پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

مفهوم صلح و جنگ در فرایند امنیت و ناامنی خاورمیانه


مفهوم صلح و جنگ در فرایند امنیت و ناامنی خاورمیانه
موضوع امنیت و نا امنی در صحنه خاورمیانه از بحث های كلیدی و اساسی است كه از دیر باز ذهن سیاستمداران، برنامه ریزان، اقتصاد دانان و سایر موثرین در صحنه روابط بین المللی را به خود معطوف داشته است.
اساسا وجود امنیت به دو جهت از اهمیت برخوردار است:
۱) امنیت به عنوان زمینه ساز و بستر اصلی شكل گیری و اجرای حركت های معطوف به توسعه
۲) امنیت به عنوان نتیجه توسعه
برای برقراری امنیت مولفه های مختلفی لازم است از جمله:
▪ عدم دخالت بیگانگان در منطقه
▪ كنار گذاردن عصبیت های قومی و سیاسی علی الخصوص قوم گرایی سیاسی و مذهبی
▪ نهادینه شدن فرهنگ احترام به حقوق متقابل در بین كشورهای منطقه
▪ كنترل تسلیحاتی و به ویژه تسلیحات كشتار جمعی و احترام به قوانین و مقررات بین المللی در این باره متاسفانه خاورمیانه فاقد چهار مولفه فوق به عنوان ریشه و پایه گذار امنیت است.
دخالت بیگانگان در منطقه سابقه ای طولانی دارد و از هنگام كشف نفت این دخالت پیچیده تر و گسترده تر شد و با تشكیل رژیم صهیونیستی در سرزمین فلسطین این دخالت بیشتر و شدید تر نمود یافت به گونه ای كه فضای منطقه كاملا از امنیت دور شده است.
تهدید كشورها و ملت های منطقه با هدف ایجاد فضای نا امن و شقاق و شكاف در دولت های اسلامی كاركرد همیشگی اسراییل بوده و از این طریق فرصت های رشد و توسعه را از منطقه سلب ساخت. با توجه به میزان و گستره كمك ها و حمایت قدرت های فرا منطقه ای از اسراییل و هراس دایمی از تهاجم این رژیم كشورهای منطقه به بازار بزرگ مصرف كالاها و خدمات كشورهای صنعتی جهان به ویژه در حوزه تجهیزات نظامی تبدیل شدند. كه این امر خود جو ناامنی را در منطقه تشدید كرد.
همچنین بخش قابل توجهی از درآمدهای حاصل از فروش نفت و گاز منطقه به دلیل وجود فضای نا امن در كشورهای غربی سرمایه گذاری شده است.
قوم گرایی و عصبیت نژادی هم در خاورمیانه بیداد می كند. از یك سو دولتمردان عرب پیش از آنكه به مسلمان بودن خود ببالند بر عربیت خود افتخار می كنند و بعضا همین تفكر عاملی جهت بهره برداری سیاسی اغیار در منطقه شده است. از سوی دیگر رژیم صهیونیستی هم آشكار ترین سیستم نژاد پرستی را به تصویر كشیده است و آن چنان در این موضوع طریق افراط پیموده كه بارها توسط مجامع بین المللی مورد مواخذه و سرزنش قرار گرفته است.
فرهنگ احترام متقابل حقوق دیگران نیز از مبانی فراموش شده در منطقه خاورمیانه است و هر كشور علیه كشورهای دیگر ادعاهایی را مطرح می سازد كه عمر بعضی از این ادعاها گاهی به چند نسل می رسد.
(مثل ادعای عراق بعثی بر كویت یا اردن بر عراق) ادعاهایی كه پیش از آنكه رفاه و سعادت را برای مردم منطقه به دنبال داشته باشد همواره نقمت و جنگ و بیچارگی را به ارمغان آورده است و با این همه ادعاها همچنان باقی است و دولتمردان عربی كماكان در پی ماجراجویی هستند. اشغالگران صهیونیست در راس این مدعیان قرار دارند و سرزمینی به وسعت نیل تا فرات را مدعی اند. یعنی تمام خاورمیانه كه باید دیر یا زود توسط صهیونیستها اشغال شود.
كنترل تسلیحاتی و هسته ای هم در خاورمیانه به یك بازی تبدیل شده است. از یك سو اسراییل بی توجه به تمام كنوانسیون ها و قرار دادهای بین المللی به گسترش تسلیحاتی و هسته ای دست یازیده و دولت امریكا و دولت های غربی همسو با آن با كمك های نظامی و تسلیحاتی و وام های بلاعوض و وام های بلند مدت و حمایت های بی پرده و علنی خود از اسراییل در تقویت این رژیم نقش آفرینی می كنند و از سوی دیگر با هر تلاش كشورهای دیگر منطقه برای تقویت بنیه علمی و نظامی خارج از اراده غرب و اسراییل به شدت مقابله می كنند.
پس تا زمانی كه فضای منطقه این چنین ناامن است سلطه غرب بر منطقه نیز وجود خواهد داشت و همانگونه كه گفته شد خبری از توسعه در منطقه خاورمیانه وجود نخواهد داشت. البته قدرت های فرا منطقه كه از رژیم صهیونیستی به عنوان پایگاه دایمی خود برای دامن زدن به ناامنی در خاورمیانه بهره می گیرند با توجه به چیرگی آنها بر خبرگزاری ها و رسانه ها و مجامع بین المللی چهره ای صلح طلب و دلسوز به خود می گیرند و مدعیان صلح در منطقه شده اند و از این طریق می كوشند افكار عمومی را با خود همراه سازند و آنها را از توجه به حقایق فلسطین دور سازند.
آنچه برای اهل تحقیق آشكار است اینكه غرب مدعی صلح در واقع مدیریت جنگ و صلح را دنبال می كند و به تعبیری هرگاه افزایش ناامنی و دامنه درگیری در منطقه را در جهت منافع خود ببیند منطقه گرفتار جنگ خواهد شد (مثل جنگ اخیر اسراییل علیه حزب الله لبنان) و بر عكس هرگاه درگیری در راستای منافع آنان نباشد مذاكره برای صلح در دستور كار قرار می گیرد.
منبع : روزنامه جوان


همچنین مشاهده کنید