چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا


سیاست های اقتصادی جدید و زنانه شدن فقر در کانادا


سیاست های اقتصادی جدید و زنانه شدن فقر در کانادا
● فقر در جهان همچنان گسترش می یابد
زنان به دلایل متعددی با معضل فقر دست و پنجه نرم می کنند. عوامل گوناگونی در کارند تا زنان را در مواجهه با معضل فوق آسیب پذیرتر کرده و امکان خروج از چنین موقعیتی را از آنها سلب کند.
طی دهه گذشته، کانادا در مسیر الگویی متفاوت از اقتصاد گام برداشته و به شکل قابل توجهی پرداخت های مربوط به خدمات اجتماعی را متوقف کرده است.
به رغم درآمد هنگفت و پیش بینی نشده در بودجه این کشور طی هفت سال گذشته، این پول هرگز به بخش خدمات اجتماعی سرریز نشده و این امر وضعیت اقشار ضعیف و آسیب پذیر را وخیم تر کرده است.
با اینکه کانادا توافقنامه های بین المللی چون معاهده حذف تمام اشکال تبعیض علیه زنان را به امضا رسانده اما هنوز تضمین کافی برای حمایت از حقوق زنان در کشور وجود ندارد.
زنان بسته به سن، نژاد، قومیت، پیشینه زبانی، توانایی، جهت گیری جنسیتی در جامعه و موقعیت شهروندی به طرق و شیوه های گوناگون از فقر متاثر می شوند.
در زمینه فقر زنان، آمارها شواهد مهمی را فراهم می کنند اما باید توجه داشت که تجربه فقر بسیار پیچیده تر از تصویری از اعداد و ارقام است.
یک نوزاد فقط به خاطر آنکه به صورت اتفاقی زن (مونث) به دنیا آمده است از احتمال اینکه در بزرگسالی در فقر به سر برد بیشتر نصیب می برد. در کانادا، زنان بخش اعظم فقر را تشکیل می دهند. از هر هفت زن کانادایی یک زن در فقر زندگی می کند که این به معنای آن است که هم اکنون ۲ میلیون و چهارصد هزار زن کانادایی با فقر دست و پنجه نرم می کنند.
۶/۵۱ درصد از زنان سرپرست خانواده همراه با خانواده شان فقیر محسوب می شوند. ۵/۴۱ درصد از زنان مجرد، بیوه یا مطلقه بالای ۶۵ سال در فقر به سر می برند. با اینکه میزان فقر برای تمام افراد بزرگسال (چه زن، چه مرد) به طور کلی افزایش یافته اما هنوز فاصله قابل توجهی در این زمینه میان زنان و مردان موجود است.
میزان فقر زنان بزرگسال ۳/۱۹ درصد است در حالی که همین معیار برای مردان بزرگسال ۵/۹ درصد برآورد شده است. هم اکنون ۳۵ درصد زنان زیر ۶۵ سالی که خود مسوولیت خویش را برعهده دارند در فقر به سر می برند.
در کانادا تعداد معلولان زن بیش از معلولان مرد است. بخش اعظم زنان معلول به جای موسسات مربوطه در خانه روز را شب می کنند و هیچ درآمدی ندارند اما در گروهی که درآمد کسب می کنند آنانی که بین ۳۵ تا ۵۴ سال سن دارند بالاترین درآمد را به خود اختصاص داده اند و به طور متوسط ۱۷ هزار دلار دریافت می کنند که معادل ۵۵ درصد دریافتی مردان معلول در همان رده سنی است. زنان معلول زیر ۳۵ سال میانگین درآمدی معادل ۱۳ هزار دلار و زنان معلول بالای ۵۵ سال از میانگین درآمدی معادل ۱۴ هزار دلار برخوردارند.
میانگین درآمد سالانه زنان بومی ۱۳ هزار و سیصد دلار است که می توان آن را با میانگین درآمد مردان بومی معادل ۱۸ هزار و دویست دلار و همچنین میانگین درآمد زنان غیربومی معادل ۱۹ هزار و سیصد و پنجاه دلار مورد مقایسه قرار داد.
زنان و مردان بومی به صورت مشابهی در دام مشاغل با دستمزد پایین گرفتار آمده اند و به دلیل قوانین مربوط به بومیان در ارتباط با مسکن و دسترسی به خدمات احساس عدم امنیت می کنند. ۳۷ درصد زنان رنگین پوست از درآمد پایینی برخوردارند، میانگین درآمد سالانه یک زن رنگین پوست در کانادا ۱۶ هزار و ششصد و بیست و یک دلار است که تقریباً ۳ هزار دلار کمتر از میانگین درآمد سالانه زنان سفید و تقریباً ۷ هزار دلار کمتر از درآمد مردان رنگین پوست است. زنان رنگین پوست همچنین حضور چشمگیری در کارهای موقت و نیمه وقت دارند و اغلب ناگزیرند در شرایط غیراستاندارد کار و زندگی کنند.
تحصیلات، شکاف درآمدی میان زنان مهاجر و زنان کانادایی را پر نمی کند.
زنان مهاجر تازه وارد که میانگین سنی آنها ۲۵ تا ۴۴ سال است و از تحصیلات دانشگاهی نیز برخوردارند به ازای کار تمام وقت در طول سال ۱۴ هزار دلار دریافت می کنند که از دریافتی زنان متولد کانادا کمتر است.
این امر را بعضاً می توان به نژادپرستی آشکار یا نژادپرستی ساختاری نسبت داد که تجربه و اعتبار خارجیان را به رسمیت نمی شناسد.
در کانادا یافتن شغل به معنای خروج از فقر نیست، بیشتر افراد فقیر به صورت تمام وقت یا نیمه وقت مشغول کارند. مشکل زنان دستمزدهای بسیار پایین است.
زنان و جوانان ۸۳ درصد کارگران با حداقل دستمزد کانادا را تشکیل می هند. به این طریق با اتخاذ سیاست های اقتصادی جدید مبنی بر قطع خدمات اجتماعی و اختلاف درآمدی ناشی از تبعیض جنسی و نژادی به نظر می رسد که در این کشور فقر روز به روز چهره زنانه تری به خود خواهد گرفت.
ماریکا موریس
ترجمه؛ بابک پاکزاد
منبع : روزنامه سرمایه


همچنین مشاهده کنید