پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا

سیمای امیرالمؤمنین علی(ع) در خطابه غدیر


سیمای امیرالمؤمنین علی(ع) در خطابه غدیر
ای علی ای بی‏نهایت بی‏كران
ای جهان بی‏كران در تو نهان
ای علی ای آفتاب كوی عشق
می‏دهد كوی ولایت بوی عشق
در آن دوران كه اعراب جاهلی شبه جزیره عربستان در تاریكی و ظلمت محض به پرستش بت‏ها مشغول بودند و جنگ و خون ریزی بین قبایل همه‏جا را فرا گرفته بود، خداوند كاملترین دین را به دست خاتم رسولان و پیامبر رحمت بر مردم عرضه داشت، بعد از تلاش بی وقفه آن حضرت آرام آرام بین مردم بدوی و صحرا نشین آن روزگار الفت و همدلی و برابری و برادری ایجاد، و مدینه تبدیل به مدینه فاضله گشت، و همه مردم، مهاجر و انصار به عنوان مسلمان گرد پیامبر جمع شدند، و امّت اسلامی را در آن زمان بوجود آوردند، و گرچه عده‏ای منافق بودند ولی با وجود پیامبر اكرم(ص) جرأت اظهار نیات پلید خویش را نداشتند: ولی بعد از رحلت پیامبر اكرم(ص) همه چیز دگرگون شد و اتفاقاتی رخ داد كه پایه و اساس اختلاف در امّت اسلام و در اقلّیت قرار گرفتن اهلبیت عصمت و طهارت(ع) پدید آمد، از مهمترین اتفاقات مسأله رهبری و جانشینی پیامبر اكرم(ص) بود.
امّا از آنجا كه پیامبر اكرم(ص) این آینده شوم را می‏دید از همان آغاز بعثت بارها و بارها علی(ع) را به عنوان شایسته‏ترین فرد، و منتخب از جانب خداوند برای امر امامت معرّفی نمودند. شاهد این ادّعا احادیث فراوانی است كه از آن حضرت در این زمینه رسیده است از جمله: حدیث یوم الدّار(۱) حدیث منزلت(۲) حدیث معروف ثقلین، و حدیث غدیر كه در ضمن خطبه غدیریّه آن حضرت آمده است. آنچه پیش رو دارید نگاهی است گذرا به خطبه غدیر و مطالبی كه درباره امیرمؤمنان در آن آمده است:
۱) علی خلیفه بعد از من است
بعد از حمد و ثنای الهی فرمود: «خداوند بر من چنین وحی كرده است: «ای پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده ابلاغ كن و اگر انجام ندهی، رسالت او را نرسانده‏ای و خداوند تو را از مردم حفظ می‏كند.»(۳)
ای مردم! من در رساندن آن‏چه خداوند بر من نازل كرده كوتاهی نكرده‏ام، جبرئیل سه مرتبه بر من نازل شد و از طرف خداوند سلام رساند... و مرا مأمور كرد كه در این محل اجتماع بپاخیزم و بر هر سفید و سیاهی اعلام كنم «ان علیّ بن ابی طالب اخی و وصیّی و خلیفتی و الامام من بعدی، الّذی محلّه منّی محل هارون من موسی الّا انه لانبیّ بعدی و هو ولیّكم بعد اللّه و رسوله؛ به راستی علی بن ابی‏طالب برادر، وصی و جانشین من و امام بعد از من است. كسی كه نسبت او به من همانند نسبت هارون به موسی است، جز اینكه پیامبری بعد از من نیست و او صاحب اختیار شما (و سرپرست شما) بعد از خدا و رسولش می‏باشد.»(۴)
جملات فوق با صراحت تمام اعلام می‏دارد كه خلیفه و امام بعد از پیامبر اكرم(ص) امیرمؤمنان علی(ع) است و این جملات صریح هیچ توجیه دیگری غیر از خلافت را نمی‏پذیرد.
۲) آیه ولایت درباره حضرت علی(ع) است
آنگاه فرمود: خداوند درباره ولایت و امامت علی (ع) (آیاتی نازل نمود و از جمله) در آیه‏ای از قرآنش می‏فرماید: «انّما ولیّكم اللّه و رسوله والّذین آمنوا الّذین یقیمون الصلاهٔ و یؤتون الزكاهٔ و هم راكعون؛(۵) سرپرست شما فقط خدا و رسول خدا و كسانی هستند كه ایمان آورده و نماز را برپا داشته و زكات (صدقه) را در حال ركوع، و علی بن ابی‏طالب كسی بود كه نماز را برپا داشت و صدقه را در حال ركوع (در راه خدا به فقیر) داد. و علی كسی است كه در همه حال اراده خدا داشت (و جز رضایت خداوند چیزی نخواست).» و آنگاه در ادامه فرمود: مردم آیه تبلیغ درباره علی(ع) نازل شده است و خدا در آن تهدید كرده اگر ابلاغ نكنم رسالت الهی من ناتمام مانده است.
۳) اطاعت علی واجب و مخالفت او ممنوع است
برای تأكید بیشتر مسأله امامت و خلافت فرمود: بدانید ای مردم! «انّ اللّه قد نصبه لكم ولیّاً و اماماً مفترضهٔ طاعته علی المهاجرین و الانصار...و علی البادی والحاضر و علی الاعجمی و العربی و الحرّ و المملوك و الصغیر و الكبیر و علی الابیض و الاسود؛براستی خداوند علی را به عنوان ولی (و سرپرست) شما و امام شما نصب كرده است كه اطاعت او بر مهاجر و انصار، بیابانی و شهری، عرب و عجم، آزاده و برده، بزرگ و كوچك، سفید و سیاه واجب است» هرچه بگوید و فرمان دهد واجب الاطاعت است.
«و علی كل موحد ماض حكمه، جائز قوله نافذٌ امره ملعونٌ من خالفه مرحوم من تبعه و من صدّقه فقد غفر اللّه له و لمن سمع منه و اطاع له؛ بر هر خداپرستی حكمش واجب و سخنش لازم و امرش نافذ است. ملعون (و دور از رحمت خدا) است آنكه او را مخالفت كند و مورد رحمت الهی است كسی كه او را متابعت و تصدیق نماید. پس خدا ببخشد علی را و كسی را كه سخن او را شنید و اطاعت كرد.»(۶)
۴) امامت در نسل علی(ع)
پیامبر اكرم(ص) در غدیر به بیان امامت امیرمؤمنان (ع) بسنده نكرد در چندین مورد مسأله امامت را در طول زمان، و در نسل علی(ع) بیان و تصریح نمود از جمله فرمود: «ثمّ من بعدی علیٌ ولیّكم و امامكم بامر اللّه ربّكم، ثم الامامهٔ فی ذریتی من ولده الی یوم تلقون اللّه و رسوله لاحلال الّا ما احلّه اللّه و رسوله و هم ولا حرام الّا ما حرّمه اللّه و رسوله و هم؛(۷) و بعد از من علی صاحب اختیار شما و امام شما به امر خداوند، پروردگار شماست و سپس امامت در نسل من از فرزندان اوست تا روزی كه خدا و رسولش را ملاقات كنید. حلالی نیست مگر آنچه خدا و رسولش و آنان (امامان) حلال كرده باشند و حرامی نیست مگر آنچه خدا و رسولش و آنان حرام كرده باشند...».
۵) مخالفت با ولایت علی قابل بخشش نیست
برای تحكیم پایه‏های امامت علی(ع) بارها مردم را از مخالف با آن حضرت ترساند و شدیداً تهدید نمود كه اگر كسانی مخالف امامت آن حضرت باشند جرمشان قابل بخشش نیست، به این جهت فرمود: «معاشر النّاس فضّلوه فقد فضّله اللّه، و اقبلوه فقد نصبه اللّه، معاشر النّاس انّه امامٌ من اللّه، ولن یتوب اللّه علی احدٍ انكر ولایته ولن یغفر له حتماً علی اللّه ان یفعل ذلك بمن خالف امره فیه، و ان یعذّبه عذاباً نكراً ابد الابد و دهر الدهور...؛ ای مردم خدا علی (ع) را (بر همه) برتری داده است شما هم او را برتری دهید، و روی آورید به علی(ع) به راستی خدا او را نصب نموده است (برای امامت) ای مردم به راستی او امامی است از طرف خدا، هر كس ولایت او را انكاركند خداوند توبه او را نمی‏پذیرد و او را نمی‏بخشد و بر خدا است كه همین رفتار را با كسی داشته باشد كه با فرمان او مخالفت كند و او را دچار عذاب سختی برای همیشه و ابد نماید.»(۸) ممكن است برخی افراد در این سخنان روا دارند كه چگونه انكار امامت باعث عذاب ابدی می‏شود، پیامبر اكرم(ص) برای رد این تردید فرمود: «فمن شكّ فی ذلك فقد كفر كفر الجاهلیهٔ الاولی و من شكّ فی شی‏ءٍ من قولی فقد شكّ فی الكل منه و الشّاك فی ذلك فله النّار؛ هر كس در این باره شك كند، مانند كفر جاهلیت نخستین كافر شده است و هر كس در چیزی از سخن من شك كند در همه آنچه (بر من نازل شده) شك كرده، و شك كننده در این‏باره جایگاهش در آتش است.
۶) علی برترین مردم بعد از من است
در فراز بعدی علاوه بر اثبات فضیلت علی(ع) بر تمام مردم بعد از خود، ولایت تكوینی خود و امامان را به اثبات رسانده لذا فرمود: «معاشر النّاس فضّلوا علیّاً فانّه افضل النّاس بعدی من ذكرٍ و انثی بنا انزل اللّه الرزق و بقی الخلق؛ای مردم! علی را برتری دهید، زیرا او برترین مردم از مرد و زن بعد از من است به (بركت و) وسیله ما خداوند روزی را نازل می‏كند و (به بركت ماست كه هستی دوام دارد) خلقت پایدار است.»(۹) این مطلب همان است كه در روایات دیگر آمده كه اگر لحظه‏ای هستی از حجّت و امام خالی باشد تمام هستی از هم خواهد پاشید و زمین اهلش را فرو خواهد برد.
۷) علی(ع) و اهلبیت ثقل اصغرند
در فراز دیگر باز حدیث ثقلین را گوشزد مردم نموده و دوباره همراهی قرآن و اهلبیت را و عدم جدایی آن دو را از هم گوشزد نموده و فرمود: «معاشر النّاس انّ علیّاً و الطیبین من ولدی هم الثقل الاصغر و القرآن هو الثقل الاكبر و كلّ واحد مبنی‏ءٌ صاحبه و موافقٌ له، لن یفترقا حتّی یردا علیّ الحوض؛ ای مردم! براستی علی و فرزندان پاك من ثقل اصغرند و قرآن ثقل اكبر الهی است این دو از همدیگر خبر داده و همدیگر را تأیید می‏كنند، هرگز از هم جدا نمی‏شوند تا در حوض (كوثر) بر من وارد شوند.»(۱۰)
۸) علی مفسّر قرآن و جامع الكلمات
برای همراه بودن قرآن و اهلبیت وجوه مختلفی بیان شده است كه برخی از آنها در جملات فوق مورد اشاره قرار گرفت، یكی از وجوه این است كه قرآن را باید اهل بیت تفسیر كنند و هر تفسیری كه از غیر اهلبیت منشأ گیرد، تفسیر واقعی قرآن نیست، لذا همیشه حضور امامی از اهلبیت در كنار قرآن لازم و ضروری است، لذا پیامبر اكرم(ص) در فراز بعدی خطبه غدیر فرمود: «معاشر النّاس هذا علیّ اخی و وصیّی و داعی علمی و خلیفتی علی امّتی و علی تفسیر كتاب اللّه عزّ و جلّ و الدّاعی الیه و العامل بمایرضاه و المحارب لاعدائه، و الموالی علی طاعته، و الناهی عن معصیته، خلیفهٔ رسول اللّه و امیر المؤمنین...؛(۱۱) ای مردم این علی برادر و وصی و مخزن علم من، و خلیفه من بر امتم است (جانشین من) در تفسیر كتاب خدای عزیز و جلیل و دعوت كننده به آن است و عمل كننده به آنچه كه پسند خدا در آن است و مبارزه كننده با دشمنان خدا، و دوستدار مطیعان خدا، و بازدارنده از معصیت، خلیفه خدا و امیرمؤمنان است.»
۹) امامت علی (ع) باعث كمال دین
راستی دین بی امامت ناقص، و قرآن بی حجّت نامفهوم، و هستی خالی از امام مهدوم و نابود شدنی خواهد بود، در همین راستا پیامبر اكرم(ص) فرمود: «معاشر النّاس انّما اكمل اللّه عزّ وجلّ دینكم بامامته، فمن لم یأتمّ به و بمن یقوم مقامه من ولدی من صلبه یوم القیامهٔ و العرض علی اللّه عزّ و جلّ فاولئك حبطت اعمالهم و فی النار هم خالدون؛(۱۲) ای مردم همانا خداوند با امامت او دین شما را كامل نمود، پس كسی كه او را و كسانی كه جانشین او هستند از فرزندان من از نسل او تا روز قیامت و زمان عرضه شدن بر خداوند امام نداند اعمالش نابود شده و در جهنم ابدی خواهد بود.»
۱۰) رابطه علی (ع) با پیامبر(ص)
عظمت یك فرد در برخورد او با رهبر و پیامبر خویش بخوبی نمایان می‏شود، علی (ع) در این بخش نیز سرآمد روزگار است چرا كه بهترین و بیشترین حمایت را از پیامبر اسلام داشت، و جز در راه رضایت الهی و رسولخدا(ص) قدم برنداشت. خوب است از زبان خود پیامبر بشنویم كه فرمود: «معاشر النّاس هذا علیٌّ انصركم لی واحقكم بی و اقربكم الیّ و اعزّكم علیّ و اللّه عزّ و جلّ و انا عنه راضیان؛ای مردم این علی یاری كننده‏ترین شما نسبت به من، و سزاوارترین شما نزد من، و نزدیكترین فرد در در پیشگاه من، و عزیزترین شما نزد من می‏باشد. و خدای عزیز و جلیل و من از او راضی هستیم.» در سطور بعد فرمود: «او یاور دین خدا، دفاع كننده از رسول خدا، پاكیزه و هدایت شده و هدایتگر است، پیامبر شما بهترین پیامبر، وصی شما بهترین وصی و فرزند او برترین اوصیاء هستند.۱۱) علی(ع) در قرآن
همیشه این بحث مطرح بوده كه چند آیه از قرآن درباره علی (ع) است؟ دویست آیه، پانصد، یا بیشتر؟ پیامبر اكرم(ص) به این پرسش این گونه پاسخ می‏دهد: «و ما نزلت آیهٔ رضیً الّا فیه و ما خاطب اللّه الذین آمنوا الّا بدأ به و لا نزلت آیهٔ مدحٍ فی القرآن الّا فیه، ولاشهداللّه فی الجنّهٔ فی «هل اتی علی الانسان» الّا له و لا انزلها فی سواه و لامدح بها غیره؛ هیچ آیه‏ای درباره خشنودی (خدا) نازل نشده است مگر درباره اوست، و با مؤمنین در قرآن سخن نگفته جز آنكه به او آغاز نموده، و هیچ آیه مدحی وارد نشده است جز آنكه درباره اوست. و شهادت به پاداش بهشت در سوره هل اتی جز برای او نیست و جز درباره او و در مدح او نازل نشده است در فراز دیگر فرمود: «معاشر النّاس القرآن یعرّفكم ان الائمهٔ من بعده ولده و عرّفتكم انه منی و انا منه حیث یقول اللّه عزّ و جلّ «كلمهٔ باقیهٔ فی عقبه»(۱۳) و قلت: لن تضلّو ما ان تمسّكتم بهما؛(۱۴) ای مردم! قرآن به شما معرّفی می‏كند كه امامان بعد از علی فرزندان اوست و من نیز گفتم به شما كه علی از من و من از او هستم، قرآن می‏گوید: «كلمه باقی مانده است در نسل او» و من نیز گفتم: اگر به قرآن و اهلبیت تمسّك جویید هرگز گمراه نمی‏شوید.
۱۲) فرزندان پیامبر(ص) از نسل علی(ع) است
پیامبر(ص) این سنّت خرافی را شكست كه فرزند دختر، فرزند انسان شمرده نمی‏شود چنان كه عرب جاهلی چنین بودند كه فقط فرزندان پسر را فرزندان خویش می‏دانستند نه فرزندان دختر را(۱۵) ولی پیامبر اكرم(ص) فرمود: «معاشر النّاس ذریهٔ كل نبیّ من صلبه و ذریتی من صلب علیّ؛(۱۶) ای مردم! نسل هر نبی از صلب خودش بود، ولی ذریه من از نسل علی است.» به همین جهت است كه به امامان معصوم (ع) یابن رسول اللّه گفته می‏شود، و ذریّه رسول خوانده می‏شوند.
۱۳) دوستان و دشمنان علی(ع)
علی میزان سنجش الهی است، و دوستی و دشمنی او معرّف شخصیّت واقعی افراد. راستی اگر همه به گرد دوستی علی(ع) حلقه می‏زدند جهنّم و عذابی در كار نبود، امّا چه می‏شود كرد كه افراد شقی و فاسد همیشه در جامعه حضور داشته و دارند، به این جهت پیامبر اكرم(ص) فرمود: «الا انّه لا یبغض علیّاً الّا شقیٌ و لا یتوالی علیّاً الّا تقی و لا یؤمن به الّا مؤمنٌ مخلصٌ(۱۷)
بیدار به راستی دشمن نمی‏دارد علی را جز شقی و دوست نمی‏دارد علی را جز انسان با تقوی و ایمان نمی‏آورد به او جز مؤمن بااخلاص.»
در بخش دیگر فرمود: «الا انّ اعداء علیّ هم اهل الشقاق و النفاق و اخوان الشیاطین الّذین یوحی بعضهم الی بعض زخرف القول غروراً؛ بیدار باشید دشمنان علی اهل شقاوت و نفاقند و برادران شیاطین كه بعضی بر بعض دیگر سخنان فریبنده از روی غرور القاء می‏كنند».
آنگاه فرمود: دوستان علی و اهلبیت كسانی هستند كه ایمان دارند به خدا و آخرت (۱۸) و ایمان خویش را به ستم نیالوده‏اند(۱۹) آن‏ها بدون حساب وارد بهشت می‏شوند(۲۰) و...(۲۱).
۱۴) علی اوّلین وصی و مهدی آخرین آنها
اشاره شد كه در غدیر فقط امامت علی (ع) مطرح نبوده بلكه امامت تمامی امامان دوازده‏گانه مطرح و با تأكید زیاد بیان شده است. از جمله فرمود: «انی نبیّ و علیّ وصیی الا انّ خاتم الانبیاء منّا القائم المهدی؛ براستی من پیامبرو علی وصی من است. بیدار باشید كه آخرین امامان مهدی قائم از ماست».(۲۲)
۱۵) گرفتن بیعت برای علی(ع) و امامان
حضرت سخنان خویش را ادامه داد تا رسید به جمله معروف «من كنت مولاه فهذا علیٌّ مولاه...؛ هر كس من صاحب اختیار اویم، این علی صاحب اختیار اوست» تا می‏رسد به اینجا كه بدانید كه من با خدا بیعت و علی با من بیعت كرده است و من از جانب خدا برای او از شما بیعت می‏گیرم...
ای مردم! شما بیش از آن هستید كه با یك دست و در یك زمان با من دست دهید، و پروردگارم مرا مأمور كرده است «ان آخذ من السنتكم الاقرار بما عقدت لعلیٍّ من امرأهٍٔ المؤمنین و من جاء بعده من الائمّهٔ...؛ كه درباره آنچه برای علی امیرالمؤمنین و امامانی كه بعد از او می‏آیند و از نسل من و اویند منعقد نمودم از زبان شما اقرار بگیرم «فقولوا باجمعكم انا سامعون مطیعون راضون منقادون لما بلّغت عن ربّنا و ربّك فی امر علیٍّ و امر ولده من صلبه من الائمهٔ» سپس همگی چنین بگویید: ما شنیدیم و اطاعت می‏كنیم و راضی هستیم و سر تسلیم فرود می‏آوریم درباره آنچه از جانب پروردگار ما و خودت درباره امامت امامان، علی امیرالمؤمنین و امامانی كه از صلب او به دنیا می‏آیند به ما رساندی بر این مطلب با قلبهایمان و با جانمان و با زبانمان و با دستانمان با تو بیعت می‏كنیم. بر این عقیده زنده‏ایم و با آن می‏میریم و با آن محشور می‏شویم، تغییر نخواهیم داد و تبدیل نمی‏كنیم و شك نمی‏كنیم و انكار نمی‏نماییم و تردید به دل راه نمی‏دهیم و از این قول بر نمی‏گردیم و پیمان را نمی‏شكنیم.»(۲۳)
آنگاه فرمود: «معاشر النّاس فبایعوا اللّه و بایعونی و بایعوا علیّاً امیرالمؤمنین و الحسن و الحسین و الائمهٔ كلمهٔ باقیهٔ؛ای مردم! با خدا بیعت كنید و با من بیعت نمایید و با علی امیرمؤمنان و حسن و حسین و امامان از ایشان به عنوان كلمه باقیه بیعت كنید»(۲۴) و اضافه فرمود: هر كس بیعت را بشكند به ضرر خویش شكسته است و هر كس به آنچه با خدا پیمان بسته وفا كند خداوند به او اجر بزرگی عنایت می‏فرماید...».
۱۶) پیشگامان در بیعت
پیشگامان هر كار خیر از ارزش و عظمت خاص برخوردار است، و قرآن نیز دستور داده كه در انجام كار خیر پیش قدم باشید «سارعوا الی الخیرات»(۲۵) و پیشگامان در اسلام و جهاد را می‏ستاید «والسابقون السابقون اولئك المقرّبون»(۲۶) منتهی مهم‏تر از پیشگامی حفظ پیشگامی است، آیا این پیشگامان تا آخر خط ماندند؟ پاسخ این پرسش را تاریخ بخوبی بیان نموده و در آینده به آن اشاره می‏كنیم، اكنون باید دید سابقان در بیعت چه كسانی بودند.
مردم به سوی پیامبر اكرم(ص) و علی(ع) هجوم آوردند و می‏گفتند: «آری شنیدیم و طبق فرمان خدا و رسول با قلب و جان و دستمان اطاعت می‏كنیم» آنگاه به عنوان بیعت با پیامبر(ص) و علی(ع) دست می‏دادند و به آنها تبریك می‏گفتند: «فكان اوّل من صافق رسول اللّه (ص) الاوّل و الثانی و الثالث و الرّابع و الخامس و باقی المهاجرین و الانصار و باقی الناس عن آخرهم علی قدر منازلهم؛ پس اوّل كسانی كه به پیامبر دست داد اوّلی(ابوبكر)و دوّمی (عمر) و سوّمی (عثمان) و چهارمی و پنجمی بودند، آنگاه مهاجرین و انصار و باقی مردم به ترتیب منزلتشان بیعت نمودند.
۱۷) پیشگامان ثابت قدم رستگارند
انسان‏ها چهار دسته‏اند، برخی از اوّل تا آخر خوب و روبراه هستند، گروه دوّم از اوّل تا آخر گمراه و بی راهه می‏روند، گروه سوم كسانی هستند كه از اوّل منحرف و گمراهند، ولی عاقبت هدایت‏پذیر می‏شوند، گروه چهارم كه از همه بیچاره‏تر و زیانكارتر است كسانی هستند كه از اوّل در مسیر و پیشگامند ولی عاقبت گمراه و منحرف می‏شوند، و بر صراط مستقیم تا ابد نمی‏مانند، پیشگامان در بیعت غدیر اگر جزء گروه دوّم نمی‏باشند، یقیناً مصداق گروه چهارم شدند، همین‏ها اوّل كسانی بودند كه سر از سقیفه درآوردند و پیشگام در بیعت شكنی شدند، لذا پیامبر اكرم(ص) هشدار داد و فرمود: «معاشر النّاس السابقون الی مبایعته و التسلیم علیه بامرهٔ المؤمنین اولئك الفائزون فی جنات النعیم؛ پیشگامان در بیعت با او (علی) و دوستی او و تسلیم شدن به عنوان حاكم مؤمنین (و ماندن بر این بیعت) رستگارند در بهشت نعیم.»(۲۷) و آخرین سخن ما این است كه خدایا ما را تا آخرین لحظه بر امامت و ولایت علی و اولادش ثابت قدم بدار.
حجهٔ‏الاسلام سید جواد حسینی
پی‏نوشت‏ها:
۱. «هذا اخی و وصیّی و خلیفتی فیكم ؛ این (علی) برادر و خلیفه بعد از من در میان شما است. ر.ك تاریخ ابن اثیر، بیروت دارصادر ۱۳۹۹ هـ،ج ۲، ص ۶۳ و بحارالانوار، داراحیاء التراث، ج ۳۸، ص ۱۴۴.
۲. اما ترضی ان تكون بمنزلهٔ هارون من موسی، ای علی راضی نیستی كه نسبت به من به منزله هارون نسبت به موسی باشی؛ رـ ك صحیح بخاری، داراحیاء التراث، ج ۵، ص ۲۴.
۳. سوره مائده، آیه ۶۷.
۴. محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، داراحیاء التراث، ج ۳۷، ص ۲۰۶ و عوالم ج ۱۵، ص ۳۰۷ و الغدیر، ج ۱، ص ۱۲.
۵. سوره مائده، آیه ۵۵.
۱، بحار، همان، ص ۲۰۷.
۶. همان، ص ۲۰۷ ـ ۲۰۸.
۷. همان، ص ۲۰۸.
۸. همان، ص ۲۰۸ - ۲۰۹.
۹. همان، ص ۲۰۹.
۱۰. همان، ص ۲۰۹.
۱۱. همان، ص ۲۱۰.
۱۲. همان، ص ۲۱۰.
۱۳. سوره زخرف، آیه ۲۸.
۱۴. بحار، ج ۳۷، همان، ص ۲۱۵.
۱۵. این شعر منسوب به دوران جاهلی است كه بنونا بنو ابنائنا....
۱۶. بحارالانوار، همان، ج ۳۷، ص ۲۱۰.۱۷. همان.
۱۸. سوره مجادله، آیه ۲۲.
۱۹. سوره انعام، آیه ۸۲.
۲۰. سوره مؤمن، آیه ۴۰.
۲۱. بحار، همان ۷ ص ۲۱۳ با تلخیص.
۲۲. همان، ص ۲۱۳.
۲۳. همان، ص ۲۱۸ـ ۲۱۹.
۲۴. همان، ص ۲۱۹.
۲۵. سوره آل عمران، آیه ۱۳۳.
۲۶. سوره واقعه، آیه ۱۱.
۲۷. بحار، همان، ج ۳۷، ص ۲۱۷.
منبع : ماهنامه پاسدار اسلام


همچنین مشاهده کنید