پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


آنان، آنچه در قلب من است نمی یابند


آنان، آنچه در قلب من است نمی یابند
به طور قطع، می توان دین یهود را از سختگیرترین ادیان در باب شرعیات دانست. هیچ دینی به اندازه آیین یهود، مشحون از فتاوی شرعی و فقهی نیست. آداب سخت و غیرقابل اغماض این دین درباره تمامی شئون زندگی، از غذا خوردن و نظافت و طهارت گرفته تا قوانین پیچیده مربوط به ارث و مالکیت و خرید و فروش، همه اینها مجموعه ای بزرگ به نام فقه و شریعت یهود را نشان می دهد. وجود این دستگاه عظیم الجثه فقهی در آیین یهود، بیانگر اوج اهمیت فقه و شریعت در این آیین کهن است.
سنگینی و تاثیرگذاری تلمود در آیین یهود، خود به تنهایی گواهی بر ثقل قرار گرفتن شریعت در این دین است. در واقع به قول نویسنده کتاب سیری در تلمود، اگر کتاب مقدس را سنگ زاویه و شالوده یهودیت بدانیم، تلمود ستون اصلی آن خواهد بود که از فراز بنیادها سربر آورده است و این کتاب تلمود در واقع کتاب شریعت شفاهی در آیین یهود است.
این مقدمه طولانی لازم بود تا بتوان جایگاه این سخن را با اشاره به آن روشن کرد که تصور اقبال به مفاهیم عرفانی در دینی اینچنین شریعتمدار تصوری عجیب و شگفت انگیز خواهدبود. شاید به همین دلیل است که گروه ها و نحله های عرفانی در دین یهود بسیار مهجور و در حاشیه بوده اند. این مهجوریت به لطف و عنایت برخی از پژوهشگران و محققان در دوران مدرن، اندکی کاسته شده و در سال های اخیر با طرح مفاهیم عرفانی در دین یهود که توسط گروه هایی موسوم به قبالا، یا کابالا، گسترش یافته است، مورد اقبال و اعتنا قرار گرفته است.
ترجمه کتاب «جریانات بزرگ عرفان در دین یهودی» توسط آقای فریدالدین رادمهر اتفاق خوبی است که برای پژوهشگران پارسی زبان افتاده است. این کتاب که توسط پروفسور گرشوم شولم نوشته شده است یکی از آثار قابل توجه در حوزه عرفان یهودی است. نویسنده کتاب که گویا در آلمان متولد شده است، پس از اخذ دکترای خود در زبان عبری، پایان نامه تحصیلی خود را به ترجمه، شرح و تفسیر یکی از مشکل ترین متون عبری اختصاص داد و نخستین پروفسور در رشته عرفان یهودی است.
این پیشینه علمی کافی است که به آنچه او در کتاب خود درباره عرفان یهودی نوشته است، توجه کنیم. به قول مترجم کتاب؛ «شولم محقق منصفی است و می کوشد حقیقت مطلب را بگوید، فارغ از خرافات مندرج در یهودیت سنتی است؛ اما با آنکه شیفته روشنگری عصر مدرن و عقل مداری آن است، منکر طور ماورای عقل نیست. به سهم متفکران اسلامی در تکوین فکر یهودی اشاره می کند ولی آن را چندان عظیم نمی شمارد.
اگرچه فهمیده است که عصر انبیای بنی اسرائیل بعد از مسیح به سر آمده است، اما در تعجب نیز هست که سبب واقعه چیست. در خاتمه کتاب اشاره می کند که حیات نوین عرفان یهودی، و نیز قوم یهود، وظیفه انبیا است.»
مترجم کتاب در مقدمه خود آورده است؛ «عرفان یهودی خصوصیات خویش را دارد و برای خواننده فارسی زبان شاید چندان آشنا نباشد. مهم ترین مکتب عرفانی یهود را تحت عنوان قبالا یا کابالا می شناسند که اخیراً در سراسر دنیا طرفدارانی نیز یافته است. قبالای یهود- همان قسم که در متن این کتاب معلوم خواهد شد- تفسیری سری و قلبی از کتاب مقدس است که بسیاری از یهودیان و مسیحیان در قرون وسطی به آن باور داشتند.
