجه به نیازهای زمانی و مكانی و نیز مقتضیات عصری، خود را برهر مجموعه علمی ای تحمیل می كند. نهضتی كه نتواند خود را با دگرگونی ها و مقتضیات و نیازهای عصری هماهنگ و سازگار گرداند، در نهایت دچار بحران و فروپاشی می گردد.
امام صادق در زمانی می زیست كه اوج بهره گیری و بهره مندی از نهضت نرم افزاری و تولید علمی بود كه حضرت رسول اكرم(ص) صدسال پیش آغاز كرده بود و اكنون به بار نشسته و آثار و ثمرات خود را می نمایاند. آن حضرت دریافت كه نهضت علمی اگر مورد تحلیل، بازخوانی، نقد علمی و حتی بازسازی و باز تولید در برخی از حوزه ها قرار نگیرد، به زودی دچار بحران می گردد و معیارهای نادرست و آسیب زا، معیارهای اصلی و موثر را از كار می اندازد.
● چیستی نهضت نرم افزاری و تولید علم
پرسشی كه در این جا پیش از پرداخت به نقش و كاركرد امام صادق(ع)، خودنمایی می كند، مساله نهضت نرم افزاری و تولید علم و مفهوم شناسی آن است. پرسش این است كه از نرم افزار و تولید علم چه معنا و مفهومی اراده شده است؟ آیا در عصر امام صادق(ع) و یا حتی پیامبر(ص) چنین اندیشه و مساله ای وجود داشته است؟ آیا هدف پیامبر(ص) و امام صادق(ع) می تواند ایجاد نهضت نرم افزاری و تولید علم و تمدن سازی باشد؟
روشن است كه مساله تولید علم، مساله زمان ما نیست. مساله انسان است. انسان از زمانی كه در زمین مستقر شد و خود را در طبیعت یافت، نیازهایی او را در برگرفت كه نمی توانست آن ها را بی پاسخ بگذارد اندیشه و رویكرد حل نیازها و رفع مشكلات، او را به تعقل و یافتن راهكارهایی برای شناخت عوامل و متغیرات موثر كشاند و رهیافت هایی را برای رفع نیازها و حل معضلات جستجو كرد.
رهیافت هایی كه انسان به تجربه و آزمون خطا و تصحیح به دست آورد، همان تولید علم است.
در حقیقت تولید علم یعنی یافتن راه هایی برای رهایی از مشكلات و رفع نیازها و شناخت پیرامونی و دست یابی به آسایش و آرامش كه خود را به اشكال مختلف در عرصه زندگی بشر نشان می دهد.
پیامبر اكرم(ص) نیز به عنوان انسانی كامل كه خود را با مشكلات فردی و جمعی بی شماری رو به رو می دید و از همه مهم تر خود را موظف به حل آن ها می دانست، به مساله نهضت تولید علم و تمدن سازی و ایجاد آسایش و آرامش برای انسان ها در هر دو جهان، توجه ویژه ای مبذول داشت. این مساله چنان ذهن و فكر پیامبر(ص) را مشغول می داشت كه خداوند در قرآن وی را به جهت به رنج انداختن در راه رفع و دفع مشكلات مردم سرزنش می كند و از وی می خواهد كه در حد توان و قدرت و استطاعت در این عرصه ها وارد شود و خود را به رنج مضاعف نیافكند: لعلك باخع نفسك علی...
بنابراین دغدغه مردم و جامعه یكی از اصلی ترین دغدغه های پیامبر(ص) بود. از این رو برای حل مشكلات مادی و معنوی مردم تلاشی جانكاه را در پیش گرفت و خود را بیش از اندازه به رنج و زحمت افكند.
آموزش و تعلیم و تربیت و تزكیه در همه حوزه ها، ایجاد كلاس های سوادآموزی و كارگاه های علمی و عملی، راه اندازی نهادهای قانونی، قضایی و دولتی و نیز ایجاد نهادهای نظامی و انتظامی و دستگاه های دیگر مرتبط با امور اجتماعی و سیاسی و علمی، تلاشی بود كه پیامبر(ص) برای پاسخ گویی به اصول اساسی انسان در زندگی بر خود تحمیل كرد و در این راه از هیچ كوششی فروگذار نكرد.
نهضت یا جنبش نرم افزاری و تولید علم، در حقیقت حركت و جنبشی برخاسته از نگرش نخبگان جامعه به منظور تولید علم، نظریه پردازی و تمدن سازی است تا در پرتو آن انسان بتواند به كمال و سعادت دنیا و آخرت نایل گردد. در حقیقت هدف از جنبش تولید علم توسعه مرزهای علم و یافتن راهكارهای گوناگون جهت برون رفت از مشكلات و معضلات مادی و معنوی انسان و جامعه است. از این رو تولید نظریه های كاربردی از اهداف اصلی جنبش تولید علم است.
آن چه پیامبر(ص) و امام صادق(ع) بر آن تاكید می ورزیدند، نظریه پردازی روشمند و مبتنی بر اصول ثابت وحیانی بود تا در جامعه پذیری و تمدن سازی به بهترین شیوه موثر باشد و تغییرات اجتماعی و تحولات عمیق و بنیادین را در ساخت و نیز ساختارهای جامعه ایجاد كند. پیامبر(ص) در اندیشه این بود تا با ایجاد یك دستگاه معرفتی كامل، پاسخگوی نیازهای انسان در همه حوزه ها و زمینه های بشری باشد.
از این رو، تنها در اندیشه تاثیرگذاری در حوزه ها و قلمروهای فكری و یا دینی یا حتی علوم انسانی و اجتماعی نبود، بلكه در همه علوم نظری و تجربی و علوم پایه عمل می كرد. آیات بسیاری در قرآن به حوزه هایی اشاره دارد كه می توان آن ها را به آسانی در مجموعه علوم تجربی و نظری و علوم پایه دسته بندی كرد. هر چند كه در نهایت به عنوان هدف اصلی در همه حوزه ها، توحید مدنظر است ولی هرگز توحید و هدایت به سوی سعادت، به معنای نادیده گرفتن هدف خلقت انسان در زمین نیست. قرآن از اهداف حضور انسان در زمین، مساله عمران و آبادانی زمین را مطرح می سازد و می فرماید: هوالذی انشاء كم فی الارض لیستعمروا فیها؛ او كسی است كه شما را در زمین ایجاد كرد تا در آن به آبادانی بپردازید.
این اندیشه به معنای وظیفه شناخت زمین و به كارگیری و نیز بهره مندی از امكانات آن است. این كه خداوند زمین و آسمان ها را مسخر انسان گردانیده است و همه در تحت تسخیر انسان هستند، معنایی جز وجوب بهره گیری از زمین و آسمان نیست. این معنا تحقق و صورت خارجی نمی یابد مگر آن كه انسان درباره زمین و امكانات آن شناخت كامل و جامعی به دست آورد و راه را برای بهره گیری از آن فراهم آورد. برای رسیدن به این مقصود، نیازمند دستگاه معرفتی خاص است كه این نیز به جز از طریق ایجاد نهضت فراگیر تولید علم و بسترسازی برای تمدن سازی امكان پذیر نیست.
● شاخصه های تمدن سازی در اندیشه امام صادق(ع)
امام صادق(ع) همانند جد بزرگوارش در برنامه خویش در مساله تولید علم و تمدن سازی، مولفه ها و شاخصه هایی را در نظر داشت كه نمی توانست از آن عدول كند. آن حضرت(ع) برای رسیدن به تمدن مطلوب اسلامی كه ما اكنون از آن به تمدن سازی شیعی و یا تمدن سازی اسلام ناب محمدی(ص) می شناسیم، بر شاخصه هایی تاكید ورزید كه اكنون نیز می بایست در تجدید نهضت تولیدعلم و جنبش تمدن سازی و بازسازی تمدنی از آن بهره مند شویم.
از نظر امام صادق(ع) نهضت نرم افزاری می بایست بر دو پایه اصلی تعقل و تعبد قرار گیرد. اصولا نهضتی دربعد انسانی و تمدن سازی موفق و مطلوب است كه انسان را چنان كه هست بشناسد و او را موجودی تك بعدی به شمار نیاورد. از این رو، همان اندازه كه نادیده گرفتن معنویت و ابعاد روحی و روانی انسان، به معنای شكست نهضت تولید علم و تمدنی و هر طرح و پروژه دیگری است. نادیده گرفتن تعقل و ابعاد عقلانی و عقلایی نیز بهره ای جز این نخواهد داشت.
انسان موجودی است كه می بایست آرامش را در تعبد و آموزه های وحیانی بجوید و آسایش را با تعقل و به كارگیری عقل و عقلانیت و این پیامبر درونی فراهم آورد.
آرامش و آسایش دو مولفه اصلی سعادت بشری است. این دو مولفه دو بخش و دو بعد انسانی را تامین می كند. پس برای رسیدن به آرامش، نیازمند وحی و آموزه های وحیانی یعنی تعبد است و برای رسیدن به آسایش نیازمند آن است تا از عقلانیت به درستی بهره مند گردد و آن را به خوبی به كار گیرد.از این روست كه امام صادق(ع) همچون پیامبر اكرم(ص) بر عقلانیت و بهره گیری از آن تاكید می ورزید؛ چنان كه در كتاب اصول كافی احادیث بسیاری درباره ارزش و اهمیت عقل و جایگاه آن از آن حضرت(ع) نقل شده است. در نگرش و بینش امام صادق(ع) هرجا عقل باشد، دین و حیا به عنوان دو همراه همیشگی و جدایی ناپذیر حضور جدی دارند و هر جایی كه عقل نیست نباید در جستجوی دین و حیا بود و سراغ آن را گرفت.
آن حضرت درباره تعبد نیز به شدت با اندیشه و بینش قیاس گرای ابوحنیفه درگیر می شود و كسانی كه در دین سخن از قیاس و تمثیل عقلایی برای رسیدن به توصیه ها و آموزه های دستوری وحیانی (اخلاقی، حقوقی، وجوب و حرمت) می زنند، مردود و یار و یاور شیطان و اهل آن دانسته و می فرماید: اول من قاس فهو ابلیس؛ نخستین كسی كه قیاس كرد ابلیس بود.
از دیگر شاخصه هایی كه آن حضرت (ع) برای تولید علم مبتنی بر اصول وحیانی و عقلانی بیان می دارد و بر آن باور دارد، فرهنگ سازی است.
به نظر آن حضرت نمی توان بدون فرهنگ سازی از جامعه امید داشت تا به اصول علمی علاقه مند باشد و در راستای تمدن سازی اقدام به تلاش علمی و كوشش عملی نماید. از این جاست كه مساله ارزش علم و دانش آموزی در نظر آن حضرت (ع) بسیار مهم جلوه می كند و روایات بسیاری در ترغیب و تشویق علم آموزی از آن حضرت وارد می شود. در این راستا امام صادق (ع) خود به ایجاد كلاس های متعدد آموزشی و كارگاه های علم آموزی اقدام می كند.
به نظر امام صادق (ع) علم می بایست پویا، اثرگذار، كاربردی و پاسخ گو باشد. از این روست كه در دانشگاه آن حضرت (ع) كه اختصاص به علم خاصی نداشت و همه علوم و فنون رایج تدریس می شد، نه تنها پویایی و اثرگذاری، اصل است بلكه تاكید بر كاربردی و پاسخ گو بودن به نیازهای عصری، اصل اساسی و شاخصه اصلی است.
شاگردان آن حضرت (ع) از جابربن حیان شیمیدان گرفته تا هشام بن حكم كلامی تا زراره بن اعین فقیه و حقوقدان، با توجه به این شاخصه ها عمل می كنند. دانشگاه چهار هزار نفری آن حضرت تاكیدی است بر اصل فراگیری علوم و ایجاد فرهنگ سازی عمومی در همه دانش های تمدن ساز و موثر.
به نظر امام صادق (ع) جوامع، همواره در پویایی و پویش به سر می برند و نیازها و مسایل آنها دگرگون و نو می شود، از این رو، جنبش تولید علم و نهضت نرم افزاری باید پویا باشد تا بتواند با توجه به مقتضیات زمان و مكان و نیازهای متغیر انسان و جوامع عمل كند؛ از این روست كه به شاگردان خود پاسخ هایی را می آموزد كه متناسب با دانش های عصری آن روز است و به شاگردان تعلیم می دهد كه روش پاسخ گویی می بایست با توجه به شرایط فردی و یا جمعی و نیز با هدف حل مشكلات و معضلات بشری باشد.
از دیگر شاخصه های جنبش تولید علم این است كه باید به عنوان یك «نهاد» از ثبات و تداوم برخوردار باشد. اگر تولید علم نهادینه نشود، هرگز تولید نرم افزاری به اندازه نیازها و نیز در راستای پاسخ گویی به مسایل جامعه نخواهد بود. نهادینه كردن جنبش این است كه توان بالقوه باید را به فعلیت رساند و موانع را از پیش روی جامعه بردارد.
برای نهادینه سازی تولید علم، آن حضرت (ع) تشكیلات علمی منسجمی را پایه ریزی كرد. برای تامین نیازهای مالی با استفاده از خمس و دیگر امكانات مادی، دانشمندان جوان را در راستای تولید علم واقعی مبتنی بر اصول شیعی بسیج نمود. این اقدام امام صادق (ع) موجب شد تا حركت های علمی فرد محور نشود و با از دست رفتن دانشمندی، علم به قهقرا نرود، بلكه دیگر شاگردان آن را ادامه دهند و به نهایت و بلوغ رسانند.
چنین است كه پس از مرگ هر شاگردی آن علم را به شاگردان دیگر منتقل كرده و دانشمندان شیعی در همه علوم سرآمد روزگار می گردند. اگر به كتاب هایی كه به عنوان « الاوایل» و یا مانند آن مراجعه شود می توان دریافت كه بیشتر علوم و دانشها از تولیدات شاگردان مكتب امام صادق (ع) است. در گزارش های تاریخی از جابربن حیان به عنوان بنیانگذار علم شیمی و از ابن هشام به عنوان بنیانگذار علم اصول و مانند آن یاد می شود كه بیانگر میزان نقش امام صادق (ع) در ایجاد نهضت علمی تولید تولید علم و تمدن سازی است.
● امام صادق (ع) و بازتولید علم
در اندیشه و بینش امام صادق (ع) ترس و خطر این كه علم به بیراهه رود و از اهداف اصلی خود منحرف شود، ترس روشن و پرواضحی است. نمی توان امید داشت كه علم در مسیر خود حركت كند و به بیراهه در اهداف و مقصد نرود. سوء استفاده از علم همواره وجود داشته و دارد، چنان كه علم بدون نقد، تحلیل و بازتولید، هرگز به كمال نمی رسد.
در بینش امام صادق (ع) برای رسیدن به علم كامل، مفید و كاربردی و سازنده، لازم است همواره از همه جهات موردنقد و بررسی و باز تولید قرار گیرد تا به بیراهه نرود و در راستای اهداف ضد بشری به كار گرفته نشود. علم بررسی و تحلیل می شود تا نقاط ضعف و عدم كاربردی بودن آن شناخته و دانسته شود. باز تولید می شود تا با توجه به نیازها و مقتضیات روز و مكان، خود را هماهنگ و سازوار گرداند، در غیر این صورت علم از هدف تاثیرگذاری و سازندگی خود دور شده و هرگز به كمال خود نمی رسد.
امام صادق (ع) در روایات بسیاری به این مهم و شاخصه ها توجه داشته و اهتمام می ورزد. از این رو همواره آثار علمی گذشتگان را نقد می كند و اشكالات و نارسایی های آن را باز می نمایاند. علوم موجود زمانه خود از فلسفه و كلام و نجوم و ادبیات و فقه و قانون و نظام های حكومتی را نقد و بررسی و تحلیل می كند و نقاط ضعف و قوت ها آن ها را می نمایاند و با باز تولید علوم موجود زمانه، می كوشد تا كارآیی آن ها را حفظ یا افزایش دهد.
نگاهی گذرا به گزارش ها و روایات و اخبار می تواند این مطلب را به خوبی نشان بدهد و معلوم كند كه آن حضرت (ع) تمدن اسلامی را چنان قدرتمند و سازنده و پویا نماید كه آثار آن تا سده های چهارم و پنجم هجری بر جای ماند.
افسوس كه از سده پنجم و ششم این اصول و شاخصه ها نادیده گرفته شد و معیارهایی كه آن حضرت (ع) درباره نهضت نرم افزاری و تولید علم و تمدن سازی تبیین و تحلیل نموده موردتوجه و اهتمام قرار نگرفته است. این گونه است كه از این سده، غرب و تمدن غربی با بهره گیری از روش های تجربی و آزمایشگاهی آموخته شده از تمدن اسلامی، به پیشرفت های شگرفی دست یافت و امت و تمدن اسلامی راه قهقرا را در پیش گرفت. بنابر این برای رسیدن به نهضت تولید علم و تمدن سازی مدرن لازم است شاخصه های مطرح شده از سوی امام صادق (ع) دوباره موردتوجه و بازخوانی قرار گیرد و دستگاه معرفتی جامعه اسلامی برپایه تعبد و عقلانیت بازسازی شود.
فرشته محیطی
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید