پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


جامعه ها در جهانی با نظامهای باز


جامعه ها در جهانی با نظامهای باز
در گذشته، جوامع تمایل داشتند که نظام هایی بسته با مرزهای نسبتا مشخص ، افراد تابت و پیوندهای اندک با سایر جوامع باشند. اکنون ما وارد عصر "نظام های باز" شده ایم. جا به جایی و انتقال، جوامع متنوع جدیدی را خلق می کند. تاثیر این جابه جایی ها بسیار کمتر از تاثیر فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی است. سایبراسپیس سبب ایجاد نوع جدیدی از سرزمین های اجنماعی شده است که ما آن را "جامعه مجازی" می نامیم. تلویزیون و رادیو سبب ایجاد جوامعی شده است که در آن انسان ها در باره چیزهای مشابه گفتگو میکنند و می اندیشند. جا به جایی و رشد شبکه های ارتباطی سلطه جغرافیا را به عنوان عامل ایجاد جوامع کمرنگ کرده است. اکنون برخی جوامع بسیار سیال هستند و برخی نیز فاقد مکان مشخص می باشند. شبکه ها و گروه های اجتماعی متنوعی وجود دارد که مردم آنها را با واژه "جامعه" توصیف می کنند.بسیاری از مردم نیز اکنون به عضویت جوامع متنوعی با اعضای بسیار در می آیند. اگر چه ادیان بزرگ دنیا دارای هویت های تاریخی و وابستگیهایی به برخی مناطق جغرافیایی هستند ولی این پیوندهای جغرافیایی به روشنی و وضوح گذشته وجود ندارد و ادیان بزرگ نیز به نظام های باز گرایش پیدا کرده اند. برخی از مردم هنوز نظام های اجتماعی نسبتا بسته را ترجیح می دهند در حالی که برخی دیگر محیط های بازتر را می پسندند. انتخاب در این زمان که افراد در برابر قدرت جهانی شدن قرار گرفته اند بسیار دشوار است. اجتماع هنوز هم یکی از نیازهای اساسی بشر است اما به طور قطع نیاز به تعریفی دوباره خواهد بود.
نظامهای اجتماعی تغییر كرده است و به همین دلیل مفهوم كلماتی كه ما برای توصیف آنها به كار می بریم نیز عوض شده است. در مورد كلمه جامعه نیز همین اتفاق افتاده است. طبیعت جوامع و اوضاع و احوال جامعه ها نیز عمیقا تغییر كرده است اما كلمه ای كه اغلب به كار می بریم دارای ابهام است، به طوری كه جامعه در قرن بیست و یكم می تواند همان چیزی باشد كه در قرن دوازدهم گفته می شد. بدون درك این تغییر بنیادی شانس ما برای درك محیط های اجتماعی در حال و آینده اندك خواهد بود. جوامع در گذشته حتی در گذشته های نه چندان دور دارای نظامهایی بسته بودند. بنابر این دارای مرزهای نسبتا روشن و نفوذ ناپذیر و نیز دارای اعضاء ثابت و پیوندهای اندك با جوامع دیگر بودند. كلمه نسبتا در اینجا اهمیت زیادی دارد زیرا هیچ سیستم زنده ای به طور مطلق بسته یا باز نیست.‏ ‏‏‏‏ حتی بسته ترین آنها نیز مجبور به مبادله مواد و اطلاعات با سایر نظامها هستند. بازترین نظامها نیز مجبور به رعایت برخی از مرزها و یكپارچگی ها‏‏‏‏ بودند. ولی در زمان ما با افزایش جا به جایی نمادها، مردم، سرمایه ها و اشكال مختلف زندگی، تغییرات در ارزشها و چشم داشتها بیرحمانه ما را به سمت باز بودن و گستردگی می كشاند. سیاستمدار فرهیخته فرانسوی جان مری گنو [۳]
این احساس را چنین بیان می كند: “ما وارد عصر نظامهای باز شده ایم، اگر چه در سطح ایالتها یا مؤسسه ها، معیارها ی موفقیت در مقایسه با عصر سازمانی و نظامهای بسته آن متفاوت است. ارزش یك نظام با تعادل برقرار شده بین قسمتهای مختلف آن یا شفاف بودن مرزهایش سنجیده نمی شود، بلكه با میزان گستردگی و باز بودن نظام و نقاط پیوند آن با هر آنچه خارج از سازمان است سنجیده می شود.” این دیدگاه نه تنها ایالتها و مؤسسات جدیدی را ایجاد می كند، بلكه تاثیر مستقیم بر انواع جوامع نیز دارد. چوامع مسكونی به ویژه جوامع بسته روستایی و شهرهایی كه در گذشته بر اطراف آنها حصار كشیده شده بود، با مردمی كه خارج از محل زندگی آنها سكونت داشتند تنها از طریق هیئتهای اعزامی امكان تماس داشتند. امروزه در میان انبوه مهاجرتهای جهانی که در طول تاریخ بشریت بی سابقه است، مردم در همه جوانب در حركتند و از یك كشور به كشور دیگر محل زندگی خود را تغییر می دهند. از روستا ها و مزارع به سوی شهرها و گاه از شهرها به روستا ها و مزارع و حومه شهرها و ... مهاجرت می كنند.
حتی ممكن است مردم چندین بار و یا به صورت فصلی تغییر مكان دهند. مردم به عنوان گردشگر و یا با اهداف كاری و تجاری نقل مكان می كنند. برخی از مهاجرتها داوطلبانه و برخی غیر داوطلبانه است. هر روزه شاهد فرار جمعیت عظیمی از مردم به دلیل جنگ، قحطی و بلایای طبیعی هستیم. برخی از این نقل مكانها نیز تركیبی از چندین انگیزه مهم با یكدیگر است. دلایل اندكی برای قبول این مسئله كه این موج خروشان جا به جایی انسانی كه گاه از آن به “انفجار جمعیت ثانویه”[۴] توصیف می شود متوقف شود، ولی در مقابل دلایل فراوانی بر این اعتقاد كه این جا به جایی به دلیل فشارهای جهانی با شتاب بیشتری ادامه خواهد داشت وجود دارد.
این نقل و انتقالها باعث ایجاد جوامع جدید و حتی نوع جدیدی از جوامع می شود. این جوامع جدید را به راحتی می توان مشاهده كرد. به عنوان مثال در حومه شهر استكهلم می توان تنوع باور نكردنی از جمعیت مهاجرین را از كشورهای هند، سومالی، ایران، تركیه، بالكان و امریكای جنوبی مشاهده كرد.
ایجاد جمعیتهای شناخته شده در مهاجرتهای تاریخی در مناطقی مانند ایالات متحده كاملا شناخته شده است، ولی جوامع جدید در كشورهایی ایجاد می شود كه دارای نظامهای حقوقی و فرهنگی سنتی هستند. این تحركات جهانی سایر الگوهای اجتماعی را نیز عوض می كند. برای مثال روستاهایی در اطراف مكزیكو سیتی كه از نظر اقتصادی دارای نظامهای نسبتا بسته ای هستند، اكنون زندگی خود را با پولهایی كه كارگران مهاجر آنها از كالیفرنیا می فرستند، می گذرانند. جوامع دور افتاده ای وجود دارد كه اكنون از كامپیوتر برای حفظ ارتباط خود با هموطنانشان استفاده می كنند. اگر چه این افزایش نقل مكانها دارای نیروی شگفت انگیزی برای ایجاد جوامع با اشكال جدید در هر كجا می باشد اما آثارش بسیار كمتر از تاثیری است كه توسعه فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی بر تغییر جوامع دارند. محیط الكترونیكی باعث ایجاد نوع جدیدی از محیط اجتماعی شده است.با ایجاد “جوامع مجازی” [۵] كه در آنها مردم با هم در مورد انواع علاقه مندیها و نیازهای انسانی از قبیل تجارت، نیازهای جنسی، شایعات بی اساس، اكتشافات روحی، سیاست، روانشناسی و مباحثات روشنفكرانه در موضوعات مختلف با یكدیگر ارتباط بر قرار می كنند. این نوع از رابطه را می توان با عبارت “واسطه رهایی”[۶] و”انباشت”[۷] توصیف كرد. كه اولی به معنی حذف واسطه ها است، به عنوان مثال در دوران رفرم در سلسله مراتب مذهبی واسطه ها به عنوان رابط بین انسان و خدا حذف شدند.
فناوریهای جدید نیز به مردم امكان ارتباط مستقیم با دیگران را فراهم می كند. واژه دوم به معنی این است كه مردم می توانند افراد هم عقیده خود را از خارج نیز جستجو كنند و گروه ها و شبكه های مختلف ایجاد كنند، و این كار را با علاقه و لذت انجام دهند. این بعد جدیدی از تعاملات انسانی است و متخصصین بر آنند كه پتانسیل این گونه ارتباط را برای رشد و یا كاهش كیفیت زندگی مورد بررسی قرار دهند. اما صرف نظر از ارزش آن این شیوه ارتباطی برای این كه ماندگار باشد ایجاد شده است نه فقط به عنوان جذابیتی اضافه در جامعه بشری. همانگونه كه هاوارد رین گلد [۸] یكی از پیشگامان پژوهش در امر “جامعه مجازی” [۹] می گوید : “آینده شبكه به آینده جامعه، دموكراسی، آموزش، علم و زندگی فكری پیوند خورده است. برخی از انسانها و نظامهای بشری آن را زودتر پذیرفته اند و دیگرانی كه هنوز آن را نپذیرفته اند نیز در مورد پیشرفت و آینده تكنولوژی كامپیوتر آگاهی دارند”. جوامع تغییر یافته بر اثر تاثیر فناوریهای ارتباطی و اطلاغاتی اعتبار خود را از میزان مشاركت در این جامعه مجازی كسب میكنند.
تلویزیون و رادیو اخبار و سرگرمیهایی را می آورند، و الگوهای زندگی و مدهای زودگذر را منتشر می كنند. گاهی اوقات حتی بیلیونها نفر از مرد م جهان تحت تاثیر برخی اخبار غم انگیز قرار می گیرند به عنوان مثال مرگ شاهزاده دیانا كه بسیاری از مردم را تحت تاثیر قرار داد. همچنین می توانند باعث ایجاد نوع دیگری از "جامعه مجازی" شود، جامعه ای از انسانهایی كه در یك دوره كوتاه مدت در باره یك چیز فكر می كنند و سخن می گویند. برخی از اخبار رسانه ای نظیر بازیهای المپیك كه نقش مهمی در تمدن جهانی دارند و تصویری از جهان به عنوان جامعه ترسیم می كنند. به طوری كه برخی از صاحب نظران آن را "تعطیلات بزرگ” در ارتباطات گسترده می نامند. "ارتباطات گسترده" برخی از كاركردهای روانشناسی اجتماعی را كه سابق بر این از امتیازات انحصاری نظامهای بسته بود تحت تاثیر قرار می دهد. آنها اطلاعاتی در مورد جهان، صحت و درستی عقاید، مناسب بودن یا نبودن فراهم میكنند. همچنین در شكل گیری تفكرات شخص نسبت به خود و انتخاب نقشهای اجتماعی نقش اساسی بازی می كند.
آن چه این امر را قدرتمند و مسئله ساز می سازد این است كه این ها پیامهای زیادی ارسال می كنند كه گاهی این پیامها با یكدیگر در تضادند. سؤال اساسی كه مطرح می شود این است كه آیا ذهن انسان توانایی تحمل این پیچیدگی و تغییر را دارد. هر فرد باید حجم عظیمی از بروندادهای نمادین را پردازش كند و این همان مسئله ای است كه كنت گرژن[۱۰] آن را “اشباع” [۱۱] می نامد، نوعی محیط فرهنگی كه با آن چیزی كه فرد در گذشته تجربه كرده است و می بایستی قادر باشد در فعالیتهای روزانه ( و یا حتی در فعالیتهایش در طول زندگی) مجموعه ای مجرد از پیامها را از محیط اطرافش در مورد طبیعت و جهان دریافت كند و قواعد رفتاریش بر اساس آن بنیاد گذاشته شود، متفاوت است. نیازی نیست كه شما برای مشاهده تجربیات یك محیط چند فرهنگی حتی برای یافتن “ شوك فرهنگی”[۱۲] كه زمانی یكی از مشغولیتهای انسان شناسان و پژوهشگران بود مسافرت كنید. همه اینها تداوم دارد و به راستی گسترش نیز می یابد. تلویزیون بسیاری از مردم جهان را در اختیار دارد و امپراتوریهای رسانه ای جهانی بزرگی در حال شكل گیری است. روز به روز تعداد بیشتری تلفن در قسمتهای مختلف جهان در دسترس مردم قرار می گیرد. ماهواره ها، كابلهای فیبر نوری و دیگر فناوریهای جهانی پیوسته به هم كه قبل از این هرگز وجود نداشته ایجاد شده است. تحركات انسانی و رشد شبكه های ارتباطی هر دو بر كاستن از برتریهای جغرافیایی به عنوان یكی از عوامل ایجاد جوامع تاثیر گذار هستند. اگر چه هنوز مرزهای جغرافیایی عامل مهم به شمار میرود ولی بسیاری از جوامع بسیار سیال هستند و برخی نیز مكانی ندارند.
● مردم چند جامعه ای[۱۳]
گاهی اوقات در سخنرانیها و كارگاههای آموزشی كه در باره موضوعاتی از این قبیل با گروههایی از مردم بحث كرده ام ( كلمه جامعه به طور حتم بخشی از یك واژگان عمومی است)، از شركت كنندگان سؤال می كنم كه به چه گروه اجتماعی تعلق دارند و مشخص می كنم كه فقط باید یك پاسخ ارائه دهند. معمولا بعد از مدتی اغتشاش و بر هم خوردن نظم جلسه حضار به این سؤال پاسخ می دهند. برخی پاسخ خود را با توصیفی از شهر یا افرادی كه با آنها زندگی می كنند ارائه می دهند و برخی پاسخ خود را با مشخص كردن یك گروه خاص مثل همكاران تجاری یا سازمانی و .... ارائه می دهند. برخی از آنها تاكید خود را بر یك هویت با موجودیتی بزرگتر و نا مشخص تر اعلام می كنند، نظیر جامعه سیاهان، جامعه عقب افتاده و.... .▪ آن چه مشخص و واضح است این است كه :
۱) گروهها و شبكه های اجتماعی فراوانی وجود دارد كه مردم آنها را با كلمه جامعه ( Community) توصیف می كنند.
۲) اغلب مردم به ویژه اغلب مردم در غرب و كشورهای صنعتی مردمی چند جامعه ای هستند. آنها در انواع جوامع عضویت دارند. مباحث شخصی آنها نباید با از دست دادن جامعه به عنوان ستونی كه بسیاری از مفسرین معاصر روی آن تاكید كرده اند همراه باشد بلكه باید با تاکید بر جامعه همراه باشد. آنها اغلب می بایستی برتریها و تفوق را در وابستگیهای اجتماعی گوناگون خود انتخاب كنند و تصمیم بگیرند كه انرژی و صداقت خود را كجا مصرف كنند، و با درخواستهای گروهی كه سطح بالایی از روابط را طلب می كند سرو كار داشته باشند. به ویژه با تضادها و ارزشهای اخلاقی كه توسط گروههای مختلف ارائه می شود در ستیز باشند.
البته هویت چند جامعه ای در میان افراد موفق تر با تحصیلات بالاتر و با تحرك بیشتر شایع تر است، ولی یكی از مشخصه های زندگی عصر جدید نیز می باشد و مسلما به این گروههای خاص محدود نمی شود. شما می توانید این امر را در گروههایی از كارگران مهاجر در كالیفرنیا كه مردم دارای هویت مشخصی در رابطه با محیطی كه در آن زندگی می كنند و یا مردمی كه با آنها زندگی می كنند نیز مشاهده كنید. برای مثال بخش اعظمی از جمعیت یونیون سیتی كالیفرنیا [۱۴] را مردمی تشكیل می دهند كه از روستای تلاكیتاپا [۱۵] از غرب مكزیكو سیتی آمده اند این پیوندها می تواند به مراتب قوی تر و تاثیر گذارتر از ؛خواهر شهرها؛[۱۶] كه به واسطه كانالهای تجاری ایجاد شده اند باشد. تضادهای درون جامعه ای كه مردم چند جامعه ای باید آن را حل كنند در اغلب موارد قابل كنترل است. میزان كنترل پذیری تا حدود زیادی به میزان باز یا بسته بودن نظام بستگی دارد. اگر شما عضوی از یك جامعه نسبتا بسته مانند كلیسای مسیحیان بنیادگرا در شهری كوچك در امریكا باشید در صورت عضویت در جامعه ای كه با اصول كلیسا در تضاد است عضو شوید دوران سختی را خواهید گذراند.
فرهنگها و آئین های روحانی که از بسته ترین جوامع موجود در دنیای كنونی است اغلب اعضای خود را از پیوستن به گروههای اجتماعی دیگر منع می كند. اگر چه تحركات بنیادگرایانه و جزمیتها در نهضتهای دینی به فراوانی وجود دارند ولی یك گرایش جهانی در مذاهب بزرگ دنیا به سمت ایجاد نظامهای باز وجود دارد. جامعه جهانی و مخالفت عمومی با دنیا گرایی رهبران مذاهب را متحد كرده است. لیبرالها سعی در اصلاح دكترین قبلی خود دارند و مردم به دلایل گوناگون به سمت عقاید دیگری غیر از عقایدی كه با ان به دنیا آمده اند گرایش نشان می دهند. همه این فرآیندها سبب گذار از مرزهای تعصب و جمودیت می شود و به طرز ظریفی هویتهای ملی را عوض می كند. اگر چه مذاهب بزرگ دنیا هنوز هم دارای هویتهای تاریخی با مناطق خاص هستند ( مسیحیت با اروپا اسلام با جهان عرب بودائیسم با آسیا و....) این پیوندهای جغرافیایی دیگر به روشنی و قدرتی كه سابق وجود داشته نیستند.
نیروهای جهانی مشابهی سایر الگوهای تعاملات اجتماعی را تحت تاثیر قرار می دهد. نقل مكان انسانها و رشد شبكه های اطلاعاتی و ارتباطی مذاهب جهان را از ریشه های عمیقشان جدا كرده است. مردم ممكن است وارد آموزش مذهبی شوند بدون اینكه به آن بپیوندند مانند بسیاری از غربیان كه آئین هندو بودا و صوفی گری را می آموزند، حتی ممكن است به صورت رسمی هم به آن بپیوندند مانند بسیاری از مردم كه از مذاهب گوناگون به اسلام یا مسیحیت می گروند. همه اینها بخشی از تغییرات گسترده جهانی هستند كه در حال گسترش در طبیعت ارتباطات اجتماعی انسان است. این حقیقت دارد كه بسیاری از مردم نظامهای اجتماعی نسبتا بسته ای را با رضایت كامل پیدا می كنند و تجربه فقدان این محیطها را به عنوان یك كمبود تلقی می كنند. همچنین این مسئله نیز صحت دارد كه بسیاری از مردم كه در جوامع كوچك ساكن می شوند حتی بیشتر از جوامع آزاد و جوامع شهری بزرگ با محیطهای تنش زا و غیر انسانی، رشد می كنند. انتخاب قدرت دینامیكی و پویایی جدیدی است كه با جهانی سازی وارد زندگی مردم شده است. شبیه سرمایه های جهانی دیگر این امر نیز به صورت غیر عادلانه و نابرابر توزیع شده است، به ویژه فقرا یعنی آنهایی كه تحت ظلمهای سیاسی هستند و دارای سطح تحصیلات پایینتری هستند، قدرت انتخاب گزینه های كمتری را دارند.
امروزه میلیونها و حتی بیلیونها انسان در جهان در باره این كه كجا زندگی كنند و برای زندگی خود چه كار كنند و از چه دستورالعملهای اخلاقی پیروی كنند تصمیم می گیرند . بر اساس اعتقاد بسیاری از جامعه شناسان ممكن بود در گذشته نزدیك دریافت اطلاعات اساسی در رابطه با محل تولد، طبقه اجتماعی و اعتقادات و مشغله های والدین شخص برای پیشگویی برخی اعتقادات كه كجا این شخص باید زندگی می كرد و ان چه را كه برای زندگی انجام دهد و چه اعتقاداتی داشته باشد دشوار خواهد بود. همان گونه كه برخی اوقات گفته می شود مردم خارج از حوزه هستند. انتخاب نه فقط برای مردمی كه نقل مكان می كنند و یا شغل خود را تغییر می دهند دارای اهمیت است. بلكه دارای قدرتی در زندگی آنهایی كه در جوامع سنتی تر از قبیل جوامع شهری كوچك یا سازمانهای مذهبی محافظه كار زندگی می كنند و بر اساس انتخاب خودشان به عضویت آن جوامع در آمده اند و باید متناوبا ماندن در میان آن جوامع را انتخاب كنند نیز دارای قدرت و اهمیت است. همچنین دارای قدرت و اهمیت در زندگی بسیاری از افرادی است كه اگر چه در واقع از فرصتهای واقعی برای تغییر وضعیتی كه در آن زندگی می كنند محروم هستند ولی این افراد به وسیله تبلیغ پیامها از جانب جهانی بزرگتر كه در آن بسیاری از مردم آزادی بیشتری برای انتخاب دارند تحت فشار هستند.
انتخاب به معنی خوب مطلق نیست اگر چه اغلب از جانب غربیان به عنوان نظام ارزشی فردگرایانه تر مورد توجه قرار می گیرد. مسائل قانونی وجود دارد كه اكنون توسط برخی از روانشناسان نیز مطرح شده است از جمله این که مردم تا چه میزان نیاز دارند، می خواهند یا می توانند تحمل كنند. اگر چه این امر یكی از قویترین نیروها در زندگی افراد بشری است، و یكی از فشارهای جهانی شدن نیز تلقی می شود. اهمیت انتخاب فردی با پیشرفتهایی در حقوق بشر نیز مورد توجه قرار گرفته است، كه بر اساس آن به حقوق فردی بیش از حقوق گروهی اهمیت داده می شود. مفهوم حقوق گروهی میزان قابل توجهی از قدرت را در اختیار رهبران جوامع می گذارد. در حالی كه حقوق فردی كه از طرف سازمانهای بین المللی حمایت می شود به پشتیبانی از آزادی عقیده و حتی نافرمانی از سنتهای محلی كه به نظر خشن و ظالمانه می آید، نظیر ختنه دختران، می پردازد. بنابر این جهانی سازی امری ساده آن گونه كه در ابتدا یك پدیده اقتصادی فرض می شد نیست.
در واقع یك تغییر یا انتقال سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و روانشناختی و یك تغییر در مفهوم زندگی انسانها و همه جوامع است. و هیچ یك به طور كامل آن را درك نكرده است. به راحتی در باره آثار آن با گفتن این كه مردم نیاز به جامعه دارند و یا نیاز به نوع خاصی از جامعه دارند و یا به هیچ یك نیازی ندارند، اظهار نظرهای ساده می شود. حقیقت این است كه مردم مختلف بسته به آن كه چه مردمی هستند و چه اتفاقاتی در زندگی آنها افتاده است نیاز به انواع مختلفی از جامعه ها دارند. ما راه درازی از درك این نیازها در سطح تكامل یافته یا توانایی در طراحی سازمانهای اجتماعی كه بتواند به آنها برسدداریم. این به مفهوم این است كه ما مجبور خواهیم بود راه خود را در دنیای جدید یاد بگیریم راهی كه هر جامعه ای یكی از نیازهای انسانی مهم را ادامه خواهد داد بلكه باید این امر باز شناسی شود شاید در زمانهای طولانی بعد نه فقط توسط نظریه پردازان و رهبران سیاسی بلكه توسط افرادی كه هر روز در باره چگونه زندگی كردن خود تصمیم می گیرند.
والتر تروئت، اندرسون
ترجمه: زهره عباسی
یادداشتها
[۱]- این مقاله ترجمه مقاله ذیل می باشد:
Communities in a world of open systems, Walter Truett Anderson. Future ۳۱ , ۱۹۹۹, ۴۷۵-۴۶۳.
[۲] - دانشجوی دكتری كتابداری و اطلاع رسانی، دانشكده علوم تربیتی و روانشماسی، دانشگاه فردوسی مشهد.
[۳] - Jean- Marie Guehenno
[۴] Second population explosion
[۵] - Virtual communities
[۶] - Disintermediation
[۷] - Aggregation
[۸] - Havard Rheingold
[۹] - Cyberspace
[۱۰] - Kenneth Gergen
[۱۱] - Saturation
[۱۲] - Culture shock
[۱۳] - Multi-community people
[۱۴] - Union City of California
[۱۵] - Tlaquitapa
[۱۶] - Sister cities
منابع:
۱- Guehenno J.M . The end of the nation-state Minneapolis: University of Minnesota press, ۱۹۹۵:۴۹
۲- Hong W.A. Swedish dilemma: the immigrant ghetto. The New York Times ۱۹۹۸ ; Oct. ۶:A۳.
۳- Rheingold H. The virtual community: homesteading on the electronic frontier. Reading (MA)
۴- Dayan D, Katz E. Media events: the live broadcasting of history. Cambridge (MA): Harvard University Press, ۱۹۹۲:۱.
۵- Gergen K. The saturated self: dilemmas of identity in contemporary life. New York: Basic Books, ۱۹۹۱.
۶- Collier R. Family ties across the divide. San Francisco Chronicle ۱۹۹۸; Oct. ۱۵:۱.
منبع : نما مجله الکترونیکی پژوهشگاه اطلاعات و مدارک علمی ایران


همچنین مشاهده کنید