چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا


حکومت حق دارد رعایت پوشش اسلامی را در عرصه اجتماع الزامی کند


حکومت حق دارد رعایت پوشش اسلامی را در عرصه اجتماع الزامی کند
پوشش در عرصه اجتماعی را چه یك واجب شخصی و چه یك واجب اجتماعی بدانیم، مسئله اینجاست كه حاكمیت اسلامی حق دارد محدوده‌ای را برای پوشش الزامی كند؛ یعنی حتی اگر پوشش یك امر شخصی دانسته شد، باز كسی منكر این نیست كه حاكمیت می‌تواند در این عرصه حدودی را تعریف كند. حكومت اسلامی می‌تواند ضابطه بگذارد و براساس ضوابط عمل كند. همه حكومت‌ها حق دارند در مناسبات اجتماعی و عمومی جامعه حدود و محدوده‌هایی را مشخص كنند؛ مثلاً فرانسه كه قانون منع حجاب را تصویب و اجرا كرد، این را یك حق حكومتی برای خود می‌داند
حجت‌الاسلام صابر اكبری جدی، مسؤول دفتر نمایندگی مقام معظم رهبری در امور دانشجویان ایرانی خارج از كشور و استاد دانشگاه تهران و عضو كمیسیون مشورتی شورای عالی انقلاب فرهنگی در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری رسا به تبیین چگونگی پوشش و وظیفه حكومت اسلامی در این‌باره پرداخت.
● حجاب در اسلام چه مراتبی دارد؟
▪ حجت‌الاسلام صابر اكبری:
حجاب واژه قرآنی پوشش نیست؛ بلكه لفظی است كه در بین فارسی‌زبانان شهرت یافته است و در تعبیرهای فقهی از آن به ستر یا پوشش یاد كرده‌اند. پوشش لفظی است كه هم مرد را شامل می‌شود و هم زن را. بنابراین اگر بخواهیم عنوان مناسب‌تری را درباره این موضوع مطرح كنیم، به نظر من واژه پوشش مناسب‌تر است؛ چون اصل حجاب به معنی پرده است و كاربرد آن پرده‌نشینی زن را به ذهن می‌آورد و به نوعی این حكم را به خانم‌ها منحصر می‌كند؛ با اینكه پوشش یك بحث دینی است كه مرد و زن در آن تفاوتی ندارند.
اصل پوشیدگی بین مرد و زن مشترك است و فرقی از لحاظ پوشیدگی بین مرد و زن وجود ندارد. البته محدوده پوشش تفاوت دارد. ما چهار عرصه در پوشیدگی داریم. نخست عرصه محارم است؛ یعنی كسانی كه جزء خویشاوندان نزدیك انسان محسوب می‌شوند. احكام پوشش در این عرصه تا جایی است كه سبب ریبه و تحریك شهوت نشود و بیشتر از این محدودیتی در این عرصه وجود ندارد.
عرصه دیگر حوزه ارتباط شخص با خداوند متعال است. این بخش پوششی را متناسب با حضور در پیشگاه معبود می‌طلبد كه دارای یك حد واجب و یك حد مستحب است.
عرصه سوم مربوط به ارتباط بین زن و شوهر است. در این بخش هیچ محدودیتی از نظر پوشیدگی وجود ندارد و هیچ الزامی برای مرد و زن وجود ندارد؛ اگرچه توصیه‌های اخلاقی و تربیتی خاصی وجود دارد كه مقوله دیگری است.
عرصه چهارم كه بسیار مهم است، عرصه حضور زن و مرد در جامعه است. وقتی زن و مرد در عرصه اجتماعی حضور پیدا می‌كنند، رعایت پوشش احكام خاصی دارد. آن چیزی كه امروزه مورد توجه است، این عرصه است. یعنی اشخاص در عرصه اجتماعی چگونه و با چه پوششی باید حضور پیدا كنند. نكته‌ای كه باید به آن توجه كنیم این است كه در عرصه اجتماعی بحث پوشش دو جنبه پیدا می‌كند. یكی جنبه شخصی است كه شخص برای مصون داشتن خود از برخی آسیب‌های احتمالی سعی می‌كند به صورت پوشیده در جامعه حضور پیدا كند كه این یك امر طبیعی است؛ مثلاً انسان در فصل گرما به گونه‌ای در جامعه حضور پیدا می‌كند كه از گرما مصون و در فصل سرما به گونه‌ای كه از سرما محفوظ بماند. در قرآن هم به این موضوع اشاره شده است كه لباس‌هایی كه برای انسان‌ها قرارداده شده است، به این منظور است كه در گرما و سرما خود را حفظ كنند.
نكته دیگر نقش اجتماعی هر فرد است كه آیا شخص وقتی با پوشش در جامعه حاضر می‌شود، جامعه هم از این پوشیدگی سودمند می‌شود یا خیر؟
● آیا جامعه حقی درباره چگونگی پوشش فرد دارد؟ آیا تأثیر و تأثری در این زمینه وجود دارد؟
▪ حجت‌الاسلام صابر اكبری جدی:
به نظر می‌رسد دیدگاه اسلام این است كه وقتی شخص وارد عرصه اجتماع می‌شود، باید سلامت روابط و مناسبات اجتماعی را در پوشش خودش رعایت كند. در واقع پوشش تنها حق شخص نیست؛ بلكه نوعی حق شخصی و اجتماعی است و شخص باید برخی وقت‌ها محدودیت‌هایی را كه حقوق اجتماعی ایجاب می‌كند، رعایت كند.
اسلام معتقد است كه انسان در این عرصه باید برخی حریم‌ها یا خط قرمز‌ها را رعایت كند. یكی از این خط قرمزها حرمت شخصی هر فرد است. یعنی شخص وقتی وارد اجتماع می‌شود، باید حرمت خود را حفظ كند. به همین سبب در دین اسلام لباس شهرت حرام است. چرا كه شخص مورد تمسخر و تحقیر دیگران واقع می‌شود؛ اگرچه این امر ممكن است مربوط به ویژگی‌های خاصی در ذهنیت اجتماع باشد. به هر حال فرد در جامعه‌ای كه زندگی می‌كند، نباید به نوعی رفتار كند، لباس بپوشد یا سخن بگوید كه از سوی دیگران مورد تمسخر قرار گیرد.
خط قرمز دیگر حفظ حریم انسانی است. ما در زندگی بشری دو جنسیت را تجربه می‌كنیم. یك جنسیت زن و یك جنسیت مرد. هر دو آنها انسانند و زندگی بشری تركیبی از آنها است؛ «و لقد خلقناكم ازواجا». ما به صورت زوج خلق شده‌ایم. طبعیتاً تفاوت جنسی وجود دارد؛ ولی نكته این است كه نباید در عرصه اجتماعی تظاهر و بروز جنسیتی باشد؛ یعنی هر شخصی چه مرد و چه زن وقتی به عرصه اجتماع وارد می‌شود، در رفتار، گفتار و پوشش باید به گونه‌ای باشد كه گویی در جایگاه یك انسان در جامعه حاضر شده است و جنبه‌های جنسیتی خودش را نباید ظاهر كند. به همین سبب سخن گفتن با ریبه حرام است. نگاه با ریبه حرام است. یعنی هرچه كه به ما در جامعه تظاهر جنسیتی بدهد، مورد تحریم دین است. انسان باید در جایگاه انسان وارد اجتماع شود؛ نه در جایگاه مشتری خواهش‌های جنسی.
بنابراین حرمت انسان و حریم انسانی دو حریم بسیار كلیدی است كه مورد توجه دین است و پوشش هم در این راستا تعریف می‌شود. نكته دیگر اینكه در مرد و زن اصل پوشش مشترك است و هیچ فرقی از این جهت بین مرد و زن وجود ندارد؛ ولی در چگونگی پوشش بین مرد و زن تفاوت وجود دارد و علتش هم روشن است. چون نوع تأثیر و تأثر و بروز جنسیتی مرد و زن با یكدیگر فرق دارد. میزان بروز جنسیتی در خانم‌ها به سبب ویژگی خاص فیزیولوژیكی آنها بیشتر است. بنابراین دین در پوشش آنها محدودیت بیشتری را قرار داده است؛ البته پوشش مردان نیز باید به گونه‌ای باشد كه موجب تحریك شهوت دیگران نشود. بنابراین میزان پوشش عدم ایجاد ریبه است.
● مرز محدوده شخصی و اجتماعی چیست؟ چگونگی پوشش را نیز تعریف بفرمایید.
▪ حجت‌الاسلام صابر اكبری جدی:
جالب توجه این است در آموزه‌های دینی به حد و اندازه پوشش اشاره نشده است؛ یعنی گفته نشده كه حتماً باید این‌گونه لباس بپوشید؛ بلكه به این امر توجه شده كه انسان وقتی می‌خواهد در جامعه ظاهر شود، باید به گونه‌ای باشد كه جنبه‌های جنسیتی خود را بروز ندهد. لذا باید پوشش او متناسب با این شأن باشد و مشخص كردن آن بر عهده عرف جامعه است و فرهنگ هر جامعه‌ای اقتضائات ویژه خود را دارد. مثلاً در كشورهای اسلامی همه جا یكسان نیست و پوشش‌های متنوع وجود دارد؛ ولی همه می‌توانند پوشش اسلامی داشته باشند؛ چرا كه می‌توانند به تناسب فرهنگ، آداب و رسوم خود این شأن را رعایت كنند. بنابراین دین الزامی بر مشخص كردن نوع پوشش ندارد. البته توصیه‌هایی ارشادی دارد؛ مثلاً اینكه رنگ لباس به دلیل رعایت پاكیزگی بیشتر و تأثیر آن بر روحیه انسان روشن باشد. اما اینكه عرصه عمومی و اجتماعی كجاست، توسط عرف دقیقاً تعریف شده است. منظور از عرصه عمومی، مكانی است كه افراد نامحرم در آنجا رفت و آمد می‌كنند. این حضور ممكن است حضور فیزیكی باشد و ممكن است نوعی اشراف باشد؛ یعنی در معرض دید باشد. البته محدوده‌ای كه دین مشخص می‌كند، عرصه محارم است. دین حوزه محارم را حوزه خصوصی و خارج از آن را حوزه عمومی و اجتماعی معرفی می‌كند. شاید از نظر برخی عرصه خانوادگی خصوصی تلقی شود؛ ولی از دیدگاه شرع آنجا هم می‌تواند حوزه عمومی باشد و باید امر محرم و نامحرم در آن رعایت شود. از آنجایی كه رفت و آمد در آن برخی وقت‌ها عمومی است و دیگران می‌توانند در آن حضور و یا بر آن اشراف داشته باشند، این فضا عمومی است و لازم است پوشش رعایت شود.
نكته‌ای كه باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد، این است كه آیا الزام و اجباری كه در مسئله پوشیدگی در اماكن عمومی وجود دارد، یك حق شخصی است؛ ولی اگر رعایت نكرد، تنها خودش گناه كرده است و به دیگران ارتباطی ندارد یا یك حق و الزام اجتماعی است به این صورت كه اگر فردی با پوششی نامناسب وارد جامعه شد، حق دیگران را نادیده گرفته و باید با او برخورد شود؟
این دو دیدگاه رایج درباره این مسئله است. برخی پیرو دیدگاه اول هستند و می‌گویند اگرچه پوشش واجب است؛ ولی شخص اگر رعایت كند، چندان اهمیت ندارد؛ چون ضررش متوجه خود اوست.
دیدگاه دیگر می‌گوید این یك وظیفه اجتماعی است و در جامعه اسلامی این محدوده باید رعایت شود و اگر كسی نخواهد رعایت كند، توسط مجاری تنبیهی باید تنبیه شود. مثل روزه‌خواری كه فرد مریض است و روزه نمی‌گیرد؛ ولی حق تظاهر به روزه‌خواری را در ملأ عام ندارد؛ چون حرمت اجتماعی را از بین می‌برد.
به هر حال پوشش در عرصه اجتماعی را چه یك واجب شخصی و چه یك واجب اجتماعی بدانیم، مسئله اینجاست كه حاكمیت اسلامی حق دارد محدوده‌ای را برای پوشش الزامی كند؛ یعنی حتی اگر پوشش یك امر شخصی دانسته شد، باز كسی منكر این نیست كه حاكمیت می‌تواند در این عرصه حدودی را تعریف كند. حكومت اسلامی می‌تواند ضابطه بگذارد و براساس ضوابط عمل كند. همه حكومت‌ها حق دارند در مناسبات اجتماعی و عمومی جامعه حدود و محدوده‌هایی را مشخص كنند؛ مثلاً فرانسه كه قانون منع حجاب را تصویب و اجرا كرد، این را یك حق حكومتی برای خود می‌داند.
●ز لزوم رعایت پوشش علاوه بر قانون‌گذاری، نیازمند فرهنگ‌سازی است. این امر چگونه و از چه طریقی باید صورت بگیرد؟
▪ حجت‌الاسلام صابر اكبری جدی:
این هم مثل سایر قوانین است. ما قوانین بسیاری داریم كه برای عملی كردن آنها در كنار فرهنگ‌سازی جریمه هم مشخص می‌شود؛ مثل قوانین راهنمایی و رانندگی كه به دلیل مصالح عمومی وضع شده و برای عملی شدن آنها همراه با آموزش، تشویق، فرهنگ‌سازی، یادآوری كردن آثار آن و پی‌گیری در رسانه‌ها، برای فراگیر شدنش جریمه هم تعیین شده است. این منطق قوانین و مقررات است. منتهی هر دو باید با هم باشند؛ چرا كه پرداختن به یك جنبه و غافل شدن از جنبه دیگر مسئله سبب بی‌اثر شدن قانون خواهد شد.
در زمینه حفظ حرمت انسانی، نیز باید فرهنگ‌سازی شود؛ اما در كنار آن باید با متخلفان برخورد شود.
● وظیفه حوزه در خصوص بسط و تبیین مسأله پوشش چیست؟
▪ حجت‌الاسلام صابر اكبری جدی:
نخست اینكه حوزه باید در عرصه نظر به نظریه‌پردازی بپردازد و مباحث نظری این مسئله را تبیین كند؛ مثلاً درباره اینكه اگر حجاب یك حق شخصی باشد، آیا می‌توان قوانین خاصی برای رعایت آن در جامعه وضع كرد؟ این گونه مسائل بحث‌هایی است كه حوزه باید به آنها بپردازد.
دوم بخش ترویج فرهنگ حجاب در جامعه است. پرداختن به فلسفه پوشش و چرا كه این پوشش در نظر گرفته شده و هدف‌‌گذاری‌های این حكم در اسلام چه بوده است؟ باید تئوری‌سازی شود و مباحث در قالب‌های قابل فهم سامان داده و به جامعه عرضه شود.
سوم تبیین و تبلیغ توصیه‌های دینی است. باید نظرات ائمه و توصیه‌های ایشان را برای جامعه تبیین شود و مشخص شود كه مخاطب پوشش فقط خانم ها و آن‌ هم صرفاً با چادر نیست. همچنین به بحث افراط و تفریط در این امر پرداخته شود؛ چراكه اگر شخصی در رفتارهای اجتماعی دچار افراط و تفریط شود، قطعاً به تظاهر جنسیتی دچار می‌شود و از محدوده روابط انسانی خارج خواهد شد.
● نقش صدا و سیما و رسانه‌های همگانی در این‌باره چیست؟
▪ حجت‌الاسلام صابر اكبری جدی:
به طور كلی هنر اصلی‌ترین نقش را در رساندن پیام‌های پنهان و غیرمستقیم ایفا می‌كند. با استفاده از هنر باید ذهن‌ها را به سوی تبیین ارزش پوشش سوق داد و این پیام را به جامعه منتقل كرد.
پژوهشگر: حجت‌الاسلام صابر اكبری
منبع : سایر منابع


همچنین مشاهده کنید