پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


بی‌حاصلی واقع‌گرایی


بی‌حاصلی واقع‌گرایی
کتاب های مجموعه «مفاهیم اساسی در روابط بین الملل» شامل مقالات مهم از متفکران برجسته حوزه روابط بین الملل در قرن بیستم است که در طول پنجاه سال در این زمینه نگاشته شده و توسط آندرو لینکلیتر که خود ید طولایی در این رشته دارد، ویرایش شده است. این کار توسط انتشارات معروف «راتلج» صورت گرفته است.
ویراستار متن اصلی با وسواس زیاد از میان هزاران مقاله موجود، در این زمینه اقدام به پالایش مطالب کرده و معتبرترین آنها را برای مجموعه حاضر برگزیده است. بحث بین واقع گرایی و آرمان گرایی را اغلب نخستین بحث مهم در رشته روابط بین الملل دانسته اند.
آرمان گرایانی مانند «سرتورمن اینجل» و «لزد دیویس» از دیپلماسی پنهانی، معاهدات پنهانی و موازنه قوا انتقاد کرده اند. آنها به قدرت افکار عمومی و حقوق بین الملل اعتماد داشتند و معتقد بودند که برای از ریشه برکندن جنگ هایی با قدرت تخریبی روزافزون به اصولی جدید در سیاست جهانی نیاز است.
امنیت جمعی و مجازات های بین المللی را از جمله عناصر لازم نظم جهانی نوینی می دانستند که وابستگی متقابل اغلب ملت ها از ویژگی های آن است. آرمان گرایان سنتی پایان ژئوپولتیک و برافتادن اصول واقع گرایانه هنر کشورداری را پیش بینی کردند. نویسندگانی مانند «مورگنتاو» و «ای.اچ.کار» آرمان گرایان را به علت نادیده گرفتن واقعیات قدرت و برداشت ساده دلانه از پیشرفت به سوی صلح مورد انتقاد قرار داده اند. واقع گرایی دیدگاهی است معتقد به اینکه با به کار گرفتن اصول اخلاق بین الملل در مورد سیاست جهانی نمی شود، ستیزه برای کسب قدرت و امنیت را از میان برداشت.
مراد این نیست که واقع گرایان معتقد بودند مناسبات بین کشورها فقط بر پایه سیاست قدرت است. مورگنتاو معتقد بود که تهدید جنگ هسته ای نیاز به شکل های جدیدی از سازمان سیاسی را به وجود آورد. اما «ای.اچ. کار» از آرمان گرایی انتقاد می کرد. به اعتقاد او انترناسیونالیسم لیبرال بازتاب دیدگاه قدرت های آسوده خاطر غرب بود، ولی او در عین حال از «بی حاصلی» واقع گرایی سرسختانه انتقاد می کرد.
به هرحال از نظر واقع گرایان، هر پیشرفتی فراتر از وضع موجود در نهایت، وابسته به حمایت قدرت های بزرگ است. اغلب چنین تصور کرده اند که هر فرد یا باید واقع گرا باشد یا آرمان گرا. کار مخالف پذیرفتن یکی از این دو حد افراطی بود، در حالی که دانشوران متاخر وی، یعنی کسانی مانند «بوت» از رویکرد «واقع گرای آرمانشهری» نسبت به روابط بین الملل دفاع کرده اند. واقعگرایانی تاثیرگذار که اصطلاح «مساله بغرنج امنیت» را ابداع کردند، ازهم نهاد واقع گرایی و لیبرالیسم دفاع کرده اند.
آرمان گرایی اوایل قرن بیستم مستلزم توجه بیشتر به این نکته است که آرمان گرایی تا چه حد وارونه جلوه داده شده بود و در عصر دوقطبی موضوع آن تا چه پایه به قدرت مربوط می شود. مفهوم «واقع گرایی آرمانشهری» به همین سیاق مستلزم بحث درباره حد و حدود برجسته نشان دادن مضمون های واقعگرا در هر تحلیل استادانه از روابط بین الملل است.
اینها مسائلی هستند مربوط به ارزیابی خاص واقع گرایی و آرمان گرایی در بخش نخست این قرن و فقط از نظر تاریخ نیست که ارزش دارند. کتاب شامل شش بخش است. مقالاتی چون «بازخوانی نظریه روابط بین الملل اوایل قرن بیستم» (اوزیاندر)، «آغاز یک علم» (ای.اچ.کار)، «انترناسیونالیسم آرمانگرا و فصل امنیت» (هرتس)، «نفع ملی ایالت متحده امریکا» (مورگنتاو)، «قطب قدرت و قطب بی تفاوتی» (وولفرز) و «امنیت در وضعیت آنارشی» (کن بوت) در این کتاب ۲۴۷ صفحه ای مورد بررسی قرار گرفته است.
محمود فاضلی
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید