شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


مهاجران و بازار کار


مهاجران و بازار کار
مردی كه نیاز دارد میوه‌های باغ‌هایش چیده شود می‌گوید: «آمریكایی‌ها خواهان انجام چنین مشاغلی نیستند.»
در بازدید اخیرم از دو كشور همین موضوع در آن‌جا نیز صدق می‌كرد. سنگاپور و سوییس شهروند كافی برای پر كردن تمام مشاغل ندارند. بنابراین این دو كشور ثروتمند تعداد بسیاری كارگر از كشورهای فقیر مناطق اطراف به كشور خود آورده‌اند. سوییسی‌ها و سنگاپوری‌ها چندان مهمان‌نواز نبوده و رابطه‌ی دوستانه‌ای با خارجی‌ها ندارند. اما مهاجران تنش چندانی در امور داخلی ایجاد نمی‌كنند و در نتیجه، كشور نیازی به استقرار نیروهای نظامی در مرزها به منظور ممانعت از ورود مردم فقیر نمی‌بیند.
سنگاپور و سوییس به شیوه‌ای كاملاً متفاوت با مهمانشان رفتار می‌كنند اما در عین حال استراتژی‌هایی را اتخاذ می‌كنند تا از سطح دستمزد بومی در حال افول برخوردار نشوند.
این سیاستی عمومی است كه مرزهایشان را ایمن نگه می‌دارد. سیاستی كه ما نیز می‌توانیم از آن تقلید كنیم. اما نخست اجازه دهید تفاوت‌های كارگران مهمان در سنگاپور را كه به شدت آنان را از جامعه تفكیك و مجزا می‌كنند توصیف كنیم.
كارگران ساختمانی همان‌جا در سایت ساختمانی زندگی می‌کنند و در اتاق‌هایی دالان مانند یا كانتینرهای فلزی شب را به روز می‌رسانند. مكانی كه امید داشتم با یكی از آن‌ها ملاقات كنم یك فروشگاه تعطیل بود كه تعداد زیادی از مهاجران در روزهای تعطیل آن‌جا جمع می‌شدند. پیش مردی رفتم، او مرا داخل كوچه برد روزنامه‌ای روی آسفالت پهن كرد و به این ترتیب توانستیم بنشینیم و با هم گفت‌وگو كنیم.
من گفتم: «همین نزدیكی‌ها نیمكت هست» و به فضای سبز اشاره كردم او پاسخ داد: «سنگاپوری‌ها دوست ندارند ما را در خیابان‌ببینند»
این عین واقعیت است. كارفرمایان سنگاپوری به ازای هر كارگری كه به كشور می‌آورند پنج هزار دلار تضمین می‌دهند، آن‌ها یا مسكن و خوراك را تقبل كرده و تفكیك و مجزا ماندن آن‌ها از جامعه را تحت نظر می‌گیرند و یا پنج هزار دلار به آن‌ها برگردانده نخواهد شد. هیچ راهی برای آن كه مهاجران سنگاپوری بتوانند در جامعه ادغام شوند وجود ندارد. حتی اگر برخی از آن‌ها به همان گروه‌های قومی تعلق داشته باشند كه بومیان سنگاپوری به آن تعلق دارند.
در سوییس مهاجران بیش‌تر شبیه مردم عادی زندگی می‌كنند. من از شهر آلپ كه بیش‌تر كارگران هتل پرتغالی بودند، دیدار كردم. یك مربی اسكی بومی سوییسی شكایت می‌كرد كه با خرید شمار زیادی از كلبه‌ها توسط توریست‌های انگلیسی دیگر نمی‌تواند در زادگاهش زندگی كند.
وقتی از یك كارگر هتل پرتغالی پرسیدم آیا مدیریت، خوابگاهی برای شما تدارك دیده است یا نه؟ به نظر رسید كه دست و پایش را گم كرده، پرسشم را این طور مطرح كردم «چگونه در چنین مكان گرانی زندگی می‌كنید؟»
او پاسخ داد: «من شغل دارم و یك آپارتمان اجاره كرده‌ام.» اگرچه او هرگز شهروند سوییس نخواهد شد او چندان از این كه با كارگران دیگر متفاوت است آزرده نیست. مهاجران در سنگاپور نه تنها تفكیك و مجزا شده‌تر از مهاجران در سوییس نگه داشته می‌شوند، بلكه دستمزدهای پایین‌تری نیز دریافت می‌كنند. كارگر پرتغالی در سوییس دستمزد معمول را دریافت می‌كند. اما فیلیپینی‌ها در سنگاپور یك سوم آنچه كارگران بومی دریافت می‌كنند را به خانه می‌برند.
اما آنچه در هر دو كشور مشابه است این است كه یك كارگر خارجی برای كارفرمایش به اندازه‌ی یك كارگر بومی هزینه دارد. چند دهه پیش نخست‌وزیر لی كوان یو دریافت كه سنگاپور هرگز نمی‌تواند در رقابت عرضه‌ی نیروی كار ارزان پیروز شود. به جای آن او تصمیم گرفت كه در میان صدها جزیره‌ی استوایی این جزیره به تولیدكننده‌ی محصولاتی با ارزش افزوده‌ی بالا بدل شود. برای لی این امر به معنای آن بود كه دستمزدها به اندازه‌ای بالا باشد كه سرمایه‌داران سنگاپوری را به سرمایه‌گذاری در تكنولوژی‌هایی كه نیاز به نیروی كار (كارگر) ندارد، ترغیب كند. برای بالا بردن حقوق سنگاپوری‌ها او باید مطمئن می‌شد كه دستمزدهای بومی توسط دستمزد مهاجران به چالش كشیده نمی‌شود. بنابراین لی با بستن مالیات‌های بالا بر دستمزد و حقوق مهاجران این اقدام را صورت داد. آری شما می‌توانید به هر كارگر غیرماهر بنگلادشی ۴۰۰ دلار در ماه حقوق بدهید اما در این صورت مجبورید ۴۰۰ دلار دیگر هم در ماه به دولت بپردازید.
من كه از ایالات متحده آمده بودم نمی‌توانستم باور كنم كه دولتی كه نسبت به رفاه خارجیان بی‌تفاوت است تلاش كند كه سطح دستمزد مردمش را بالا برد، تا این‌كه با یك كارفرما كه مهاجران هندی، فیلیپینی و چینی را به سنگاپور آورده بود مصاحبه كردم. او به من گفت ناگزیر است برای سنگاپوری‌ها حدود ۵۰۰ر۲ دلار در ماه هزینه كند. من سوال كردم... و برای خارجی‌ها؟ او خودكار برداشت و شروع به محاسبه‌ی هزینه‌ها كرد.
«حقوق ۹۰۰ دلار، مالیات ۲۰۰ دلار [مالیات برای كارگران ماهر كم‌تر است]، وعده‌ی غذایی ۲۵۰ دلار، مسكن... بیمه... بهره‌ی ضمانت... سرجمع همان ۵۰۰ر۲ دلار در ماه می‌شود.»
كارفرمایان سنگاپوری این نوع از مقررات را تحمل می‌كنند.
اما مناسبات در سوییس به گونه‌ی دیگری است. برای مثال، طی دوره‌ی ركود بین‌المللی ۱۹۷۳، سوییس بیمه‌ی بیكاری را به كارگران مهمان تعمیم نداد و هیچ راه دیگری نیز برای حمایت از آن‌ها در این كشور گران پیش پا ننهاد. به این ترتیب بخش اعظم آن‌ها به كشورشان بازگشتند. در نتیجه، نرخ بیكاری سوییس پایین باقی ماند در حالی كه در كل اروپا و ایالات متحده افزایش پیدا كرد. در شرایط مشابه، سنگاپور سهم كارگران خارجی را كه هر صنعت اجازه‌ی استخدام دارد كاهش می‌دهد. اما اصول نهفته در هر دو اقدام یكسان است. كارگران خارجی نباید دام چاله‌ای برای شهروندان محسوب شوند.
سیاست ایالات متحده دقیقاً برعكس است. اخیراً پیشنهاداتی حول این مساله كه در قبال مكزیكی‌هایی كه از مرزها به این سو می‌خزند چقدر باید سخت‌گیر یا آسان‌گیر بود، مطرح شده است. خطرناك‌ترین پیشنهاد طبق معمول از سوی رییس‌جمهور مطرح شد. پیشنهاد وی ترس ما از هجوم مكزیكی‌ها را افزایش می‌دهد و در همان حال برنامه‌ی كارگران مهمان وی دلایل واقعی برای نگرانی را بیش‌تر می‌كند. ما حق داریم از كارگرانی كه به كشور آورده می‌شوند تا با دستمزدهایی كار كنند كه نمی‌توانیم با آن زندگی كنیم، بترسیم. ایالات متحده سالانه ۸۰۰ هزار مهمان غیرقانونی را پذیراست. متاسفانه تمام محتوای پیشنهاد كه برخی پیش‌بینی‌ها برای مهمانانی با دستمزدهای پایین را شامل می‌شود به گونه‌ای طراحی شده كه دستمزد آمریكایی‌ها را تحلیل برد و ما را فقیرتر كند.
من قبل از ترك سوییس دوباره پیش آن مربی اسكی سوییسی رفتم. او علیه پولدارهای انگلیسی كه آخر هفته‌ها به آلپ می‌آمدند و قیمت‌ها را به شكل سرسام‌آوری بالا برده بودند اقداماتی را آغاز كرده بود. اما من نتوانستم او را به اقداماتی مشابه علیه پرتغالی‌ها ترغیب كنم. چرا كه قبل از هر چیز دیگر آن‌ها آن‌جا بودند. چرا كه به واقع تعداد افراد سوییسی برای خدمت به توریست‌ها كافی نیست. سوییس و سنگاپور محتاج كارگر خارجی‌اند. ممكن است در ایالات متحده نیز چنین نیازی موجود باشد. چگونه می‌توان این موضوع را فهمید؟ مشاغل را با دستمزدهای خوب، مشابه دستمزدها در ایالات متحده عرضه كنید. اگر به واقع هیچ یك از آمریكا‌یی‌ها تمایلی به چیدن میوه یا پاك كردن میز روءسا ندارند به هر طریق مردم را از آن سوی مرزها دعوت كنید و همان دستمزد خوب را به آن‌ها بدهید.
باربارا گارسون
برگردان: بابک پاکزاد
منبع: zent
منبع : پایگاه اطلاع‌رسانی فرهنگ توسعه


همچنین مشاهده کنید