جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا


تو باغبان، من یک گلم


تو باغبان، من یک گلم
رابطه مادران بلنداندیش، وارسته و آزاده با دخترها، در عین صمیمیت و یکدلی، آن چنان محترمانه و تکریم آمیز است که در این ارتباط نگاهی جز نگاه محبت و کلامی جز کلام حق بین ایشان مبادله نمی شود و در جلوه های خوش منظر این ارتباط از سخن ناروا، کلام ناحق، زبان پرخاش، تحقیر، غیبت و تهمت، حسادت و احساس عجز و ذلت و یاس و ناامیدی خبری نیست و آنچه در تعامل و جریان است، همه پاکی و صفا و صمیمیت و کرامت است.
«مادران» اندیشمند و دلسوز به خوبی میدانند که همه انسان ها، اعم از کوچک و بزرگ، پسرها و دخترها، دوست دارند الگوهای زندگی و بزرگسالان محبوبشان را همیشه در هیاتی مقتدر و با صلابت، گشاده رو و پرمحبت نظاره نمایند و دخترها نیازمند و دوستدار آنند که مادرشان را همواره پرنشاط و با محبت، آرام و با صلابت، مطمئن و مصمم، محکم و استوار، با اعتماد به نفس و فعال و پویا ببینند.
دخترها هرگز نمی خواهند که الگوی محبوبشان تهی از اعتماد به نفس، مردد و دلواپس، نگران و پراضطراب، منفعل و حقیر باشد.
مادرها خوب می دانند و پدرها نیز بر این حقیقت باور دارند که دخترها در برقراری ارتباط مفید، موثر و متعالی با مادرانی که بی بهره از قوت اراده و ناراضی از وضع موجود هستند و با نگرانی خاطر و دنیایی از احساسات ناخوشایند، دلی غمگین و شخصیتی منفعل زندگی می کنند، بسیار مشکل دارند و گاهی در فرایند همانندسازی دچار تعارض روانی می شوند و از اینکه بخواهند در سنین جوانی و بزرگسالی حیات مشابهی را تجربه کنند، همواره دچار نگرانی و اضطراب آزاردهنده ای هستند.
لذا دختری که می خواهد آینده ای روشن و امیدبخش داشته باشد و از زندگی فعال و مولد فردی و اجتماعی برخوردار شود، دوست دارد مادر را به مثابه الگوی محبوب و مطلوب خود، همواره در رابطه متقابل و موثر با پدر ببیند و هرگز شاهد حالاتی از رابطه غالب و مغلوب، آمر و مامور و فعال و منفعل میان ایشان نباشد. او می خواهد مادری مهربان و مقتدر، فعال و مولد داشته باشد.
مادران صبور و دوراندیش نیک می دانند که زمانی فرزندان خانواده به شایستگی با والدین خود همانندسازی می کنند و پیروی از رهنمودهای ایشان را نصب العین قرار می دهند که شخصیت آنها برایشان مطلوب و محبوب باشد. از این رو هر گونه تضاد در اندیشه و تناقض در گفته ها و اعمال و قهر و ستیز بین پدر و مادر، به یقین از حرمت و قداستی که فرزندان برای آنها قائل هستند می کاهد و در نتیجه همدلی، همفکری و همراهی با آنان سست شده، تبعیت پذیری به حداقل خود می رسد.
لذا مادرها در روابط صمیمی خود با دخترشان و در بیان رازها و نیازها و شکوه ها و خواست ها، نه تنها هرگز شخصیت پدر را مورد انتقاد و تحقیر و تکذیب قرار نمی دهند، بلکه همواره با عنایت به این مهم که هدایت و حمایت پذیری دختر نوجوانشان از پدر، به طور قابل ملاحظه ای به میزان مقبولیت و مطلوبیت شخصیت پدر در نظر فرزند بستگی دارد، به طور مستقیم و غیرمستقیم شخصیت پدر را مورد تایید و تکریم قرار داده، با قدردانی از مسوولیت پذیری و تلاش های وی، زبان تشکر و سپاسگزاری را به فرزندان خود می آموزند.
بدیهی است که از پدران فهیم نیز انتظاری جز این نمی رود که در آشکارا و در خلوت، با تایید و تکریم شخصیت مادر نزد فرزندان و اظهار تشکر و قدردانی از زحمات ارزشمند مادر، فرهنگ قدردانی و تشکر را که لازمه رشد مطلوب و متعالی شخصیت متواضع و پر صلابت است، به فرزندان خود انتقال دهند.
مادرهای فهیم و پدرهای بصیر خوب می دانند که خانه همچون باغی است که فرزندان، گل ها و میوه های آنند و مادر باغبان و پرورش کار است و پدر سنگربان و دژبان است.
پدر با سنگربانی و دژبانی، آرامش و احساس امنیت را در وجود باغبان شکوفه های حیاتش بارور می نماید و مادرها، این مربی و باغبان گل ها و میوه ها در حالی که گرمای وجودش منبع آرامش و آرامش گری است کانون خانواده را گهواره آرامش می نماید و بهترین رابطه را با همسر و فرزندان به ویژه دختر برقرار می نماید و همواره با کلام مثبت و رفتار محبت آمیز خود انگیزه های تلاش و پیشرفت را در اعضای خانواده اعتلا می بخشد و شخصیت وجود همسر و فرزندان را مورد تایید و تکریم قرار می دهد.
مادرانی که به جای زبان تایید و قدردانی از شخصیت و ویژگی های مثبت و تلاش های ارزشمند پدر، در خلوت خویش با دختر، همواره زبان تکذیب و اعتراض گشوده، شخصیت پدر را در ذهن دختر تضعیف و تحقیر می کنند، نه تنها فرزند خود را در تعارض روانی و دغدغه فکری قرار می دهند، بلکه غالبا به طور مستقیم و غیرمستقیم زمینه رویش و تکوین نگرش منفی و ناخوشایند را در وجود دخترها نسبت به جنس مرد فراهم آورده، بسیاری از ایشان را در سنین جوانی و هنگام انتخاب همسر با مشکل مواجه می کنند.
بدبینی و تردید در تصمیم گیری و طولانی شدن فرایند انتخاب و پذیرش شخص واجد شرایط برای همسری و تاخیر در ازدواج به هنگام، می تواند از آثار رابطه نه چندان مطلوب مادر و دختر و گفته ها و القائات ناخوشایند مادر به دختر در دوران خردسالی و نوجوانی و تحول شخصیت او باشد.
گاه برخی از مادران به لحاظ بعضی ویژگی های شخصیتی، نیازهای روانی ناشی از تجارب نه چندان رضایت بخش گذشته و محرومیت ها و ناکامی های حاصل از زندگی مشترک و احساس نیاز وافر به ترحم و دلسوزی در رابطه خود با دختران شان عموما زانوی غم بغل کرده، با حالتی غمگین و محزون، زبان شکوه و گلایه از روزگار گشوده، قصه غصه های خود را بازگو می کنند و فرصت های تنهایی با دختر را مغتنم دانسته، در کنار هر صمیمیت و سخنی، ذکر مصیبتی نیز دارند. این مادرها در واقع می خواهند برای حیات روانی و احساسات غمبار خود حامی و دلسوز و همدردی داشته باشند و از اینکه دل دخترشان برای آنها بسوزد، خشنودند! غافل از آنکه ادامه و استمرار چنین رابطه و تعاملی که همیشه فضایی از دردمندی و غم و اندوه و ترحم و دلسوزی بر آن حاکم است، به تدریج غبار غمزدگی و افسردگی را بر چهره دختر می نشاند و دلمردگی و حزن و افسردگی مادر را مضاعف می کند. بنابراین مادران فهیم و صبور و پرصلابت به رغم همه دردها و رنج های گذشته و غم و غصه های حاصل از محرومیت ها و مصیبت ها، با اعتقاد به نیاز دختران به شادابی و سرزندگی و نشاط و زندگی پر از امید و تلاش، همچنان صبورانه و مهربانانه، با چهره ای گشاده و امیدوار، نگرشی مثبت و پویا نسبت به زندگی و انگیزه ای قوی و غنی برای تولید و تحول، با دختران خود رابطه بر قرار کرده، با آنان به گفت وگو می نشینند.
مادران بصیر و آگاه در تمامی مراحل رشد و تحول فرزند دختر خود، به سعادت، نشاط و موفقیت او در زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی می اندیشند و همه تلاش ها را برای آرامش روان و پویایی اندیشه و نشاط زندگی مبذول می دارند.
مادران اندیشمند، متعهد و مهربان نیک می دانند که شایسته ترین مشاور دختران خود در امر انتخاب همسر و ازدواج هستند، به دور از تنگ نظری ها و خرده گیری های ناروا، فارغ از حسادت ها و چشم و همچشمی ها و آزاد از غلبه احساسات نه چندان خوشایند، به عنوان محرم راز و مشاوری دلسوز و بیدار، مسوولیت های همسری، رسالت های مادری و پدری و فرزند پروری، تعهد به معیارها و ارزش های والای الهی، تبلور رفتارهای مذهبی و سرانجام آرامش روان و سکینه خاطر را به امید حیات پویا و متعالی، سعادت دنیوی و فلاح و رستگاری، مدنظر قرار می دهند و با استعانت از درگاه خداوند و جلب رضای الهی، دختران خود را راهنمایی و حمایت و پشتیبانی می کنند.
نویسنده : مریم موسی وند
منبع : روزنامه مردم سالاری


همچنین مشاهده کنید