جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


هیچ دختری، بدون «چیغ» به ‌خانه بخت نمی‌رود


هیچ دختری، بدون «چیغ» به ‌خانه بخت نمی‌رود
در روزگاری نه‌چندان دور، صنایع دستی روستایی و عشایری ایران، كه هم‌اكنون شهرهء خاص و عام است، حتی به بازارهای خارج از كشور نیز راه یافته و از شكل صنعتی خانگی به صورت هنر- صنعتی تكامل یافته درآمده و سهمی تعیین‌كننده را در درآمد خانوارهای روستایی و عشایری به خود اختصاص داده و نماد زندگی ساده دست‌اندركارانش محسوب می‌شد. گبه و گلیم دختر ایلیاتی كفپوش بنه بختش بود، فضای داخلی چادر به وسیلهء چیغ به چند قسمت تقسیم می‌شد.
امروز هم، با وجود ماشینی‌شدن زندگی، هنوز بافت سنتی زندگی خانوادگی در اغلب جوامع روستایی و عشایری، فرق چندانی با گذشته نكرده و به موازات آن‌كه بسیاری از مظاهر زندگی مدرن، حتی به سیاه‌چادرهای عشایری راه یافته و گبه و گلیم زینت‌بخش خانه‌های مدرن شهری شده، هنوز روستاییان و عشایر، قسمت اعظم مایحتاج خانوادهء خود و دیگر خانواده‌های محل اقامتشان را شخصا و با استفاده از مواد و مصالحی كه طبیعت در اختیارشان گذاشته، به كمك ابزاری ساده و با بهره‌گیری از فرهنگ و فولكلور منطقه تولید می‌كنند و خوشبختانه اصالت و آوازهء فرآورده‌های بومی و سنتی، كه فرمول تولیدش را این قشر از جمعیت كشور در اختیار دارند، باعث شده تا محصولات دست‌ساز، از پیلهء خودمصرفی بیرون بیاید و نقش عاملی انتفاعی را به خود بگیرد و مكمل اقتصاد خانوارهای تولید‌كننده شود.
● هنری ناشناخته
در میان انواع متعدد صنایع دستی كشور، كه شهرنشینان كم و بیش اغلب آن‌ها را می‌شناسند، یك محصول نیز هست كه با وجود قدمت تولید و كاربردهای متعددش، هنوز چنانكه باید و شاید شناسانده نشده است. در حالی‌كه آشنایی با آن، ضمن برطرف ساختن برخی از نیازهای مصرفی ساكنان مناطق شهری، می‌تواند عامل ایجاد اشتغال و در آمد برای زنان و دختران خانه‌دار محسوب شود و با افزودن به میزان درآمد خانواده‌های روستایی و عشایری، از مهاجرت‌های دایمی پیشگیری كند.
این محصول كه در نقاط مختلف كشور با عناوین چیق، چیغ یا چیخ از آن یاد می‌شود و شهرنشین‌ها بیش‌تر از آن با عنوان «پاراوان» یاد می‌كنند، محصولی ساده و بدوی است، كه با مواد اولیه‌ای بسیار ارزان قیمت ساخته می‌شود، منتها صبر و هنر زنان و آرایه‌های اصیلی كه بر آن نقش می‌بندد، ارزش افزودهء بسیار زیادی به آن می‌بخشد.
● تاریخچهء چیغ‌بافی
چیغ كه عبارت از حصیری به پهنای تقریبی ۱۵۰ سانتی‌متر است و روی آن نقش‌های متفاوتی به وسیلهء نخ‌های رنگارنگ پشمی ایجاد می‌‌شود و تولید آن در جوامع عشایر‌نشین و حتی بسیاری از نقاط روستایی مناطق مختلف كشور جریان دارد، مثل اغلب دیگر رشته‌های صنایع‌ دستی در طول سده‌ها و سال‌های متمادی شكل گرفته و به ‌تكامل رسیده و با صراحت نمی‌توان تاریخی دقیق برای ابداع و پیدایی آن تعیین كرد، اما چون از نظر ساختار در گروه حصیربافی قرار می‌گیرد، می‌توان تصور كرد شعبه‌ای از هنر حصیربافی است كه برحسب ضرورت‌های مناطق تولید و به ‌پشتوانه ذوق تولید‌كنندگان، تدریجا از حصیربافی فاصله گرفته و به ‌صورت هنری مستقل درآمده است.