این تفسیر با آنکه بسیاری می پندارند به طور شفاهی توسط حضرت ابراهیم(ع) نقل شده است، اما حقیقت آن است که در قرون وسطی در حوالی قرن هفتم میلادی به قید کتابت درآمد و تا قرن هجدهم نیز رونق داشت. اوج مکتب قبالا را باید قرون دوازدهم و سیزدهم میلادی دانست که طبق تحقیقات شولم در این کتاب مهم ترین متون قبالایی، از جمله کتاب زوهر، در همین دوره نوشته شده است. مکتب قبالا به شدت متاثر از مکتب نوافلاطونی است، یعنی همان فلسفه ای که در عرفان و فلسفه اسلامی و مسیحی دخیل بود.»
با توجه به ذکری که از کتاب تلمود در ابتدای متن کردیم، می توان با اندکی احتیاط مدعی شد که هر متدین یهودی (اینکه می گوییم متدین به آن دلیل است که یهودیان سکولار هم داریم) در واقع مجبور خواهد بود که یا به تفسیر تلمودی از دین اعتقاد داشته باشد یا به تفسیر قبالایی از آن. به عبارتی یا باید قائل به تفسیری شریعتمدار از دین باشد که در این صورت اعمال و رفتار و جهان بینی خود را بر اساس کتاب فقهی تلمود هماهنگ خواهد کرد یا اینکه فردی با گرایش های عرفانی باشد و خود را با نگرش طرح شده در قبالا هماهنگ سازد.
در فصل چهارم کتاب درباره چگونگی ظهور آیین قبالا آمده است؛ «حوالی سال ۱۲۰۰، آغاز ظهور آن دسته از پیروان مکتب قبالا بود که به عنوان گروه عرفانی متمایزی که گرچه شمار معتنابهی نبودند ولی به هر حال شهرت قابل ملاحظه ای در بسیاری از بخش های جنوب فرانسه و اسپانیا به دست آوردند.»
در واقع مطابق آنچه در متن کتاب ادعا شده است، عارفان یهودی تمایل داشتند در خصوص مواریث مکنون زندگی دینی که شامل حوزه تجربیات عموماً مشروح تحت عنوان خلسه، وحدت عرفانی با خدا و نظایر اینها می گشت، کمتر حرف بزنند. تجاربی از این نوع در راس بسیاری از مرقومات قبالایی، البته اگر چه نه همه آنها، مطرح شده است.
یهودیان در سایه حکومت اسلامی که در اندلس بر پا شده بود و آنها را از اهل کتاب می دانست، به دوران رشد و شکوفایی بی نظیری رسیدند که خود از آن دوره به عنوان دوران طلایی فرهنگ یهود یاد می کنند. دورانی که با سقوط مسلمانان و خروج یهودیان از اسپانیا به سرعت رو به افول گذاشت.
از دیگر نکته های قابل ذکر درباره عرفان یهودی و آنچه به شکل عمومی تر آن می توان فرهنگ یهودی نامید، تاثیر عمیق و بنیادینی است که این دین از زرتشتی گری در ایران باستان گرفت. مجاورت و همزیستی چند صدساله در کنار پیروان آیین زرتشت، باعث شد که شالوده دین و فرهنگ یهود به گونه ای شکل بگیرد که به وضوح بتوان جای پای تاثیرهای فراوان آیین زرتشتی را در آن دید.
اینکه تنها کسی می تواند یهودی باشد که از مادری یهودی زاده شده است، نزدیکی با این مفهوم در دین زرتشت دارد که افراد تنها در صورتی زرتشتی خواهند بود که خون زرتشتی در رگ هایشان جاری باشد.
مفاهیمی مانند بهشت و دوزخ و باور به حساب و کتاب در روز قیامت، مواردی واضح است که نشان از تاثیر آیین زرتشت بر شریعت یهود دارد، حتی باور به شیطان در دین یهود، در واقع تاثیری از جنگ میان اهورامزدا و اهریمن است که در دین زرتشت بر آن تکیه می شود و مفهومی چون باور به فرشتگان، برداشتی از همان امشاسپندان، یا مددرسانان به اهورامزدا است. پس سخن بیراهی نیست اگر بگوییم نحله عرفانی در یهود هم در واقع متاثر از عرفان راز آلود و مبهم زرتشتی گری است، عرفانی که هرگز به وضوح مکاتب عرفانی در شرق نبوده است.
در متن کتاب آمده است که یکی از ملاحظات منحصر به فرد در آیین قبالا که باعث تمایز واضح این آیین عرفانی از آیین های عرفانی غیریهودی می شود، این است که در این مکتب عرفانی هرگز هیچ زنی حق ورود نداشته است. در واقع آیین قبالا، آیین مذکر است و ورود زنان به آن مطلقاً ممنوع گشته است و این نکته قابل توجهی است که حکایت از سنگینی سایه شریعت بر عرفان یهودی دارد. در صورتی که در عرفان اسلامی و مسیحی و بودایی زنان بسیاری صاحب نقش و سهم بوده اند.
عرفان یهودی به آن اعتبار که از بستر پیچیده و راز آلود فرهنگ یهودی برخاسته است، در واقع مدعی کشف اسراری است که در کتاب مقدس وجود دارد، عرفانی بسیار بغرنج و پیچیده و رازآلود است که راه ورود به آن برای همگان میسر نیست.
به هر حال آگاهی از اینکه در دل شریعتمدارترین و فقه استوارترین دین جهان، چگونه می توان از شوریدگی ها و قانون شکنی های عرفانی گفت، موضوع جذابی است که به خواندن و تامل کردن در کتاب عرفان یهود، می ارزد. کتابی که از جمله معدود منابع قابل اعتماد در حوزه دین یهود و از جمله عرفان یهودی است.
این کتاب در۵۵۱ صفحه و از سوی انتشارات نیلوفر به تازگی وارد بازار شده است و برای مطالعه و تحقیق درباره این نحله پیچیده و پر رمز و راز، کتاب قابل اعتنایی است.
مترجم کتاب «جریانات بزرگ در عرفان یهود» در مقدمه ای که بر کتاب نوشته این نکته را ذکر می کند که «مطالعه عرفان یهود در تاریخ ادیان و رشته دین پژوهی ضروری است و برای عرفان مسیحی، مایه عبرت اما برای عرفان اسلامی مایه دلگرمی، زیرا در قیاس با آن می توان به عمق عرفان اسلامی رسید.»
این استاد دانشگاه اورشلیم که در سال ۱۹۸۲ درگذشته است، از آنجا که دوست صمیمی والتر بنیامین، فیلسوف و از اعضای مکتب فرانکفورت، بوده، این کتاب را نیز به بنیامین تقدیم کرده است.
در پیشگفتار کتاب نیز نامه شولم به بنیامین آمده است که طی آن شولم خبر می دهد؛ «یک کتاب مهم و ماندگار که چکیده آخرین پانزده سال فعالیت علمی من خواهد بود، به زودی عرضه خواهد شد که در آن از عناصر عقلانی و استدلالی کلاً خبری نخواهد بود. در آنجا از چیزهای عجیب و غریب سخن نخواهد رفت و فقط مشاهدات تاریخی در کار است که ضامن عواید مادی اثر خواهد شد. کل آنچه مطالعه عرفان یهود برای عرفان مسیحی، مایه عبرت؛ اما برای عرفان اسلامی مایه دلگرمی است. ملحوظ نظر شده است، مورد ارزیابی قرار می گیرد که البته چندان حجیم نخواهد بود.»
جمله ای از یک عارف قبالایی
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید