شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


خلیج‌فارس اهمیت خود را حفظ می‌کند


خلیج‌فارس اهمیت خود را حفظ می‌کند
منطقه خاورمیانه و منطقه شمال آفریقا حدود ۶۳ درصد از ذخایر اثبات شده نفت جهان را در خود جای داده اند. همچنین ۳۷ درصد از منابع گاز دنیا در این منطقه قرار دارد. منطقه خلیج فارس به تنهایی بیش از ۳۰ درصد ظرفیت تولید نفت جهان را به خود اختصاص می‌دهد.
همچنین٬ این منطقه به همراه منطقه شمال آفریقا نزدیک به ۴۰ درصد ظرفیت تولید نفت جهان را در اختیار دارند. این میزان ذخایر نفتی و هزینه های نسبتاً پایین تولید آن ثابت می کند که مناطق خاورمیانه و شمال آفریقا دست کم تا سال ۲۰۱۵ ظرفیت بسیار بالایی در تولید نفت خواهند داشت. آژانس اطلاعات انرژی ایالات متحده آمریکا (EIA) برآورد می کند که تا سال ۲۰۱۵، عربستان سعودی به افزایش ظرفیت تولیدی برابر ۲/۴ میلیون بشکه در روز دست خواهد یافت. در این مدت افزایش ظرفیت تولید نفت عراق ۶/۱ میلیون بشکه در روز، کویت ۳/۱ میلیون بشکه در روز و امارات متحد عربی ۲/۱ میلیون بشکه در روز خواهد بود. روی هم رفته این چهار کشور ۳/۸ میلیون بشکه از ۹/۱۷ میلیون بشکه در روز، ظرفیت اضافی تولید نفت مورد نیاز جهان را به خود اختصاص خواهند داد.
آژانس بین المللی انرژی (IEA) برآوردهایی انجام داده است که دوره زمانی طولانی تری را در مقایسه با برآوردهای آژانس اطلاعات انرژی آمریکا زیر پوشش قرار می دهد. آژانس بین المللی انرژی پیش بینی می کند که کل تولید متعارف و نامتعارف نفت از حدود ۸۰ میلیون بشکه در روز به ۳/۱۲۱ میلیون بشکه در روز در سال ۲۰۳۰ افزایش خواهد یافت. به بیان دیگر، نزدیک به ۳/۴۴ میلیون بشکه بر کل تولید نفت در جهان افزوده خواهد شد که منطقه خاورمیانه ۷/۳۰ میلیون بشکه در روز (۶۹ درصد) کل افزایش تولید روزانه نفت را به خود اختصاص خواهد داد. آژانس بین المللی انرژی همچنین برآورد می کند که میزان وابستگی جهان به نفت خاورمیانه پس از سال ۲۰۱۰ افزایش خواهد یافت، زیرا تا آن هنگام ذخایر نفت در حوزه های نفتی دیگر تمام شده است و ذخایر جدیدتری در آنها کشف نخواهد شد. همچنین بر اساس برآورد آژانس بین المللی انرژی ۲۹ میلیون بشکه (۹۴ درصد) از کل ۳۱ میلیون بشکه در روز افزایش تولید منطقه خاورمیانه، به کشورهای خاورمیانه‌ای عضو سازمان اوپک تعلق خواهد داشت.
نگاهی به روند وابستگی کشورهای صنعتی به نفت خاورمیانه از ابتدای قرن حاضر٬ یعنی سال ۲۰۰۰ میلادی در این زمینه راهگشا خواهد بود. آژانس اطلاعات انرژی آمریکا در «گزارش انرژی سال ۲۰۰۴» خود گرایش های موجود درزمینه صادرات نفت از منطقه خلیج فارس را به گونه ای که در زیر می آید، خلاصه کرده بود. درهمین حال، باید یادآور شد که این برآوردها بر فرضیه های مطلوبی درباره افزایش سایر سوخت ها، مانند گاز، زغال سنگ، انرژی هسته ای و انرژی های تجدیدپذیر و نیز فرضیه های مطلوب درباره افزایش کارآیی تبدیل و دیگر ابعاد کارآیی انرژی مبتنی هستند: در سال ۲۰۰۱، کشورهای صنعتی روزانه ۱/۱۶ میلیون بشکه نفت از تولیدکنندگان نفت عضو اوپک وارد کردند. از این میزان روزانه ۷/۹ میلیون بشکه به کشورهای منطقه خلیج فارس تعلق داشت. صدور نفت به کشورهای صنعتی تقریباً ۶۵ درصد از کل صادرات نفت اوپک و ۵۸ درصد از کل صادرات کشورهای منطقه خلیج فارس را تشکیل می داد. پیش بینی می شود تا پایان سال ۲۰۲۵ صادرات نفت اوپک به کشورهای صنعتی به روزانه ۵/۱۱ بشکه برسد که به مراتب از میزان صادرات نفت کشورهای اوپک به کشورهای صنعتی جهان در سال ۲۰۰۱ بیشتر است. پیش بینی می شود که بیش از نیمی از این افزایش را کشورهای منطقه خلیج فارس تأمین کنند. به رغم این افزایش عمده، میزان کل نفت صادراتی به کشورهای صنعتی در سال ۲۰۲۵ حدود ۹ درصد کمتر از این میزان در سال ۲۰۰۱ پیش بینی شده است. همچنین سهم صادرات نفت کشورهای منطقه خلیج فارس به کشورهای صنعتی جهان در این دوره زمانی حدود ۱۳ درصد کاهش خواهد یافت.
علت کاهش صدور نفت این منطقه به کشورهای صنعتی، رشد اقتصادی کشورهای در حال رشد جهان، به ویژه کشورهای آسیایی است. پیش بینی می شود که صادرات نفت اوپک به کشورهای در حال توسعه در این دوره (تا سال ۲۰۲۵ میلادی) به روزانه ۱۸ میلیون بشکه در روز برسد که سه چهارم این اضافه تولید به کشورهای در حال توسعه روانه خواهد شد. پیش بینی می شود که تا سال ۲۰۲۵، چین به تنهایی روزانه ۶/۶ میلیون بشکه نفت از کشورهای عضو اوپک وارد کند که تقریباً تمام آن از منطقه خلیج فارس تأمین خواهد شد. همچنین٬ پیش بینی می شود واردات نفت آمریکای شمالی از منطقه خلیج فارس تا سال ۲۰۲۵ نزدیک به دو برابر شود. در همین حال، بیش از نیمی از واردات نفت به آمریکای شمالی در سال ۲۰۲۵ از حوزه اقیانوس اطلس تأمین خواهد شد و برآورد می شود که میزان واردات نفت خام آمریکای شمالی از کشورهای تولیدکننده نفت در آمریکای لاتین، شامل ونزوئلا، برزیل، کلمبیا و مکزیک، افزایش عمده ای یابد و تولیدکنندگان نفت در آفریقای غربی، از جمله نیجریه و آنگولا نیز، میزان صادرات نفت خود به آمریکای شمالی را افزایش دهند. با کاهش تولید نفت دریای شمال ممکن است اروپای غربی میزان واردات نفت خود از منطقه خلیج فارس و کشورهای عضو اوپک در شمال و غرب آفریقا را افزایش دهد، میزان واردات نفت کشورهای اروپای غربی از کشورهای منطقه دریای خزر نیز افزایش یابد و کشورهای صنعتی آسیا نیز هر چه بیشتر به نفت منطقه خلیج فارس وابسته شوند.
برآوردها نشان می دهند که کشورهای در حال توسعه حوزه اقیانوس آرام میزان واردات نفت خود را در سال ۲۰۲۵ نسبت به ابتدای قرن حاضر یعنی سال ۲۰۰۱میلادی نزدیک به دو برابر کنند. با آن که برآوردهای کمی که درباره وابستگی کشورها و مناطق مختلف به نفت صورت گرفته است، قطعی نیستند، روشن است که برای ایجاد هر گونه تغییر عمده در این روند، پیشرفت های عظیم تکنولوژیک یا کشف ذخایر جدید نفت در خارج از خاورمیانه و شمال آفریقا ضرورت دارند. امنیت عرضه نفت از خاورمیانه و شمال آفریقا امنیت نظامی خاورمیانه و شمال آفریقا و توانمند بودن این منطقه در جذب سرمایه گذاری در زمینه تولید انرژی از منافع راهبردی حساس آمریکا محسوب می شوند. برای مثال حدود ۴۰ درصد از صادرات نفت جهان از تنگه هرمز می گذرد و برآوردهای آژانس اطلاعات انرژی ایالات متحده و آژانس بین المللی انرژی حاکی از آن است که این میزان تا سال ۲۰۳۰- ۲۰۲۵ به حدود ۶۰ درصد افزایش خواهد یافت. براساس پیش بینی های آژانس بین المللی انرژی، صادرات نفت منطقه خاورمیانه تا سال ۲۰۳۰ به ۴۶ میلیون بشکه در روز، معادل دو سوم کل صادرات نفت جهان، خواهد بود.
در بیشتر موقعیت ها این مسئله مهم نیست که مقصد نهایی صادرات نفت خاورمیانه و شمال آفریقا کجاست. نفت کالایی جهانی است که به منظور تأمین نیاز بازار جهانی و بر اساس فرآیند تقاضای کشورهای واردکننده در رقابتی جهانی عرضه می شود. به استثنای تفاوت قیمت هایی که از نوع نفت خام و هزینه های حمل و نقل آن ناشی می شود، تمام خریداران نفت با یکدیگر رقابت می کنند و مسیر و جریان صادرات بر اساس حاشیه قیمتی متناسب با تقاضای نفت تغییر می کند؛ در نتیجه میزان نفتی که از خاورمیانه و شمال آفریقا در شرایط عادی بازار روانه آمریکا می شود، اهمیت راهبردی یا اقتصادی چندانی ندارد.
اگر بحرانی روی دهد یا در قیمت ها تغییری شدید ایجاد شود، هر کشور واردکننده نفت مجبور خواهد شد همان قیمتی را برای نفت بپردازد که دیگر کشورها خواهند پرداخت و به همین دلیل منبع واردات نفت آمریکا نیز تغییر خواهد کرد. در همین حال، اندازه واردات مستقیم نفت نیز تنها یک معیار نه چندان مهم در زمینه وابستگی راهبردی محسوب می شود. اقتصاد کشورهای صنعتی به واردات نفت از آسیا و سایر مناطق متکی است. با آن که آژانس اطلاعات انرژی آمریکا و آژانس بین المللی انرژی درباره واردات نفت از کشورهای خاورمیانه و میزان انرژی مورد نیاز برای تولید محصول نهایی برآوردی انجام نداده اند، آمریکا، اروپا و ژاپن این محصولات را از کشورهایی وارد می کنند که به صادرات نفت خاورمیانه وابسته هستند.
منبع : شبکه اطلاع رسانی شانا


همچنین مشاهده کنید