سه شنبه, ۲۸ فروردین, ۱۴۰۳ / 16 April, 2024
مجله ویستا

حجاب


حجاب
اگر گل در برگها مخفی نشود، اگر گل مراقبت باغبان را نپذیرد و اگر گل بر بیگانگان جلوه گری كند به غارت خواهد رفت. او امانتدار لطافت ها وظرافت هاست و آنگاه است كه می تواند با این خود نگهداریها یك قهرمان را به آستان خود بكشاند ودر دست یك قهرمان قرار گیرد نه در زیر پای غارتگران !‏
زن گل است ویك گل دانا و پاك هرگز نمی پسندد چهره واندام و موی خود را در اختیار نگاههای هوس، آلود قرار دهد، در پس برگهای حجاب وحیا می ماند و حیثیت خود را پاسبانی می كند.
غنچه تا در پرده است از دست گلچین ایمن است
گر ضیافت از جفا خواهی حیا می بایدت
● حجاب مصونّیت است نه محدودیت
متفكر اندیشمند فرزانه استاد شهید مرتضی مطهری‌دراین‌زمینه می‌نویسندمرد بسیاری از هنرنمایی ها و شجاعت ها ودلاوریها ونبوغها وشخصیت‌های خود را مدیون زن وخودداری های ظریفانه زن، مدیون حیا وعفاف زن می داند. زن همیشه مرد را ساخته و مرد اجتماع را، آنگاه كه حیا وعفاف وخود داری زن از میان برود وزن بخواهد در نقش مرد ظاهر شود اول به زن مهر باطله می خورد وبعد مرد، مردانگی خود را فراموش می كند وسپس اجتماع منهدم می گردد.
حضرت امام (ره) می فرمایند: " زن مربع جامعه است. زن با تربیت صحیح خودش انسان درست می كند وبا تربیت صحیح خودش كشور آباد می كند."
از همه شگفت آورتر سخنی است كه یكی از مجلات زنانه از آلفرد هیچكاك نقل می كند:‏
‏"زنان شرقی تا چند سال پیش به خاطر حجاب و نقاب وروبندی كه به كار می بردند خود به خود جذاب می نمودند وهمین مساله جذبه نیرومندی به آنها می داد اما به تدریج با تلاشی كه زنان این كشورها برای برابری با زنان غربی ا زخود نشان می دهند حجاب وپوششی كه دیروز وبرزن شرقی كشیده شده بود از میان می رود وهمراه آن از جاذبه جنسی او هم كاسته می شود. "
بگو ای محمد صلی الله علیه واله وسلم زنان مؤمنه را كه بپوشند چشمهای خود‌را‌از مردان نامحرم و نگاهدارند از روی‌عفت‌فرجهای‌خود‌را‌از‌نظر نامحرم.‏
از ام سلمه روایت است كه گفت بعد از نزول آیه حجاب من و میمونه نزد پیغمبر بودیم عبدالله مكتوم در آمد پیغمبر بما فرمودند پنهان شوید گفتیم یا رسول الله عبدالله مكتوم اعمی است و چیزی نمی بیند فرمو دند آیا شما هم اعمی هستید ؟ ودر بعضی تفاسیر آورده اند كه روزی رسول اكرم (ص ) در حجره حضرت فاطمه علیهما سلام بودند عبدالله مكتوم در آمد حضرت فاطمه علیهما سلام برخاست و پنهان شد چون این مكتوم از نزد پیغمبر رفت حضرت زهرا نزد پدر خود آمد حضرت بر سبیل امتحان فرمود دختر جان چرا از این مكتوم پنهان شدی او كه چشم نداشت ؟ حضرت فاطمه علیهماسلام عرض كرد پدر جان او چشم نداشت اما من كه چشم داشتم اگر او مرا نمی‌دید من كه او را می دیدم.‏
همچنانكه حق تعالی مرد آنرا امر نموده كه چشم خود را ازدیدن زنان نامحرم نگاهدارند زنان را هم چنین امر نموده كه حفظ چشم خود كنند از دیدن مردان نامحرم وظاهر نسازند.
و باید كه زنان مؤمنه سینه و گریبان یعنی گردن وبرودوش خود را بمقنه بپوشانند وزینت و جمال خود را اشكار نسازند وظاهر ننمایند سروساعد وساق وگردن بند وخلخال را جز برای شوهران خود وپدران، و پدران شوهر و پسران خود و پسران شوهر، وبرادران وپسران برادر كه در حكم برادرند ویا پسران خواهران واینها كسانی هستند كه نكاح با ایشان روانیست. كسانیكه از نسبت شیر محرم شده اند نیز همین حكم ثابت است وبزنان همدین خود یعنی زنان مؤمنه و كنیزان ملكی نه كافر از قبیل زنان یهودیه ونصرانیه ومجوسیه چه قرآن آنها را هم در حكم مردان بیگانه دانسته وجایز ندانسته كه زنان مومنه نزد آ‎نها برهنه باشند واتباع خانواده كه رغبت بزنان ندارند مانند مردانیكه بنهایت پیری وسالخوردگی رسیده اند.
ویا ابلهان كه مطلقاً از مباشرت با زن خبر ندارند ویا اطفال كه هنوز بر عورت ومحارم زنان آگاه نیستند یعنی هنوز بحد بلوغ نرسیده وقوه جماع در آنها پدیدار نشده پس معلوم شد كه بجز این اشخاص مذكور زنان باید از نشان دادن محل زینت خود احتراز كنند واحتجاب باطنی خود را ازدست ندهند ودر وقت راه رفتن آنطور پای بزمین نزنند كه جلب توجه مردان شود مقصود از این جمله این است كه درعصری زنان لباسها وكفشهای مخصوصی در برمینمایند مثلادر چهارده قرن پیش زنان عرب خلخال بپا می انداختند كه وقتی را ه می رفتند صدای آن باعث جلب توجه مردان بود واین خود یكنوع زینت برای زنان حساب می شد از این جهت این آیه برای منع ازاین روش نازل شد مانند عصر خودمان كه بانوان كفشهائی میپوشند كه وقتی راه می روند باعث جلب توجه مردان است همانطور كه در فوق ذكر شد مطابق آ‎یه شریفه زنان مسلمان حق اینكه محل زینت را بنامحرمان نشان بدهند ندارند، حال باید فهمید محل زینت زن كه قرآن وذكر كرده كجا میباشد. اگر خوب دقت در این آیه بشود پر واضح وآ‎شكار خواهد شد كه تمام سرتا قدم زن محل زینت می باشد مانند سر كه محل زینت مواست و میشود آنرا با انواع مختلف آرایش نمود چنانكه امروز می كنیم.
صورت كه محل آرایشی اصلی زن است كه با زهم زینت حساب می‌شود. جاهائی را كه بوسیله گوشواره ویا كردن بند ویا دست بند آرایش می نمایند وحتی در بعضی ملت ها دیده شده كه بینی راهم بوسیله جواهرات زینت می نمایند. وبدن زن با لباسهای مختلف الوان زینت داده می شود وهمچنین پا را بوسیله كفشهای مدل با روز آرایش می دهند مانند زمان پیغمبر (ص) كه زنها پاهای خود را بوسیله خلخال بستن زینت میدادند پس فهمیدید كه تمام اعضای بدن زن عورت ومحل زینت است وباید از نامحرمان پوشیده شود ولی افسوس كه درعصر ما بانوان اسلامی بر خلاف این آیه رفتار می نمایند ومحل زینت را كه هیج بلكه طوری لباس برتن می نمایند كه هم عورت آنها از قبیل سینه وبازوها وپاها پوشیده نیست وهم خود را در میان نامحرمان زیباتر جلوه می دهند كه در حقیقت میتوان گفت با اینكه لباس بر تن دارند ولی عریان می باشند.
▪ ترجمه:‏
خداوند نور آسمانها وزمین است، مثل نور خداوند همانند چراغدانی است كه در آن چراغی ( پرفروغ ) باشد، آن چراغ در حبابی قرار گیرد، حبابی شفاف ودرخشنده همچون یك ستاره فروزان، این چراغ با روغنی افروخته می شود كه از درخت پربركت زیتونی گرفته شده كه نه شرقی است ونه غربی ( آنچنان روغنش صاف وخالص است كه ) نزدیك است بدون تماس با آتش شعله ور شود، نوری است برفراز نور، وخدا هر كس را بخواهد به نور خود هدایت می كند وخداوند به هر چیزی آگاه است.
▪ تفسیر:
در تفسیر آیات فوق سخن بسیار گفته شده است، ومفسران وفلاسفه وعرفای اسلامی هر كدام بحثهای فراوانی دارند، پیوند ارتباط این آیات با آیات گذشته از این نظر است كه در آیات پیشین سخن ازمساله عفت ومبارزه با فحشاء با استفاده از طرف و مسائل گوناگون بود، واز آنجا كه ضامن اجرای همه احكام الهی، مخصوصاً كنترل كردن غرائز سركش، بخصوص غریزه جنسی كه نیرومند ترین آنها است.
▪ جزء هیجدهم
بدون استفاده از پشتوانه ایمان، ممكن نیست، سرانجام بحث را به ایمان واثر نیرومند آن كشانیده واز آن سخن می گوید. نخست می فرماید: خداوند نور آسمانها وزمین است، ( الله نور السموات والارض ).
چه جمله زیبا و جالب وپر ارزشی ؟ آری خدا نور آسمانها و زمین است، روشنی وروشنی بخش همه آ"نها.‏
گروهی از مفسران كلمه " نور " را در اینجا به معنی هدایت كننده وبعضی به معنی " روشن كننده "وبعضی به معنی " زینت بخش، تفسیر كرده اند. همه‌این‌معنای‌صحیح است ولی مفهوم آیه بازهم ازاین گسترده‌تر می‌باشد.
توضیح اینكه در قران مجید وروایات اسلامی از چند چیز به عنوان " نور " یاد شده است:‏قران مجید - چنانكه در آیه ۱۵ سوره مائده می خوانیم: قد جائكم من الله نور وكتاب مبین: " از سوی خداوند نور وكتاب آشكاری برای شما آمد ودر آیه ۱۵۷- سوره اعراف نیز می خوانیم: واتبعو النور الذی انزل معه اولئك هم المفلحون: " كسانی كه پیروی از نوری می كنند كه با پیامبر نازل شده است آنها رستگارانند.
" ایمان " چنانكه در آیه ۲۵۷ بقره آمده است: الله ولی الذین آمنو یخرجهم من الظلمات الی النور: " خداوند ولی كسانی است كه ایمان آورده اند، آنها را از ظلمتهای (شرك وكفر ) به سوی نور ( ایمان ) رهبری می كند."‏
‏"هدایت الهی" روشن بینی - چنانكه در آیه ۱۲۲ سوره انعام آمده او من كان میتاً فاحیینا وجلعنا له نورا یمشی به فی الناس كمن مثله فی الظلمات لیس بخارج منها: "آیا كسی كه مرده بوده است وما او را زنده كردیم ونور هدایتی برای اوقرار دادیم كه در پرتو آن بتواند در میان مردم راه برود همانند كسی است كه در تاریكی باشد وهرگز از آن خارج نگردد؟!‏
‏" آئین اسلام " چنانكه در آیه ۳۲ سوره توبه میخوانیم: ‏ویایی الله الا ان یتم نوره ولو كزه الكافرون: " خداوند ابا دارد جز از اینكه نور ( اسلام ) را كامل كند هر چند كافران نخواهند. ‏شخص پیامبر (ص) در آیه ۴۶ سوره احزاب درباره پیامبر می خوانیم: وداعیاً الی الله باذنه وسراجاً منیراً: " ما تور ا دعوت كننده به سوی خدا به اذن وفرمان او قرار دادیم وچراغی نوربخش "‏امامان و پیشوایان معصوم - چنانكه د رزیارت جامعه آمده: خلقكم الله انواراً فجعلكم بعرشه محدقین: " خداوند شما را نور هائی آفرید كه گرد عرش او حلقه زنده بودید، ونیز در همان زیارتنامه آمده است: وانتم نورالاخیار وهداه الابرار: " شما نور خوبان وهدایت كننده نیكوكاران هستید ".‏
وبالاخره از "علم ودانش " نیز به عنوان نور یادشده چنانكه د رحدیث مشهور است: العلم نور یقذفه الله فی قلب من یشاء: " علم نوری است كه خدا در قلب هر كس كه بخواهد می افكند "... اینها همه از یكسو.‏واز سوی دیگر: باید در اینجا خواص و ویژگیهای نور را دقیقاً بررسی كنیم‌،
● ‌با‌مطالعه‌اجمالی‌روشن‌می‌شود‌كه نور دارای خواص وویژگیهای‌زیر است:‏
‏۱) نور زیباترین ولطیفترین موجودات در جهان ماده است وسرچشمه همه زیبائیها ولطافتها است !
۲) نور بالاترین سرعت را طبق آنچه در میان دانشمندان معروف است در جهان ماده دارد نور با سرعت سیصد هزار كیلومتر در ثانیه می تواند كره زمین را در یك چشم برهم زدن ( كمتر ا زیك ثانیه ) هفت با ر دور بزند، به همین دلیل مسافتهای فوق العاده عظیم وسرسام آور نجومی را فقط با سرعت سیر نور می سنجند وواحد سنجش در آنها سال نوری است، یعنی مسافتی را كه نور د ریكسال با آن سرعت سرسام آورش می پیماید.
۳) نور وسیله تبیین اجسام ومشاهدات موجودات مختلف این جهان است، وبدون آن چیزی را نمی توان دید، بنابراین هم " ظاهر " است وهم " مظهر " (ظاهر كننده غیر).
۴) نور آفتاب كه مهمترین نور در دنیای ما است پرورش دهنده گلها و گیاهان بلكه رمز بقای همه موجودات زنده است و ممكن نیست موجودی بدون استفاده از نور ( به طور مستقیم یا غیر مستقیم ) زنده بماند.
۵) امروز ثابت شده كه تمام رنگهائی را كه ما می بینیم نتیجه تابش نور آفتاب یا نورهای مشابه آن است وگرنه‌موجودات‌در‌تاریكی‌مطلق‌رنگی ندارند !.
۶) تمام انرژیهای موجود درمحیط ما ( بجز انرژی اتمی ) همه ازنور آفتاب سرچشمه می گیرد، حركت بادها، ریزش باران وحركت نهرها وسیلها و آبشارها وبالاخره حركت همه موجودات زنده با كمی دقت به نور آفتاب منتهی می شود.
سرچشمه گرما وحرارت و آنچه بستر موجودات را گرم می دارد همان نور آفتاب است حتی گرمی آتش كه از چوب درختان ویا زغال سنگ ویا نفت و مشتقات آن به دست می آید نیز از گرمی آفتاب است چرا كه همه اینها طبق تحقیقات علمی به گیاهان وحیواناتی باز می گردند كه حرارت را از خورشید گرفته ودر خود ذخیره كرده اند، بنابراین حركت موتورها نیز از بركت آن است.
۷) نور آفتاب نابوده كننده انواع میكربها وموجودات موذی است واگر تابش اشعه این نور پر بركت نبود كره زمین، تبدیل به بیمارستان بزرگی می شد كه همه ساكنانش با مرگ دست به گریبان بودند.
سوره نور: آیه ۳۵-۳۸ خلاصه هر چه در این پدیده عجیب عالم خلقت (نور) بیشتر می نگریم ودقیق تر می شویم آثار گرانبها وبركات عظیم آن آشكار تر می شود.
حال با در نظر گرفتن این دو مقدمه اگر بخواهیم برای ذات پاك خدا تشبیه وتمثیلی از موجودات حسی این جهان انتخاب كنیم ( گرچه مقام با عظمت او از هر شبیه ونظیر برتر است ) آیاجز ا زواژه نور می توان استفاده كرد ؟ همان خدائی كه پدید آورنده تمام جهان هستی است،روشنی بخش عالم آفرینش است، همه موجودات زنده به بركت فرمان او زنده اند، وهمه مخلوقات بر سرخوان نعمت او هستند كه اگر لحظه ای چشم لطف خود را از آنهاباز گیرد همگی در ظلمت فنا و نیستی فرومی روند. وجالب اینكه هر موجودی به هر نسبت با او ارتباط دارد به همان اندازه نورانیت وروشنائی كسب می كند:‏
▪ قرآن نور است چون كلام اوست.‏
▪ آئین اسلام نور است چون آئین او است.‏
▪ پیامبران نورند چون فرستادگان اویند.‏
▪ امامان معصوم انوار الهی هستند چون حافظان آئین او بعد از پیامبرانند.
▪ " ایمان " نور است چون رمز پیوند با او است.‏
▪ علم نور است چون سبب آشنائی با او است.
▪ بنابراین "الله نور السموات والارض "
هر كس فرمان خدا ورسول را اطاعت كند وخدا ترس وپرهیزكار باشد جز این نیست كه چون خوانده شوند مومنین بخدا و رسول یعنی دعوت شوند بحكم قران مجید كه كتاب خدا است وپیغمبر او تاحكم كند میان ایشان بوقت مخاصمه، آنوقت گویند كه شنیدیم امر ترا اگر چه بضرر ما باشد و آنگروه كه ذكر شد مومنانی هستند حقیقی وقابل این گفتار ونجات یافتگان ونائلین بنعمتهای بیكران الهی و رستگار از دركات سخط ربانی ورسیدن بدرجات رضای سبحانی می باشند. ‏
بهجت رضایی میلانی - محمد رضا تقی پور تمیجانی ‏
منبع : روزنامه تهران امروز


همچنین مشاهده کنید