سه شنبه, ۲۹ اسفند, ۱۴۰۲ / 19 March, 2024
مجله ویستا

اصول و مبانی زیبایی شناسی قرآن کریم


اصول و مبانی زیبایی شناسی قرآن کریم
بررسی و كشف علل و عوامل تاثیرگذار در انفعال و احساس درونی و باطنی انسان را زیبایی‌شناسی قرآن تشكیل می‌دهد و پیش فرض ها و نگاههای بنیادین شناخت زیبایی قرآن را اصول و مبانی این زیبایی‌شناسی تشكیل می‌دهد.
در این مقاله سعی شده تا نشان داده شود كه تا اصولی مانند شناخت جایگاه قرآن در جذب مخاطب، اثرگذاریهای معنوی، هدفمندی زیبایی‌شناسی، ساختار هندسی آیات قرآن، هماهنگی لفظی و معنایی، به درستی شناسایی و تنقیح نشود، زیبایی‌شناسی قرآن به خوبی انجام نخواهد گرفت، از این رو در‌ آغاز پیشینه و اهمیت موضوع تبیین شده و یكایك این اصول شرح داده شده و تاثیر آن را در شناخت زیبایی قرآن آشكار ساخته است.
● مقدمه
زیباشناسی، بررسی و كشف علل انبساط نفس و انفعال احساس درونی و باطنی انسان و شناخت جهت جلب در قالب دانش هنر و روانشناسی است. زیباشناسی قرآن، شناسایی جمال و هنر كلام و بیان قرآن و كشف علل و عوامل تاثیرگذار در انفعال احساسات درونی و باطنی انسان و كشش به آن است. اصول و مبانی این زیباشناسی، پیش‌فرضها و نگاههای بنیادین شناخت زیبایی قرآن است زیرا برخی قرآن‌پژوهان در بررسی عامل زیبایی قرآن به فصاحت و بلاغت قرآن تاكید كرده و همان را وسیله جذب و كشش دانسته‌اند، و برخی به عوامل دیگر، در صورتی كه این كشش به عوامل گوناگونی وابسته است و نمی‌توان تنها به عاملی چون زیبایی واژه‌ها و كلمات، با نوع به كارگیری و الفاض فصاحت و بلاغت آن بسنده كرد و تحریك عقل و تخیل و تمایلات عالی انسانی را نسبت به این كتاب مقدس به یك جهت محدود كرد آنچه مسلم به نظر می‌رسد، ایجاد لذت و انبساط و شوق در اثر خواندن و شنیدن است، تا جایی كه می‌توان تعبیر كرد: شناخت زیبایی قرآن، درك كردنی و وصف‌ناشدنی است.
به عبارت دیگر زیبا‌شناسی قرآن در صورتی می‌تواند درست انجام گیرد كه شناخت از ویژگیهای قرآن حاصل گردد و ابعاد وجودی آن لحاظ گردد و اینگونه نباشد كه جنبه ادبی و بیان آن برجسته شود و امور دیگر مغفول بماند.
بنابراین، بررسی زیبایی قرآن مانند هر چیزی متناسب با خودش مورد توجه زیبایی‌شناسان قرار گیرد چنانكه گاهی زیبایی‌شناسی انسان است ،گاهی زیبایی‌شناسی در یك ساختمان هنری و معماری باستانی است. در یك تابلو نقاشی و با یك آلبوم و فیلم‌سینمایی و گاهی درباره بخشی از طبیعت، كوهها، جنگلها و یا یك باغ همراه با گلهای گوناگون و در نهایت درباره یك كتاب ادبی، شعر، رمان و نثر آهنگین است در هر كدام از این مثالهایی كه زده شد تابع اصول و مبانی، ظرفیتها و توقع‌هایی است كه از آنها می‌رود و چگونگی تمایل عالی انسان و ایجاد لذت و شادابی را به وجود می‌آورد هدف از این بررسی منقح كردن جایگاه بررسی زیبایی‌شناسی و تعیین پیش‌فرضها، قلمرو ظرفیت و محدوده بررسی است از این رو بررسی اصول و مبانی زیباشناسی، هم به ماهیت و چیستی زیبایی‌شناسی یاری می‌دهد و هم در گفتمان قرآن، قلمرو زیبایی‌شناسی را مشخص می‌كند و هم در بحث هماوردخوانی، جایگاه تحدی قرآن را مشخص می‌كند كه چه چیزی موجب یكتایی این كتاب شده و كسانی كه بخواهند از باب معارضه و تحدی مانند این كتاب را بیاورند، باید با چه ویژگیهایی مانند قرآن مواجه شوند.
و از سوی دیگر، بررسی این اصول و مبانی، افق و چشم‌انداز زیبا‌شناسی را معین می‌كند و در فربه‌تر كردن موضوع و تقویت جنبه‌هایی از جاذبه‌ها و كششهای قرآن به ویژه در بخشهای معرفتی و هدایتی قرآن كه اساس هدف نزول را تشكیل می‌دهد، كمك می‌كند.
● پیشینه زیباشناسی
پیشینه گفتمان زیبایی‌شناسی به قدمت تاریخ اعجاز قرآن كریم است. نخستین محور زیباشناسی، نظم قرآن بود كه آن را ابراهیم بن سیار معروف به نظام (م۲۲۴) مطرح كرد. وی مساله فصاحت و بلاغت عرب را می‌شناخت و از ادیبان عصر خود بود و می‌شناخت كه چگونه عرب در نظم و نثر چیرگی دارد برای نظام، این پرسش مطرح شد كه چگونه عرب نتوانست بمانند قرآن بیاورد، او نظریه اعجاز صرفه را مطرح كرد، تا نشان دهد كه با همه چندگانگی و پاشانی بودن قرآن، از نظم و اعجاز ویژه‌ای برخوردار است و به این كتاب زیبایی مخصوص بخشیده كه غیرقابل معارضه است جاحظ (م۲۵۵) شاگرد وی نیز كار استاد خود را دنبال كرد، هر چند كه او دیدگاه استادش درباره صرف را نمی‌پذیرفت‌، اما او كتاب نظم‌القرآن را به همین جهت نگاشت تا یادآوری كند كه برجستگی و ویژگی قرآن را به عامل بیرونی مانند صرفه برنمی‌گردد و خود این كتاب دارای نظم بی‌مانند است (زركشی، البرهان، ج۲، ص۹۳).
در مرحله‌ای پس از طرح این نظریه، دانشمند دیگری برخاست او ابوسلیمان حمدبن محمد خطایی بستی (م۳۸۸) است. بستی، كه اصالتاً افغانی بود ولی در بغداد می‌زیست، با تاكید بر بلاغت قرآن، محوریت حلاوت و جاذبه را فخامت الفاظ قرآن قرار داد و همچنین فصاحت قرآن و زیبایی و در نهایت جاذبه قرآن را در تاثیر نفوس برجسته كرد. (ثلث رسائل فی اعجاز القرآن، ص۱۳).
پس از این مرحله به بعد بود كه گفتمان اعجاز قرآن و زیبا‌شناسی این كتاب ابعاد گستره‌ای پیدا كرد، مثلا ابوعیسی رمانی (م۳۸۶) به شرایط و موقعیت كتاب اشاره می‌كند و وجوهی را كه بیانگر اعجاز قرآن است مورد مداقه قرار می‌دهد و به هفت وجه اشاره می‌كند (همان، ص۱۶).
این آهنگ ادامه می‌یابد و كسانی به وجوه متنوع‌تری اشاره می‌كنند و افزون بر نكات ابوعیسی رمانی به حسن تالیف و تناسب كلمات، صورت نظم شگفت‌آور، اسلوب ویژه مخالف با اسلوب كلام عرب و تاثیر خاص قرآن در ناتوان كردن مخاطبان می‌پردازد (قاضی عیاض، الشفا به تعریف حقوق المصطفی، فصل سوم، ص۲۶۸).
به هر حال بررسی زیباشناسی‌های قرآن همچنان تا امروز ادامه می‌یابد. قرآن پژوهانی بر محوریت خاصی از ابعاد وجوه قرآن تاكید می‌كند و آن را دلیل بر زیبایی آن و سند نبوت و پیامبر برمی‌شمارند تا جایی كه برخی این زیباشناسی را قابل شناخت و غیرقابل توصیف می‌دانند (یدرك و لایوصف).
(البرهان فی علوم القرآن، ج۲، ص۲۲۶-۲۳۸).
● اهمیت بررسی مبانی
نكته مهم برای به توافق رسیدن درباره جهت زیبایی و بی‌مانندی قرآن، بررسی اصول و مبانی این زیبایی‌شناسی است بدون تنقیح مبانی و معلوم كردن اینكه وحی الهی از چه ویژگی‌هایی برخوردار است. عبارت «من مثله» (بقره ۲۳) روشن نمی‌شود وگرنه هر كسی با تنظیم چند تكه عبارت از اینجا و آنجا می‌گوید، من مانند قرآن را آورده‌ام، درحالی كه اگر به صورت و ظاهر عبارت توجه شود، گفته می‌شود مانند قرآن است، اما صرف‌نظر از اینكه بسا درست كردن متنی تقلیدی و كپی‌برداری‌كردن از قرآن باشد، از جاذبه و كشش و اثرگذاری قرآن به عنوان كتابی خاص غفلت شده است به همین دلیل در این مقاله به مواردی اشاره می‌گردد كه اصول و مبانی شناخت شناسانه زیبایی قرآن را تشكیل می‌دهد. هر كسی كه بخواهد درباره اصول زیبایی‌شناسی سخن بگوید، باید در قلمرو موضوع بررسی كند، نمی‌تواند از موضوعات عام و كلی درباره جمال قرآن سخن بگوید، اما ناظر به ویژگیهای موضوع نباشد كشف علل و عوامل تاثیربخش وابسته به شناخت جایگاه موضوع و جهت‌های تشكیل‌دهنده زیبایی است.
۱) شناخت جایگاه قرآن در جذب مخاطب
نخستین اصل در بررسی زیبا‌شناسی قرآن، توجه به اهداف نزول قرآن و شناخت جایگاه قرآن به عنوان كتابی هدایتی و تربیتی است. از آن هنگام كه پیامبر گرامی، آیات را برای مردم مكه تلاوت می‌كرد، چه آنانی كه مسلمان شده بودند و چه آنهایی كه در جبهه مقابل قرار داشتند و قرآن را می‌شنیدند می‌دانستند كه حضرت نمی‌خواهد درباره یك متن ادبی مسابقه بگذارد، نمی‌خواهد یك نوشته ادبی را به رخ آنها بكشاند او از پیامی معنوی و الهی سخن می‌گوید، مردم را به توحید دعوت می‌كند، به اخلاق و انسانیت راهنمایی می‌كند و از رفتارهای زشت جاهلی مذمت می‌كند. هر چند این سخنان در قالب الفاظ زیبا، آهنگین، فصیح و بلیغ ارائه شده، اما آنچه مهم است، جاذبه و كشش این گفته‌ها در عصر خود به عنوان كتابی در مقام تعلیم و تربیت است قرآن هیچگاه زیبایی‌های صوری قرآن را به رخ مخاطبان نكشیده است، بلكه این مخاطبان بوده‌اند كه جذبه قرآن را دریافته و تاثیر درونی و چیرگی بر دلها و برانگیختن وجدان را یادآوری كرده‌اند، این جاذبه اختصاصی به مسلمانان نداشته، بلكه كفار و مشركان كه از در مخالفت سخن گفته‌اند از این كتاب به عنوان چیزی كه انسانها را مسحور می‌كند یاد كرده‌اند: و یقولوا سحر مستمر (قمر (۵۴):۲) و گوینده سحر دایم است « فقال ان هذا الا سحر یوثر» (مدثر (۷۴):۲۴) و گفت این قرآن چیزی جز سحری كه به برخی آموخته‌اند نیست. تاثیر بر دلها و جاذبه آن، چیزی نبوده كه قرآن بخواهد بر آن مانور برود، بلكه دریافت مخاطبان بوده است. شاید نخستین كسی كه به این ویژگی قدرت بر جذب اشاره دارد، خطایی (م۳۸۵) بوده كه در كتاب بیان اعجاز القرآن می‌نویسد: «و قد یوجد لبعض الكلام عذویه فی السمع و هشاشه فی النفس لا توجد مثلها لغیره منه» (ثلاث رسائل، ص۲۴)
گاهی در برخی كلام گوارایی در گوش و شادمانی در درون یافت می‌شود، كه مانند آن، در غیرش دیده نمی‌شود.
هر چند وی این ویژگی را به بلاغت قرآن مربوط می‌كند، اما آنگاه كه درباره آن سخن می‌گوید، از انحصاری بودن و بی‌بدیل بودن آن سخن می‌گوید كه در كلام بلیغان عرب یافت نمی‌شود، در صورتی كه اگر تنها فن بلاغت مطرح بود، باید با آوردن مانند بلاغت قرآن كه محال هم نیست، این مثلیت تامین شده باشد. ۱ از این رو نكته مهم را در این جهت می‌داند كه علت جاذبه و شیفتگی و تاثیر در دلها و ایجاد لذت و شیرینی و تكان دادن و خشوع از ناحیه لفظ با معنا نیست، بلكه از مجموع عواملی است كه اثر می‌گذارد و به شناخت جایگاه قرآن به عنوان كتابی آسمانی بازمی‌گردد به همین دلیل درباره این كتاب آن همه كتاب، رساله و مقاله نگاشته می‌شود و میلیون میلیون انسان شیفته می‌شوند، اما درباره نوشته‌هایی كه به عنوان معارضه مطرح می‌شود، حتی برای خود آنان چنین جذابیتی ندارد و در خودشان شوقی و نشاطی ایجاد نكرده است. به همین دلیل قرآن درباره تاثیر نفسی خودش می‌گوید:
لو انزلنا هذا القرآن علی جبل لرأیته خاشعاً متصدعاً من خشیته الله (حشر،۲۱)
یا درباره جن آمده است كه شیفته قرآن شدند و گفتند: «انا سمعنا قراناً عجباً یهدی الی الرشد فامنا به» (جن، ۱-۲) تنی چند از جنیان گوش فرا داشتند و گفتند راستی ما قرآنی شگفت‌آور شنیدیم كه به راه راست هدایت می‌كند.
