شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

محاصره اضطرابی


محاصره اضطرابی
برخی از افراد تقریبا درباره هر چیزی مضطرب و نگران به نظر می‌رسند. تعداد زیادی از آنها زمانی كه مورد بررسی‌های دقیق‌تری قرار می‌گیرند، مشخص می‌شود كه مبتلا به اختلالی هستند با عنوان اختلال اضطرابی فراگیر. همان‌طور كه از نام این بیماری برمی‌آید، اختلال اضطرابی فراگیر، اضطراب و نگرانی مفرط درباره چند واقعه یا فعالیت در بیشتر روزها و طی یك دوره حداقل شش ماهه را تعریف می‌كند. نگرانی مزبور به سختی مهار می‌شود و با علایم جسمی نظیر تنش عضلانی، تحریك‌پذیری، دشواری در خواب و بی‌قراری همراه است. اضطراب مزبور، رنج و عذاب درون ذهنی برای فرد ایجاد می‌كند و حوزه‌های مهم زندگی فرد را مختل می‌سازد.
‌● چه كسانی و چرا؟
اختلال اضطرابی فراگیر، بیماری شایعی است. شیوع مادام‌العمر این اختلال نزدیك به پنج درصد است. جالب است بدانیم كه تقریبا یك چهارم (یعنی ۲۵ درصد) بیمارانی كه به درمانگاه‌های اختلالات اضطرابی مراجعه می‌كنند، مبتلا به بیماری اضطرابی فراگیر هستند. خانم‌ها دو برابر آقایان مبتلا می‌شوند و بنابراین در معرض خطر بیشتری هستند. خبر دیگر اینكه ۵۰ تا ۹۰ درصد از بیماران مبتلا به اختلال فوق شاید به یك اختلال روانی دیگر هم مبتلا باشند. از جمله شایع‌ترین بیماری‌های همراه می‌توان به اختلال افسردگی اشاره كرد كه مشكل این افراد را پیچیده‌تر می‌كند و ممكن است تا مدت‌ها تنها به دلیل علایم افسردگی تحت درمان باشند و اختلال اضطرابی فراگیر به وسیله علایم بیماری افسردگی پوشیده شود و به این ترتیب، این اختلال بدون درمان باقی مانده و احتمال بهبودی یا پاسخ به درمان را نیز زیر سوال ببرد.
علت اختلال اضطرابی فراگیر معلوم نیست. این بیماری با تعریفی كه امروزه از آن وجود دارد احتمالا گروه ناهمگونی از بیماران را دربرمی‌گیرد. تفكیك اضطراب طبیعی از مرضی و بیمارگونه و همچنین فرق گذاشتن میان عوامل زیستی از عوامل روانی- اجتماعی دشوار است و این شاید به دلیل آن باشد كه برخورداری از مقداری اضطراب، طبیعی و انطباقی است. احتمالا عوامل زیستی و همچنین روانی- اجتماعی در ایجاد اختلال اضطرابی فراگیر تواما دخیل هستند. در عین حال، وراثت و ژنتیك نیز نقش ثابت شده‌ای در بروز این بیماری دارند، به طوری كه تا ۲۵ درصد از بستگان درجه اول بیماران دچار اختلال اضطرابی فراگیر نیز مبتلا هستند.
دو تئوری دیگر كه درباره عوامل روانی-اجتماعی ایجاد كننده این اختلال مطرح شده است، به این شرح است: در تئوری اول تاكید بر این است كه اختلال اضطرابی فراگیر در واقع واكنش بیمار به خطراتی است كه به غلط تصور می‌كند او را تهدید می‌كنند. این خطر خیالی از توجه انتخابی بیمار به جزئیات منفی در محیط، پردازش غلط اطلاعات در ذهن بیمار و از دیدگاه بیش از حد منفی بیمار درباره قدرت مدارایش منشأ گرفته است. در تئوری دوم، این فرضیه مطرح است كه اضطراب علامتی از تعارض‌های حل نشده ناخودآگاه است.
● شناختن بیماری و آشنایی با علایم
علایم عمده اختلال اضطرابی فراگیر عبارت است از اضطراب، بی‌قراری و ناآرامی. بیمار معمولا از عباراتی همچون <مفرط> و <به سختی قابل مهار> برای توصیف شدت اضطراب خود استفاده می‌كند. از طرفی این حالات موجب مختل شدن چشمگیر وضع بیمار یا رنج و عذابی قابل توجه برای او شده است. این دو نكته كمك می‌كنند تا بتوانیم میان اختلال اضطرابی فراگیر و اضطراب طبیعی فرق بگذاریم. حالات و علایمی مثل لرزیدن، سردرد، كوتاه شدن نفس، تعریق مفرط، تپش قلب و علایم مختلف گوارشی در این اختلال به صورت