چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا


عصری که در آن زندگی می کنیم


عصری که در آن زندگی می کنیم
عصری كه در آن زندگی می كنیم ،عصر ارتباطات،عصر تكنولوژی،عصر فلز و سیمان و سنگ است
.در حالی كه مسیر پیشرفت ها و حركت های سریع بشری در این عصر به سمت راحت تر كردن زندگی انسانهاست ،امّا پیچیدگی هایی را نیز با خود به همراه دارد و در كنار واژه های جدیدی كه بیانگر رشد،پیشرفت و گسترش علوم مختلف است واژه های دیگری نیز همچون الیناسیون سر برآوردند كه نشان دهنده بعد منفی این حركت سریع هستند،در نهایت می توان این گونه نتیجه گرفت كه مسیر حركتانسان به سمت آسایش تن و ویران كردن روح است .از تبعات این عصر دور افتادن انسان ها از یكدیگر ،انزاوا،افزایش تك زیستی،طلاق،قتل،....و بیماری های روانی كه خاص این دوران است .
انسان این عصر احساس نوعی خلاء در وجود خود دارد ،انگار چیزی كم است،برای چیزی نگران و ناراحت است،برای نبودش امّـآ نمی داند چیست؟به سرابی در دور دست ها می ماند.
جـك كانفیـلد و مارك ویكتورهنسن مانند بسیاری از نویسندگان و مؤلفین به این موضو و ابعاد و ریشه های آن پی بردند و به دنبال راهی برای برای رفع این خلاءدر زندگی هم نوعان خویش برآمدند و در نهایت نتیجه تلاش هایشان در ۶ جلد كتاب تبلور یافت- اما این پایان كار و تلاش آنها نبود – كه صفحه صفحه آن دارای ارزشی بالاتر از صدها جلسه روان درمانی دارد و ده ها كیلو قرص های آرامش بخش،هر صفحه این كتاب دوستی می شود برای لحظات تنهایی شما .این كتاب همچون سوپی است كه به هنگام بیماری می خورید،از هر دارویی بهتر و آرامش بخش تر این كتاب غذای روح شماست،جسمی سالم و شاداب است كه روحی سالم داشته باشد پـس سعی كنید غذای روحتان را به موقع میل نمایید .
لغات در بیان معنا و مفهوم این كتاب قاصرند،بنابراین دیگر حاشیه نمی روم.:در زیر قسمت هایی از سخنان نویسندگان و مقدمه كتاب را مطالعه خواهید كرد و در آخر یكی از داستان های این كتاب را –كه همچون قطرهای از دریاست-به عنوان نمونه برایتان آوردهام امید است كه مورد پسندتان قرار گیرد .
● یادداشت مترجم
"سوپ جوجه"ای كه در پیش رو دارید از آن سوپ های جوجه ای كه مادر بزرگ هایمان به هنگام بیماری برایمان می پختند تا جسممان جانی دوباره بگیرد و تقویت شود،نیست .این سوپ، مجموعه ای از داستان های كوتاه دل انگیزی است كه درباره عشق ومحبت؛وظایف پدر و مادری،غلبه بر مشكلات و موانع،زندگی و مرگ و.... نگاشته شده و تاثیر هر یك از آن ها به مثابه سوپی است برای روح كه می تواند در تلطیف و تقویت روحیه ما نقش مؤثری ایفاء كند .گردآورندگان و نویسندگان آن اكیدا توصیه می كنند كه همه سوپ،و به عبارتی،مجموعه داستان ها،در یك وعده خورده(!)یا خوانده نشود .مقدار تجویز شده از طرف نویسندگان و گردآورندگان آن،یك داستان در روز است،به گونهای كه زمان لازم برای تجزیه و تحلیل هر داستان و هضم كامل آن را داشته باشیم.
● مقدمه گردآورندگان و نویسندگان
ما بر همه چیزهایی كه برای پایان دادن به دردهای عاطفی بسیاری از مردم ضروری است،واقف هستیم.احترام به نفس و قدرت نفوذپذیری شخصی برای هر آن كس كه مایل به صرف وقت و پیگیری آن باشد .قابل حصول است.
روی كاغذ آوردن جان كلام شفاهی مردم كاری است بس دشوار.به همین خاطر،داستان های كتاب های " سوپ جوجه برای روح" پنج بار دز روز بازنویسی شده اند تا به صورت مكتوب نیز همان تاثیر كلام شفاهی مردم را داشته باشند .هنگامی كه به خواندن دتستان های این كتاب می پردازید،خواهشمندیم هر آنچه درباره تندخوانی خوانده اید،به فراموشی بسپارید و از سرعت خود بكاهید. در اعماق قلبتان و در ژرفای ذهنتان به صدای واژه ها گوش فرا دهید.تك به تك داستان هرا مزه مزه كنید. بگذارید روی شما تاثیر بگذارند.از خودتان سؤال كنید:این داستان چه حسی از وجود مرا بیدار می كند؟چه چیزی برای زندگی من پیشنهاد می كند؟چه حسی و یا عملی از درون مرا صدا می زند؟بگذارید وجودتان با هر یك از داستان ها در آمیزد .
تاثیر برخی از این داستان ها بیش از تاثیر خواهد بود كه دیگران روی شما می گذارند.برخی معانی عمیق تری دارند .برخی شما را به گریستن و برخی شما را به خنده وا می دارند.برخی،روی هم رفته،احساس بخوصوصی در شما ایجاد خواهند كرد و برخ سراپای وجودتان را تسخیر خواهند نمود .هیچ عكس العمل مشخصی در میان نیست.تنها، عكس العمل خود شماست .بگذارید تا عمل كند و تاثیر خودش را بر جابگذارد.
به هنگام خواندن داستان ها هیچ عجله نكنید.صبور و بردبار باشید.از خواندن آن ها لذت ببرید .مزه مزه شان كنید.با تمام وجودتان با آنها درآمیزید .این داستان ها حاصل هزاران ساعت تلاش در جهت گلچین"بهترین از بهترین ها" ی چهل سال تجربه ماست....
اگر تحت تاثیر داستانی قرار گرفتید و مایل به سهیم شدن آن با دیگران شدید،حتما این كار را بكنید
.اگر داستانی شما را بیاد شخص دیگری انداخت،از همان شخص دعوت كنید تا با هم به خواندن آن بپردازید .بگذارید داستان ها كار خودشان را بكنند و هر كدام از احساس شما را كه میتوانند در حد اعلای خود تحریك كنند. هدف از نگارش آنها درست به همین منظور بوده.
ما برای گردآوری بسیاری از داستان هابه دفعات به منابع اصلی مراجعه و از آنهاتقاضاكرده ایم تا داستان را دوباره در قالب واژه های خود بازگو كنند و یا به رشته تحریر در آورند
.بسیاری از داستان ها از زبان خود آن ها،و ما نویسندگان ، نقل شده است.ما هر یك از داستان ها را به نام خود آنهابه چاپ رسانده ایم .
در خاتمه امیدواریم كه خوانندگان این كتاب به همان اندازه از خواندن داستان های آن لذت ببرند كه ما از نوشتن آنها لذت برده ایم.
زهرا شیـرازی
Jack Canfield
Mark Victor Hansen
لازم به ذكر است كه كتاب" سوپ جوجه برای روح"تا كنون در ۳ جلد با كمك اتشارات فروزش منتشر شده.
داستان
دختر پرسید:
پس شما فكر می كنید من آدم شجاعی هستم؟
بله،این طور فكر می كنم.
شاید باشم،برای اینكه معلم های خوبی داشته ام.با یكی از آنها سالها پیش موقعی كه داوطلبانه در بیمارستان استنفورد كار می كردم،آشنا شدم .مریض كوچكی داشتیم به اسم لیزا كه بیماری عجیبی داشت.برادر پنج ساله اش هم گرفتار همین بیماری شده بود،ولی برادرش به شكل معجزه آسایی توانسته بود پادزهر این بیماری را بسازد و حالا در خون او این ماده وجود داشت .
پزشك،وضعیت خواهر كوچولو را برای پسرك پنج ساله توضیح داد و گفت تنها راه نجات خواهرش ایت است كه خون بدن او را بگیرند و بدن خواهرش بزنند .پسرك لحضه ای فكر كرد و سپس نفس عمیفقی كشید و گفتباشد!اگر لیزا نجات پیدا می كند مسئله ای نیست.
در فاصله ای كه كار انتقال خون انجام می شد،رنگ به گونه های لیزا برگشت و رنگ صورت پسر و لبخند زیبای روی لبش پرید. پسرك لبهای لرزان از دكتر پرسید : همین حالا می میرم یا بعد؟
طفلك پسرك كه خیلی كوچك بود خیال كرده بود قرار است همه خون بدنش را به بدن خواهرش منتقل كنند.بله،من شجاعت را از چنین معلم های نازنینی یاد گرفتم .
دان میل من"
از كتاب
"سوپ جوجه برای روح"
منبع : هفته نامه فصل نو


همچنین مشاهده کنید