جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا


میراث فرهنگی، قدرتمند همانند نیروی هسته ای


میراث فرهنگی، قدرتمند همانند نیروی هسته ای
درجهان کنونی یکی از اهرم های بسیار مؤثر و قوی برای هر کشور اقتصاد است. کشوری که اقتصادی قدرتمند دارد، قدرت چانه زنی آن در جهان بسیار بالا می رود. همین امر باعث می شود که کشورهای بزرگ جهان سعی در جذب سرمایه و رشد اقتصادی خود کنند.
در اقتصاد، جذب سرمایه و به دنبال آن اشتغال زایی و گردش پول، رشد و پیشرفت یک کشور را به همراه دارد و کشوری که از سرمایه های به دست آمده خود به بهترین وجه استفاده نماید، توسعه اقتصادی و سیاسی خود را تضمین می نماید و درصد آسیب پذیری اقتصادی و فرهنگی را کاهش می دهد.
در اقتصاد در قبال کالای تولیدی که ارائه می شود، خریدار می بایست پول و یا کالای مورد احتیاج فروشنده را که از نظر ارزشی با کالای ارائه شده برابری کند پرداخت نماید. کسی نمی تواند کتمان سازد که پرسودترین تجارت آن است که کالایی مادی برای فروش ارائه نشود اما در قبال آن بهایی از سایر کشورها دریافت شود.
چند خط بالا اشاره ای است به یکی از پرسودترین تجارتهای امروز جهانی که سومین صنعت قرن کنونی را ایجاد کرده است و آن صنعت گردشگری و جذب سرمایه برای زیرساخت های گردشگری می باشد که گاه خود کشورها و دولت مردان کشورها آن را متقبل می شوند و گاه از درآمدهای مملکتی زیرساخت هایی نظیر هتل، وسایل نقلیه، راهها، بازارهای خرید و مراکز خوراکی و تفریحی را ایجاد کرده (مانند کشورهای ایتالیا و مصر) و در برخی دیگر سرمایه ها را از سایر کشورها تأمین می کنند (مانند ترکیه).
اما صنعت گردشگری برای کشورهایی حائز اهمیت است که کشورشان دارای آثاری کهن و شگرف باشد تا با جاذبه های آن بتوانند مردم سایر کشورها را ترغیب به دیدار از کشور خود سازند.
بسیاری از کشورهای غربی از این نظر فقیر هستند و به ناچار مجبور گشته اند آثاری مصنوعی را ایجاد سازند (شهرهای بازی مانند دیسنی لند و پارک های آبی و...) و یا به منابع طبیعی خود مراجعه می کنند (اکوتوریست) و راه آخر آنکه با چپاول آثار کشورهای غنی از نظر تاریخی و فرهنگی و با احداث موزه هایی بزرگ از آثار چپاول شده از سرتاسر دنیا، با افتخار از مردم همان سرزمین هایی که آثارشان چپاول شده دعوت می کنند که به کشور آنها بیایند وگنجینه های خودشان را مشاهده کنند و از این نظر درآمد برای کشور خود کسب کنند.
عامل فقر و عدم آگاهی مردم سرزمین های کهن یکی از بهترین نیروها در کمک به این جریان و چپاول آثار فرهنگی- تاریخی می باشد که در کشور ما این امر بسیار عادی است، به عنوان مثال از چپاول آثار شهر سوخته در سیستان»، چندی پیش نمایشگاهی در کشوری دیگر برپا شد. و جالب آنکه برخی از این آثار توسط مردم همان شهر به بیگانگان و قاچاقچیان فروخته شده است.
کشورما ایران از نظر تعداد آثار باستانی و محوطه های کهن رتبه چهارم در دنیا را دارد، اما جالب آنکه از نظر جذب گردشگر و در آمدزایی رتبه بسیار پایینی دارد و مسئولان مملکتی ایران در بین سایر کشورها تنها در فرصت سوزیها و تخریب آثار باستانی رتبه نخست را کسب کرده اند و شاید در کسب این رتبه نیز بسیار کوشیده اند!
میزان اشتغال زایی و توسعه و پخش ثروت که به واسطه گردشگری ایجاد می گردد با هیچ صنعتی قابل مقایسه نیست و نفوذ فرهنگی که با نمایش و معرفی تمدن هر کشور به کشورهای مجاور آن رسوخ می کند شاید قدرتمند ترین سلاح برای ارتش هر کشور باشد، اما متأسفانه در کشور ما تخریب آثار تاریخی و فرهنگی به امری عادی و تقریباً روزمره تبدیل گشته و جالب آنکه شماری از مسئولان سازمان گردشگری و میراث فرهنگی هر شخص یا نهادی را که در این امر فعالیت می کند، با دیدی تمسخرآمیز می نگرند و خود را تنها مسئول حفاظت از این میراث می دانند، که البته مسئولیت خود در عدم اعتراض به تخریب آثار فرهنگی و کهن ایران را به خوبی انجام داده اند.
در کشور ما تخریب میراث کهن جایگزین استفاده از ظرفیتهای بسیار فراوان گردشگری، با توجیهاتی به ظاهر منطقی شده است. نمونه هایی از این دست شامل: برج جهان نما، چغازنبیل، سد سیوند، بیستون و...نشانه هایی شناخته شده برای آثاری ثبت شده و مشهور است. اگر با آثاری چنین با ارزش اینگونه رفتار می کنند، وای بر سایر آثاری که شناخته شده نیستند.
جواب دست اندرکاران به این خودکشی فرهنگی چیست؟ در حالی که با شعار بر روی کاغذ خشکیده «مبارزه با تهاجم فرهنگی» سالها مردم ایران را بمباران کرده اند و امروز به بهانه توسعه اقتصادی کشور، وسایل دفاع فرهنگی مردم این سرزمین را که آثار باستانی و هویت فرهنگی آنهاست از بین می برند.
هنگامی که از تمامی دولتهای خدمتگزار و مردمی روی کار آمده می پرسیم که چرا آثار کهن این سرزمین را اینگونه از بین می برید با جوابهای عجیبی روبرو می شویم. برخی می گویند که برای توسعه اقتصادی نیاز داریم که سرزمینمان را توسعه دهیم و توسعه هزینه دارد و ما نمی بایست بخاطر یک مشت خاک و کوزه شکسته توسعه مملکت را عقب بیندازیم.
اگر کمی صدایمان را بالاتر ببریم، جوابی که می شنویم این است: خودتان بروید جواب کشاورزی را که در پایین دشت منتظر آب سدسیوند است بدهید (برای نمونه سد سیوند را مطرح کرده ام). غافل از اینکه چرا از نیروی آن کشاورز نباید در جای دیگر در صنعت گردشگری بهره برد، آیا درآمدش از کشاورزی کمتر است؟ خیر بی شک اینگونه نیست، پس دلیل چیست؟ چرا کشوری با این تعداد مکانهای تاریخی می بایست مردم حاشیه این آثار با فقر دست و پنجه نرم کنند تا مجبور به سرقت و فروش این آثار به بیگانگان شوند؟ چرا می بایست کمتر از یک درصد درآمد حاصل از صنعت گردشگری جهان را داشته باشیم؟
حتماً چون زیرساختهای جذب گردشگر در کشور ما آماده نیست. آیا این پاسخی معقول است. چگونه کشورهایی ضعیف تر از ما، موفقتر از ما بوده اند. کشورهایی نظیر ترکیه، تایلند و.. که آثاری به شکوه و کهنی ما ندارند و از نظر ثروت نیز از ما پایین ترهستند، درآمدی چندین ده برابر ما از صنعت گردشگری دارند؟
آیا در سرزمین ما سازمانی نیست که برنامه ریزی کلان برای توسعه صنعت پردرآمد گردشگری داشته باشد؟ چرا سازمانها هیچ برنامه ریزی برای این صنعت ندارند. چرا هیچ طرح کلانی برای توسعه صنعت گردشگری در کشور ما ایجاد نمی شود؟
نگرانی ای که در بیشتر مواقع مسوملان ما از آن یاد می کنند ورود مجموعه ای ناهنجاری های فرهنگی - به زعم ما و در فرهنگ ما - از راه گردشگر خارجی - به ویژه غربی - به ایران است. این نگرانی موردی ندارد چون تمام آشنایان به مسائل فرهنگی ایران بر این باورند که گردشگران خارجی ای که به ایران می آیند گردش گرانی فرهنگی هستند که تنها برای بازدید از آثار به این جا می آیند و نه چیز دیگر. فقط کافی است مقداری زیرساخت ها و امکانات را تقویت کنیم که این برای ایرانگردان داخلی هم مفید است. اندکی هم باید از بروکراسی اداری و سختگیری های بی مورد در دادن روادید کاست.
فرض کنید با سرمایه ای مکانی را به اندازه واقعی تخت جمشید بسازیم و آن مکان را محل استقرار گردشگران نماییم و تمام کارکنان آن مجموعه را با لباسهایی برگرفته از همان دوران مورد پذیرایی قرار دهیم تا با زندگی در آن دوره آشنا گردند. آیا چنین طرحی هزینه ای بیش از احداث سدی مانند سیوند می برد؟ بر فرض که ببرد، آیا عمر مفید و ماندگاری چنین بنایی (اگر به گونه ای بر آن نظارت شود که کار بطور صحیح و به دور از هرگونه اختلاس صورت بگیرد تا قیمت تمام شده مانند اغلب پروژه ها نجومی نگردد) بیش از یک سد نیست؟
مگر از قدیم نگفته اند: اگر می خواهید کسی را یک شب سیر کنی به او یک ماهی بده، اما اگر می خواهی عمری او را سیر کنی به او ماهیگیری یاد بده.
متأسفانه سردمداران سرزمین ما به دلیل عدم آگاهی از تارخ و فرهنگ سرزمینشان (حتا به طور سطحی) به ارزش واقعی و سرمایه خفته در این مکانها اهمیت نمی دهند. کشوری با نعمت فراوان و نیاز مبرم به اشتغال می بایست حسرت خروج آثار فرهنگی و میراث کهن خود را بخورد و با ادامه روند کنونی به دور از هرگونه تعصبی باید شاهد آن باشیم که فرزندانمان برای شناخت و یا تحقیق در تاریخ سرزمینمان با قبول رنج فراوان به کشورهای دیگری بروند و در آنجا شناخت از خود را مورد مطالعه قرار دهند که این جای افسوس دارد.
بدون هیچگونه زیاده گویی باید بگویم که با این سرعت تخریب فکری و فرهنگی، فرزندان برومند این سرزمین در آینده به جای افتخار به کوروش بزرگ و سایر نیاکانمان به انسانهایی تخیلی و عجیب همچو سوپرمن ها و هری پاترها و... افتخارخواهند کرد و آنها را الگوی خود می سازند و پس از رشد و بالندگی، فردی می شوند با فرهنگی مخلوط و عدم ثبات که این عدم ثبات باعث می شود با نسیمی خواه از سمت غرب و خواه از سمت کشورهای عربی یا خاور دور بدان جهت گرایش یابند.
کاوش ساعی
منبع : پایگاه اطلاع‌رسانی یادمانهای باستانی


همچنین مشاهده کنید