جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


دلهره ای که رنگ می بازد


دلهره ای که رنگ می بازد
● نویسنده و كارگردان: فریدون جیرانی
● بازیگران:
▪ رعنا آزادی ور
▪ نیما شاهرخ شاهی
▪ بیتا فرهی
▪ محمدرضا شریفی نیا ...
● خلاصه داستان:
«رها روانبخش» به فاصله چند روز پس از آشنایی با «كوهیار هدایت» با ازدواج می كند. چند ماه بعد از آغاز ازدواج رفتار مرموز كوهیار و مادرش (فلور) به شدت باعث آزار رها می شود، تا اینكه یك روز كوهیار همسر جوانش را در خانه زندانی می كند...
«فریدون جیرانی» متولد ۱۳۳۰ است. او فعالیتهای هنری اش را از سال ۱۳۵۱ و با بازیگری در نخستین نمایش «رضا صابری» (عصمت) آغاز كرده است. جیرانی از سال ۱۳۵۲ به عضویت سینمای آزاد مشهد درمی آید و فعالیتهای سینمایی اش را به طور نیمه حرفه ای آغاز می كند. فعالیتهای حرفه ای او نیز از سال ۱۳۶۰ و با نوشتن فیلمنامه فیلم «آفتاب نشینها» به كارگردانی «مهدی صباغزاده» شروع می شود. جیرانی اولین فیلم بلند سینمایی اش را در سال ۱۳۶۶ (صعود) می سازد.
دومین فیلم او نیز «قرمز» است كه در سال ۷۷ تولید می شود و با فروش خوبش فریدون جیرانی را كه سالها در مطبوعات فعالیت داشته است به سینمای ایران معرفی می كند. «آب و آتش» ۱۳۷۹- «شام آخر» ۱۳۸۰- «صورتی» ۱۳۸۱- «سالاد فصل» ۱۳۸۳- «ستاره بود» ۱۳۸۴- «ستاره است» ۱۳۸۴ و «ستاره می شود» ۱۳۸۴ دیگر فیلمهای این كارگردان تا پیش از ساخت «پارك وی» هستند.
فریدون جیرانی پس از سه دهه فعالیت در سینمای ایران و بعد از كارگردانی ۱۰ فیلم و نوشتن حدود ۲۲ فیلمنامه نشان داده كه در سینمایش علاقه زیادی به داستان دارد. داستان اغلب آثار او هم با تكیه بر خلق حادثه و به ویژه روابط ناهنجار خانوادگی پرداخت شده اند. از عشق دیوانه وار در قرمز گرفته تا عشق ممنوع، شام آخر و آب و آتش و عشق به سینما در سه گانه ستاره ها و ... .
در همه فیلمهای بلند فریدون جیرانی عشق به عنوان تم اصلی داستان مطرح می شود و در بحبوحه رابطه تشدید شده و غیرطبیعی بین دو شخصیت حادثه را به وجود می آورد. حوادث نیز معمولاً چون در ارتباط با روابط خانوادگی از هنجار گریخته به وجود آمده اند، جنس غریب و نوع متفاوتی دارند.
«پارك وی» نیز همچون سایر فیلمهای جیرانی تمی عاشقانه دارد و بر اساس یك ساختار داستانی با تمایل به پرداخت حادثه روایت می شود، اما باید اعتراف كرد كه ساختار فیلمنامه آن به ویژه در پرده سوم به شدت شتابزده و ضعیف پرداخته شده است.
فیلم شروع جذاب، جوانپسندانه و مناسبی دارد. فصل ابتدایی فیلم با معرفی اشخاص داستان آغاز می شود. نوع موجز آشنایی، جذابیت پرداخت و طرح موقعیت، كارگردانی، موسیقی و سایر عناصر كار در این فصل و ادامه آن (تا پایان پرده اول) باعث می شود كه «پارك وی» بلافاصله پس از آغاز مخاطبش را با خود درگیر كند.
داستان در این فصول زیاده گویی نمی كند و اطلاعات اضافه نمی دهد. حتی شخصیتهای كم تعداد فیلم نیز فرصت مناسب و محدوده موجز و لازم را ایجاد می كنند تا داستان بدون هیچ پرداخت اضافه ای، به روایت سرراست حوادثش بپردازد.
در این مقطع نماهای تقریباً بسته و مدیومهای پیاپی تصویر ضمن نزدیكتر كردن شخصیتهای فیلم به تماشاگر فضای مرموز و دلهره ای كمرنگ را نیز به وجود می آورد كه در راستای اهداف فیلم می گیرد. بدین ترتیب شخصیتها شتاب زده می شوند و مقدمات ورود به فضای دلهره نیز شكل می گیرند. استفاده از افكتهای صوتی، نوع فیلمبرداری، انتخاب زوایای دوربین و حركت تصاویر و همچنین ترفندهای كلیشه ای دیگر مثل باران و رعد و برق كه تا پایان حضوری تشدید شونده دارند، را نیز باید بر عناصر سینمایی كه به كمك فضاسازی فیلم می آیند افزود.
اما دلهره و كدهای مرموز و دلهره آور از آن جا شروع می شوند كه كوهیار و مادرش وارد زندگی رها می شوند. نقطه آغاز این فضا فصل خواستگاری و آشنایی غریب فلور با رها ست كه نمونه دیگر آن بعد از عروسی و میهمانی شام و اصرار عجیب كوهیار و فلور بر غذا خوردن رها شدت پیدا می كند. از این به بعد فیلم و داستان با آوردن نمونه های اینچنینی دیگر تماشاگر را رفته رفته برای مواجهه با حادثه و اتفاق دلهره آور آماده می كنند.
به نظر می رسد كه فریدون جیرانی در پرداخت این فصول از فیلمش موفق عمل كرده است. «پارك وی» در این بخشها می تواند تماشاگر را به شدت مجذوب سازد و در حالتی آماده برای استقبال از وحشت قرار دهد.
اما فیلم به محض گذار از این مرحله و پرداخت خود حادثه دچار اشكال می شود و هر چه بیشتر بر اجرای حوادث اصرار می ورزد، بیشتر در مرحله نازل تر پرداخت ژانر قرار می گیرد. حتی می توان این طور گفت كه جیرانی پس از آغاز حوادث خشن فیلم به لحاظ پرداخت فرم سینمایی اثرش از قواعد و كیفیت ارایه عناصر ژانر فاصله می گیرد.
البته فریدون جیرانی در رتوش نسخه بعد از جشنواره فیلمش بخشی از كاستی های فیلم را در این زمینه برطرف كرده است. به عنوان مثال او كشته شدن پدر رها با ضربه تبر كوهیار را با اندكی حذف در تدوین اصلاح كرده یا مثلاً بخشهایی از فصلهای مربوط به بازجویی كارآگاههای پلیس را كه در نمایش نسخه جشنواره ای فیلم انتقادات زیادی را برانگیخت، از فیلم درآورده است. اما به هر حال این گونه رتوش زدن فیلم در تدوین پایانی مسلماً در صورت از میان برداشتن برخی كاستیهای بزرگ، كاستیهای دیگری را به همراه خواهد داشت.
آنچه می توان در مورد نیمه دوم فیلم جیرانی حدس زد این است كه او این بخش از كار را تحت شرایط به صورتی كاملاً شتابزده ساخته است. این شتابزدگی سطحی پردازی را می شد در نسخه قبلی فیلم به راحتی مشاهده كرد. اما به دنبال انتقادات زیادی كه بر ضعفهای سطحی فیلم مطرح شد، جیرانی ناچار شده تا برخی ضعفها را با حذف بخشهای ضعیف فیلم برطرف كند و چون جایگزین مناسبی برای آنها پیدا نكرده، فلیمش را دچار كاستیهای جبران ناپذیر دیگری ساخته است.
«پارك وی» تا زمان نمایش جدی خشونت پرداخت خوبی دارد و قواعد ژانر را هم به خوبی رعایت می كند. اما به محض اینكه تبر و چاقو و ماهیتابه وارد می شوند فیلم ضعیف می شود و برای جبران این ضعفها از منظور اصلی دور می شود. مصاحبه با مستخدمه خانه كوهیار و تحقیقات پلیس پس از نجات رها و ... تنها فاصله ای را ایجاد می كنند تا رها فرصت آمادگی و تجدید قوا را به اندازه كافی پیدا كند و برای انتقام گرفتن دوباره به سراغ كوهیار برود.
در مجموع به نظر می رسد كه «پارك وی» پس از سه فیلم خوب جیرانی (ستاره ها) نمی تواند اثر خوبی در پرونده این كارگردان خوب سینمای ایران باشد. هر چند كه فیلم تا اواسط آن خوب پیش می رود و توانسته است به هدف خود - ایجاد دلهره و وحشت- دست پیدا كند.
جیرانی اگر همین سبك و سیاق و نوع پرداخت را تا پایان كار ادامه می داد، مسلماً می توانست یك اثر خوب و متفاوت دیگر را در سینمای ایران به یادگار بگذارد.
مهدی نصیری
منبع : سایر منابع


همچنین مشاهده کنید