پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا


اشرافیت در زبان گفتار


اشرافیت در زبان گفتار
و این تجارب ارزنده به دهه شصت می رسد، مقطعی مهم که شعر به واسطه دو حادثه مهم (انقلاب و جنگ) در حال پوست اندازی است و دیگر تراکم مضمونی و فکری (یعنی میراث مسلط شعری دو دهه چهل و پنجاه) نمی تواند موفقیت یک شعر را تضمین کند و زبان شاعرانه در پی جایگزین کردن عنصری دیگر به جای آن کاسه سرآمده است.
در دهه شصت، دگرگونی به ناچاری که در شرف وقوع است، دو شاخص مهم را معرفی می کند؛ شمس لنگرودی و سید علی صالحی.شمس، با نگاهی امپرسیونیستی می کوشد که شعر را از تورم معانی کلان - و البته اندیشه های کلان- رهایی بخشد و با معکوس کردن جریان ذهنی شعر (از قیاس به استقرا) با نمایش مناظری از روزمره های پیش دست، هستی و جغرافیای خود را ردیابی می کند و در سوی دیگر سیدعلی صالحی نیز به نوعی در پی همین کار است، منتها بیشتر در ابعاد زبانی شعر.
او که تجاربی نیز در زمینه قالب های کلاسیک و موج ناب در پشت سر دارد، پیش از ورود به بحث شعر گفتار، زبان خود را در بیانی آرکائیک پالایش می دهد و به تجربه هایی در این راه دست می زند؛ «منظومه ها»، «لیالی لا»، «ترانه های ملکوت»، «این منم ارابه ران خورشید» و...
اما نوزایی صالحی با دو مجموعه «مثلثات و اشراق ها» و «نامه ها» آغاز می شود و در آثار دیگری چون «دیر آمدی ری را»، «آسمانی ها»، «رویاهای قاصدک غمگینی که از جنوب آمده بود»، «نشانی ها»،«ساده بودم، تو نبودی، باران بود»، «عاشق شدن در دی ماه، مردن به وقت شهریور»، «دعای زنی در راه که تنها می رفت»، «دریغا ملاعمر»و ... استمرار یافت.
او خود درباره شیوه اش گفته است؛ «ما نباید انتظار داشته باشیم که در آخرین غروب قرن حاضر هنوز هم مردم از لحن و کلام بیهقی وار و ناصر خسروانه ما استقبال کنند. زبان شعر به ذات لهجه این دو خورشید باستانی باز می گردد. این زبان، شایسته زمان خود و زمان های دوشینه بود، اما امروز چیزی جز یک زبان آرشیوی محسوب نمی شود و حتی سوءاستفاده از آن به خلق زبانی چاق و انباری منجر شده است.»۱
اما به نظر می رسد که در شعر صالحی - اتفاقاً - از همان زبان آرکائیک استفاده می شود (به کلمه دوشینه در نقل قول بالا توجه کنید) با درج این نکته که او برای نرم کردن لحن و بافت سراسر ادبی متن خود، شدیداً از تکیه کلام ها و عناصر بومی سود می جوید، صالحی طبق گفته خود در پی تکثیر معناهای متفاوت در متن شاعرانه است؛ «این نشانه یکی از علائم شعر گفتار به شمار می رود که ما را از عادت به استبداد و کلمات تاجرپیشه با مشتی معنای محدود نجات خواهد داد.»۲ و او برای تامین این خواسته، یک شگرد همیشگی در چنته دارد و آن هم درهم ریزی محور همنشینی واژگان در بافت زبان روزمره است.
پس آنچه به عنوان زبان محاوره یا گفتار در شعر صالحی مطرح می شود، صرفاً در سطح شعر اتفاق می افتد و در موسیقی عبارات و چند کنایه و تکیه های کلامی. با قبول این حرف، شعر صالحی گرچه از ادبیت تعریف شده شعر فارسی (و شعر امروز تا دهه شصت) فاصله می گیرد اما سخت به سمت تزیینی کردن زبان محاوره میل می کند و در این راه - غالباً - ذهنیت و فضاهای رمانتیک را به خدمت می گیرد، گویی که او در پی راضی کردن همه است، از مخاطبان غیرحرفه ای گرفته تا نیمه حرفه ای و حتی حرفه ای.
در چنین وضعیتی شعر صالحی (احتمالاً به واسطه به کارگیری ساختار زبان محاوره) به پرگویی میل می کند و دچار اشتیاقی شگرف در احضار ابژه های تو در تو و متکثری می شود که غالباً با دغدغه های نوستالژیک همراه است.
همین نکته موجب می شود که این شعر مورد اعتنای مخاطبان غیرحرفه ای هم قرار بگیرد، چه، ایضاحی بودن متن و عباراتی که سعی می کنند هم ساده باشند و هم لایه بر لایه و ژرف، به نوع جدیدی از رمانتیسم در محاق مانده دهه های چهل - پنجاه منجر می شود که تمیزتر و مدرن تر است. و به نظر می رسد که امتیاز صالحی - از قضا - همین باشد؛ تزریق بیان و عیان زبان محاوره به لحن فخیم که برای حس کردن این فخامت - البته - باید گوش تیزی داشت و این عمل جز تزریق نامی ندارد چرا که طبیعت گفتار، این چنین به استعاره و عناصر بیانی و جمال شناسیک مبتنی نیست که صالحی در شعرش دارد و بسیار هم دارد.
که حالا بتوانم بگویم که شعر صالحی به هر حال در پی جذب مخاطبان بیشتر است و شگردی که او در پیش گرفته، نه یک فعل و انفعال درون شعری و تاریخی، که یک استراتژی برون شعری است برای مخاطب گرایی.
چنین اشعار - شاعرانی، گرچه ممکن است در روند حرفه ای و اندرونی کارشان چندان رو به جلو نباشد، اما نقش تاریخی شان قابل انکار نیست، چنان که صالحی هم در انتقال شعر دهه پنجاه به شصت و در نتیجه دهه هفتاد «کاریزما»یی منحصر به فرد است که نیمی از آن توجهی که جلب می کند (حتی از خوانندگان ضعیف جامعه) به حساب شعر امروز واریز می شود و از این بابت نمی توان او را دست کم گرفت حتی اگر عبارت پرطمطراقی چون «جنبش شعر گفتار» در سخنان و ادعاهایش نباشد.
پی نوشت ها
۱و۲ - «شعر در هر شرایطی»، سیدعلی صالحی، نگیما، صص ۳۹ و ۱۳۰
بهزاد خواجات
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید