شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

نگاهی به ساختار موس


نگاهی به ساختار موس
استفاده از موس در كامپیوتراز سال ۱۹۸۴ و همزمان بامعرفی مكینتاش آغاز گردید. با عرضه موس، كاربران قادر به استفاده از سیستم و نرم افزارهای مورد نظر خود با سهولت بیشتری شدند. امروزه موس دارای جایگاه خاص خود است.
موس قادر به تشخیص حركت و كلیك بوده و پس از تشخیص لازم، اطلاعات مورد نیاز برای كامپیوتر ارسال تا عملیات لازم انجام گیرد.درسیستم های اولیه نیازی به استفاده از موس احساس نمی گردید، چون كامپیوترهای آن زمان دارای اینترفیسی مشابه ماشین های تله تایپ و یا كارت پانج برای ورود اطلاعات بودند.
ترمینال های متنی اولیه، چیزی بیشتر از یك تله تایپ شبیه سازی شده نبودند (استفاده از صفحه نمایشگر در عوض كاغذ) . چندین سال طول كشید تا كلیدهای پیكانی در اغلب ترمینال ها مورد استفاده قرار گرفتند (اواخر ۱۹۶۰ و اوایل ۱۹۷۰) . ادینورهای تمام صفحه اولین چیزی بودند كه از قابلیت های واقعی كلیدهای پیكانی استفاده كردند.
مداد های نوری برای سالیان زیادی بر روی ماشین های متفاوت، به عنوان یك دستگاه اشاره ای استفاده می گردیدند. Joysticks و دستگاه هائی دیگر در این خصوص در سال ۱۹۷۰ رایج شده بودند.
زمانیكه موس بهمراه كامپیوترهای مكینتاش ارائه گردید یك موفقیت بزرگ بدست آمده بود.عملكرد موس كاملاً طبیعی بود. قیمت موس ارزان و فضای زیادی را اشغال نمی كرد. همزمان با حمایت سیستم های عامل از موس، استفاده از موس رشد بیشتری پیدا كرد.
زمانیكه ویندوز ۳/۱ از یك رابط گرافیكی به عنوان استاندارد استفاده كرد، موس به عنوان یك وسیله و اینترفیس بین انسان - كامپیوتر، جایگاه خاص خود را كسب نمود.مهمترین هدف هر نوع موس، تبدیل حركت دست به سیگنال هائی است كه كامپیوتر قادر به استفاده از آنان باشد. موس برای ترجمه و نیل به هدف گفته شده از پنج عنصر اساسی استفاده می نماید.
۱) یك گوی (گردی) درون موس كه سطح مورد نظر را لمس و زمانیكه موس حركت می كند، می چرخد.
۲) دو غلتك (Rollers) . غلتك های فوق گوی (گردی) را لمس می كنند. یكی از غلتك ها، قادر به تشخیص حركت در جهت X باشد. غلتك دوم ۹۰ درجه نسبت به غلتك اول جهت یابی شده تا بدین ترتیب حركت در جهت Y را تشخیص دهد. زمانیكه گوی می چرخد یك و یا دو غلتك فوق نیز حركت خواهند كرد.شكل زیر دو غلتك سفید رنگ موس را نشان می دهد.
۳) هر غلتك به یك میله (محور) متصل بوده و میله باعث چرخش یك دیسك می گردد. زمانیكه یك غلتك می چرخد میله مربوط به آن بهمراه دیسك مربوطه نیز خواهند چرخید.شكل زیر دیسك را نشان می دهد.
۴) در یك طرف دیسك یك LED مادون قرمز ودر طرف دیگر یك سنسورمادون قرمز، وجود دارد. سوراخ های موجود بر روی دیسك باعث شكست نور متصاعده شده توسط LED می شوند، بدین ترتیب سنسور مادون قرمز، پالس ها ی نور را مشاهده خواهد كرد.تعداد پالس ها ارتباط مستقیم با سرعت موس و مسافتی كه موس حركت می كند، خواهد داشت.
۵) یك تراشه پردازنده بر روی برد. پردازنده فوق پالس ها را خوانده و پس از تبدیل به باینری، آنها را از طریق كابل مربوطه برای كامپیوتر ارسال می دارد. همانگونه كه مشاهده گردید موس یك سیستم مبتنی بر نور و مكانیك است (Optomechanical) . موس بصورت مكانیكی حركت كرده و یك سیستم نوری تعداد پالس های نوری را شمارش می نماید. در موس فرضی قطر گوی (گردی) ۲۱ میلیمتر، قطر غلتك ۷ میلیمتر است. دیسك دارای ۳۶ سوراخ است. بنابراین در صورتیكه موس ۲۴ میلیمنر (یك اینچ) حركت نماید تراشه مربوطه ۴۱ پالس نوری را تشخیص خواهد داد.
تا كنون متوجه این موضوع شده اید كه هر دیسك دارای دو LED مادون قرمز و دو سنسور مادون قرمز است. (در هر طرف دیسك یك عدد) . بنابراین درون موس چهار زوج LED/Sensor وجود دارد. ساختار و سازماندهی فوق به پردازنده امكان تشخیص جهت چرخش را خواهد داد. یك پلاستیك بسیار كوچك بین سنسور و دیسك وجود دارد.
پلاستیك فوق در شكل قابل مشاهده است: پلاستیك فوق یك پنجره برای سنسور را بمنظور رویت نور، ایجاد می نماید. پنجره موجود در یك طرف دیسك با پنچره موجود در طرف دیگر دیسك در دو موقعیت مكانی متفاوت نسبت بهم قرار دارند.اختلاف موجود باعث می گردد كه دو سنسور قادر به مشاهده پالس ها ی نوری در دفعات متفاوت باشند.
برخی اوقات ممكن است یك سنسور پالسی را مشاهده نموده در صورتیكه سنسور دوم پالسی را مشاهده ننماید.همزمان با رشد تكنولوژی مرتبط با موس استفاده از موس های نوری مطرح گردید. موس نوری از اواخر سال ۱۹۹۹ مطرح شده است.موس نوری با استفاده از یك دوربین كوچك در هر ثانیه ۱۵۰۰ تصویر می گیرد.
این نوع موس ها در هر محل مسطحی قابل استفاده می باشند. موس دارای یك LED قرمز رنگ بوده كه باعث تشعشع نور درون یك سنسور CMOS می گردد.سنسور فوق هر تصویر را برای تجزیه و تحلیل در اختیار پردازنده سیگنال های دیجیتال (DSP) قرار می دهد. DSP با سرعت ۱۸ میلیون دستورالعمل در ثانیه عملیات خود را انجام می دهد.DSP قادر به تشخیص الگوهای موجود در تصاویر بوده و نحوه تغییر الگوهای فوق را با تصاویر قبلی مقایسه خواهد كرد.
با توجه به بررسی دامنه تغییرات موجود الگوها بر روی دنباله ای از تصاویر، DSP قادر به تشخیص میزان حركت موس بوده و پس از تشخیص فوق مختصات مربوطه را برای كامپیوتر ارسال می دارد. كامپیوتر مكان نما (Cursor) را در مختصات مربوطه بر روی صفحه نمایشگر قرار خواهد داد.عملیات فوق در یك ثانیه صدها مرتبه تكرار می گردد.
منبع : روزنامه ابرار


همچنین مشاهده کنید