پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

نقدی بر دیدگاه علی شکوری‌راد در باب دانشجویان سیاسی


نقدی بر دیدگاه علی شکوری‌راد در باب دانشجویان سیاسی
عادت کرده‌ایم. دانشگاه به چنین هجمه‌های غیرمنصفانه و قضاوت‌های یک‌سویه خو کرده است. هراز چند گاه یكی پیدا می‌شود كه دانشگاه را به سبب شکست چندرنگی و چندگانگی اصلاح‌طلبان در عرصه انتخابات نهم بنوازد و كوزه‌ها و كاسه‌های باختن قافیه ۸۴ را برسر دانشجو بشكند و بعد هم دیگر رفقای هم‌مسلك با قید این گزاره که این مواضع نظر شخصی آن‌جناب بوده و ربطی به حزب و جنبش و جبهه ندارد، منتی هم بر سرجماعت نهاده باشند!
اصحاب سیاست و قدرت تنها آن هنگام که دانشگاه بر مدار دلخواه آنها بگردد و کلام خوشایند آنان را فریاد کند، از دانشجوی فهیم، فعال و مطیع ابراز رضایت خواهند کرد و دانشگاه هم هرچه سالیان بگذرد و تجربه‌ها اندوخته گردد، نکوتر در می‌یابد که تکیه بر اهل سیاست و ورود به دعاوی خطرناك قدرت خطایی مکرر خواهد بود چه آنكه به گواه خاطرات تاریخ این دانشجوست که لگدکوب رویارویی چپ و راست و بلاکش بی‌پناه ماجراست.
همچون آغازین سال‌های انقلاب که تمام پیکره دانشگاه فدیه سهم‌خواهی گروه‌ها ودسته‌بندی‌ها شد و همچون آخرین سال‌های اصلاحات که رقیب آن جناح با هجمه و رفیق این جناح با طعنه دانشجویان مستقل را می‌نواخت و البته می‌نوازند همچنان!جناب شکوری‌راد درست می‌فرمایند. دانشگاه منبع هیجان جوانی است و منشاء غلیان نادانی. آوار نقد ایشان که از تیر و ترکش تابستان ۷۸ دردناک‌تر نیست.
جوانی و خامی ماست که زودباور وعده‌ها بودیم و گمان بردیم که وزیر علوم وقت به‌جهت هجوم به دانشگاه بر سر استعفایش از منصب كم‌اختیار خود می‌ماند یا اگر معاون سیاسی وقت وزیر کشوروقت می‌گوید من یا ریشه این فتنه تیرماه را می‌کاوم و یا از منصب خود کناره می‌گیرم، مرد میدان است و یا می‌كاود یا كناره می‌گیرد! ایشان ماند تا به‌جرم دستکاری آرا در انتخابات مجلس ششم از صحنه کنارش بگذارند و هیچ‌گاه هم مجوز دفاع از اتهام به‌خود را نیافت یا اگر یافت که ما بی‌خبریم. جناب شکوری‌راد درست می‌فرمایند.
دانشگاه منشاء جوانی است و آرمان‌خواهی. اینک هم ایشان در انتظارند تا نسل منفعل ومنکسر از سیاست‌مداران زحمت را از دانشگاه کم فرمایند تا نسل‌های تازه و پرشور بیایند و لیست‌ها دست‌به‌دست شوند و آرا یک‌کاسه و دوباره چرخ بچرخد، چپ به بازی بازگردد. اما شرمنده‌ایم! برخلاف نسل مطیع و آرمان‌گرای ما كه دلخوش به سخنان خارج از قدرت شما و تورق كتب گنجینه‌ها بود، نسل‌های جدید به‌واسطه دسترسی بی‌واسطه و سهل و سبک به اخبار و اطراف از ما نسل‌های گذشته مطلع‌ترند و منقلب‌تر و شوریده‌تر.
چگونه می‌شود آوار شکست یک جنبش و جناح سیاسی را تنها برگرده دانشجویان نهاد و یکسره بر آن اصرار ورزید؟ آیا گمان می‌برید که حافظه تاریخی جماعت ایرانی چنانکه رایج شده آنقدر ضعیف است تا تمام اتفاقات ۸ سال اصلاحات را از یاد ببرد و پدران و مادران آنقدر گوش به فرمان جوان دانشجو هستند که چندین سال متوالی قهرسیاسی گزینند و از رای بگریزند؟
آیا فشار از پایین و چانه‌زنی در بالا به‌واسطه هیجان جوانی دانشجویان به ادبیات سیاسی آن روزها راه یافت؟ آیا تنها دانشگاه بود که بر پیگیری قتل‌های سیاسی اصرار ورزید؟ آیا دانشگاه بود که استراتژی طلایی آرامش فعال را بهترین تاکتیک در برابر هجوم‌های پیاپی رقیب برگزید؟ آیا دانشگاه تدوین و تصویب لوایح دوقلو را عصاره و نتیجه عمل اصلاح‌طلبانه برشمرد و افکار عمومی را در انتظار سرانجام آن نگاه داشت؟
آیا دانشگاه بود که از برای رد صلاحیت‌های گسترده تحصنی برپا کرد و بعد هم که تحصن تمام شد استعفا داد و انتخابات هم سر آخر در زمان معین برگزار گردید؟ آیا تنها دانشگاه بود که انتخابات مجلس هفتم را رقابتی ارزیابی نکرد و در آن شرکت فعال نداشت؟ آیا دانشگاه بود که در انتخابات نهم ریاست‌جمهوری نگذاشت اجماع در جبهه اصلاحات فراهم شود؟ نقد منصفانه را می‌پذیریم، آقای شکوری‌راد که اگر مجوز صادر فرمایید ما هم از برای سال‌های جوانی و شور انقلابی شما حرف‌های بسیاری برای گفتن داریم.
در پایان اما باید از جناب شکوری‌راد و همفکران‌شان ممنون و سپاسگزار بود که همواره عوارض همگامی دانشگاه با اهالی سیاست را برای نسل‌های تازه بازگو می‌کنند که هرگاه دانشجو از پوسته جوان کاورپوشی که یار دبستانی می‌خواند خارج شود و بزرگان را به چالش، پرسش و نکوهش گرفتار کند، چیزی جز یک بچه متوهم غیرقابل اعتماد برهم‌زننده بازی خطاب نخواهد شد. متشکریم از این یادآوری‌های گاه به گاه به‌موقع آقای شکوری‌راد!
پیمان مقدم
منبع : روزنامه هم‌میهن


همچنین مشاهده کنید