نكته مهم و قابل توجه همین تاكید بر «یهدی الی الرشد» است. یعنی شگفتی قرآن، در تاثیرپذیری فروتنی، خشوع و از هم پاشیده شدن (كوهها) و جنیان به خاطر دعوت به راه راست كردن است. یعنی محوریت جایگاه قرآن.
به همین دلیل این نوشته و كتاب با همه ابعاد و جهات لفظی و محتوایی بی‌بدیل مانده است و تاكنون كسی نتوانسته كتابی عرضه كند كه مورد توافق حتی غیرمسلمانان باشد كه در مقام تحدی و مبارزه‌طلبی چنین تاثیرگذار و تحول‌آفرین بوده باشد و آنگونه كه قرآن ایجاد جاذبه كرده و اثر درونی گذاشته، آن نوشته‌ها بتواند اثر بگذارد، كسانی خواسته‌اند بگویند تشخیص مثلیت قرآن مبهم است، داوری آن به خود مسلمانان واگذار شده در صورتی كه مثلیت قرآن، همانندی به لحاظ ظاهر و معناست و نیازی نیست كه مسلمانان داوری كنند، بلكه چنانچه افكار عمومی اهل تخصص داوری كنند و بگویند این نوشته مانند قرآن است، كافی است.
جاذبه قرآن، مهمترین اصل شناخت شناسانه در بررسی زیبایی‌های قرآن است. از این‌رو در كلام امام صادق به این نكته تاكید شده است.
«لان القرآن حجته علی اهل الدهر الثانی، كما هو حجته علی الدهر الاول، فكل طائفه تتلقاء غضاً جدیداً، و لان كل امریء فی نفسه متی اعاده و فكر فیه، تلقی منه فی كل مره علوماً غضه، و لیس هذا كله فی الشعر والخطب (ابن عطیه، المحرر الوجیز، ج۱، ص۳۶).چگونه قرآن كریم بر مردم نسل جدید حجت است، آنگونه كه در نسلهای پیشین سند آسمانی بودن آن بود، چون هر دسته‌ای طروات جدیدی را درمی‌یابد و هر كدام در درون خود درمی‌یابد آنگاه كه مرور می‌كند و می‌اندیشد، به نكته جدیدی می‌رسد، در حالی كه این ویژگی در شعر و خطبه‌های عرب دیده نمی‌شود. بنابراین، جذب مخاطب در شناخت جایگاه قرآن اهمیت بسزایی دارد و زیباشناسی در صورتی درباره این كتاب صادق است كه ویژگی جذب قرآن را نادیده نگیریم، ویژگی كه موجب ایجاد تمدنی در جهان بشریت و فرهنگ اسلامی گردید و در سایه‌سار این كتاب، همه دانش‌های اسلامی شكل گرفت در نظر بگیرید، ادبیات عربی با همه رونق و گسترشی كه در عصر نزول داشت، تا جایی كه عربها ویژگی و برجستگی قرآن را ادبیات آن می‌دانستند و تا قرنها مساله اصلی اعجاز قرآن را فصاحت و بلاغت آن می‌شمردند با آمدن قرآن، دانش ادبیات به شكل شگفت‌انگیزی رشد و تكامل یافت و شاخه‌های گوناگونی، چون علم معانی، بیان و بدیع تنوع پیدا كرد. اگر زبان عربی پیش از نزول قرآن با گویشها و قواعد گوناگون در بستر قبیله‌ها مختلف جزیره‌العرب به كار برده می‌شد، اما پس از نزول قرآن به تدریج لهجه معیار، لهجه قرآن شد و همین لهجه حاكمیت یافت تا آنجا كه دستور زبان و صرف و نحو عربی بر مبنای مطالعه قرآن كریم و توجه به كاربردهای آن شكل گرفت. اگر نبود جذب و كشش قرآن، هرگز در بعد زبان نمی‌توانست چنین مبنایی زبانی قرار گیرد و قرآن عامل و حافظ بقای زبان عربی شود.
۲) اثرگذاری معنوی
اصل دیگری كه در بررسی شناخت جایگاه قرآن اهمیت جدی پیدا می‌كند و زیباشناسی را محوریت می‌بخشد، اثرگذاریهای معنوی قرآن است. عارفان مسلمان از دیر ایام بر این موضوع تاكید فراوانی داشته‌اند، تا جایی كه برخی از قرآن‌پژوهان به اثرگذاریهای معنوی قرآن به صورت ویژه‌ای پرداخته‌اند به عنوان نمونه ابواسحاق ثعلبی (م۴۲۷) كتابی دارد به نام قتل القرآن، وی در این كتاب به كسانی اشاره می‌كند كه در اثر انس با قرآن دگرگون و كشته و مردم این كتاب شده‌اند و زندگانی آنان زیر و رو گشته است قرآن كریم نیز این ویژگی را یادآور شده است.
در جایی می‌فرماید:
«الله نزل احسن الحدیث كتاباً متشابهاً مثانی تقشعر منه جلود الذین یخشون ربهم ثم تلین جلودهم و قلوبهم الی ذكرالله» (زمر، ۲۳).
خداوند، زیباترین سخن را به صورت كتابی متشابه، كه متضمن وعده و وعید است نازل كرد. آنان كه از پروردگارشان می‌هراسند، پوست بدنشان از آن به لرزه می‌افتد، سپس پوستشان و دلشان به یاد خدا نرم می‌گردد.
این آیه، به مساله زیبایی‌شناسی قرآن اشاره دارد و تاكید می‌كند كه زیباترین سخن را نازل كرده، هم اثرگذاریهای معنوی و هم تحول‌آفرینی را یادآوری می‌شود آری ویژگی قرآن چنین است كه مخاطب خود را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد و در دل آنها خشوع و خضوع ایجاد می‌كند.
در جایی دیگر نیز جنبه دیگری از موضوع را یادآور می‌شود:
«و اذا سمعوا ما انزل الی الرسول تری اعینهم تقیض من الدمع مما عرفوا من الحق».(مائده، ۸۳).
و چون انچه را به سوی این پیامبر ناز ل شده بشنوند. می‌بینی بر اثر آن حقیقتی كه شناخته‌اند، اشك از چشم ایشان سرازیر می‌شود.
این ویژگی، در عصر حاضر در تحقیقات میدانی در شنیدن قرآن و تاثیرگذاری آن بر دلها و اثرات روحی و روانی آن حتی در كاهش دردها نشان داده شده و در این زمینه رساله‌های دانشگاهی تالیف شده است. ۲
در زمینه تاثیرگذاریهای معنوی قرآن سخنهای بسیار می‌توان بیان كرد، كافی است كه به تاثیر قرآن در میان جزیره العرب در عصر نزول اشاره شود كه چگونه تحول ژرفی به وجود آورد و در اصلاح اندیشه و رفتار آنان موثر افتاد تا جایی كه مردم جاهل، عقب‌مانده، بی‌سواد، متعصب و جنگ‌طلب و كینه‌ورز را به انسانهایی نرم و آرام تبدیل كرد، قرآن چنان اشخاص را به سوی معنویت، اخلاق، گذشت و فداكاری سوق داد كه با خواندن قرآن حاضر به انجام هر كاری بودند و از جان و مال خود می‌گذشتند. ۳
۳) هدفمندی زیبایی‌شناسی
یكی از مبانی مهم زیبایی‌شناسی قرآن، تاكید بر هدفمندی است درباره هر هنری می‌توان گفت: هنر برای هنر است زیبایی برای زیبایی است زیبایی برای ایجاد لذت و سرگرمی و پركردن اوقات فراغت است می‌توان درباره یك رمان، قصه و ذكر حكایت، هنرمندی و زیبایی‌شناسی آن را به تنهایی مورد بررسی قرار داد و از این زاویه داوری كرد، اما درباره قرآن، چون اساس دعوت قرآن، هدایت و دل دادن مخاطب به پیامهای الهی و معنوی است، نمی‌توان زیبایی و هنرمندی را در قالبهای محدود مادی و هنری آن تعریف كرد، چون قرآن تنها كتاب ادبی، فن و بلاغت نیست. تا با آن كتابها برابری كند.
اگر در قرآن عبارتهای زیبا و دلنشینی بیان شده و تمامی اصول و تكنیكهای سخن به كار گرفته شده، اما باز می‌تواند قابل رقابت باشد، آن گاه درباره جنبه زیبایی قرآن سخن گفت كه از اصل هدفمندی و زیبایی برای تاثیرگذاری غافل نباشیم و مثلیت قرآن را با اصلی به عنوان هدفمندی در تركیب كلمات و چینش آیات قرآن افزون كنیم.
به عنوان نمونه درباره داستانهای قرآن آنگاه كه از بعد هنری آن سخن گفته می‌شود و محتوای این داستانها در قالب عبارات زیبا برجسته می‌شود، به این معنا نیست كه زیبایی آن در داستان‌سرایی و جلوه‌های ادبی و هنری آن موضوع زیبایی‌شناسی است داستانهای قرآن را باید با تاكید بر روش آموزشی و بیان اندرزها و ذكر عقاید و اخلاق ضمیمه كرد و مثلیت قرآن با این جنبه از كلام تلفیق گردد، زیرا داستانهای قرآنی متناسب با شان این كتاب آسمانی بیان شده و رویدادهای واقعی ترسیم شده و اینكه كسانی خواسته‌اند، واقعی بودن و مستند بودن را نادیده بگیرند، با هدفمندی را غیربرجسته كرده‌اند، بیشتر با كتابهای غیرالهی سازگار است، با داستانهای تخیلی و رمانتیك سازگار است از این رو به نظر اینجانب تحدی قرآن درباره ذكر داستانها، تنها در نقل اخبار گذشتگان، واقعی بودن، زیبایی بیان و حتی جذبه و انفعال درونی از بعد مادی آن نیست، بلكه هدفمندی در جای جای این داستانها و حضور جدی معنا و مفهوم معنوی است حتی تكرارهای داستانی و چندگانه بیان شدن آنها، موجز و تفصیلی ذكر شدن آنها، در قالب هدفمندی توجیه‌پذیر است.
۴) ساختار هندسی
زیبایی‌شناسی قرآن كریم مبتنی بر اصل دیگری است كه برخاسته از ساختار ویژه زبان قرآن است این ساختار، بیانگر نظم و پیوند میان موضوعات در شكل سازواره‌ای شده‌ای از مفاهیم است بر این اساس مفاهیم قرآن كریم در یك نظام معنی‌شناختی قرار دارد كه به كارگیری واژه در یك نظام چندجانبه معنی دار خواهد بود.
از این رو برای كشف معنا، افزون بر روشن ساختن جایگاه واژه در فرهنگ لغت و قرآن، باید واژه را در حوزه‌ای از واژه‌های دیگر و در تركیب میان كلمات جستجو كرد و ساختار هندسی آن را به دست آورد، در این صورت شناخت‌شناسی زیبایی قرآن در سایه ساختار هندسی با ارائه موضوع منسجم و سیستمی در كنار موضوعات و مفاهیم، معنا و مفهوم پیدا می‌كند. با این روش می‌توان میدانهایی از مفاهیم را نشان داد كه ارتباط هر یك با موضوعات دیگر را روشن می‌كند و ژرفایی كلام را نمایان می‌سازد؛ چون یكی از جنبه‌های مهم «مثلیت قرآن» را باید در عمق معانی آن در نظر گرفت و وقتی این عمق روش می‌شود كه كلمات در نظام ارگانیك تعریف شود. نظریه پیوستگی، در توصیف یاد شده، از سنج مناسباتی نیست كه قدما مانند بقاعی (م۸۸۵) در كتاب «نظم الدرر فی تناسب الایات والسور»، و برخی دیگر مانند سیوطی (م۹۱۰ م) در «تناسق الدرر فی تناسب الایات والسور» مطرح كرده‌اند. زیرا در این نوع پیوستگی، نه سخن از سوره است و نه سخن از آیه، بلكه سخن از معنی بخشی خاص مفاهیم و كلمات و تعیین جایگاه آن در قرآن است در این روش، هدف كشف معانی و درك پیام وحی است، لذا همواره معطوف به ساختار كلمات درارتباط با دیگر واژه‌ها است. این مطالعه بر این اصل استوار است كه مفاهیم به كار رفته در قرآن نوعی پیوند در جهان‌بینی دارد و از پشتوانه‌ای عقیدتی و فرهنگی برخوردار است و بدون پژوهش گسترده و معنی شناسانه در كل قرآن چنین دركی حاصل نمی‌گردد.
توشیهكو ایزوتسو(م۱۹۹۳م/۱۳۷۱ش) دو كتاب در زمینه قرآن دارد كه میان قرآن‌پژوهان بیش از آثار دیگر او موردتوجه قرار گرفته، خدا و انسان در قرآن، مفاهیم اخلاقی در قرآن. وی دراین دو كتاب به دنبال كشف ساختار هندسی خدا و انسان و مفاهیم اخلاقی با اصل پیوستگی میان مفاهیم كلیدی و پیدا كردن میدانهای معنی شناختی آن از واژه‌های اصلی قرآن است او نگرشی جامع و سازواره از كل مفاهیم قرآن را در این روش دنبال می‌كند و به حق دریافته كه طرح معارف قرآن در یك حركت معنی‌شناختی سیستماتیك قابل شناسایی است، زیرا خود تصریح می‌كند كه كاوش در واژگان، حاصل تلاشی است در شبكه‌ای پیچیده و وسیع از ارتباطات چندجانبه میان كلمات (خدا و انسان در قرآن، ص۳۴).
بنابراین، زیبایی‌شناسی قرآن مجید، مبتنی بر شناخت كشف لایه‌های كلام و دریافت پیام است و این در صورتی عملی خواهد بود كه زبان قرآن و نظام معنایی پیوسته آن، شناسایی شود و عمق معانی و جنبه‌های ناشناخته آن كه همواره در تفسیر درباره كشف و پرده‌برداری آن سخن می‌رود، شناسایی شود.
۵) هماهنگی‌های لفظی و معنایی قرآن
بارها گفتیم، در گفتمان زیبایی‌شناسی قرآن، بیشترین تاكید بر محور فصاحت و بلاغت این كتاب است، در حالی كه جنبه‌های دیگری هم وجود دارد كه با زیبایی قرآن رابطه وثیقی دارد به عنوان نمونه از هماهنگی آوایی قرآن می‌توان یاد كرد هماهنگ بودن از نظر به كارگیری حروف، به كارگیری واژه‌ها، نظم منطقی حاكم بر آیات و سوره‌ها، مثلاً در مورد به كارگیری حروف، برخی از سوره‌های قرآن با حروف و آهنگ واحدی چون الف، ی، هـ، ر، د، س ختم می‌شود، مانند پایان آیات سوره مریم كه با الف تمام می‌شود زكریا، حفیا، شقیا، ولیا، رضیا، سمیا، و برخی با دو حرف یا سه حرف مانند ون، یاون، چنانكه قسمتی از سوره انبیاء بدین گونه ختم شده است حافظین، راحمین، عابدین، صابرین، صالحین، ظالمین، مومنین، وارثین، و برخی با حروف و آهنگی متنوع‌تر كه البته بیش از همه «ن» در انتهای آیات قرآن كریم به چشم می‌خورد و به پایان آیات، آهنگی مخوصص و دلنشین و شنیدنی بخشیده و موجب خوشخوانی این كتاب و جاذبه آن گردیده است. ۴
اینكه قرآن از نظر موسیقی‌پذیری بی‌همتا و در قالب، وزن و قاعده‌ای است كه به راحتی می‌توان آن را بی‌صدا و با صدا به شكل مطلوبی خواند، مورد تایید همه آشنایان به قرآن است این روش هر چند در كتابهای دینی و ادعیه رعایت می‌گردد و می‌توان شیوه عام كتابهای مقدس دینی دانست، اما از آنجا كه در بحث اعجاز قرآن بیشتر بر محور فصاحت و بلاغت سخن گفته می‌شود و هماهنگی های لفظی و تاثیر آن در جاذبه كمتر برجسته می‌شود، باید اصلی در زیبایی‌شناسی قرآن را موسیقی قرآن دانست كه به آن جاذبه فوق‌العاده بخشیده است.
شاید به دلیل همین خصوصیت است كه قرائت قرآن رواج و گسترش یافته و در جوامع اسلامی برنامه‌های جلسات قرائت و حفظ و مسابقات یك عادت حسنه شده است، تا آنجا كه مساله خواندن قرآن در زندگی فرد و جامعه اسلامی نوعی حظ و التذاذ درونی پدید آورده و احساس و كششی استثنایی ایجاد كرده است، به گونه‌ای كه افراد هر چند معانی آن را ندانند، از خواندن آن لذت می‌برند، خشوع و توجه به خدا پیدا می‌كنند.
البته قرآن‌پژوهان ازدیرباز به این ویژگی قرآن پرداخته و یكی از وجوه اعجاز قرآن را همین مساله هماهنگی‌های لفظی و آهنگین بودن قالب و وزن كلمات و مطابقت داشتن با طبع و تاثیر در نفوس دانسته و مبانی و مقاماتی برای موسیقی قرائت قرآن قائل شده‌اند (تهران، میرزا مهدی، مبانی موسیقی قرائت قرآن، ص۵۵، ابوزهره، المعجزه الكبری، ص۹۲).
نمونه دیگر، نظم معنایی است، چینش كلمات كه هر هوشمند نكته‌یابی می‌تواند از نوع چیدن و تركیب و پیوند واژه‌ها در كنار یكدیگر از جهت زیبایی، صورت، مفهوم، ظرفیت و همخوانی با واژه‌های دیگر را دریابد، نظم به گونه‌ای است كه هیچ واژه‌ای را نمی‌شود جایگزین دیگری كرد. این نظم و هماهنگی را می‌توان از جهت زیبایی و غیرزیبایی ظاهر واژه و آهنگ و برگزیدن واژه‌های مترادفی كه نقیض آنها معنایی دیگر دارد و با ظرفیت و فراگیری آنها متفاوت است مشاهده كرد. (دراین باره ر.ك: ایازی، قرآن اثری جاویدان، ص۲۲-۲۴).
البته جنبه‌های دیگری از هماهنگی‌های لفظی و معنایی وجود دارد، با ذكر نمونه‌هایی در این نظم روشنگر زیبایی‌شناسی می‌باشد كه به همین اندازه بسنده می‌شود و تفصیل و توضیح بیشتر ابعاد مثلیت قرآن را به فرصتی دیگر موكول می‌كنم و از خداوند متعال درخواست موفقیت در خدمت به قرآن را طلب می‌كنم.
حجت الاسلام سید محمد علی ایازی
پی‌نوشتها
۱- سیدمرتضی در كتاب الموضح عن جهه اعجاز القرآن، ص۳۶، ۳۸، ۴۵، به صراحت یادآور می‌شود كه هیچكدام یك از این وجوه به تنهایی، دلیل بر اعجاز نمی‌شود.
۲- به عنوان نمونه ر.ك: بررسی یمزان تاثیر آوای قرآن بر كاهش درد بیماران، نیكبخت نصرآبادی، دانشگاه تربیت مدرس (چكیده پایان‌نامه‌های علوم قرآن، ص۳۰) مجله بینات، شماره ۱۱، ص۳۴.
۳- در این باره ر.ك: ایازی، قرآن اثری جاویدان ص۴۶.
۴- در این باره: ر.ك: احمد عبدالمجید محمد خلیفه، نهایات الآیات القرنیه بین اعجاز المعنی و روعه الموسیقاء قاهره، مكتبه الاداب، ۱۴۲۶هـ.
فهرست منابع
۱- ابن عطیه محمدبن الحق، المحرر الوجیز فی تفسیر الكتاب العزیز، بیروت، دارالكتب العلمیه، تحقیق عبدالسلام عبدالشافی محمد، ط۱، ۱۴۱۳هـ.
۲- ابوزهره، محمد، المعجزه الكبری، قاهره، دارالفكر العربی.
۳- ایازی، سیدمحمد علی، چهره پیوسته قرآن، قم، هستی‌نما، ۱۳۸۱ش.
۴- ایازی، سیدمحمد علی، قرآن اثری جاویدان، كتاب مبین، ۱۳۸۳ ش.
۵- ایزوتسو، توشیهكو، خدا و انسان در قرآن، ترجمه احمد آرام، تهران، شركت انتشار، ۱۳۶۲ ش.
۶- تهرانی، میرزا مهدی، مبانی موسیقی قرائت قرآن، تهران، نشر زلال، ۱۳۷۴ش.
۷- حدیثی، طاهر، چكیده پایان‌نامه‌های علوم قرآنی، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۶ ش.
۸- زمانی، جرجانی، بستی، ثلاث رسائل فی اعجاز القرآن، تحقیق محمد زغلول سلام، قاهره، دارالمعارف بمصر، ط۲، ۱۳۸۷ هـ.
۹- زركشی، بدالدین، البرهان فی علوم القران، بیروت، دارالكتب العلمیه، تحقیق یوسف مرعشلی، ۱۹۹۷م.
۱۰- علم الهدی، سیدمرتضی، الموضح، عن جهه اعجاز القرآن، مشهد، بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی، تحقیق رضا انصاری، ۱۳۸۳ ش.
۱۱- قاضی عیاش بن موسی، الشفا به تعریف حقوق المصطفی، قاهره، مكتبه دارالنراث، ۱۴۲۵ هـ.
حضرت رسول اعظم (ص) فرمودند:
خوشا به حال آنكه عیبهایش او را از عیبجویی بازداشت.
نهج‌الفصاحه، ح ۱۹۱۳
منبع : شبستان


همچنین مشاهده کنید