شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


باغ ایرانی؛ سرشار از آرامش و خیال


باغ ایرانی؛ سرشار از آرامش و خیال
باغ ایرانی ترکیب ساده ای است از درخت، حوض، نهرهای جاری و مسیرهای متقاطع. همین ترکیب ساده که ریشه در فرهنگ هخامنشی یکی از قدیمی ترین و شکوفاترین دوران تاریخ ایران و بشر دارد، در جهان امروز از چنان اهمیتی برخوردار است که بسیاری از طراحان شهری و مهندسان فضای سبز در پی دست یافتن به آن هستند.
قصر هارون الرشید جدای از تجمل و شکوه داخلی آن به این دلیل جنبه ای افسانه ای یافته است که در دل باغی بزرگ با جوی های روان و درختان باشکوه واقع بود؛ باغی الگو برداشته از باغ ایرانی... شکوه باغ ایرانی که از آرامشی ازلی سرچشمه می گیرد از چنان اهمیتی در گذشته های دور برخوردار بود که در تورات از آن سخن رفته است و علاوه بر آنکه موجب ماندگاری قصرهای افسانه ای عرب ها در دل تاریخ شده تا هندوستان راه گشود و با ایجاد فضایی دلنشین در اطراف تاج محل، به خلق یکی از جاودانه ترین بناهای بشری کمک کرده است.
الگوبرداری از باغ ایرانی با گذر از دل تاریخ در اسپانیا نیز مشاهده می شود و از آنجا به دیگر کشورهای اروپایی نیز راه می یابد و برای تکرار آن تلاش هایی صورت می گیرد. اما باغ ایرانی به راحتی قابل تکرار نیست. یکی از عناصر اصلی باغ ایرانی که همان فضای خیال انگیزی را ایجاد می کند که همیشه در زمینه نقاشی های مینیاتور دیده ایم درخت است؛
درختی که باید موزون باشد و کشیده، همان سرو چمانی که در ادبیات فارسی نیز جایگاه ویژه ای دارد و حوض آب باید چهارگوش باشد و وسیع تا انعکاس آسمان و درخت و نور خورشید را به بهترین شکل تصویر کند و خود به تابلویی در دل باغ بدل شود. نهر نیز باید لبریز از آبی گوارا باشد که از دل قنات ها سربرآورده و خنکای دل زمین را به ارمغان می آورد.
چنین است که این فضای وسیع، این ترکیب هماهنگ و همگون چه در دامنه کوهی جای داشته باشد و چه تکه سبزی در حاشیه کویر باشد، در تاریخ می ماند و در دل خود، در نقطه مرکزی اش خانه ای را حفظ می کند که باید جایگاه امن خانواده باشد و چشم بیگانگان را از حریم آن دور بدارد. باغ ایرانی با ردیف سروهایش که به صورت متقارن و موزون تجسم می یابد همان بوستان و گلستانی است که سعدی در دل آن جاخوش کرده و همان جای امنی است که سیاوش در آن رشد می کند و می بالد. از این دو باغ ایرانی تجسم بهشت می شود؛ بهشتی با پرندگان نغمه خوانی که بر بلندترین شاخسارش به آرامش می رسند و آهوان لابه لای شاخه های درختانش می خرامند.
باغ ایرانی اما هرچند در فرهنگ شهری امروز چندان محلی از اعراب ندارد و در طراحی های دهه های اخیر مورد توجه قرار نگرفته، در نظر محققان و جست وجوگران اهمیت ویژه خود را دارد. این را می توان از کتابی که همین چند ماه پیش در انگلستان منتشر شد دریافت؛ کتابی که همه هم و غم خود را صرف این جست وجو کرده که ساختمان، آب و گیاه چگونه در کنار یکدیگر قرار می گیرند که باغ ایرانی با کیفیت زیبای معنوی و اثرگذاری ویژه روحانی اش پدید می آید؛ باغ هایی که در معماری پارسی و پارتی جایگاه ویژه ای داشت، هرچند امروز نه از باغ پاسارگادش چیزی مانده است و نه از کاخ سروستانش. با این همه هنوز باغ دل انگیز چهل ستون می تواند آرامش باغ های باستانی را تداعی کند و میدان بزرگ و سبز عالی قاپو یادآور نظم و تقارن هندسی آرامبخش آن تفکر باشد.
جای تعجب ندارد اگر در تداوم تلاش فرهنگ غرب برای دست یافتن به جوهره وجودی آرامش شرق بشنویم کشورهای دیگر در جست وجوی داشتن نمونه هایی از این دست هستند. ونزوئلا یکی از این کشورهاست که اخیرا به مطالعاتی برای ایجاد باغ ایرانی دست زده و در این راه از مراکز رسمی کشورمان مدد خواسته است. با این همه فراموش نکنیم که عناصر تشکیل دهنده باغ ایرانی در هر محیطی به راحتی گرد هم نمی آیند. در ونزوئلا نیز به دلیل آب و هوای متفاوت از گونه های گیاهی متفاوتی باید استفاده شود و ترکیب گل های وحشی و بزرگ آن دیار با گل های مینیاتوری و ریز ایرانی که همیشه پای درخت ها را به اشغال در می آورند هیچ شباهتی نخواهد داشت.
مازیار معتمد
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید