چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

چرا احمدی نژاد مدام خواستار نابودی اسرائیل می شود؟


چرا احمدی نژاد مدام خواستار نابودی اسرائیل می شود؟
اظهارات ضد اسراییلی رییس جمهور ایران، بار دیگر خبرساز شده و اعتراضات آمریکا، چند کشور اروپایی و برخی گروه های سیاسی در لبنان را به دنبال آورده است. در اسپانیا، سفیر ایران احضار شد و مراتب اعتراض دولت این کشور به سفیر ایران ابلاغ شد. کاندولیزا رایس، وزیر خارجه آمریکا، سخنان احمدی نژاد را در حکم حفر گودالی عمیق تر برای ایران دانست و "۱۴ مارس"ی های لبنان، از تهران خواستند که در تضاد خود با اسراییل، از کیسه لبنانی ها هزینه نکند.
احمدی نژاد، در جمع مهمانان خارجی شرکت کننده در مراسم ارتحال امام (ره) گفته بود که ملت لبنان، هیمنه رژیم صهیونیستی را در هم شکست و کلید شمارش معکوس برای نابودی این رژیم را زد و انشاءالله بزودی شاهد نابودی آن خواهیم بود.
حال این پرسش مطرح است که چرا احمدی نژاد، تا بدین اندازه علاقمند به ادبیات صریح و البته تند ضد اسراییلی است و به مناسبت های مختلف، سخن از نابودی رژیم حاکم بر تل آویو می گوید؟
او ، پیش از این نیز در کنفرانس "جهان بدون صهیونیسم" خواستار محو اسرائیل از نقشه جغرافیا شده بود .
در پاسخ به پرسش بحث حاضر ، تحلیل های متعددی وجود دارد که بدون پیشداوری در باره آنها ، می کوشیم همه آنها را به طور خلاصه و منسجم گردهم بیاوریم تا خوانندگان فرهیخته عصر ایران ، در این باره ، خود ، قضاوت کنند و به جمع بندی برسند:
الف ) دیدگاه شخصی
گروهی برآنند که احدی نژاد ، دیدگاه های شخصی خود را مطرح می کند؛ او متعلق به طیف فکری اسلامگرایانی است که هرگز با موجودیت رژیمی به نام اسرائیل در قلب سرزمین های اسلامی کنار نمی آیند ؛ بنابر این ، احمدی نژاد ، چه رییس جمهور باشد و چه یک شهروند عادی ، مدام بر طبل نابودی اسرائیل خواهد کوبید هر چند که نوای این طبل ، بیانگر مواضع تهران نباشد .
نقدی که بر این مساله وارد شده ، این است که احمدی نژاد در جایگاهی نیست که بتواند نظرات شخصی خود را بیان کند . او ، حتی اگر پیش از گفتن جمله ای ، تصریح و تأکید کند که نظر شخصی اش را می گوید ، با هم این نظر ، تحت الشعاع ریاست جمهوری اش خواهد بود ؛ بنابر این ، او می بایست نظرات شخصی خود را ، دستکم تا وقتی که عنوان "رئیس جمهور" را دارد ، نزد خود نگه دارد .
ب ) موضع رسمی تهران
در مقابل نظریه اول ، گفتم می شود که آنچه احمدی نژاد می گوید ، در واقع ، موضع رسمی تهران است که از زبان عالی ترین مقام اجرایی ایران بیان می شود .
این گمانه به ویژه هنگامی تقویت می شود که رییس حمهور ایران ، بارها و بارها بر موضع نابودسازی اسرائیل تأکید می کند .
نقد وارد شده بر این دیدگاه چنین است:
۱) اختلاط مبانی ایئولوژیک و آرمانگرایانه با واقعیت های سیاسی ، امری خطاست چه انکه اعلام چنین موضعی به نام جمهوری اسلامی ، در دنیای امروز چنین تفسیر می شود که ایران خواستار محو یکی از اعضای جامعه ملل است (اسرائیل عضو سازمان ملل متحد است) و چنین تفسیری نه تنها موجبات جلب دیدگاه های مثبت را به ایران فراهم نخواهد آورد بلکه چهره ای ستیزه جو از ملت ایران ، نزد افکار عمومی ترسیم می کند .
از این رو ، حتی اگر محو اسرائیل در زمره آمال نیز باشد، تصریح به آن ، به ویژه در شرایطی که چنین امکانی عملاً میسر نیست ، نمی تواند در راستای منافع و امنیت ملی باشد .این نکته ای است که اعراب ، سالهاست بدان رسیده اند و اکنون کمتر گروه عربی در دنیا وجود دارد که خواستار نابودی اسرائیل باشد؛ حتی سوریه نیز که نزدیک ترین کشور عربی به ایران محسوب می شود ، سخن از نابودی اسرائیل نمی زند بلکه صرفاً خواستار آزادی اراضی اشغالی خود(ارتفاعات جولان) و سپس همزیستی مسالمت امیز با اسرائیل به عنوان یک "همسایه" است .
۲) پس از اظهارات احمدی نژاد راجع به نابودی اسرائیل و حذف آن از نقشه جغرافیا ، سخنگویان رسمی کشور و از جمله سخنگوی وزارت خارجه ، این سخنان را اینگونه تفسیر کردند که منظور از "نابودی رژیم صهیونیستی" نابودی حاکمیت ظالمانه ای است که در فلسطین اشغالی جریان دارد همان طور که وقتی در زمان رژیم نژاد پرست آفریقای جنوبی ، ایران سخن از نابودی ان به میان می آورد ، هدفش نابودی آفریقای جنوبی و مردمانش نبود بلکه صرفاً خواستار برچیده شدن سیستم ستمگرانه ای بود که در آن دیار حاکم بود .
بدیهی است اگر سیاست رسمی جمهوری اسلامی ایران ، نابود سازی اسرائیل بود ، سخنان احمدی نزاد به همان صراحت ، تکرار و تأیید می شد ، نه تفسیر .
۳ موضع رسمی جمهوری اسلامی ایران در باره مساله فلسطین ، پیشتر توسط مقامی بالاتر از رییس جمهور اعلام شده است .
طبق طرح رهبر انقلاب ، ایران از خواست مردم فلسطین حمایت می کند و از این رو ، برای مشخص شدن خواسته مردم آن سرزمین ، پیشنهاد همه پرسی با حضور همه مردم آن اعم از مسلمان، مسیحی و یهودی را مطرح کرده است .
ج ) هشدار
گروهی با بررسی اوضاع منطقه ، به ویژه با ارزیابی وضعیت تقابل "اسرائیل - حزب الله لبنان" معتقدند که ارتش اسرائیل در صدد یک حمله دیگر به متحد شیعی ایران در منطقه ، یعنی "حزب الله" است .
در چنین وضعیتی (که تشریح آن مجالی مستقل می طلبد) اتخاذ مواضع صریح و بی پروا علیه اسرائیل ، می تواند هزینه بازی و ضریب ریسک را برای اسرائیل بالا ببرد و هشداری باشد مبنی بر اینکه اگر اسرائیل بخواهد متحد ایران را حذف کند ، باید منتظر هزینه های گزافی باشد.
از این رو ، اظهارات احمدی نژاد ناظر به مورد خاصی است و بیش از هر چیز ، هشدار به اسرائیل است ، آن هم با زبانی که تل اویو آن را می فهند ، یعنی زبان زور و صدای بلند .
د ) زمینه سازی برای امتیاز گرفتن
نظریه چهارم ، سخنان احمدی نژاد را مقدمه ای بر استراتژی کلان جمهوری اسلامی درباره مساله فلسطین می داند .
بر این مبنا ، ایران به عنوان کشور قدرتمند و تأثیر گذار خاورمیانه، سرانجام طرف مذاکره قدرتهای منطقه ای و فرامنطقه ای برای حل مساله فلسطین خواهد شد همان طور که آمریکا ناگزیر شد نقش ایران در حل مساله عراق را به رسمیت بشناسد و کتباً از همان ایرانی که "محور شرارت" نامیده بودش ، درخواست مذاکره نماید .
طبیعت مذاکره نیز ، "بده - بستان" است ، بنابر این ، هرچه ایران ، موضع تندتری در قبال مساله فلسطین داشته باشد ، قدرت چانه زنی بیشتری در مذاکرات خواهد داشت و به عنوان مثال مورد بحث ، در مقطعی می تواند دست برداشتن از شعار نابودی اسرائیل را به عنوان امتیاز به طرف مقابل بدهد و در ازای آن ، امتیاز بگیرد .
منبع : سایت تحلیلی خبری عصر ایران


همچنین مشاهده کنید