پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا


دنیای کوچک دن‌ کامیلو


دنیای کوچک دن‌ کامیلو
یک کشیش، یک کمونیست، قصبه‌ای «توی دره‌ی پو» در نوار خاکی شمال ایتالیا و یک مجسمه‌ی مسیح؛ «دنیای کوچک دن کامیلو» را ‌این‌ها شکل داده‌اند اما قضیه به هم‌این‌جا ختم نمی‌شود، چون این کشیش، «دن کامیلو»ی ساده‌دل، لجوج و البته هوش‌یار است و کمونیست قصه هم «په‌پونه»ی کم‌سواد و زورمند که هم‌زمان شهردار، مکانیک قصبه و رییس حزب کمونیست آن است.
«در این دنیای کوچک، بین شط و کوه، بسیاری چیزها اتفاق می‌افتد که در هیچ کجای دنیا روی نخواهد داد»، پس چندان عجیب نیست که مسیح ِ کلیسای قصبه هم، نه فقط مجسمه‌ای بی‌جان و خاموش که ناظری‌ست تیزبین و از فراز جای‌گاه‌اش امورات قصبه و به‌خصوص «دن کامیلو» را زیرنظر دارد؛ طرف مشورت این کشیش زیرک است و در مواقع لازم به یاری او می‌آید!
ماجراهای این کتاب در سال‌های بعد از جنگ جهانی دوم اتفاق می‌افتد؛ در هنگامه‌ی تقابل احزاب و مرام‌های مختلف و به‌خصوص کلیسا و حزب کمونیست - که در آن روزها در کشورهایی مثل فرانسه و ایتالیا، قدرت یافته بود - . هم‌این است که همه‌ی اتفاقات «دنیای کوچک دن کامیلو» رنگ و بوی مبارزات حزبی دارد و قصبه، محلی‌ست برای رویارویی «په‌پونه» به عنوان نماد ایدئولوژی چپ، و «دن کامیلو» به عنوان نماد اندیشه‌ی مذهبی کلیسایی و ضد چپ.
منازعات این دو، به اندازه‌ی دنیای‌شان کوچک و کم‌اهمیت است و شاید چاشنی طنز ماجرا، هم‌این باشد. «دن کامیلو» و «په‌پونه» هر دو به اندازه‌ی هم احمق‌اند. یکی اسیر جزم‌اندیشی مذهبی‌ست و آن یکی فریب‌خورده‌ی کمونیسم، و با آن شش کلاس سوادش شاید حتا معانی دقیق «ارتجاع سیاه»، «امپریالیسم»، «پرولتاریا» و ... را هم نداند.
طنز سلاح بـُرنده‌ای‌ست و ای بسا از صدها کتاب و مقاله‌ی فلسفی تحلیلی در رساندن یک پیام مشخص، موثرتر واقع شود.
به‌نظر من، نویسنده‌ی «دنیای کوچک دن کامیلو»، در سال‌هایی که شعارهای پوشالی قدرت‌مندان، ذهن و زنده‌گی مردم را در تسلط خود دارد، با خلق این دو شخصیت کمیک به جنگ حماقت می‌رود و آن‌را نقد می‌کند؛ درست به هم‌این دلیل است که خشم «پالمیرو تولیاتی» (دبیر کل وقت حزب کمونیست ایتالیا) را چون‌آن برمی‌انگیزد که او در یکی از سخن‌رانی‌های‌اش، «آن روزنامه‌نگار ایتالیایی [یعنی جووانی گوارسکی]» که «شخصیتی با سه سوراخ بینی [«په‌پونه‌»‌ی کمونیست] اختراع کرده است» را «سه برابر ابله» می‌خواند!
«دنیای کوچک دن کامیلو» تشکیل شده است از بیست و هشت داستان به هم پیوسته که هر کدام‌شان یک ماجرای طنزآمیز را روایت می‌کنند: گاهی ماجرای شیرین‌کاری‌های «دن کامیلو» که بعضی رفتارهای‌اش اصلن به یک کشیش نمی‌ماند - مثل شکار قاچاق، تنبیه‌های وقت و بی‌وقتی که علیه این و آن و به‌خصوص په‌پونه به کار می‌گیرد، بوکس‌بازی و .. -، گاهی حماقت‌های «په‌پونه» و دار و دسته‌‌اش که غالبن کم‌سواد و ابله‌اند، و بیش‌تر، ماجراهایی که «په‌پونه» و «دن کامیلو» برای شکست آن دیگری – و در موارد انگشت‌شمار یاری‌رساندن به او – طرح‌ریزی کرده‌اند. «دن کامیلو» و «په‌پونه» به هم‌آن اندازه که دشمن‌اند، دوست هم هستند. به هم‌این دلیل جز در ماجرای آخر کتاب، کار به جاهای باریک نمی‌کشد و رویارویی این‌دو، لب‌خند به لب خواننده می‌نشاند.
طنز کتاب به‌قدری قوی‌ست که غالبن خواننده مجذوب وقایع طنز‌آمیز آن می‌شود و زیرلایه‌ی سیاسی اثر چندان به چشم نمی‌آید و این نه تنها عیب، که هنر نویسنده است. درست به علت هم‌این طنز ناب است که با گذشت سال‌ها از روزهای سلطه‌ی کمونیسم و حالا که «نه از تاک، نشان است و نه از تاک‌نشان»، هنوز داستان‌های «دن کامیلو» جذابیت خودشان را از دست نداده‌اند.
البته قدرت طنز نویسنده در سراسر کتاب یک‌سان نیست و بعضی داستان‌ها – به خصوص در اواسط کتاب – شاخص‌ترند و بعضی دیگر، مثل داستان‌های یک پنجم انتهایی کتاب که با قتل «پیتزی» وارد فضای دراماتیک و بعد پلیسی می‌شوند – کم‌جان‌تر.
در ادبیات اروپا، هیچ طنزنوشته‌ای را نمی‌توان پیدا کرد که به پای رمان عظیم «شوایک» نوشته‌ی «یاروسلاو هاشک» - که هجویه‌ای‌ست علیه جنگ – برسد، اما «دن کامیلو» را هم می‌توان از طنزهای انتقادی بسیار زیبا و کم‌نظیر اروپایی به حساب آورد.
«جووانی گوارسکی» (۱۹۶۸ - ۱۹۰۸)، خالق «دنیای کوچک دن کامیلو»، در ایران هم خوش‌اقبال بوده و به غیر از این اثر، چند کتاب دیگرش از جمله «خانه‌ی نینو» (با ترجمه‌ی زنده‌یاد منوچهر محجوبی)، «شوهر مدرسه‌ای» (با ترجمه‌ی جمشید ارج‌مند) و اخیرن هم «دن کامیلو و پسر ناخلف» که ادامه‌ی ماجراهای دن کامیلوست (با ترجمه‌ی «مرجان رضایی»)، به فارسی ترجمه و منتشر شده و آن‌‌طور که به نظر می‌رسد، از این به بعد حضور پررنگ‌تری در ادبیات ما خواهد داشت.
جووانی گوارسکی
ترجمه‌ی جمشید ارج‌مند
منبع : پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی حوزه هنر


همچنین مشاهده کنید