پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


نگاهی به مجموعه «ماهی مست»سروده اورهان ولیاز


نگاهی به مجموعه «ماهی مست»سروده اورهان ولیاز
بعضی از شاعران اسیر ایدئولوژی اند، برخی اسیر تئوری های عجیب و غریب و برخی اسیر افکار خود. در این میان کم پیدا می شود که شاعری برای خوانندگانش بنویسد و از آنها با خودشان بگوید. شعرهای اورهان ولی، شاعر معاصر ترکیه یی نمونه یی خوب از این دست شعر است. شعرهای او از جهتی دیگر نیز می تواند خواندنی باشد. او در کشور همسایه ما زندگی می کند، کشوری که شباهت های فرهنگی بسیاری با ما دارد.
مهمترین نکته یی که در شعر اورهان ولی جریان دارد، چیزهایی است از همین مسائل به ظاهر ساده زندگی. اگر شاعری از طلوع هر روزه خورشید به عنوان معجزه یاد می کند و آن را در شعرش جاودانه می سازد، اورهان ولی مسائلی دم دستی تر را دوباره نمایی می کند. او از کار های بندر، از کارمندها، دنیای زن های خانه دار، از سنگ قبر و اعدام، از گالیور و روزهای بچگی و از مرغ و سگ و خرگوش می نویسد. اما نگاه نو و شاعرانه اش، همین مسائل به ظاهر ناشاعرانه را بدل به شعری ناب می کند.
شعرهای این شاعر معاصر ترک، جدا از تصاویری که می دهد و ایده هایی که در خود نهان دارد، هرگز در بند پند و موعظه نیستند. او تنها گزارشگر صرف است، اما گزارشگری که از میان تصاویر روبه رویش انتخاب می کند. در دو شعر از گربه ولگرد به گربه قصابی و از گربه قصابی به گربه ولگرد می توان به خوبی این نگاه شاعر را دید.
وقتی که گربه ولگرد، گربه قصابی را برای دم تکان دادنش جلوی قصاب نقد می کند، در شعر دوم، گربه قصابی این طور جوابش را می دهد؛ از گرسنگی حرف می زنی/ پس کمونیستی،/ پس تو بودی که تموم ساختمون ها رï/ تو استامبول ï آنکارا آتیش زدی/ تو یه خوکی،/ نه یه گربه. در شعر کاری کرده بودم ، شاعر با کلماتی بسیار ساده، دنیای عاشقانه بعضی از شعرها را لو می دهد؛ تموم زنای تو دل برو/ گمون می کنن شعرای عاشقونه مï / واسه اونا نوشتم.../ولی من می نوشتم / فقط واسه اینکه کاری کرده باشم.
شعرهای اورهان ولی گاهی به چنان چیزهای بدیهی و ساده لوحانه یی می پردازد که آدم به یاد بچه ها و تفکرات بچه گانه شان می افتد که همه چیز را مورد سوال قرار می دهد. او در شعر حرف هام، از کلماتی می گوید که طی سالیان عمرش بر زبان رانده است و آن وقت با سادگی هرچه تمام تر این سوال را مطرح می کند که حرف هایش طی این سال ها به کجا رفته است.
برای اورهان ولی به ظاهر هیچ چیز جدی نیست. او با همه چیز شوخی می کند، حتی با خودش. در بیشتر مواقع، پشت این طنز به ظاهر ساده، حرف های بزرگی نهفته است. او در مجموعه ماهی مست شعری دارد با عنوان کی به آرامش می رسیم؟
او در این شعر از دیالوگ دو نفر می نویسد که یکی به دیگری وعده می دهد که پس از پشت سر گذاشتن برخی از مشکلات، احتمالاً کاری را برای او انجام می دهد. پایان شعر که به شدت هم ساده است، ما را به یاد شعرهای ریلکه می اندازد؛ می گی اگه جنگ تموم بشه،/ اگه دیگه گشنمون نشه،/ اگه دیگه خسته نشیم،/ اگه دیگه خواب نیاد سراغمون،/ اگه .../ خب یه دفعه بگو وقتی مردیم دیگه،شاعر در این شعرش علاوه بر آنکه به شدت مراقب است به دام پرحرفی نیفتد، حواسش به مخاطب عامش هم هست، همان کاری که در بیشتر شعرهایش به آن توجه ویژه دارد. او همیشه شاعران کلاسیک ترکیه (و احتمالاً جهان) را ملامت کرده است که بیش از آنکه به خوانندگان شان توجه داشته باشند، به قافیه و صنایع شعری توجه دارند. خود او اما، در کنار توجه به مخاطبانش، فرم شعر را هرگز از یاد نمی برد.
توجه اورهان ولی به فرم به شیوه های گوناگونی در شعرش اجرا می شود. در مهمترین جنبه او از ترکیب ها و تصویرهایی بهره می برد که در زبان مردم به کرات مورد استفاده قرار می گیرد. او این تصاویر و عبارات را به شیوه یی نو در شعرهایش به کار می برد و این اجرا، اغلب به تصاویری بکر ختم می شود.
نمونه های این نوع تصویرسازی را به خوبی می توان در شعرهای شاملو دید. به عنوان مثال، ترکیت پس پشت مردمکانت ترکیبی است که شاملو از مردم شمال کسب کرده است. در شعر سفر که به احتمال فراوان در مورد جوانی دربه در است، او در حالی شرح داده می شود که بی هدف توی رختخواب خوابیده است؛...حالا از پنجره ش فقط چن تا درخت چنار معلومه/ تموم روز بارون میاد/ شبا ماه کلافه ش می کنه/ هر هفته تو میدون جلوی خونه ش/ یکشنبه بازار راه می ندازن... .
استفاده اسم شعر به عنوان کلید معنای آن (به طور مثال در شعر آسفالت که اگر اسم شعر نبود، فهمیدن معنی مشکل می شد)، ایجاز تا جایی که معنی مشکل نشود، بیان داستانی، توجه به مسائل مردم و خیلی چیزها در شعر اورهان ولی وجود دارد. اما نقطه اوج او عشق است؛...تموم خاطره هام،/ تموم کسایی که دوستشون دارم، قبر تموم عزیزانم تو این شهره/ کار بارم/ نونï آبم،/ دارï ندارم تو این شهره.../ ولی با تموم اینا/ به خاطر زنی که تو یه شهر دیگه س/ از اینجا می رم.
ماهی مست/شعرهای اورهان ولی/ ترجمه؛یغما گلرویی/انتشارات نگاه ۱۳۸۶
سجاد صاحبان زند
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید