چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

اعتماد و خیانت


اعتماد و خیانت
«در این مكان كه شجاعان خوابیده‌اند به ما یادآوری می‌شود كه چرا آمریكا همیشه با بی‌میلی به جنگ رفته است، زیرا ما هزینه جنگ را می‌دانیم.»
این سخنان را جورج بوش رئیس‌جمهور آمریكا سال گذشته در مراسم «روز یادبود» در قبرستان ملی آرینگتون به زبان آورد.
این سخنان توسط مردی بیان می‌شد كه كمترین استحقاق را نسبت به دیگر رئیس‌جمهورهای تاریخ آمریكا برای بیان آن داشت زیرا جورج بوش ما را نه با بی‌میلی بلكه با اشتیاقی ناپسندیده به جنگ برد.
بخشی از اینكه اكنون جنگ به فاجعه‌ای حماسی تبدیل شده است به این دلیل است كه معماران آن‌ـ كه حالا ما می‌دانیم در مورد خطرهای جنگ به آنها هشدار داده شده بودـ نمی‌خواهند درباره این فجایع چیزی بشنوند و اكنون به نظر می‌رسد كه كنگره هم در توقف جنگ قدرتی ندارد.
● چه شد كه همه چیز در مسیر اشتباه قرار گرفت؟
تاریخ‌نگاران آینده از اینكه آمریكا چقدر آسان و به اشتباه این جنگ را شروع كرد ابراز تاسف خواهند كرد.
علائم هشداردهنده برای كسانی كه تمایل به دیدن آنها داشتند، از همان ابتدا وجود داشت. علائمی كه حاكی از این بود كه ما دولتی خودسر داریم كه مصمم است از ۱۱ سپتامبر به عنوان بهانه‌ای برای جنگ استفاده كند. این علائم حتی پیش از آنكه بوش بی‌پرده بر تهاجم به عراق اصرار كند، وجود داشت.
در واقع اولین باری كه بوش علیه تروریسم اعلام جنگ كرد و گفت كه «این جنگ تا زمانی كه تمام گروه‌های تروریستی در جهان كشف و متوقف شده و شكست داده شوند، متوقف نخواهد شد» مردم باید متوجه می‌شدند كه او می‌خواهد از حملات تروریستی برای توجیه هر چیز و همه چیز استفاده كند.
زمانی كه وی از اولین سخنرانی سالانه خود در كنگره پیش از حمله به عراق استفاده كرد تا از سه كشوری كه هیچ نقشی در ۱۱ سپتامبر نداشتند با عنوان «محور شرارت» یاد كند، زنگ‌های خطر باید به صدا درمی‌آمد.
اما ملتی كه در سوگواری و عصبانیت ناشی از حملات ۱۱ سپتامبر در كنار یكدیگر قرار گرفته بودند، می‌خواستند به مردانی كه در كاخ سفید حضور داشتند اعتماد كنند. زمان زیادی به طول انجامید تا آمریكایی‌ها به خود بقبولانند كه به اعتماد آنها به‌طور كامل خیانت شده است.
این یك داستان ناراحت‌كننده و در عین حال قابل‌درك است. من واقعا از پیروزی‌های انتخاباتی جمهوری‌ خواهان در سال‌های ۲۰۰۲ و ۲۰۰۴ متعجب نشدم. ملت‌ها معمولا در زمان جنگ پشت‌سر رهبران خود قرار می‌گیرند و به اینكه رهبرانشان چقدر بد باشند یا جنگ چقدر بد اداره شده باشد، توجهی نمی‌كنند.
سوال این است كه آیا مردم هیچ‌گاه به این موضوع پی می‌برند. خب، برای آسودگی‌خاطر كسانی كه سا‌ل‌هاست در جست‌وجوی حقیقت هستند باید گفت كه [‌بالاخره] مردم متوجه شدند.
نوامبر گذشته آمریكایی‌ها به‌طرزی چشمگیر به پایان جنگی كه آقای بوش آغاز كرده بود، رای دادند؛ با این حال جنگ ادامه دارد. برای ادامه جنگ دولت بوش دیو اصلی را از پستو خارج كرد. در ابتدا بوش گفت كه وی اسامه‌بن‌لادن، رهبر گروه تروریستی القاعده را زنده‌ یا مرده دستگیر خواهد كرد.
با این حال هفت ماه پس از ۱۱ سپتامبر وی نسبت به این موضوع بی‌علاقه شد. بوش در ماه مارس سال ۲۰۰۲ گفت:«من لزوما نگفته‌ام كه بن‌لادن هدف اصلی ماست. نگرانی من در مورد او واقعا تا این حد نیست.»
طی سال ۲۰۰۳ بوش كه جنگی نامربوط را آغاز كرده بود، در سخنرانی‌های خود تنها هفت‌ بار از افرادی كه در ۱۱ سپتامبر شركت داشتند سخن به میان آورد.
اما اسامه‌بن‌لادن بازگشته است. هفته گذشته بوش تنها در یك سخنرانی ۱۱ بار نام او را به میان آورد و هشدار داد كه اگر ما عراق را ترك كنیم، القاعده‌ـ كه زمانی كه ما به عراق رفتیم آنجا نبودـ پیروز خواهد شد. دموكرات‌ها كه هنوز نگران این هستند كه متهم به ضعف در برابر تروریسم و عدم حمایت از نیروهای آمریكایی‌ شوند به آقای بوش بودجه یك سال دیگر جنگ را اهدا كردند.
فعالیت‌های حزب دموكرات سرعت گرفته است، زیرا نظرسنجی‌ها نشان می‌دهند كه مردم كاملا از بوش مایوس شده‌ و با قاطعیت خواستار پایان جنگ هستند. با این حال با صراحت نمی‌توان گفت كه محتاط بودن رهبران حزب دموكرات اشتباه است. حقیقت این است تا زمانی كه سیاستمداران متقاعد نشوند كه رای‌دهندگان ترس‌پراكنی به روش بوش را مجازات می‌كنند و به آن پاداش نمی‌دهند، كابوس دوران ریاست‌جمهوری بوش به پایان نمی‌رسد و این امر هنوز اتفاق نیفتاده است.
در واقع راه و رسم آن اینگونه است: زمانی كه رودی جولیانی می‌گوید كه «ایران‌ـ كه هیچ ارتباطی با ۱۱ سپتامبر نداردـ بخشی از حركتی است كه تاكنون تمایلات ستیزه‌جویانه‌ای برای اینكه به خاك آمریكا بیاید و ما را بكشد، داشته است» باید با او مانند یك دیوانه برخورد كرد.
وقتی میت رامنی [فرماندار سابق ایالت ماساچوست و یكی از نامزدهای جمهوری‌خواهان برای انتخابات ۲۰۰۸] می‌گوید كه «اتحاد شیعه و سنی، حزب‌الله و حماس،‌ اخوان‌المسلمین و القاعده می‌خواهند كه غرب را به زانو در بیاورند» باید به خاطر جهالتش مورد تمسخر قرار گیرد و زمانی كه جان مك‌كین می‌گوید كه «اگر ما عراق را ترك كنیم اسامه‌بن‌لادن‌ـ كه در عراق نیست‌ـ تا كشورمان به دنبال ما خواهد آمد» باید به سخنانش خندید.
هنوز اینگونه نشده است، حداقل تاكنون و تا زمانی كه با جنگ‌طلبی و ادا و اطوارهای ناآگاهانه، با بی‌توجهی‌ای كه سزاوار آن است برخورد نشود، مردانی كه چیزی از هزینه‌های جنگ نمی‌دانند همچنان فرزندان مردمان دیگر را به قبرستان آرینگتون می‌فرستند.
پل گروگمان *
مترجم: محمد احمدی
منبع: نیویورك تایمز
*پل‌رابین كروگمان، اقتصاددان آمریكایی‌ و استاد دانشگاه پرینستون است. وی یكی از یادداشت‌نویسان روزنامه نیویورك تایمز و یكی از مخالفان سرسخت سیاست‌های جورج بوش است.
منبع : روزنامه هم‌میهن


همچنین مشاهده کنید