شایعی به چشم می‌خورد. بیمار اغلب تحریك‌پذیر است و با شنیدن كوچك‌ترین صدایی از جا می‌پرد. جالب است كه این بیماران معمولا به دلیل علامتی جسمی نزد پزشكانی غیر از روانپزشك می‌روند. در اصل عمده مراجعات آنها نزد پزشكان عمومی و یا متخصصان داخلی است. گاهی اوقات نیز فرد به دلیل اضطراب شدیدی كه تجربه می‌كند، دچار حالت‌هایی مثل اسهال مزمن می‌شود. در چنین شرایطی، بیشتر افراد معتقدند كه مشكل آنها كاملا جسمی است و از نظر روحی كاملا سالم هستند و نیازی به بررسی بیشتر ندارند. در هر حال، اغلب طی این مراجعات، اختلال طبی خاصی پیدا نمی‌شود و از اینجا به بعد، مراجعه بیمار به پزشك صورت‌های مختلفی پیدا می‌كند. برخی از بیماران اختلال اضطرابی مفرط را به عنوان تشخیص بیماری خود می‌پذیرند و طبعا به درمان مناسب آن هم تن می‌دهند اما برخی باز هم برای حل مشكلات خود با طبیبان دیگری مشورت می‌كنند. به این ترتیب به تدریج علایمی همچون زود خسته شدن، دشواری در تمركز، دشواری در به‌خواب رفتن یا حفظ تداوم خواب و یا خوابیدن توام با بی‌قراری نیز به سراغشان می‌آید.
وقتی بیماری با چنین مشكلاتی مراجعه می‌كند، به طور قطع همیشه تعیین آزمایش‌ها و معاینات لازم و ضروری برای كنار گذاشتن یك علت جسمی احتمالی صورت می‌گیرد و تنها پس از آن است كه سر منشأ علایم بیمار را مسائل روحی و روانی تشخیص می‌‌دهیم. در اصل، كنار گذاشتن علل جسمی یكی از اصول كاری در میان روانپزشكان است. متاسفانه با وجود تمام این كارها، پذیرفتن علل روحی برای علایم ایجاد شده در فرد، گاه از طرف بیمار پذیرفته نمی‌شود و به این ترتیب ممكن است تا مدت‌ها به تلاش بی‌ثمر خود ادامه دهد. به همین دلیل است كه تنها یك نفر از هر سه نفر كه مبتلا به اختلال اضطرابی فراگیر هستند، درصدد درمان روانپزشكی برمی‌آیند.
● واما راه‌حل...!
موثرترین راه درمان بیماران دچار اختلال اضطرابی فراگیر، تركیبی از درمان‌های دارویی و غیردارویی است. بیشتر بیماران وقتی فرصت آن را می‌یابند كه با پزشكی علاقمند و دلسوز درباره مشكلات‌شان صحبت كنند، احساس می‌كنند كه اضطراب‌شان به میزان قابل توجهی كم می‌شود.
اگر پزشك موقعیت‌های بیرونی را كه برای بیمار اضطراب‌آور است، كشف كند، ممكن است به تنهایی یا به كمك خود بیمار و یا خانواده‌اش بتواند با ایجاد تغییراتی در محیط بیمار، فشارهای زیادی را كه بر او وارد می‌شود كم كند. تخفیف علایم اغلب باعث می‌شود كه بیمار بتواند در كار و روابط روزمره‌اش كاركرد موثرتری داشته باشد و این خود، پاداش و رضایت‌ بیشتری برایش فراهم می‌آورد كه اثر درمانی دارد.
طی درمان‌های غیردارویی، تلاش بر این است كه تحمل اضطراب را در بیمار افزایش دهیم و اضطراب را به كلی رفع كنیم. تحمل اضطراب بنا به تعریف، این قابلیت است كه فرد وقتی دچار اضطراب می‌شود، لازم نباشد آن را تخلیه كند.مجموعه‌‌ای از فنون رفتاری نیز كه مستقیما به علایم جسمی بیمار می‌پردازد، كمك كننده است. از جمله می‌توان به فنون آرام‌سازی اشاره كرد. در عین حال داروها نیز اثر بسیار خوبی در كنترل علایم دارند. زمانی كه داروها با روش‌های غیردارویی همراه می‌شوند، اثر درمان قوی‌تر و ماندگارتر می‌شود. به همین دلیل امروزه توجه به استفاده از درمان‌های تركیبی بیشتر شده است. به این ترتیب و با وجود این همه روش‌های متنوع برای درمان اختلال اضطرابی فراگیر، تحمل علایم این بیماری و اثراتی كه بر كاركرد فرد می‌گذارد، عملی بیهوده است و تنها به از دست رفتن سال‌های خوش زندگی منجر می‌شود.
‌ دكتر ژامك مدرسی- روانپزشك
منبع : روزنامه سلامت


همچنین مشاهده کنید