پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

ملاقات صدام حسین و رامسفیلد


ملاقات صدام حسین و رامسفیلد
گفته می شود كه ملاقات میان صدام حسین و رامسفلد بدون نتیجه انجام گرفت.
مكالماتی كه گفته می شود میان صدام حسین و دونالد رامسفلد در سفر اخیر وی به بغداد و دیدار با رهبر در بند عراق انجام گرفت به چاپ رساند. الاسبوع گزارش می دهد كه منابع سیاسی آگاه جزئیات این ملاقات را فراموش كرده بودند و در اینجا نسخه كامل آن ارائه می گردد.
متن مذاكرات پرزیدنت صدام حسین و وزیر دفاع آمریكا دونالد رامسفلد
در آغاز دیدار ، پرزیدنت صدام حسین فوق العاده آرام بنظر می رسید و شاید از اینكه رامسفلد به ملاقات وی آمده بود تعجب می كرد ولی هیچگونه علائم نگرانی یا فشار عصبی در او دیده نمی شد.
رامسفلد گفت و گو را آغاز كرد :
▪ رامسفلد :
من به منظور مذاكره در مورد اوضاع عراق به دیدار شما آمده ام. ما با بعضی از حامیان شما در داخل و خارج عراق در تماس بوده ایم و آنها به ما توصیه كردند تا سخنان شما را بشنویم.
ـ حسین :
و آنچه می خواهید چیست ؟ نیروهای شما سرزمین شكوهمند عراق را به اشغال خود در آورده اند، شما رژیم حاكم را بدون هیچ پایه و اساس قانونی به زیر كشیدید ، به استقلال و حاكمیت كشوری مستقل ، آزاد و خودمختار تجاوز نموده و مرتكب جنایاتی شدید كه تاریخ بعنوان گواهی بر فرهنگ و تمدن خونبار شما آن را ثبت خواهد كرد. بنابراین پس از این همه ، دیگر چه می خواهید؟
▪ رامسفلد ( در حالیكه سعی در پنهان داشتن خشم خود داشت ) :
چه لزومی دارد كه به گذشته بازگردیم. من مخصوصا به اینجا آمده ام تا پیشنهادی روشن و صریح به شما ارائه كنم و مایلم پاسخی روشن و صریح از شما بشنوم.
ـ حسین ( با تمسخر ) :
تصور می كنم كه برای عذر خواهی و بازگرداندن قدرت به ملت عراق به اینجا آمده اید.
▪ رامسفلد :
ما دلیلی برای عذر خواهی نداریم. شما خطری برای همسایگان خود و در تلاش برای بدست آوردن سلاح كشتار جمعی بودید و ملت خود را تحت استبداد و دیكتاتوری داشتید.بنابراین طبیعی بود كه برای كمك به مردم عراق اقدام كردیم تا آنها خود را از مخاطراتی كه بیش از سی سال با آن روبرو بودند خلاص كنند.
ـ حسین :
می دانم كه شما از تاریخ بی اطلاع هستید و نیز می دانم كه رئیس جمهوری شما نیز در این زمینه دست كمی از شما ندارد. ولی بنظر می رسد كه مدتهای مدید آنقدر دروغ گفته اید كه سرانجام خودتان آنها را باور كرده اید. چنانچه منظور شما از « همسایگان ما » صهیونیست ها هستند ، در این صورت ، آری ، ما براستی برای آنان خطرناك و در تدارك آزاد سازی سرزمین به یغما رفته خود در فلسطین بودیم. این اعتقادِ نه تنها ملت عراق بلكه اعتقاد هر فرد عرب است ، چرا كه آن سرزمین ، سرزمینی عرب می باشد و مردم آن عرب هستند و صهیونیست ها كاری نكرده اند مگر اشغال آن سرزمین. آنان از نقاط مختلف دنیا به كمك شما و قدرت های استعماری قدیم به سوی ما آمدند. ولی چنانچه منظور شما كویت است مایلم از شما سؤال كنم :
آیا از كویت خارج شده اید یا نه ؟
▪ رامسفلد :
اینها مسائل امنیتی هستند. بعلاوه میان ما و كویت و سایر كشورهای حوزه خلیج توافق نامه های امنیتی وضع شده است. ما بنا به درخواست آنها وارد سرزمین شما شدیم تا از آنان در مقابل تهدیدات شما دفاع كنیم.
ـ حسین :
مضحك نیست كه گوسفند را به گرگ بسپاریم ؟ ملت كویت مردمانی عرب هستند و كویت بخشی از قلمرو عراق است. بنابراین از شما می خواهم بروید و تاریخ را بخوبی مطالعه كنید ، در غیر این صورت اطمینان دارم هرگز قادر به درك این موضوع نخواهید بود.
▪ رامسفلد : پرگویی كافیست. من به شما پیشنهاد می كنم ………
ـ حسین ( صحبت او را قطع می كند ) :
پیش از ارائه كالای فاسد خود به من، مایلم سؤال كنم آیا هیچگونه سلاح كشتار جمعی یافتید یا خیر ؟
▪ رامسفلد (سردر گم ) :
تا بحال كه نه ، ولی بطور قطع روزی آنها را خواهیم یافت. آیا انكار می كنید كه قصد تولید بمب هسته یی داشتید؟
ـ پرزیدنت حسین :
از سال ۱۹۹۱ ما هیچگونه سلاح كشتار جمعی نداشته ایم. آنچه به گروه بازرسان بین المللی گفتیم صادقانه بود و در مكاتبات خود به كوفی عنان نیز صادق بودیم و شما از این حقایق آگاه بودید ولی بدنبال هر بهانه و عذر دروغین برای اشغال عراق و سرنگونی حكومت قانونی بودید.
▪ رامسفلد :
مردم عراق با شادی از ما استقبال كردند و به ما خوش آمد گفتند و دلیل آن اقدامات خونبار رژیم شما بود كه در تمام سالهای حكمرانی بر عراق روا داشتید.
ـ حسین :
آقای رامسفلد خواهش می كنم دروغ پردازی را بس كنید. شما كسانی هستید كه در سرزمین ما دریای خون راه انداختید، علیه ما توطئه كردید و همراه با عده یی خائن وطن فروش آمدید تا سرزمین بزرگ عراق را تحت سلطه خود درآورید.
▪ رامسفلد :
كسانی كه شما خائن وطن فروش می نامید به روشهای دموكراتیك و با انتخابات روشن و واضح توسط مردم عراق بعنوان رهبر انتخاب شدند ، روشهایی كه هرگز در دوران حكومت شما در كشور بكار گرفته نشد.
ـ حسین :
من می دانستم كه شما با گروهی از خائنین وطن فروش وارد عراق شدید كه { جلال} طالبانی در صف اول آنان قرار داشت ( و به تمسخر می خندد) . عراق بزرگ تحت فرمانروایی طالبانی و جعفری ، آیا مضحك نیست ؟ و شما در مورد چه نوع انتخاباتی صحبت می كنید؟آیا در حالیكه كشور ما تحت اشغال است برگزاری به گفته شما ، انتخابات آزاد ، امكان پذیر است ؟ آقای رامسفلد ، ما از تاریخ چنین آموخته ایم كه اشغالگران تنها همراه با نوكران و عاملین خود می آیند و با این همه می خواهید مرا متقاعد كنید كه مردم عراق از آزادی و دموكراسی برخوردار هستند؟ شما براستی باید دیوانه باشید.
▪ رامسفلد ( در تلاش برای كنترل خشم خود ) :
شما در انزوا هستید و از حقیقت آنچه در خارج از این مكان می گذرد بی خبرید. مردم عراق از قید فشار و ظلم شما رها شده اند. اگر آنان شما یا هر یك از افرادتان را در خیابان دیده بودند نابودتان می كردند ! !
ـ حسین :
و حتم دارم چنانچه قادر بودید محل استقرار خود در عراق را اعلام كنید و « مقاومت عراق » از آن مطلع می شد نمی توانستید جان سالم بدر برید. مایلم توصیه ها و پیشنهادات مرا به رئیس جمهوری ابله تان انتقال دهید : باید به او بگویید كه باقیمانده نفرات و سربازان خود را نجات دهد. مرگ در هر كجا در تعقیب آنهاست و تاریخ او را نخواهد بخشید.
▪ رامسفلد : من به منظور گفت وگو در مورد عملیات « تروریستی » كه افراد شما مرتكب می شوند به اینجا آمده ام . اخیرا افراد شما به زندان ابو قریب حملاتی شنیع نمودند كه بیش از پنجاه آمریكایی كشته یا زخمی شدند و نیز تعدادی از كسانی را كه به اتهامات مختلف زندانی بودند به قتل رساندند. افراد شما از تروریست های نقاط مختلف جهان كمك دریافت می كنند و تهدیدی برای تجربه دموكراسی در عراق هستند.
ـ حسین :
آنچه می خواهید دقیقا چیست ؟
▪ رامسفلد:
من پیشنهادی برای شما دارم و آن این است كه شما آزاد خواهید شد و می توانید آزادانه محلی را برای تبعید ا نتخاب كنید ، هر كشوری كه مایل باشید، به این شرط كه در تلویزیون ظاهر شوید و تروریسم را محكوم كرده به افراد خود دستور دهید كه این اقدامات را متوقف سازند.
ـ حسین :
آیا موافقت رئیس جمهوری تان را در این زمینه بدست آورده اید؟
▪ رامسفلد :
بله ، در جلسه یی كه رئیس جمهوری ، مشاور رئیس جمهوری ، وزیر امور خارجه و رئیس اداره اطلاعات شركت داشتند در این زمینه موافقت حاصل شد و مسؤولیت انتقال این پیشنهاد به شما به عهده من گذاشته شده است.
ـ حسین :
پیشنهاد بی ارزشی است.
▪ رامسفلد( آهی می كشد) :
ما همچنین حاضریم كه روابط نزدیكی میان شما و دولت برقرار نماییم.
ـ پرزیدنت حسین :
دیگر چه ؟
▪ رامسفلد:
از شما و افراد خانواده تان پشتیبانی مالی و امنیتی گسترده یی در كشور مورد نظرتان به عمل خواهد آمد.
ـ حسین :
آیا مایلید شرایط مرا بشنوید؟
▪ رامسفلد :
بسیار علاقه مندم.
ـ حسین ( با حالتی حاكی از تبختر و نخوت ) :
نخست از شما می خواهم كه برای خروج از عراق جدولی زمانی تنظیم كنید و دولت شما در برابر جهان خود را متعهد به انجام این كار كند و اینكه سریعا اقدام به خروج از خاك عراق نمایید.
دوم ، از شما می خواهم كه زندانیان عراقی و عرب را از زندانهایی كه ساخته اید یا در آن آزادی دهها هزار تن از مردم محترم عراق را به زنجیر كشیده اید آزاد سازید.
سوم ، از شما می خواهم كه جبران كامل خسارات مادی كه در نتیجه تجاوز به كشور ما از زمان مادرِ جنگها در ۱۹۹۱ تا به امروز به مردم عراق تحمیل كرده اید بپذیرید و من در این زمینه كمك و همكاری یك كمیته عرب و بین الملل را برای تخمین وسعت این خسارات می پذیرم.
چهارم، می خواهم كه مبالغی را كه شما و افرادتان از گنجینه ها و منابع سرشار عراق و نفت آن به یغما و غارت برده اید بازگردانید ، خصوصا این {ل . پل} برمر جنایتكار و باند وطن فروشان و خیانت پیشگان او.
پنجم ، باز پس دادن آثار باستانی كه به سرقت برده اید و به مافیای آثار باستانی داده اید. اینها گنجینه هایی هستند كه ارزش آن فراتر از ارزشهای مادی و پولی در تمام دنیاست ، چرا كه تاریخ و تمدن عراق را در خود نهفته دارند. درست است كه شما فاقد هرگونه تمدن یا تاریخ هستید و عمر كشور شما بیش از چند صد سال نمی باشد ولی هیچ یك از اینها سرقت و نفرت شما را از تمدن و ثروت عراق توجیه نمی كند.
و ششم ،در صورتی كه هر گونه سلاح كشتار جمعی یافته باشید باید آنها را به ما تسلیم كنید و زندگی كلیه شهیدان را كه از آنها گرفتید به ما بازگردانید و احترام و حیثیت بانوان شریف و اصیل عراق كه بدست شما پایمال گشته مسترد دارید.▪ رامسفلد :
شوخی می كنید ؟
ـ حسین :
خیر ! این همان حقیقت تلخی است … كه از آن آگاهید آقای رامسفلد .شما مرتكب بزرگترین جنایات تاریخ علیه یك كشور عرب امن و آرام شده اید. ما در سالهای ۱۹۸۰ با یكدیگر ملاقات كردیم. آیا پیشنهادات خود را بخاطر دارید؟
▪ رامسفلد :
از گذشته صحبت نكنید. ما در حال تجدید نظر در مواضع خود نسبت به شما و چندین قدرتی كه در گذشته نسبت به ما شیوه یی خصمانه داشتند هستیم و تصمیم گرفته ایم كه با اسلام گرایان میانه رو مذاكره و گفت و گو نماییم و با به قدرت رسیدن آنان از طریق رأی گیری مخالفتی نداریم.از آن مهم تر این كه در صدد گشودن باب مذاكره با سازمانهای « تروریستی » مانند حماس،جهاد اسلامی و حزب الله كه طرفدار ایرانیان است و همچنین سایر سازمان های بنیادگرا در سراسر جهان هستیم. ما حتی طرحی برای تماس با جنبش طالبان در افغانستان در نظر داریم تا به بررسی امكان مشاركت آنان در قدرت ، در برابر تسلیم تسلیحاتشان بپردازیم.
ـ حسین :
بدین ترتیب تجدید نظر در روش و رفتار پر از اشتباه خود را آغاز كرده اید ؟
▪ رامسفلد :
این سیر طبیعی تكوین و تحول رویدادهاست.ما در تلاش برای گسترش دموكراسی در تمام ممالك و جنبش هایی هستیم كه تحت استبداد و ستم قرار دارند.
ـ حسین :
اگر صادق باشید برایتان آرزوی موفقیت دارم. اگرچه من از هدف واقعی شما آگاهم.اگر براستی صادق بودید ، شما و متحدانتان باید این كار را با خروج فوری از عراق آغاز می كردید و نیز باید از حمایت و پشتیبانی از « اسراییل » صرف نظر می كردید. لیكن می دانم كه رئیس جمهوری شما خودبین و خود رأی است و واقعیات را نمی گوید.
▪ رامسفلد :
او رئیس جمهوری است كه بر اساس انتخابات دموكراتیك به این مقام رسیده نه یك حاكم خون ریز مانند شما.
ـ حسین :
ترور دستاورد شماست و دروغ گویی راه و روشتان.
▪ رامسفلد :
این پیشنهاد فرصتی تاریخی برای شما به حساب می آید . آزاد خواهید شد و ما در مورد هر امری كه مربوط به اداره عراق است با شما مشورت خواهیم نمود. چنانچه پیشنهاد را رد كنید این فرصت از دست می رود.
ـ حسین :
من در جست و جوی فرصتها نیستم. من در جست و جوی راهی برای نجات گردن خویش از طناب داری كه برای تمام مردم عراق تدارك دیده اید نیستم. اگر می خواستم پیشنهاد روسیه را مبنی بر نجات پسران و نوه ام از شكنجه و عذاب می پذیرفتم. من نمی دانم كه چه بر سر خانواده و دختران و نوه هایم آمده است ولی باور كنید كه بیش از آنكه نگران خود و خانواده ام باشم نگران تك تك شهروندان عراقی و آینده عراق بزرگ هستم.
پیش تر از طریق افرادتان به من پیشنهاد كردید كه چنانچه اعلام كنم تسلیحات كشتار جمعی به صورت قاچاق به سوریه انتقال داده شده اند مرا آزاد می كنید.در آن زمان این پیشنهاد را رد كردم و اكنون نیز دوباره آن را رد می كنم.
▪ رامسفلد :
من نمی خواهم كه آن را رد كنید. می خواهم در این مورد فكر كنید. ما هم اكنون در حال ادامه تجدید نظر و بازنگری مواضع خود هستیم و می خواهیم خونریزی در هر دو طرف متوقف گردد و بدین ترتیب بر اساس منطق قدرت و نه منطق ضعف چنین پیشنهادی را مطرح نموده ایم.
ما از جلال طالبانی خواستیم به انكار قصد اعدام شما به عنوان نشانه یی از حسن نیت ما بپردازد. ما آماده تجدید نظر در تمامی مواضع خود در زمینه توافقات و آرایش سیاسی در كل عراق هستیم و می خواهیم این موضوع را با شما و افرادتان به بحث بگذاریم.
ـ پرزیدنت حسین :
آیا آماده خروج هستید یا خیر؟
▪ رامسفلد :
احتمالا می توانیم در این مورد مذاكره كنیم. نیروهای ما به منظور اقامتی طولانی پادگانهایی ساخته اند. ما احتمالا می توانیم از خیابانها و شهرها خارج شویم ولی برای مدتی در پادگانها خواهیم ماند.
ـ حسین :
به این ترتیب شما علاوه بر صف طویل آلت دستهای خود به بازیچه و آلت دست جدیدی نیاز دارید. خیر آقای رامسفلد .فراموش نكنید كه با صدام حسین ، رئیس جمهوری عراق صحبت می كنید.
▪ رامسفلد :
ولی شما قدرتتان را از دست داده اید.
ـ حسین :
من چیزی ندارم مگر شرافت و شرافت قابل خرید و فروش نیست.
▪ رامسفلد : ولی زندگی گرانبهاست.
ـ حسین :
زندگی بدون شرافت ارزشی ندارد.شما با لگد مال كردن این سرزمین ، حیثیت و احترام عراق را به یغما بردیدو ما شرافت و احترام خود را دوباره بدست خواهیم آورد چه صدام حسین زنده بماند چه به شهادت رسد.
▪ رامسفلد :
حامیانتان كه با آنان گفت و گو و مذاكره نمودیم می گفتند كه شما اولین و آخرین تصمیم گیرنده بودید.آیا آنها انتظار چنین واكنشی را از شما داشتند؟
ـ حسین :
یقینا، آنان می دانند كه صدام حسین نمی تواند به قیمت زادگاه و شرافتش كوتاه بیاید.
▪ رامسفلد :
تاریخ شما را مسؤول خونریزی امروز عراق خواهد شناخت.
ـ حسین :
البته تاریخ به قضاوت جنایات شما خواهد پرداخت. پیش از آن به شما هشدار می دهم كه در دیواره های عراق دست به خودكشی خواهید زد و تاوان آن را همینجا خواهید پرداخت. از شما می خواهم به لندن بروید و گزارشهای دفتر امور خارجه بریتانیا را مطالعه كنید و در مورد تلاش و مبارزات ملت عراق در برابر دوستان بریتانیایی تان چیزی بیاموزید، همان كسانی كه اشتباهات خود را تكرار می كنند و دوشادوش شما در جنگ شركت كرده اند.مردم عراق مردمانی یك دنده و قاطع هستند و از مرگ نمی هراسند. « مقاومت » نیرومندتر از آن است كه تصور می كنید. بنابراین به شما قول می دهم كه بیش از اینها نتیجه اعمالتان را خواهید دید.
گزارشگر :محمد ابو نصر
بازگردان به فارسی: ف. الف
منبع: www.ayenehtrooz.de
منبع : سایر منابع


همچنین مشاهده کنید