پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

خطرات و مخاطرات حضور آمریکا در منطقه


خطرات و مخاطرات حضور آمریکا در منطقه
در روزهای اخیر در خبرها آمده بود كه بوش ایجاد محدودیت كنگره و سنا در مورد تاریخ خروج و امكانات ارتش آمریكا در عراق را وتو كرده است و بر نظر خود برماندن در عراق با همه مخاطرات آن تأكید دارد.
سیاست‌های آمریكا در خاورمیانه عملا از دهه ۶۰ میلادی و در زمان حكومت نیكسون ابعاد جدی و جدید یافت، هنری كیسینجر وزیر خارجه آمریكا و یكی از استراتژیست‌های بزرگ آمریكا كه خود نیز یهودی است با همراهی عده‌ای دیگر به طراحی سیاست‌های درازمدت آمریكا در خاورمیانه پرداخت و از آن پس در استراتژی آمریكا به ۴ مساله مهم اشاره شد، كه در عین متضاد بودن می‌باید حل می‌شد.
آن چهارمساله به ترتیب، حفظ امنیت اسرائیل، حذف نفوذ شوروی، حذف اعراب رادیكال و نفت بود. براساس این مسائل برنامه‌های متعددی اجرا شد، تا ضمن ایجاد امنیت اسرائیل، از نفوذ شوروی كاسته، آن را به سوی تجزیه برده، اعراب رادیكال را از طریق ترور، فشار، درگیری‌های داخلی (مساله لبنان، درگیری مصر با ؟؟؟ آفریقا، درگیری در شمال آفریقا، مشغول كردن كویت و عراق، عراق و اكراد و...) حل كنند. در مساله نفت هم آژانس بین‌المللی انرژی طرح‌ها و برنامه‌های خود را اجرا كرد، تا جریان تضمین شده و مداوم نفت با قیمت تضمین شده به سوی غرب جاری گردد.
دولت آمریكا براساس برنامه و با صبر و حوصله به سرزمین خاورمیانه وارد شد و پس از اشغال افغانستان و جلب حمایت بخشی از سیستم اجتماعی و سیاسی آن وارد عراق گردید. ورود به عراق به سهولت انجام نشد. اما در ماه‌های اخیر میزان انفجارهای مخالفت‌آمیز با سیاست آمریكا به حدی رسیده است كه ۳۸ كشور حامی آمریكا و بخشی از جناح‌حاكم آمریكا اقدام به بیان و ابراز مخالفت علنی خود، در ماندن و استقرار در عراق كرده‌اند.
حال یك مساله و سوال این است؛ آیا آمریكا به زودی از عراق خارج می‌شود؟ آنچه مسلم است تا پایان دوران زمامداری نومحافظه‌كاران این عمل امكان‌پذیر نیست و بوش می‌كوشد، چنان وضعی در عراق به‌وجود آورد كه رهبران بعدی آمریكا نتوانند به سادگی از آن خارج شوند. عدم خروج آمریكا هم ظاهرا باز همراه با درگیری‌ها و انفجارها و آشوب‌های داخلی خواهد بود. خروج یكباره آمریكا هم نمی‌تواند ضامن امنیت و ثبات كشورها باشد.
حال باید پرسید این اختلاف جدی میان جمهوریخواهان و دموكرات‌ها یا نومحافظه‌كاران و بقیه تا چه حد واقعی است؟ بیان یك واقعیت تاریخی شاید پرده از این ابهام بگشاید.
در اواخر دهه ۶۰ كشیشی در آمریكا ظهور كرد كه مدعی بود، حضرت مسیح زمانی ظهور خواهد كرد كه اسرائیل تمام سرزمین‌های فلسطین را تحت تصرف خود گیرد و از همین زمان برای برخورد با نیروهای چپ و كمونیستی در بسیاری از كشورهای خاورمیانه از جریانات مذهبی در مقابل كمونیست‌ها حمایت شد، در تركیه و نیز در مصر شاهد بودیم كه سادات در زندان‌ها را گشود و اخوان المسلمین را آزاد كرد. هرچند كه خود به دست یكی از آنها كشته شد، جریانی مذهبی داخل آمریكا به تدریج شكل گرفت، تا به وضع موجود و حاضر رسید.
آمریكا در حال حاضر تبدیل به یك شمشیر دو لبه شده است. حال باید استراتژیست‌ها محاسبه كنند كه منافع كشور چه چیزی را اقتضاء می‌كند و هزینه‌های هر استراتژی چیست؟ اگر آمریكا خارج شود، به طور مسلم جریانات گوناگون و اقوام مختلف سربلند می‌كنند، در عربستان، یمن، عراق، ایران، تركیه و سوریه، افغانستان و هند و پاكستان اقوام و زبان‌های متعددی وجود دارند، كه از آب گل‌آلود ماهی خواهند گرفت. اگر این آشوب‌ها به مرزهای ایران در جنوب و جنوب‌شرقی و غربی وغرب كشور توسعه یابد، چه راهكاری برای برخورد وجود دارد، آیا تجزیه كشورهای خاورمیانه به كشورهای كوچك و ضعیف منافع غرب را تأمین نخواهد كرد؟ آیا بروز هرج و مرج در این كشورها در نهایت به سود چه كسانی خواهد بود؟
اگر آمریكا نیز باقی بماند و سرانجام برای حل مشكلات روزافزون خود، اقدام به تهاجم نظامی ‌نماید چه حاصلی برای كشورهای منطقه خواهد داشت؟ تفكر در این مسائل و تصمیم‌گیری در هر صورت امری خطیر است و خطرات و مخاطرات بسیار دارد؟ اما كدام راه بهتر و كم‌هزینه‌تر است؟!
وظیفه اساسی و اولیه هر حكومتی، ایجاد و استقرار امنیت در جامعه است. امنیت یك مجموعه است، یك بستر است كه نیازمند شرایط خاص مادی و مهمتر از آن معنوی است. امنیت روانی در هر جامعه مهمتر از امنیت مادی است. پس باید عقلای قوم دست به دست هم دهند و راهكاری بیابند كه منافع عموم مردم و كشورها را در برداشته باشد. در هر صورت غرب زیان كمتری متحمل خواهد شد؟ یا كشورهای منطقه؟! پاسخ چیست؟!
علی باقری
منبع : روزنامه اعتماد ملی


همچنین مشاهده کنید