چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا


چه کسی مسخ شده است؟


چه کسی مسخ شده است؟
موفقیت «۲۸ روز بعد» در سال ۲۰۰۳ دور از انتظار بود؛ از آنجا که در فرهنگ فیلم روهای امریکا اصولاً فیلم های غیرامریکایی - زیرنویس دار یا با لهجه انگلیسی- چندان مورد توجه این گروه از تماشاگران که معمولاً تعیین کننده بسیاری از رکورد های سینمایی هستند قرار نمی گیرند. اما فیلم دنی بویل با آن سکانس های نفس گیر از هجوم زامبی ها در فضای آخرالزمانی لندن آنقدر هراس آور بود که تماشاگران امریکایی را نیز راضی نگه داشت.
اما سنت زامبی ها یا همان مردگان زنده لااقل از دهه ۱۹۳۰ و سنت فیلم های ترسناک استودیوی یونیورسال به یک درونمایه محبوب تبدیل شده بود. هالیوود هوشمندانه کارل فروند فیلمبردار شهیر فیلم های اکسپرسیونیستی آلمان را که همچون بسیاری دیگر از همکارانش با ظهور نازی ها در آلمان این کشور را به مقصد امریکا ترک کرده بود به کارگردانی فیلم «مومیایی» گماشت.
نتیجه فیلم ترکیبی شگفت انگیز از سنت های بصری سینمای بین دو جنگ آلمان در خلق فضایی خوف انگیز بود و بوریس کارلوف با آن هیبت عظیم در نقش «مومیایی» تصوری ابدی از این نقش در ذهن سینمادوستان باقی گذاشت.
هرچند شخصیت مومیایی بعدتر در سنت سینمای ترسناک در طول دهه ۵۰ و ۶۰ و به خصوص در محصولات استودیوی انگلیسی همر تبدیل به یک شخصیت مشخص و منفرد شد ولی تم مردگان زنده که به حیات برمی گردند را به طور جدی طرح کرد. اما در میانه دهه ۵۰ و در دل سنت فیلم های رده ب بود که مردگان زنده با فیلم کلاسیک دان سیگال، «هجوم ربایندگان جسد» سر برآورد.
«هجوم ربایندگان جسد» در حالی عرضه شد که سینمای امریکا اندک اندک داشت از طریق سنت فیلم های رده ب منجر به تغییری بنیادین در ساختار سینمای امریکا می شد. اما گونه زامبی ها در دهه ۶۰ تبدیل به یک گونه اصلی در سینمای وحشت شد؛ در همان دوران که آلفرد هیچکاک با «روانی» و «مارنی»، مایکل پاول با «چشم چران» و رومن پولانسکی با «انزجار» داشتند رسماً گونه ای جدید به نام تریلر روانکاوانه را معرفی می کردند، جورج رومرو دانشجوی جوان رشته نقاشی با سرمایه ای اندک و با کمک دوستان و اعضای خانواده اش «شب مردگان زنده» ۱۹۶۸ را عرضه کرد.
دید سیاه رومرو همراه با نگاه انتقادی اش خیلی زود منجر به شکل گیری گونه زامبی در سنت فیلم های ترسناک رده ب شد. به این ترتیب رومرو ۱۰ سال بعد در ادامه «سپیده دم مردگان» ۱۹۷۸ را عرضه کرد تا این بار با نگاهی بدبینانه و آخرالزمانی به نقد ساختار سرمایه داری امریکایی بپردازد.
اما دهه ۶۰ دهه تغییرات بنیادین در ساختار سینمایی هالیوود بود. موج فیلم های ترسناک مدرن در دهه ۱۹۶۰ کلاً سینمای وحشت را دگرگون کرد و سنت فیلم های رده ب با نگاه دوباره نظریه پردازان فرانسوی از سنتی همیشه دست کم گرفته شده تبدیل به جریانی اصیل و کلیدی در سینمای امریکا شد.
دهه ۷۰ شاهد ظهور نسل جدید ترسناک سازان بود. این بار ولی فیلم های ترسناک از دل سنت فیلم های رده ب خارج شدند و رسماً قدم به جریان کلی تولیدات درجه اول هالیوود گذاشتند. «جن گیر» و «طالع نحس» حاصل همین دوران بودند. دهه های هفتاد و هشتاد شاهد ظهور فیلمسازانی بود که رسماً خود را فیلمسازان ترسناک می نامیدند.
جان کارپنتر و وس کریون مثلاً در این دو دهه گونه ترسناک را به اوج رساندند، «Slasher»ها حاصل و محصول دهه ۸۰ بودند. گونه ای مناسب برای میلیتاریسم دوره ریگان. اما زامبی ها در نیمه دوم دهه ۹۰ به پرده بازگشتند، با قدرت دوباره، نگاه سیاه، تلخ و بدبینانه رومرو و زامبی هایش، این موجودات مسخ شده، در دورانی که نظریه پردازان پست مدرن به نقد دوران مدرن می پرداختند و پایان یک عصر پرآشوب را اعلام می کردند به مثابه مرثیه ای تلخ سر برآوردند.
این بار مسخ شده ها به شکل های مختلف بروز می کردند. از سویی عجیب الخلقه ها و انسان های تک افتاده روان پژند نشانگر بحران های اجتماعی و اقتصادی شهری بودند و از سوی دیگر زامبی ها نشانگر هراسی عمومی بودند که در طول دهه ۹۰و دهه اول قرن ۲۱ سر برمی آورد. ظهور زامبی ها در طول این ۲۰ سال به اشکال مختلف بروز کرد.
از بازی های کامپیوتری گرفته تا پرده سینما. بازسازی انواع بازی های کامپیوتری در نسخه های سینمایی «Resident Evil» مثلاً و بازسازی دوباره فیلم کلاسیک جورج رومرو «سپیده دم مردگان» نشان از تمایل دوباره سینماروها به تماشای هجوم همه گیر زامبی ها - مسخ شده ها - به جهان ما بود.
آخرین بیانیه را باز رومرو داد و این بار با «سرزمین مردگان» آخرین فیلم از سه گانه زامبی هایش. این بار مسخ شده ها دیگر به محله و شهر رضا نمی دادند. قلمرو بعدی آنها جهان است. کل محدوده زندگان. ولی پرسش اصلی رومرو این بود که واقعاً فرقی بین مسخ شده ها و نشده ها هست؟ به راستی کی مسخ شده است؟
حافظ روحانی
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید