پنجشنبه, ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 18 April, 2024
مجله ویستا


همه کم توجه اند


همه کم توجه اند
سمیرا اصلان پور، که بیشتر دوست دارد به عنوان داستان نویس از او یاد کنند، معتقد است؛ «اصولاً همه دارند به ادبیات داستانی کم توجهی می کنند. رسانه های ما سال ها است که کم توجه هستند.» اصلان پور که مشاور وزیر ارشاد در امور بانوان و عضو هیات منصفه مطبوعات نیز است این انتقاد را به مطبوعات نیز وارد می داند و می گوید؛ «روزنامه ها حلقه واسطی هستند بین نویسنده و مخاطب.
در همه دنیا نیز این گونه است و نشریات خاصی این وظیفه را به عهده دارند ولی روزنامه های ما داستان را کنار گذاشته اند و بیشتر به حواشی می پردازند.» او می پذیرد و می گوید؛ «تلویزیون خیلی سلیقه یی برخورد می کند، ولی هر از گاهی در بخش کودک و نوجوان به معرفی آثار داستانی می پردازد، ولی این معرفی ها خیلی سلیقه یی و رابطه یی بوده است. من خودم همیشه این انتقاد را به صدا و سیما دارم.
صدا و سیما یکی از مهمترین بخش های فرهنگ ساز در کشور است و وظیفه اش بیشتر از سایر رسانه ها است و این کار را بیشتر از مطبوعات و کتاب و ارشاد هم دارد می کند ولی متاسفانه دارد فرهنگ سطحی و مبتذل را ترویج می دهد و موقعی هم که به سراغ ادبیات داستانی می رود سلیقه یی برخورد می کند.»از خانم اصلان پور درباره نقش تهیه کننده های تلویزیون سوال می کنم، وی می گوید؛ «من فکر می کنم این مشکل به تهیه کننده های تلویزیون برمی گردد، اگر ما شناخت خوبی از تهیه کننده داشته باشیم خیلی خوب است، برخی از این تهیه کننده ها اصلاً آدم های فرهنگی نیستند در حالی که تهیه کننده یکی از ارکان برنامه است.
تهیه کننده یی که کار فرهنگی نکرده باشد، تحصیلات نداشته باشد، نمی تواند کار مثبتی انجام بدهد. تهیه کننده ها عموماً دنبال پول هستند، من معضل اصلی را واقعاً همین تهیه کننده می دانم که بعضی ها اصلاً فرهنگی نیستند. من نمی دانم ساز و کار تلویزیون به چه شکلی است. حتماً مشکلاتی در مدیریت تلویزیون هست که چنین افرادی می توانند بروند آنجا تهیه کننده بشوند یا از طریق رابطه بتوانند تهیه کننده چند برنامه بشوند.»
● مهران مهام؛ تلویزیون دارد کار خودش را می کند
مهران مهام اما نظر دیگری دارد. او که تهیه کننده سریال کتابفروشی هدهد بود می گوید؛ «شما دارید از کسی این سوال را می پرسید که تهیه کننده یک سریال در مورد کتاب بوده و من مخالف این هستم.» مهران مهام معتقد است؛ «تلویزیون دارد کار خودش را می کند خوب یا بد بیاییم به محاسن کارش بپردازیم و فقط ایراد نگیریم چون عیب گرفتن آسان است. حالا که چند برنامه اختصاص به کتاب و معرفی کتاب دارد ما باید به تشویق آنها بپردازیم.»
ولی واقعیت این است که حجم برنامه هایی که به معرفی کتاب و به خصوص ادبیات داستانی می پردازند، بسیار کم است در صورتی که به برنامه های دیگر بسیار پرداخته و بودجه های کلانی هم به آنها اختصاص داده می شود و این برمی گردد به سیاست های کلی سیما که ما را به آن راهی نیست.
یک بی تفاوتی نسبت به مقوله کتاب در تلویزیون دیده می شود و سعی می شود این مراسم مناسبتی باشد به خصوص در هفته کتاب و نمایشگاه بین المللی کتاب و به جز آن در دو سه برنامه یی که از تلویزیون پخش می شود و آن هم در ساعاتی که پرمخاطب نیست. البته روایت ۴ که به عهده مصطفی مستور است با دیگران فرق می کند و در این مدت هر چقدر سعی کردیم با ایشان تماس بگیریم متاسفانه به تلفن های ما جواب ندادند.
مهران مهام اما می گوید من بی تفاوتی حس نکردم و اشاره می کند به پلاتوهای مجری شبکه دوم که کتاب هفته را معرفی می کند. او حتی می گوید در ساخت مجموعه کتابفروشی هدهد هم محدودیت نداشت و تمام کتاب ها متنوع بود. مهام معتقد است سازمان صدا و سیما می تواند تبلیغات کتاب را به عهده بگیرد ولی مسوول نشر کتاب و کتابخوانی نیست و این وظیفه را به عهده ارشاد و کتابخانه ملی و دیگران می گذارد و می گوید سازمان وظیفه تبلیغ و ترویج کتابخوانی را دارد و باید روی این قضیه کار کرد.
می گویم انتخاب کتاب و معرفی آنها گزینشی است و بیشتر کتاب هایی معرفی می شوند که مخاطب رغبت نمی کند به مطالعه آنها بپردازد. مهام اما می گوید؛«مسوول انتخاب کتاب هفته ما نیستیم. سازمان صدا و سیما نیست. جایی حتماً هست که من نمی دانم کجا است و آنها کتاب را معرفی می کنند و سازمان هم از آنجایی که قصد ترویج دارد معرفی می کند. فرض کنید انتخابی باشد یا گزینشی باشد. همین که ما نشان بدهیم کتاب می خوانیم یا کتاب خوانده می شود نیز خوب است ولی بیایید این را در فیلم ها وسریال های مان نشان بدهیم. برنامه سازی برای کتاب خیلی سخت است. »
● مشاور مدیر شبکه چهار؛ اینها لزوماً منجر به رواج کتاب نمی شود
اینکه چکار باید کرد و چطور به این مساله پرداخت موضوعی است که بسیاری از برنامه سازان و تهیه کنندگان تلویزیونی می توانند به آن بپردازند. بحث تنها بر سر کتاب نیست بلکه ادبیات داستانی نیز مطرح است، ولی آنچه بیشتر دیده می شود پرداختن به کتاب های تاریخی و علمی و دینی است.
علی اصغر دارایی، مشاور مدیر شبکه ۴ و دبیر سابق گروه ادب و هنر همین شبکه معتقد است؛« به نظر من رسانه آیینه یی از جامعه است و آیینه هم کار انعکاس را به عهده دارد. اگر در جامعه باشد رسانه آن را انعکاس می دهد.» ولی آیا همه چیزهایی که در جامعه وجود دارد در رسانه منعکس می شود مسلماً خیر و اینجا است که این سوال پیش می آید پس رسالت رسانه که خبررسانی است چه می شود.
ما شاهد هستیم که برنامه های زیادی در عرصه کتاب و ادبیات داستانی در متن جامعه صورت می گیرد. جلسات داستان خوانی، کلاس های داستان نویسی، برگزاری جایزه های ادبی و غیره که اینها هیچ کدام در رسانه های ما انعکاس نداشته است، به راستی دلیل این بی توجهی چیست، چه علت یا علت هایی باعث می شود این بخش از فرهنگ کشورمان نادیده گرفته شود و عوارض این نادیده گرفتن ها به زیان چه کسی است.
جز این است که باعث می شود ارتباط مردم با این بخش از فرهنگ سازان کشور ما قطع شود؟علی اصغر دارایی می گوید؛ شبکه ۴ چند سال است که برنامه کتاب ۴ دارد و نقد کتاب می کند و اینها لزوماً منجر به رواج کتاب نمی شود، ولی با این حال بیرون از اینجا می بینیم که ما در داستان کوتاه پیشرفت خیلی خوبی داشتیم، ولی انعکاس این قضیه در رسانه کم بوده و من قبول دارم، ولی آقای مستور برنامه یی دارد با عنوان روایت ۴ که به ادبیات جهان و داستان های کوتاه می پردازد که برنامه خوبی است و من که می بینم استفاده می کنم.
در این برنامه کارهایی معرفی می شود که حتی در بیرون هم نمونه اش را نمی بینید؛ یعنی می آید نویسنده یی را معرفی و سبک شناسی می کند و به معرفی کار او می پردازد. این برنامه از کارشناسان این رشته هم استفاده می کند. قرار بود ایشان برنامه یی هم برای معرفی داستان کوتاه و نویسندگان این داستان در ایران داشته باشند که نمی دانم به کجا رسید. دارایی معتقد است رمان مثل فیلم است و داستان کوتاه مثل عکس و دشواری کار در اینجا است که از خواننده یی که عادت کرده فیلم ببیند بخواهیم بیاید عکس هم ببیند.
توجه به ادبیات داستانی کوتاه در جامعه هم کم است حتی در کتاب های درسی و پیش دانشگاهی سهم ادبیات معاصر فقط شعر است آن هم محدود و بهایی به ادبیات داستانی داده نمی شود.دارایی می گوید؛«باید دید در رسانه چقدر می توان به ادبیات پرداخت چون ادبیات شاخه های متنوعی دارد و معرفی کتاب به تنهایی کاری از پیش نمی برد و باید فضاسازی کرد. ما در شعر هم فضای کمی به کتاب اختصاص داده ایم و شاعران بزرگ ما هم به این امر کم توجه بودند و شاعر بزرگی مثل حافظ فقط ۳ یا ۴ بار اسم کتاب را در شعرش می آورد در صورتی که شما در هایکوهای ژاپنی می بینید که فضای خوبی راجع به کتاب به وجود آورده اند برای آنکه احساس خوبی نسبت به کتابخوانی دارند.»
سال ها است که ما معرفی کتاب داریم و این باعث می شود که مخاطب گریزان شود. ما نیاز به نوآوری داریم و این با معرفی حل نمی شود. ما باید فرهنگ سازی و فضاسازی بکنیم.ولی چه کسی واقعاً اینها را اجرا می کند، علی اصغر دارایی یا مصطفی مستور، یکی دو نفری هستند که این کارها را می کنند و برایش وقت می گذارند.
مهران مهام می گوید؛ او هم در زمان هاشمی و هم در زمان لاریجانی به سازمان خدمت کرده است ولی آقای ضرغامی بیشترین توجه را به کتاب و فرهنگ سازی دارد. حالا این سوال پیش می آید که چرا بیشترین حجم برنامه های ما را سریال ها و فیلم های متوسط به پایین تشکیل می دهند و فیلم های خوب سهم اندکی دارند و در این مورد به خصوص چرا به ادبیات داستانی بی توجهی می شود.
چرا برای برنامه هایی که به کتاب می پردازند مانند فیلم ها و سریال ها تبلیغ نمی شود؟ادبیات داستانی ما همواره مورد بی توجهی مسوولان قرار گرفته است. اگر رسانه آیینه یی تمام نما از جامعه است چرا این بخش از جامعه نادیده گرفته می شود، مگر نه این است که وظیفه انعکاس رویدادها و خبرهای متن جامعه به عهده رسانه ها است.در این مورد خاص فکر می کنم که برعکس رسانه سیما ادبیات داستانی ما بیشتر به انعکاس حوادث و رویدادهای متن جامعه در قالب های متفاوت می پردازد و یکی از دلایل نادیده گرفتن هم همین است. وقتی مشکلات رو می شود باید به دنبال علت و پس از آن چاره بود.
● مهدی غبرایی؛ شکل کتاب را بدون تبعیض نشان بدهند
با مهدی غبرایی مترجم نام آشنای کشورمان حرف زدیم و نظر او را جویا شدیم و خواستیم بگوید علت کم توجهی به ادبیات داستانی را در چه می بیند؟ غبرایی که خود چند بار با شبکه های سحر و غیره گفت وگو کرده است و هیچ وقت موفق نشده آنها را ببیند و چند کتاب در انتظار مجوز دارد، می گوید؛«طبق معمول، ادعا می شود کشوری فرهنگ پرور هستیم و سابقه چند صد ساله و حتی هزار ساله در رشد فرهنگ و ادبیات داریم. برای همین ادعا هم که شده، از مسوولان انتظار می رود به هر نحو ممکن به ادبیات و گسترش آن کمک کنند.
گسترش ادبیات به معنای نصب چند تابلو در خیابان نیست آن هم معرفی کتاب های روان شناسی و چه و چه و کتاب هایی که خودشان می خواهند تبلیغ بشود. وقتی کتاب ها طبق معمول باید از هفت خوان رستم بگذرند، حالا بیایید اینها را معرفی بکنید.» غبرایی معتقد است؛ «هر کانال تلویزیون باید در طول روز یکی دو برنامه در این مورد داشته باشد، چون رسانه پر مخاطبی است و خیلی تاثیر دارد و این موثر است که شکل کتاب را هم بدون تبعیض نشان بدهند و این شامل تمام کتاب ها بشود و از نویسندگان و مترجمان دعوت بشود که در مورد کتاب های شان حرف بزنند، در کشورهای اروپایی و امریکایی از این کارها زیاد می کنند ولی تلویزیون ما به شکلی محدود و در ساعاتی که پرمخاطب نیست یا همه در خواب هستند مبادرت به این کار می کند.»سمیرا اصلان پور، داستان نویس، در مورد این نوع شیوه اجرا و چگونگی رفع آن می گوید؛ « کسانی که سابقه کار فرهنگی دارند نمی توانند وارد این عرصه بشوند، من زیاد آشنا نیستم ولی از برنامه هایی که می بینم احساس می کنم پشت سر اینها یک کار کارشناسی وجود ندارد. یک مدیریت بر عمل این برنامه ها وجود ندارد که ببینند و کمبودهایش را جبران کنند، خیلی شلختگی دیده می شود.
ریاست سیما باید در این مورد مشاوره کند آن هم نه با آنهایی که دور و بر خودش هستند. بر فرض می گوید ما جلسه مشاوره داریم، به مدیران می گویند و آنها هم دور و بری های خودشان را صدا می زنند. این کار نیاز به مشاوره گسترده آن هم با افرادی که صاحب نظر هستند، دارد، نه اینکه سالی یک بار یک کار نمایشی انجام بدهند و فیلم بگیرند و توی تلویزیون نشان بدهند. این امر نیاز به کار مستمر دارد و باید از نظر خواهی هایی که می شود استفاده هم بشود.»
● جواد مجابی؛ فرهنگ هدایت شده
به هر حال دیدگاه های متفاوتی در این زمینه وجود دارد و من هیچ وقت فکر نمی کردم برای تهیه این گزارش اینقدر محدودیت داشته باشم. هیچ کس دوست ندارد در این زمینه حرف بزند چون بی فایده است.
چرا؟ نمی گوید. ولی جواد مجابی هر چند تمایلی به حرف زدن ندارد چون این موضوعی که مطرح شده جای بحث زیاد دارد و بحث هم شده است ولی کو گوش شنوا. جواد مجابی شاعر، منتقد و داستان نویس معاصر می گوید؛ « حالا ما بیاییم بگوییم که تلویزیون باید این کار را می کرد و رسانه ها آن کار را می کردند، اینها بی اثر و بی فایده است و ما داریم از متن هنر و ادبیات به حاشیه کشیده می شویم و تلویزیون و رسانه های دیگر هم به این حاشیه دامن می زنند و من رسانه های دیگر را بی تقصیر نمی دانم، چرا به متن هنر توجه نمی کنند؟
یکی اینکه از ادبیات پیشرو هراس دارند و دیگر اینکه اعتباری برای آن قائل نیستند و به یک ادبیات نوع متوسط اعتقاد دارند و برای عوام خوراک تهیه کرده اند.»این بحث آنقدر گسترده هست که بتوانیم نظرات دیگری را هم به آن اضافه کنیم ولی متاسفانه ظاهراً همه ناامید شده اند و ترجیح می دهند در این مورد بیشتر حرف نزنند. آیا سکوت تنها کاری است که می توانیم بکنیم؟
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید