شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


سیر تا پیاز نظریه ادبی


سیر تا پیاز نظریه ادبی
پس از کتاب موفق حاضر، چندی پیش شاپور جورکش و گروه اش توسط همین ناشر کتاب «دموکراسی و هنر» را نیز منتشر کرد. نفس اینگونه کارها در کشور ما که عموما کارهای گروهی از موفقیت چندانی برخوردار نیست جای بسی خوشحالی دارد.
این کتاب گستره وسیعی از آرا و نظریات را از افلاطون تا به امروز بررسی می کند. این اثر درسنامه ارزشمندی برای خوانندگان نظریه ادبی معاصر است. ریچارد هارلند در این باره می نویسد؛ این کتاب در «بیان داستان نظریه ادبی، چندین دیدگاه شناخته شده را که در سال های اخیر به صورت معیار درآمده اند درهم می آمیزد.
نخستین دیدگاه آن است که نقد ادبی غیرنظری وجود ندارد. حتی در پشت «عملی»ترین شکل های نقد و متن - مدارترین تفسیرها یا ارزشیابی ها هم، انگاشت ها و دلالت های ضمنی نظری پنهان شده است. من در ارجاع به نوشته های انتقادی درباره ادبیات، گاهی از «نظریه ادبی» و گاهی از «نقد ادبی» سخن می گویم. این نکته به تمرکز آشکار نوشته بر نقد یا نظریه بستگی دارد؛ ولی من همواره به شالوده های نظری صرف نظر از آشکارگی یا پوشیدگی آنها توجه خواهم داشت.
در دیدگاه دوم، به این نکته می رسیم که امروز کلا پذیرفته شده است که بحث های انتقادی درباره ادبیات یک نوع یگانه فعالیت را تشکیل نمی دهند. ما با بررسی مجموعه دانشی که به تدریج بر طبق نوع یگانه ای از روش شناسی پایدار در رابطه با یک موضوع پایدار یگانه بر هم انباشته می شوند، سروکار نداریم. همانگونه که در میان نویسندگان بسیار، ایگلتون نشان داده است، خود ماهیت موضوع در حال دگرگونی است؛ تور «ادبیات» در دوره های مختلف، ماهی های بسیار متفاوتی می گیرد.
(از آنجا که گزینه شایسته دیگری در برابر «ادبیات» نداریم، من با وجود اکراه، همچنان از این واژه استفاده می کنم و در ضمن بحث به دگرگونی های عمده تاریخی که روی می دهند اشاره خواهم کرد.) علاوه بر اینها باید بگویم که بحث درباره «ادبیات» به منظورهای بسیار متفاوت از پایگاه های متفاوت صورت گرفته است. داستانی که من روایت می کنم طرح یگانگی یافته ای ندارد که به سوی هدف آرمانی نقد یا نظریه ادبی درست نشانه رفته باشد. آن رویایی خوش نقد نو بر باد رفته است.
من پذیرفته ام که چیزی به نام شکل درست نقد یا نظریه ادبی وجود ندارد ، آنچه وجود دارد چیزی جز توده هایی از گفت وشنودها نیست که به موجب نیازهای گوناگون در دوره های مختلف و در زمینه های مختلف آشکار یا ناپدید می شوند. دوره ها و زمینه ها، بخش های ضروری داستان ما هستند و تا آنجا که فرصت به ما اجازه می دهد به صورت کامل تبیین خواهند شد.
در سومین دیدگاه، نظریه ادبی، نظریه ای بین المللی به حساب می آید. بررسی بحث های ادبیات بریتانیایی یا انگلیسی - آمریکایی صرفا به معنای بررسی قطعه هایی از یک کالبد بزرگ است. ساختارگرایی در آمریکا به ساختارگرایی فرانسوی و ساختارگرایی فرانسوی به شکل گرایی روسی وابسته است.
نقد انگلیسی دوره های بازگشت و اوگوستی به کلاسیسیسم نوفرانسوی و این کلاسیسیسم نو به ارستوگرایی ایتالیایی وابسته است، به همین شیوه تا آخر. این کتاب می خواهد «تمام» داستان را بگوید، چون این داستان تنها هنگامی معنا دارد که به تمام و کمال نقل شود. البته کل داستان بدون ساده سازی قابل روایت نیست. هدف من آن بوده است که گسترده ترین و بنیادی ترین گرایش های نظری را ارائه کنیم.
این گرایش ها را به صورتی مشخص بدون ذکر امکان پیچیده شدن ها و پیشرفت های سطح بالا در آینده، بیان کرده ام. کتاب مشتمل بر فصول زیر است؛ نظریه ادبی در دوران کلاسیک، نظریه ادبی در سده های میانه، بر آمدن و افول کلاسیسیسم نو، نظریه ادبی رمانتیسیسم، نظریه های اجتماعی سده نوزدهم، ناتورالیسم، سمبولیسم و مدرنیسم، پیشرفت های تازه در نظریه، نظریه روس ها در سده بیستم، نقد انگلیسی- آمریکایی و....
ریچارد هارلند
زیر نظر؛ شاپور جورکش
چاپ دوم؛ ۱۳۸۵ (اول؛ ۱۳۸۱)
ناشر؛ چشمه
۱۵۰۰ نسخه
۴۴۰ صفحه
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید