سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

عراق نوین و بایسته‌های استراتژیک ایران


عراق نوین و بایسته‌های استراتژیک ایران
با توجه به صورت بندی ای كه در بالا از مواضع مختلف عقیدتی . سیاسی در جامعه مسلمانان عراقی ارائه گردید، ‌ایران باید تلاش كند تا بین دو سر طیف افراط گرایان خشونت طلب و نیروهای لیبرال- دموكرات همگرایی و آشتی لازم ایجاد گردد. این همگرایی بیش از اینكه صورت عینی و تجلی خارجی بیابد، باید با صیقل خوردن ایده‌ها و اندیشه‌های موجود در محل تولید آن (‌مجامع مذهبی و حوزه‌های علمیه )‌،‌ظهور و بروز پیدا كند.
راهبرد فرهنگی و تبلیغی ج . ا . ایران در عراق نوین ،‌ باید بر مبنای تلفیق عقلایی دو مفهوم " تأمین منافع ملی كشورمان "‌و "‌ مصالح عالیه جهان اسلام "‌ تدوین شود و در جهت انجام این امر ،‌ باید كلیه ابزارهای موجود ،‌از نیروهای مسلح تا دیپلماسی و وسایل رسانه‌ای ،‌در جهت تأمین این منافع و مصالح مهیا و بیسج شوند. با توجه به اینكه در شرایط كنونی ،‌همگرایی بین مذاهب مختلف موجود در عراق ،‌به فضای مطلوبی در جهت تأمین منافع ملی منجر خواهد شد ،‌مهمترین مطلوبیت‌های رفتاری و سیاست‌های پیشنهادی برای این مهم به شرح زیر است،‌هدف خنثی سازی در تحركات آمریكا و سایر عوامل تفرقه انگیز حاصل گردد. پیش از تبیین این سیاستها ،‌باید تأكید كرد كه تدوین كنندگان و مجریان راهبرد ج . ا . ایران ،‌باید در شرایط كنونی عراق بیش از گذشته به دو عنصر اساسی زیر توجه كنند:‌
الف) ‌ ایجاد هماهنگی بیشتر میان سیاستهای اعمال مبادی زیربط امور عراق .
ب) تدوین و اعمال راهبردی در قبال عراق كه رژیمی تلفیقی از رویكردهای "‌امنیتی و فرهنگی را شامل شود،‌چرا كه از این پس قاعده بازی ایران در عراق ،‌سیاسی ،‌ اقتصادی و فرهنگی خواهد بود و تا حد امكان باید از ورود به بازی‌های نظامی – امنیتی پرهیز شود.
قطع نظر از دو گزاره بسیار مهم فوق ،‌سیاستهای و خط مشی های كاربردی پیشنهادی عبارت است از :‌
الف) بیانات و اظهارات اعتمادسازانه مقامات ایرانی.
▪ عدم حساسیت بیش از اندازه نسبت به اوضاع عراق .
▪ تأكید بر حق تعیین سرنوشت و واگذار كردن آن به شهروندانی عراقی .
▪ر عدم جانبداری متعصبانه و صریح نسبت به شیعیان و مخاطب قراردادن یكسان اهل سنت و سایر شهروندان عراقی به عنوان مسلمان .
▪ توجیه مراجع پیام ساز و پیام رسان برای پرهیز از حمایت های افراطی از شیعیان ؛ مانند ائمه جمعه و ...
ب) عرصه تبلیغات برون مرزی
▪ پرهیز از تبلیغات افراطی در موضع گیری نسبت به شیعیان در اخبار عراق ؛‌مانند شبكه‌های تلویزیونی بین المللی العالم ،‌سحر و ...
▪ ارائه تفسیرهای بی طرفانه و وحدت گرایانه در تحولات عراق .
▪ تمركز بر مسائل همگرا كننده ؛‌ مانند اسلام ،‌مسلمانان و ...،‌ با گزینش واژگان مشخص و كارشناسی شده
ج) عرصه اقدامات ابتكاری
▪ ایجاد تمركز و هماهنگی بیشتر در دستگاه های مؤثر در صحنه عراق ، برای تشكیل یك وب سایت اینترنتی با زبان عربی و با محتوای همگرا كنند ،‌مبتنی بر بینشی واقع گرایانه .
▪ با توجه به وجود رقابت دیرینه میان جامعه ایران و عراق در زمینه "‌ مقوله مرجعیت "‌ ضمن تأكید بر ضرورت ارتقای انسجام داخلی در حوزههای علمیه به خصوص در مشهد و قم باید بر توسعه روابط علمی . فرهنگی بین حوزه‌های مزبور با نجف و كربلا تأكید كرد .
▪ نظام ج . ا. ایران باید موضع شفاف و روشن خود را به سه قشر شیعیان ،‌سنی‌ها و اكراد،‌از طرق مختلف تبیین كرد تا آحاد توده‌های سه قشر مزبور ، ‌مواضع ج . ا . ایران را در قبال خود بدانند و ما نیز بتوانیم با از تعریف رفتار خود با این سه قشر اقدام كنیم.
▪ با توجه به صورت بندی ای كه در بالا از مواضع مختلف عقیدتی . سیاسی در جامعه مسلمانان عراقی ارائه گردید، ‌ایران باید تلاش كند تا بین دو سر طیف افراط گرایان خشونت طلب و نیروهای لیبرال . دموكرات همگرایی و آشتی لازم ایجاد گردد. این همگرایی بیش از اینكه صورت عینی و تجلی خارجی بیابد، باید با صیقل خوردن ایده‌ها و اندیشه‌های موجود در محل تولید آن (‌مجامع مذهبی و حوزه‌های علمیه )‌،‌ظهور و بروز پیدا كند.
ج. ا. ایران به مثابه "‌ ام القرای جهان اسلام "‌ باید مسایل و مواضع خود را با اراده دولت طرح و تبیین كند آنگاه رسانه‌ها این قبیل مسایل را پوشش دهند؛ نه اینكه رسانه‌ها ابتدا و در خارج از كنترل حاكمیت مسایلی را در روابط دو جانبه مطرح كنند،‌آنگاه حاكمیت به جرح تعدیل آسیب‌های احتمالی آن بپردازد طرح این موضع می‌تواند،‌تباینی با حقوق ،‌مسئولیت های حرفه‌ای و كاركردهای رسانه ها نداشته باشد.
▪ مهم تر زا همه اینكه رویكردهای عینی "‌ ام القری جهان اسلام "‌، در واقع طی ۲۸ سال اخیر ام القرای "‌جهان شیعه "‌ بوده است تا "‌ جهان اسلام "‌ !‌ج . ا. ایران برای رفع این نقیصه پیش از اینكه در محیط جهان اسلام اقدام به جرح تعدیل و تقویت سیاست‌های اعمالی خود كند باید در مجامع علمی . مذهبی داخلی ،‌به مواضع جدید برسد و افكار عمومی شهروندان داخلی ، ‌اعم از شیعه و سنی را به "‌ خود اقناعی " لازم برساند، آنگاه در جهان اسلام رویكردهای لازم را دنبال كند.
▪ ایران برای اینكه بتواند،‌ شاهد همگرایی پایدار و با قوامی در میان جامعه شیعیان و اهل سنت باشد، ‌باید خط مشی‌های اجرایی زیرا را به عنوان "‌تاكتیكهای لاینفك راهبرد همگرایی بین تشیع و اهل تسنن عراق نوین "‌ قلمداد كند:‌
۱) باید اهل سنت عراق را به این مسئله اساسی متوجه ساخت كه درست است كه شیعیان عراق در نظم جدید خاورمیانه نقشی مؤثر خواهند داشت؛ لیكن دیگر عرب‌ها باید به این نكته توجه كنند كه چنین نقشی به استحكام موقعیت آنها و بالا بردن توان آنها در مقابله با بیگانگانی كه به همه چیز در منطقه چشم طمع دارند، خواهد انجامید زیرا تكیه بر ملت‌ها ،‌ مهمترین ابزار قدرت در مقابله با بیگانگان است و شیعیان به عنوان یك بخش جدایی ناپذیر از ملت های منطقه ،‌در كنار آنان ف‌به دفاع از ‌"‌ عزت اسلامی و عربی "‌ می‌پردازند. كافی است به این نكته توجه كنیم كه در كارنامه نزدیك به یك قرن مبارزه عرب‌ها با اسرائیل فقط یك پیروزی به ثبت رسیده است كه آفریده آن شیعیان جنوب لبنان‌اند.
۲) بر ضرورت و اهمیت شناخت بیشتر و بهتر فرهنگ عراق كهن تأكید كند. به نظر می‌رسد ما هنوز شناخت لازم و كافی از آداب ،‌رسوم ،‌سنن و هنجارهای فرهنگی مسلمانان عراق نداریم . از این رو تربیت كارشناسان در این حوزه كاری را باید نخستین گام این راهبرد تلقی كرد.
۳) پشتیبانی از اصولگرایان تحول خواه عراق
۴) كمك به ایجاد نهادها و برنامه‌های فرهنگی و مذهبی
۵) كمك به ایجاد فضاها و امكانات و انتشار دیدگاه های مربوط به همگرایی شیعیان و اهل سنت ، مبتنی بر بینشی واقع گرایانه
۶)تقویت علما و مراجعی كه رویكردهای وحدت بخش و میانه رو دارند.
۷) تقویت اهل سنت حنفی در مقابله با حنبلی‌ها كه مورد حمایت وهابی‌ها هستند.
۸) به چالش كشیدن تفاسیر بنیادگرایانه افراطی از اسلام و تحلیل ،‌تبیین و نقد مفاهیمی چون ‌ام القرای جهان اسلام ، ‌امت واحده ،‌ملت اسلام ،‌ نسبت بین اسلام و دموكراسی ،‌مردم سالاری دینی ،‌آزادی ،‌روابط بین جهان اسلام و غرب ،‌جهانی سازی و جهان اسلام ،‌حقوق بشر ،‌جهانی شدن حقوق و حقوق جهانی شدن ، حقوق زنان و... )‌
۹) افشا و آشكار ساختن و ابستگی‌های گروه‌های خشونت طلب افراطی ،‌با تاكیدی بر پیامدهای اقدامات خشونت طلب آنان و معطوف به خنثی سازی اقدامات تفرقه انگیز .
۱۰) به نمایش در آوردن اخلال گری و زبونی افراطگرایان خشونت طلب و تروریست‌ها و جلوگیری از قهرمان نمایی آنها
۱۱) تشویق ارباب جراید و رسانه ها ،‌به تحقیق و تفحص درباره فساد ،‌دورویی و بد سیرتی افراطوین .
۱۲) قانون اساسی دائمی عراق كه در تاریخ ۲۳ مهر ماه ۱۳۸۴ (‌برابر با ۱۵ دسامبر ۲۰۰۵ )‌به همه پرسی گذاشته شد،‌اسلام را دین رسمی كشور اعلام كرد اما اشعار می‌دارد كه اسلام تنها منبع قانونگذاری نسیت این موضوع ،‌مسئله‌ای است كه در سال‌های آینده چالش‌های نوینی را برای "‌ شیعیان اصولگرا "‌ در پی خواهد داشت از این رو ،‌ تأكید بر ضرورت "‌ تنسیق ، ‌وحدت و اتحاد "‌بین شیعیان و اهل سنت ،‌مسئله مهمی است كه از طرق مختلف با طرح و تبیین این مسئله باید دنبال شود. انتقال تجربیات دولت سازی جمهوری اسلامی ایران به گروه‌های همگرا ،‌از راهكارهای مهم است این راهكارها باید به گونه‌ای دنبال شود كه شائبه "‌دخالت در امور داخلی عراق "‌ ایجاد نشود.
همچنین این قانون ، ‌برای "‌ حقوق زنان "‌ در ساختار سیاسی . اجتماعی عراق به نحو قابل توجهی نقش قائل شده است. این مسئله ضمن انیكه رویكردهای مناسب را از سوی اصولگرایان جامعه شیعیان عراق می‌طلبد و چالش های خاص خود را در پی خواهد داشت،‌ برای كشورهای همسایه‌،‌ به خصوص ج. ا. ایران نیز چالش‌هایی را در پی خواهد داشت. كه باید راهكارهای مناسب اندیشه شود
علاوه بر آن، ‌در این قانون ،‌همانند قانون اداره موقت عراق "‌ زبان كردی "‌ در كنار زبان عربی به عنوان زبان رسمی به رسمتی شناخته شده است. هم چنین طبق این قانون ،‌كلیه نیروهای نظامی و شبه نظای منحل و در یك ارتش ملی ادغام می گردند ؛‌ اما نیروهای شبه نظامی دولت فدرال شمال عراق می‌توانند همچنان به فعالیت خود ادامه دهند.
۱۳) اهتمام به "‌دیپلماسی غیر دولتی "‌ برای كاهش فشارهای محیطی ؛‌ از جمله این فشارها وارد ساختن اتهام به ایران از سوی برخی كشورهای منطقه ،‌ به خصوص اردن ،‌با طرح مقولاتی چون "‌ هلال شیعی "‌ است. چنین رویكردی باید مبتنی بر اطلاعات و مبانی واقع بینانه طراحی و اجرا گردد. تا مردم منطقه اقناع شوند كه این قبیل اقدامات نوعی "‌فرافكنی "‌ از سوی برخی كشورهای منطقه است،‌ چرا كه روند رخدادهای سه سال اخیر،‌ به روشنی از روند مداخله آشكار اردن در امور داخلی عراق ،‌با هدف اشاعه طائفه گری و طراحی عملیات تروریستی بر ضد شیعیان و عتبات عالیات در داخل خاك عراق حكایت دارد.
چه اینكه ، ژئوپلیتیك و ژئواكونومیك و ژئواستراتژیك "‌ هلال شیعی "‌ واقعیت و قابلیتی انكار ناپذیر است كه ج. ا . ایران باید بیش از گذشته به "‌ بازشناسی "‌ آن بپردازد و قابلیت های آن را معطوف به ایجاد همگرایی بین كشورهای مسلمان منطقه ،‌ به خصوص بین شیعیان و اهل سنت عراق و در تقابل پایدار با "‌ سیاست های امپریالیستی قدرت‌های بزرگ "‌ قوام بیشتری بخشد.
۱۴) ایجاد همگرایی و تقویت قوای عرب‌ها (‌سنی و شیعه )‌،‌میزان تأثیر گذاری سایر "‌ متغیرهای آشوب ساز و مخرب ‌"‌ در تحولات عراق را كاهش خواهد داد و به عكس تقلیل قوای شیعیان و اهل سنت ،‌به تقویت موقعیت "‌كردها " در شمال عراق منجر می‌شود. تقویت موقعیت كردها چند تهدید عمده را برای ایران به همراه دارد.
نخست افزایش نفوذ اسراییل در این مناطق است ،‌زیرا اغلب كردها معتقدند،‌ مسئله فلسطین ، مسئله داخلی عرب‌ها است ؛‌ نه كردها . موضوع دوم ‌،تشدید جریانات قومیت‌گرا و تبدیل آن به یك تهدید داخلی بالقوه است كه هر از گاهی می‌تواند ،‌خود را نشان دهد. نتیجه این امر تبدیل "‌مطالبات اقتصادی "‌ اكراد ایران به "‌ مطالبات سیاسی "‌ ،‌نظیر فدرالیسم و نظایر این است. در میان مدت، ‌مسئله كردها می‌تواند ،‌مسئله قومیت‌گرایی را در ایران تقویت كند كه باید اذعان داشت،‌ قرائن آن به نحو بارزی رخ می‌نمایانند.
۱۵) شیعیان عراق بدانند كه مناسب‌ترین واكنش به اقدامات خشونت‌آمیز كه بخش قابل توجهی از آن از سوی "‌ سلفیون تكفیری "‌ افراطی دنبال می‌شود،‌ خویشتنداری و حفظ آرامش است ،‌ چرا كه استقرار امنیت و نهادینه شدن فرآیندهای دموكراتیك ،‌ بیش از همه منافع شیعیان را كه اكثریت جمعیت را تشكیل می‌دهند ،‌ در پی خواهد داشت.۱۶) گر چه آمریكا در عراق بر اساس ایده ایجاد "‌ دولت سر مشق "‌،‌به دنبال نهادینه‌سازی ارزش‌های "‌ لیبرال دموكراسی "‌ است،‌ اما باید گفتمان‌های موجود در عراق را . به خصوص در مجامع مذهبی . به گونه‌ای هدایت كرد كه عراقی‌ها به دنبال دموكراسی هستند؛ اما نه با كاستی‌های مترتب بر لیبرالیسم ، بلكه نوعی "‌ مردم سالاری دینی مبتنی بر مبانی نظری اسلام و همگرا با ارزش‌های اصیل فرهنگی مذهبی عراق "‌ .
۱۷) در مهندسی و تنویر افكار عمومی منطقه‌ای ، ‌از طرق و رسانه‌های مختلف بر این واقعیات تأكید گردد كه ملت فهیم عراق ‌،به خصوص شیعیان ،‌طی سه سال اخیر در فرصت‌های مختلف تحت زعامت مرجعیت آیات عظام به توطئه‌های داخلی و خارجی به نحو شاییسته‌ای پاسخ داده اند . از جمله در بحران نجف در تابستان ۱۳۸۳ ،‌انتخابات مجمع ملی عراق در آذرماه ۱۳۸۴ و ...
از این رو اگر می‌پذیرم كه "‌ منافع ملی ما "‌ و مصالح عالیه جهان اسلام "‌در این است كه :‌
۱) شیعیان در عراق تقویت شده و زمینه را برای قدرت گرفتن تدریجی شیعیان در منطقه فراهم آورند.
۲) یك حكومت مركزی قدرتمند در عراق شكل گیرد كه هم بازدارنده‌ای در مقابل اسرائیل باشد و هم مانع رشد فدرالیسم شود.
۳) كردها در مقایسه با شیعیان بیش از حد تقویت نشوند و زمینه قومیت گرایی در ایران فراهم نشود.
۴) آمریكا هر چه زودتر از منطقه برود یا حداقل حضور خود را در همسایگی ایران كاهش دهد.
۵) عراق به یك منزقه خلاء قدرت و محل تجمع باندای مافیایی تبدیل نشود.
۶) احیای حوزه علمیه نجف به رشد جریان علمی در داخل جهان اسلام كمك كند.
۷) چهره‌ای اصیل،‌ منطقی و اهل گفت و گو و مدارا از شیعیان د نزد افكار عمومی جهان ترسیم شود.
ـ ایران اسلامی باید بر این "‌ منافع "‌ و "‌ مصالح "‌ تأكید كند:
۱) از ابزارهای ممكن و موجود برای برقراری آشتی و هماهنگی میان گروه‌های مختلف شیعه استفاده كرده ،‌ با آرام تر كردن فضای داخلی ،‌ بهانه به دست آمریكا ندهد.
۲) در راستای شكل‌گیری یك دولت مركزی قدرتمند تلاش كرده و از انتقال حاكمیت به عراقی‌ها حمایت كند. اینكه در مقطع كنونی،‌ چه افرادی قدرت را در دست می‌گیرند ،‌ برای ایران حیاتی نیست . (‌ همچنان كه در ماه‌های اخیر . در آستانه شكل‌گیری نخستین دولت بر اساس قانون اساسی دائمی عراق . برای ج . ا . ایران اساسا تفاوت چندانی بین دكتر ابراهیم جعفری و دكتر عادل عبدالمهدی وجود نداشت و نباید داشته باشد،‌ زیرا هر دوی ایشان به طور نسبی همگرایی های لازم را با ج . ا. ایران دارند ، زیرا نسل كنونی ،‌حداكثر تا یك دهه بعد می‌ـواند در عرصه قدرت بماند ایران باید در یك افق وسیع‌تر ،‌ به فكر نسل‌های بعدی نیز باشد و این مهم یك راهبرد فرهنگی مبتنی بر به كارگیری ،‌تجهیز و اجرای قدرت نرم . كه ج . ا . ایران به لحاظ همبستگی‌های تاریخی ،‌ فرهنگی و ایدئولوژیك با عراق ،‌ قابلیت ها و پیش‌نیازهای آن را دارد. درازمدت و تأثیرگذار می‌طلبد .
۳) برای كاستن از قومیت گرایی در میان كردهای ایران ، ‌تلاش شود تا "‌ مطالبات برخی خواست‌های كردها ،‌نظیر توسعه زیر ساخت‌های اقتصادی،‌از طریق استقرار صنایع پایین دستی ،‌ انتخاب مدیران بومی و آموزش زبان مردی در دانشگاه ها و نه بیرون از آن میتوان مفید باشد.
۴) هر چه نا امنی در عراق كمتر باشد، عدم مشروعیت حضور آمریكا در نزد افكار عمومی جهان بیشتر خواهد بو. سیاست بلند مدت ایران باید،‌ مبتنی بر برقراری امنیت در عراق باشد. بی شك ایران یك از اصلی‌ترین قربانیان جنگ داخلی و شورش در عراق خواهد بود حوادث تروریستی اهواز كه بنابر اظهار نظر مقامات مسئول ردپای نیروهای انگلیسی نیز در آن دیده می‌شود،‌ مؤید این گزاره است.
۵) اگر صدور انقلاب اسلامی در دهه ۱۳۶۰ با واكنش شدید رهبران عرب سنی مواجه شد،‌این بار صدور تشیع از طریق بهبود موقعیت شیعیان در عراق و شكل‌گیری یك جریان فكری و علمی ،‌با مقاومت كمتری مواجه خواهد شد از طرف دیگر ،‌هیچ كشوری نیز نمی‌تواند ایران را صدور انقلاب متهم كند. ایران باید منادی تقویت و صدور یك جریان فكری . علمی از سوی شیعیان باشد. بهترین شیوه در این مورد گسترش همكاری‌های غیر دولتی میان علمای حوزه علمیه قم و حوزه عملیه نجف است.
۶) ایران باید همانند موارد تاجیكستان و آذربایجان ،‌ ابتكار عمل چند جانبه‌ای را در مورد گفت و گوی گروه‌های مختلف عراقی بر عهده گیرد. این كار می‌تواند شامل برگزاری كنفرانس‌های دو و چند جانبه در تهران باشد. ایران بدون ترس از متهم شدن به حمایت از یك گروه ،‌باید با دعوت از تمامی گروه‌های اسلامی ،‌هدف خود را كمك به برقراری صلح اعلام كند.
۷ ) سرانجام اینكه در برخورد با آمریكا ایران باید تا حد ممكن شفاف عمل كند زیرا بده بستان‌های مخفیانه همانند مورد افغانستان در نهایت دست آمریكا را برای اعمال فشار بر ایران . بعد از رفع نیاز به ا یران بازخواهد گذاشت تجربه قرار دادان ایران در "‌ محور شرارت"‌ ،‌ پس از همكاری ایران با آمریكا در افغانستان نشان داد كه حتی سیاست همكاری موردی با آمریكا نیز باید شفاف باشد.
● چالش‌های فراوری جهان اسلام
در سطح كلان ،‌نتیجه این همگرایی باید به تولدی و بروز نوعی از "‌اسلام سیاسی "‌ در عراق گردد تا بتواند به سؤالات اساسی زیر در "‌عراق نوین "‌ و به طریق اولی "‌ جهان اسلام "‌ پاسخ دهد:
۱) تحولات پس از ۱۱ سپتامبر ،‌حمله آمریكا و هم پیمانانش به عراق و شكل‌گیری دولت جدید در عراق ،‌به عنوان نقطه عطفی در "‌ بیداری جهان اسلام "‌ ،‌ به خصوص خاورمیانه تلقی گردد.
۲) این احیا و بیدارگری مانند سایر جنبش‌های اسلامی ،‌ به این سؤال اساسی جواب دهد كه ریشه بدبختی‌ها و عقب ماندگی كشورهای مسلمان از كجا نشئت می‌گیرد . چه بخشی از آن به مسائل داخلی و چه بخشی به سیاستهای استكباری و امپریالیستی باز می‌گردد؟‌
۳) برای رفع نابسامانیهای كشورهای مسلمان چه باید كرد؟‌ مواضع ما در قبال غرب ،‌به ویژه آمریكا چه باید باشد؟
بنابراین بدون تردید ،‌همچنان كه تثبیت هژمونی ایالات متحده در گروی گسترش الگوی دموكراسی آمریكایی در قالب طرح خاورمیانه بزرگ و در نهایت صدور ارزش‌های جامعه آمریكا به كشورهای خاورمیانه است و این به معنای "‌ امنیت مطلق "‌ برای استراتژیست‌های آمریكایی است،‌ در مقابل ، ‌در صورتی كه "‌ جنبش اسلامی عراق "‌ در فرآیند دولت سازی نوین، بتواند به خوبی از پس سؤالات و چالش های فوق در آید ، ‌خواهد توانست در آنجا نیز مانند"‌ الگوی مردم سالاری ایران "‌الگویی از مردم سالاری را ارائه كند كه هم ملت مسلمان عراق در مسیر شكوفایی قرار گیرند و هم "‌ مصالح عالیه جهان اسلام"‌ در قبال سیاست های استكباری تبیین ، ‌تعقیب گردد.
● مختصات الگوی مردم سالاری دینی عراق
در آن صورت،‌ با توجه به اكثریت مسلمانان در عراق و نهادینه شدن تدریجی فرآیندهای دموكراتیك ، الگوی مردم سالاری عراق نیز مانند ج. ا. ایران ، دارای ویژگی‌های زیر خواهد بود:
۱) اصالت خواهد داشت ؛ یعنی بومی باشد و وارداتی نباشد
۲) بحران هویت ایجاد نمی‌كند ؛ یعنی مطابق با تاریخ ،‌ فرهنگ و باورهای مردم خواهد بود.
۳) بی ثبات كننده نخواهد بود؛‌ یعنی بین انتظارات و تعهدات داخلی و ظرفیت كشورها توازن ایجاد می‌كند.
۴) علیه دیگران نیست؛‌ یعنی الگوی بومی دستیابی به حق استقلال و حق حاكمیت ملی و حق تعیین سرنوشت است.
در چنین شرایطی ،‌ در صورت شكل گیری الگوی مردم سالاری دینی در عراق نوین ،‌ به شرحی كه گذاشت ،‌نقطه عطفی برای استیفای حقوق شیعیان در كشورهای مسلمان ،‌ مانند بحرین ،‌عربستان ،‌كویت و.... خواهد شد؛ گر چه نظام‌های اقتدارگرای كشورهای مزبور، از هم اكنون به "‌ اقدامات پیش دستانه‌ای "‌ دست زده‌اند و حقوق و آزادی‌های اساسی را برای اقلیت‌هایی چون شیعیان ،‌زنان و ... قایل شده‌اند !
● چشم انداز تحولات عراق
در یك ملاحظه كلی ،‌ پیشرفت و ثبات عراق ،‌ در سایه موفقیت‌هایی خواهد بود كه به اجماع روشی و نظری نخبگان ابزاری (‌سیاسی ) ‌آن بینجامد . اگر گروه‌هی عراقی ،‌اعم از شیعیان ،‌اهل سنت و ... بخواهند ،‌ در خواست‌های خود "‌ حداكثر گرا "‌ باشد،‌ نخواهند توانست ، ‌به جامع در روشها و چارچوب نظری مملكت داری برسند.
فقدان اجماع سیاسی ،‌سنتهای سركوب گرایانه ،‌ تعاریف حداقلی از زندگی و فقدان سنت مدنی سهم‌دهی در تصمیم‌‌گیری از جمله متغیرهای ساختاری هستند كه روند تحول كیفی عراق را آهسته و زمینه استمرار دخالت نیروهای خارجی را فراهم می‌كنند.
غیر قابل پیش بینی بودن رفتارهای سیاسی مردم همانند ایران وجود رقابتهای قومی و قبیله‌ای ، ‌دستكاری روابط و نقش نیروهای اجتماعی توسط مدیریت كنونی دولت سازی (‌آمریكا )‌ ،‌ نهادینه بودن فرهنگ سیاسی اقتدار گرایانه ، ‌تحركات نظم ستیز گروه‌های تروریستی و .. واقعیاتی است كه چشم انداز تحولات عراق را از منظور برخی متخصصان مسایل عراق نامساعد نشان می‌دهد.
باید اذعان داشت كه در كنار واقعیات و مؤلفه‌های فوق ،‌متغیر‌هایی چون اجماع نظر قدرت‌های منطقه‌ای و فرا منطقه‌ای برای استقرار امینت در عراق ،‌ تجارب متراكم گرانبار رهبران گروه‌های معارض به ویژه شیعیان و اكراد كه پس از چند دهه اختلاف مناقشه و درگیری ،‌ به درك اوضاع حساس موجود جهان ، ‌منطقه و به ویژه الزامات دوره گذار عراق ،‌با گذار از افراط و تفریط های سیاسی ، ‌با بولوغ سیاسی و اتخاذ سیاست‌های متعادل و واقع بینانه ،‌بیش ا ز همیشه زمینه تفاهم و دستیابی به اهداف گروهی و ملی خویش را فراهم ساخته‌اند و نیز حافظه تاریخی توده‌های عراقی خسته از اقتدار گرایی ،‌شرایط نامطلوب اقتصادی و ناامنی ،‌ مجموعه عواملی هستند كه فرآیند موفقیت آمیز دولت سازی را نباید دور از دسترس دانست.
همچنین ،‌ با توجه به وجود سرمایه‌های انسانی و فكری ،‌برخورداری از منابع عظیم نفت ،‌گاز ،‌آب و زمین كشاورزی مرغوب ، ‌نیروهای انسانی با سواد عمومی و تخصصی بالا و متخصصات برجسته خارج كشور كه عراقی‌ها دارند، اگر ارتباطات بین المللی معقول میان این كشور و محیط خارجی ایجاد گردد،‌ ثروت ملی آن در راستای توسعه یافتگی و تعامل فرهنگی صرف خواهد شد.
بنابراین باید برای عراق نوین چشم‌انداز روشنی را ترسیم كرد تا مطلوبیت‌ها و اهداف دو گروه عمده شیعیان و سنی‌ها ،‌به لحاظ میزان تأثیر گذاری قابل توجهی كه در ساختار قدرت دارند. تأمین شود و این به نفع مسمانان عراق ،‌جهان اسلام و ج. ا . ایران است.
پژوهشگر: سیروس برنابلداجی
منبع : مرکز اسناد انقلاب اسلامی


همچنین مشاهده کنید