جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

آواز پیروز طبیعت


آواز پیروز طبیعت
آنچه كار معدودی از نقاشان نسل ما را ویژه می‌كند، بنیان تاثیراتی است كه نه بر پایه منطق‌ها و دستاوردهای نسل پیشین ایران، كه بر اصل حركت و پیشرفت‌های تصویر در عرصه بین‌المللی هنر استوار است.
بین‌المللی به معنی آنچه جامعه هنری سیال آن را پذیرفته و شاید به این دلیل آن را ارج می‌نهد كه نهاد تصویر را ابعاد و سیالیتی تازه می‌بخشد.
این شاید از آن‌رو توجیه‌پذیر است كه عرصه رسانه، هنرمند امروز را نه در یك مشی بومی كه در زیستی تصویری می‌پروراند، اینكه البته بعضی به اصطلاح منتقدان ما حركت‌های نو را به هر نحوی تخطئه می‌كنند از نوعی دگماتیسم ناشی می‌شود كه یادآور انقلاب‌های هنری قرن ۱۹ است كه منتقدان را به یاوه‌گویی می‌كشاند.
به هر حال همه اینها مقدمه‌ای بود تا به هنرمندان نوجویی اشاره كنم كه با آگاهی و شعور و به دور از دغدغه محفل‌بازی و شلنگ و تخته‌اندازی در مسیری كه پیش گرفته، همواره نسیمی تازه‌تر می‌وزد، علیرضا معصومی در آثار تازه‌اش در گالری اثر حرف‌های پیش از این خود را با جرات تمام از لحاظ فرمی به چالش می‌كشد.
فضای نقاشی‌های معصومی همواره شاعرانه‌اند و پیوندش با طبیعت چه در منش اكسپرسیو پیش از اینش چه در شسته‌رفتگی و موازنات طبیعت و انتزاع در آثار جدیدش كاملا بدیهی است.
معصومی سكوت را با تمام حواشی و حرف‌های نگفته‌اش گرامی می‌‌دارد و این راه مانند یك كمان‌كش ‌ذن ابتدا طبیعت بكر را درك می‌كنند، اما طنزی كه «گاستون» را به یاد می‌آورد و سطوح رنگی و اله‌مان‌هایی كه «میلتون ایوری» را احیا می‌كند، دست در دست هم فضایی را می‌سازد كه مخاطب را بی‌واسطه با نوعی سوگند روبه‌رو می‌كند؛ سوگندی كه سكوت طبیعت را هزاران سال است با خود حمل می‌كند و این گفته والتر بنیامین را به یاد می‌آورد كه «طبیعت لال است و از آن‌رو غمگین».
این سكوت اما در ذهن نقاش به گونه‌ای حلول كرده كه با آوردنش بدون تزئین و اضافه‌گویی و عرض‌اندام آكادمیك پاسداشتی ارزشمندتر را عرضه می‌كند. به عبارتی نقاش در این آواز پیروز طبیعت هیچ نغمه انسانی به عاریت نمی‌گذارد و شكفتن رنگ‌دانه‌ها در سطوح وسیع، نگرشی عمیق را در سكوت طبیعت به گردن می‌گیرد.
چنین رویكردی شاید مخاطب سطحی را به سرسری نگاه كردن آثار نمایشگاه وا دارد اما قرار گرفتن جلو هر تابلو حكم نوعی مدیتیشن را دارد كه طی آن سطوح رنگی سیال در نگاه مخاطب به همان آرامش كویری بدل می‌شود كه نقاش در خلق اثر از آن بسیار تاثیر گرفته و شعری كه با شكوه طبیعت درآمیخته برای لحظه‌ای مخاطب اثر را درگیر همان سكون و آرامشی می‌كند كه نقاش در دشت كویر تجربه كرده است.
ابتلای مخاطب در اینجا آن‌گاه كه در انتظار آرامش، به ثمر می‌نشیند به وادی مالیخولیایی راه می‌یابد كه بطن آن در پیوند با لایه‌ها و ارزش‌های بصری و عناصر موجود در مناظر تحقق یافته است. در پایان، مجموع آنچه لازمه یك نمایشگاه و یك طبیعت كامل در نوع خود قلمداد می‌شود را در آن پیدا می‌كند.
وحید شریفیان
منبع : روزنامه هم‌میهن


همچنین مشاهده کنید