چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

این بچه های تپل دوست داشتنی !


این بچه های تپل دوست داشتنی !
اكثر مواقع وقتی وزن كودكان زیاد است و به عبارتی چاق هستند ، تا یك سن خاصی (مثلا ۳ یا ۴ سالگی) برای همه دوست داشتنی جلوه می كنند. اما اگر یك كودك ۸ یا ۱۰ ساله چاق باشد ، دیگر چندان خوشایند نیست و والدین سعی دارند به هر نحوی كه شده وزن او را به حالت متعادل درآورند. متاسفانه والدین از زمانی كه فرزندشان بسیار كوچك است ، اقدام نمی كنند و بعد سعی دارند با تلاش زیاد او را لاغر كنند. فكر می كنید پدر و مادرها چقدر در كاهش وزن كودك موثرند؟
متخصصان تغذیه معتقدند اگر می خواهید كودكان وزن كم كنند ، بهتر است درمان را روی والدین متمركز كنید. برپایه تحقیقات انجام شده ، والدین هستند كه می توانند محیطی فراهم كنند تا كودك با حمایت كافی وزن كم كند یا برعكس ، وزن او روز به روز افزایش یابد. رفتارهایی كه والدین از خود نشان می دهند بسیار مهم است.
بررسی ها حاكی از آن است كه اگر از ابتدا ، برنامه كاهش وزن روی والدین متمركز باشد ، كودك حدود ۱۵ درصد وزن كم می كند در حالی كه اگر والدین همكاری لازم را نداشته باشند، این كاهش وزن به ۸.۴ درصد تنزل می كند. معمولا كودكانی كه والدین آنها درخصوص چاقی و رژیمهای غذایی بخوبی توصیه و راهنمایی شده اند، حتی یك سال بعد از كاهش وزن هم دیگر افزایش وزن پیدا نمی كنند. علت این است كه والدین معمولا به دلیل دلسوزی های بی مورد در مقابل مصرف انواع شكلات ، كیك و مواد چاق كننده توسط كودك ، مقاومت نمی كنند یا از همان ابتدا ، چاقی را با سلامت كودك معادل می دانند ؛ به صورتی كه بعضی پدر و مادرهایی كه فرزندان چاقی ندارند ، مدام افسوس می خورند. حال اگر برنامه های كاهش وزن كودك روی والدین متمركز باشد ، آنها در مورد عوارض و خطرات چاقی توجیه می شوند و با فراهم كردن بستری مناسب می توانند جو متعادلی را برای كنترل وزن كودك ایجاد كنند. به هر حال بعد از چند سال ، فرزندتان به سنین ۱۴ تا ۱۹ سالگی خواهد رسید. معمولا در این سنین نوجوانان می توانند عادات غذایی سالم را تشخیص دهند و به طور مستقل و با نظر خود به ورزشی كه دوست دارند بپردازند. این استقلال و عدم وابستگی در كنترل وزن و جایگزین كردن رژیمهای غذایی سالم و صحیح باید مورد استفاده قرار بگیرد. باوجود استقلال بچه ها در این سن ، باز هم محققان معتقدند تاثیر والدین در این زمینه روی نوجوانان بسیار زیاد است.
باید توجه داشته باشید والدین روی عادات غذایی ، كنترل وزن و ورزش كودكان در تمام سنین تاثیر دارند اما روشهای این اثرگذاری متفاوت است.
اول این كه والدین تاثیر بسیار زیادی روی مدلهای سلامت كودكان دارند. عادات غذایی صحیح و ناصحیح ، ورزش نكردن یا عادت به ورزش كردن ؛ همه از مواردی است كه والدین مدل اصلی آن را به فرزندان یاد می دهند. تا زمانی كه شما به عنوان یك پدر یا مادر ، زمانی كه فرزندتان كوچك است و برای ساكت كردن او انواع شكلات ، چیپس ، پفك و... به او می دهید ، آیا انتظار دارید در نوجوانی از این مواد دست بكشد؟ یا وقتی مادر یا پدر خانواده در مصرف برنج ، كره ، نان ، انواع بستنی خامه دار، روغن حیوانی و موادی از این قبیل اصلا كوتاهی نمی كند انتظار دارید فرزند این خانواده چه تغذیه ای داشته باشد؟ وقتی شما به عنوان والدین فرزندتان حتی حاضر نیستید یك مسیر كوتاه را پیاده روی كنید و فورا از ماشین استفاده می كنید ، عملا به فرزندتان یاد می دهید كه زندگی بی تحركی داشته باشد. این تاثیرگذاری از سنین كم باید شروع شود و در نوجوانی روش آن تغییر كند زیرا امر و نهی كردن نوجوان اصلا نتیجه بخش نیست.
باید با او دوست باشید ، استقلال او را در نظر بگیرید و به طور غیرمستقیم به او یاد بدهید چه رژیم غذایی را رعایت كند. والدین در این زمینه نقش دومی هم دارند كه كلیدی است. آنها هستند كه باید تصمیم بگیرند اصلا چه مواد غذایی وارد منزل شود و یا ورود آن ممنوع باشد! والدین هستند كه تصمیم می گیرند سبزی ها و میوه ها به عنوان قسمت عمده خوردنی های منزل نقش ایفا كنند یا خیر. آنها هستند كه می توانند تنقلات فرزندانشان را از غذاهای كم چرب تهیه كنند و اصلا اجازه ورود غذاها و تنقلات چرب و پركربوهیدرات را به منزل ندهند. در اصل این نقش والدین زمینه سازی است كه فرزندان بدانند در این خانه ورود غذاهای ناسالم كاملا ممنوع است ! نقش سوم والدین در امر تغذیه فرزندان نقش «تقویت كننده» است.
والدین باید در این زمینه قدرت اصلی خانه باشند ؛ در عین حال هم بیش از حد بكن و نكن نداشته باشند و كنترل آنها از حد قابل تحمل فراتر نرود. آنها هستند كه می توانند رفتارهای حاكی از بی تحركی و كم تحركی فرزندشان را تغییر دهند و استفاده از غذا و نوشیدنی مناسب را به طور غیرمستقیم و مدبرانه به آنها بیاموزند. به خاطر داشته باشید بخور و نخورهای آمرانه یا دستوری به هیچ وجه تاثیرگذار نیست و اثر معكوس می گذارد. اگر حین غذاخوردن فرزندتان به او بگویید دیگر كافی است و نباید بخوری ، ممكن است او هنوز گرسنه باشد و مسلما در وعده بعدی بیشتر می خورد. اقدام والدین در این زمینه باید غیرشرطی باشد وگرنه مصرف غذا در كودك كاملا شرطی می شود. مثلا نباید به او بگویید اگر هویج بخوری بعدا برایت آدامس می خرم. او باید هویج بخورد ، به دلیل این كه مفید است و این آموزش را والدین باید عهده دار شوند. تهیه كتابهای مختلف در زمینه غذاهای سالم و ورزش ، استفاده از اشكال و نمایش های مختص سن كودك كه در آن تغذیه مناسب آموزش داده شود، بسیار موثر است و بهتر است مدارس هم در این زمینه همگام با والدین ، راه درست مصرف كردن مواد غذایی را به فرزندان یاد بدهند.
منبع : موسسه رژیم درمانی تن سالم


همچنین مشاهده کنید