سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

«بیلیچ» اسطوره «ویچ‌ها»


«بیلیچ» اسطوره «ویچ‌ها»
این مربی نسل طلایی ۱۹۹۸ كه در جام جهانی به مقام سوم دست یافت، در كافه ای در میدان اصلی زاگرب نشسته است، نوشیدنی اش را هورت می كشد، به سیگار باریكش پك می زند و دود آن را به هوا می فرستد.
برای آنكه به سطح انتظارات كروات ها از بازیكنان منتخب كشور در تیم ملی كرواسی پی برده شود، باید تنها به یك منبع مراجعه كرد؛ میروسلاوبلاژویچ. او در مرز میان پرستیژ سربابی رابسون و شگفت آفرینی «پیتر كروك» حركت می كند و پدرخوانده فوتبال كرواسی به شمار می آید. او با یادآوری تركیب طلایی جام ۱۹۹۸ گفت:« می خواستم همه جنتلمن ها در تیم من باشند. بیلیچ؟ جنتلمن. استیماچ؟ جنتلمن. یارنی؟ جنتلمن. پروسینچكی؟ سوپرجنتلمن. بوبان؟ پادشاه جنتلمن ها. شوكر؟ سفیر جنتلمن ها. كرواسی را به خاطر این بازیكنان است كه می شناسند.» روی تپه های مرزی كرواسی با اسلوونی، تیم ۲۰۰۶ كروات ها كه میراث سنگینی را به امانت گرفته است در حوالی هتلی كه محل اقامت آنان است، پرسه می زند. تیم به آنجا رفته تا از هیاهو و وسوسه زاگرب به دور باشد. دیگر آنكه این هتل ارزان است: ۳۸ پوند برای یك شب.
رهبر جدید كرواسی یكی از جنتلمن های بلاژویچ است: اسلاون بیلیچ. كادر مربیگری اش متشكل از دوستان آن تیم افسانه ای ۱۹۹۸ است. روبرت پروسینچكی كه با شجاعت همیشگی و شكم برآمده اش در آن حوالی می چرخد، هنوز ظرافت و زیبایی های تكنیكی خود را در زمین تمرینات به نمایش می گذارد.
آلیوسا آسانوویچ، كمك مربی قدیمی كرواسی با نگاهی فكورانه به موانعی كه برای بازیكنان گذاشته است، نرم و سبك راه می رود. « دراژن لادیچ» دروازه بان برجسته كروات، دروازه بانان امروز كشورش را تعلیم می دهد. آیا حضور این نسل طلایی برای نسل جدید الهام بخش است یا هولناك؟
بیلیچ از حال و هوای تمرینات راضی است اما دوست ندارد مردم میان گذشته و حال قیاسی غیرمنصفانه داشته باشند. او گفت:« تیم من مسؤولیت دشواری بر دوش خود دارد. نباید آن را با تیم دیگری مقایسه كرد. مثل این است كه تیم فعلی انگلستان را با تیم سال ۱۹۶۶ و بابی مور مقایسه كنید. آن تیم مال ۴۰ سال پیش بود.» او در ۳۸ سالگی با اقتدار و تحكم سخن می گوید؛ او كه از «نیكو كواچ» هافبك و بازیكن ارشد تیمش تنها ۳ سال بزرگتر است. بیلیچ كه زمانی بازیكن وستهام و اورتون بود، حتی به متوسط سن مربیان فوتبال در تیم های ملی نرسیده است.
او قبل از آنكه سخن آغاز كند، یك پاكت سیگار را باز می كند. چهره بیلیچ شورشی، همواره اندكی گول زننده بوده است. او یك بازیكن متعهد و باهوش بود و اكنون به عنوان یك مربی، وجودی سراسر بلندپرواز و جدی دارد. وی مدرك تحصیلی پایینی دارد اما برای آنكه بازیكنانش را درك كند و كارش را بهتر انجام دهد، كتاب های روانشناسی می خواند. رویكرد مدرن وی در اوایل دوران مربیگری اش تغییر كرد. ماه گذشته در حالی كه تیم كرواسی خود را برای اولین بازی مقدماتی یورو ۲۰۰۸ مقابل روسیه آماده می كرد،
۳ تن از بازیكنان این تیم از اعتماد مربی سوء استفاده كردند و از اسلوونی گریختند و خود را به فونتانا كه یك كلوپ شبانه مشهور در زاگرب است، رساندند.بیلیچ آنان را توبیخ و از حضور در تیم محروم نمود و علاوه بر این هر یك را معادل ۱۷ هزار پوند جریمه كرد. مربی كرواسی اظهارداشت:« مربیگری وضعیتی ایجاد كرده كه بیاموزم چگونه با بازیكنان دوست باشم و در عین حال مربی خوبی هم باشم. آن بازیكنان را برای بازی مقابل روسیه از دست دادیم اما معتقدم باید سخت كار كنیم و منضبط باشیم.» این اصول بنیادین در تضاد آشكار با وجهه مخدوش و بدنام روزهای بازیگری بیلیچ است.در جریان بازی های نیمه نهایی جام جهانی ،۱۹۹۸ لورن بلان و بیلیچ در گوشه ای از میدان مقابل هم قرار گرفتند و جدالی میانشان درگرفت. این كروات سرسخت در آن جدال با صورت نقش بر زمین شد و در پی آن بلان فرانسوی اخراج شد. محرومیت این مرد خوب فرانسوی از بازی فینال، خشم بین المللی را برانگیخت.
آیا بیلیچ از بابت آن، احساس تأسف می كند؟ او گفت: نه، نه، نه؛ زیرا حساب من پاك است. من به قصد اخراج آن كار را نكردم.نمی خواستم كارت زرد دیگری بگیرد اما مهمترین نكته آن است كه او مرا زد.
علت چنان عكس العملی را درك می كنم، زیرا بازی ها در فرانسه برگزار می شد. در آن زمان سراسر اروپا مثل قدیسان لب به انتقاد گشودند اما امروز همه بازیكنان در همه بازی ها می كوشند حریفی را از زمین اخراج كنند، او از آن پیشامد درس گرفته است.
این روزها تنها دغدغه بیلیچ تكامل تیم كرواسی است و بدین گونه «استیو مك كلارن» مربی تیم ملی انگلستان باید در بازی چهارشنبه مقابل كرواسی انتظار چالش جانكاهی را بكشد. بیلیچ این گونه ادامه داد:« ما در خانه (ماكسیمیر) هیچ یك از بازی های خانگی ۵ تورنمنتی را كه در آنها شركت داشته ایم، نباخته ایم. باور نكردنی است.
با كمك هواداران، بخت یار ما خواهد بود اما این سخت ترین گروهی است كه كرواسی در آن حاضر شده است.» بیلیچ به تیمی كه شكل می دهد، ایمان دارد. بازیكنان جوان او مانند « لوكاموردیچ» بازیساز، «ادواردو داسیلوا» بازیكن برزیلی الاصل و « وردان كورلوكای» مدافع، چیزی فراتر از تجارب بازیكنان كاركشته دارند.
قبل از آنكه بیلیچ در تابستان مربی تیم ملی شود، عنان هدایت تیم زیر ۲۱ سال كرواسی را برعهده داشت و این جوانان در آنجا و زیر نظر او شكوفا شدند.این مربی گفت:« اگر آنان انگلیسی بودند، برای دینامو زاگرب بازی نمی كردند، بلكه برای آرسنال توپ می زدند اما چون در یك لیگ بزرگ بازی نمی كنند، همیشه علامت سؤال های زیادی درباره آنان وجود دارد. بسیارخوب، این بازیكنان بهترین های لیگ ما هستند اما باید دید مقابل جان تری چگونه بازی می كنند. بازی چهارشنبه شب معیاری برای سنجش توانایی این بازیكنان خواهد بود.»
پس از بازنشستگی دادو پرسو و استیپه پلتیكوزای دروازه بان، این نگرانی به وجود آمده است كه كرواسی دیگر یك جانی بالفطره برای تار و مار كردن حریفان ندارد. بیلیچ با این باور موافق نیست و ترجیح می دهد به جای بحث از نقاط ضعف بازیكنانش، اعتماد به نفس آنان را تقویت كند. وی بازی های جام جهانی را دنبال می كرد اما از بازی انگلستان كه مشتاقانه عملكردش را زیر نظر داشت، خرسند نیست.
وی در این باره گفت: « همراه پسرم « لئو» همه بازی های انگلستان را نگاه كردیم اما آنها خوب بازی نمی كردند. چنین عملكردی برای آن تیم پرتوان بسیار بد بود. واقعاً عجیب بود. هم اكنون این تیم روی كاغذ اندكی بهتر است.»ارتباطات بیلیچ با انگلستان به روزهای بازیگری وی در وستهام و اورتون در اواخر دهه ۱۹۹۰ باز می گردد. او در آپتون پارك دوستی صمیمانه ای با ریو فردیناند پیدا كرد. وی گفت:« اغلب با هم بودیم و تمرین یا صحبت می كردیم.
به روزهایی برمی گردم كه در هایدوك پارك شروع كردم. می خواستم كاری كنم بازیكنان بزرگتر به سویم بیایند، در آغوشم بكشند و با من حرف بزنند. این مسأله مهمی است. زمانی كه به قول معروف ستاره وستهام شدم، تلاش كردم این گونه باشم. در بهار ۱۹۹۷ خط دفاع ما بسیار قوی بود. در این خط، من، مارك ریپر دانماركی و یولیان دیكس افسانه ای بودیم. با ریو و فرانك لمپارد هم بازی های خوبی ارایه دادیم. هنگامی كه آنجا را ترك كردم، راه رفتن ریو هم باز شد. البته او از رفتن من بسیار ناراحت بود.»
بیلیچ همچنین هری ردنپ ( مربی خردكننده) را هم به یاد دارد و از جوان درخشانی به نام جوكول سخن می گوید. پس از آن نیز هنگامی كه بیلیچ به اورتون رفت، در آنجا هم اعجوبه دیگری در حال پر درآوردن بود. او ادامه داد: « وین رونی. او را به خاطر دارم. ۱۴ سالش بود.» این طنین تكرار فوتبال برای مربی جوان و كاریزماتیكی به نام بیلیچ است اما پدرخوانده درباره او چه می گوید. بلاژویچ چنین حق سخن را ادا كرد:« این تیم كروات می تواند هر تیمی را شكست دهد. راستش را بخواهید بیشتر از بابت تیم آندورا نگران بودم تا انگلستان.»
منبع : روزنامه ابرار ورزشی


همچنین مشاهده کنید