بافت چیغ، كه هم‌اكنون بیش‌تر عشایر منطقه غرب كشور و خصوصا كرمانشاه به آن اشتغال دارند، هنری خانگی و صرفا زنانه است كه زنان خانه‌دار، به ‌طور فصلی و در ساعات فراغت از سایر امور خانه‌داری به آن می‌پردازند.
چیغ، در زندگی عشایری، بیش‌تر برای حفاظت اطراف سیاه چادرها به كار می‌رود و گاه نیز زنان ایلیاتی از آن برای جداسازی قسمت داخلی چادر از یكدیگر و تقسیم چادر به چند فضای مستقل بهره می‌گیرند و در زندگی شهری، ضمن آن‌كه وسیله‌ای برای ساخت پاراوان محسوب می‌شود، به عنوان دیواركوب و پرده نیز در خانه‌هایی كه صاحبانش علاقه‌مند به استفاده از دكوراسیون ایرانی هستند، كاربرد دارد.
● طرز تهیهء چیغ
مهم‌ترین ماده اولیه چیغ‌بافی، نوعی نی مردابی است كه حالتی تو خالی دارد و پس از تهیه از اطراف رود‌خانه‌ها یا مرداب‌ها، آن را با ابزار دست‌سازی شبیه كارد، می‌تركانند و از طول به چهار قسمت تقسیم می‌كنند. به طوری‌كه پهنای هر قسمت نزدیك به یك سانتی‌متر می‌شود. بعد از نخ پشمی ریسیده و رنگرزی شده‌ای كه گاه نیز آمیخته با موی بز است، برای بافت بهره می‌گیرند.
بافندگان، كه معمولا كار ریسندگی را نیز خودشان انجام می‌دهند، پشم حاصل از دام‌هایشان را با ابزار دستی ساده‌ای ریسیده و با استفاده از مواد رنگداری كه از طبیعت منطقه به دست می‌آید، رنگرزی می‌كنند و سپس، در مرحلهء تولید، بر اساس نقوشی ذهنی، كه بیش‌تر عبارت از نقوش هندسی شیر، آهو، گوزن و... است، ابتدا نخ‌های پشمی و رنگین را بر روی قسمت‌هایی از هر نی‌كه به طور معمول ۵/۱ سانتی‌متر عرض دارد، می‌پیچند و پس از انجام این مرحله، كاری را كه بی‌شباهت به بافت حصیر پنجره نیست، شروع می‌كنند و حدود ۳۲ عدد نی را به هم می‌بافند و حصیر كوچكی به وجود می‌آورند كه «دسته» نامیده می‌شود و سپس، شش دسته را دوباره به هم می‌بافند و در نهایت محصولی می‌سازند كه سه متر طول و ۵/۱ متر عرض دارد و در آن، نخ‌های رنگینی كه روی نی‌ها پیچیده شده، طوری كنار هم قرار می‌گیرد، كه نقشی بدوی، اما در عین حال چشم‌نواز و زیبا را به نمایش می‌گذارد.
● ویژگی‌های چیغ
اغلب بافندگان می‌گویند از وقتی خودشان را شناخته‌اند، بافت و استفاده از چیغ در مناطق عشایری رایج بوده و به همین اعتبار، محققان صنایع دستی، قدمتی به اندازهء قدمت زندگی كوچ‌نشینی برای آن قایلند.
طرح‌ها، رنگ‌ها و زیبایی‌های چیغ، به نوعی نشان‌دهندهء سلیقهء زن كوچ‌نشین در نمایش روحیات و خواسته‌هایش محسوب می‌شود و با گشت و گذاری در میان سیاه چادرهای عشایر یك منطقه، با دقت در نقش و رنگ چیغ‌های اطراف هر چادر، به خوبی می‌توان احساس بانوی آن چادر را درك كرد.
دختران ایلیاتی، كه مانند مادران و مادربزرگ‌های خود در دامان طبیعت به دنیا آمده و از بدو تولد با مهربانی‌ها و نامهربانی‌های طبیعت آشنایی دارند، به طور معمول، از سنین خردسالی و همزمان با فراگیری اصول خانه‌داری و آشنایی با بافت قالی، گلیم، جاجیم، گبه، انواع رودوزی و... با بافت چیغ نیز آشنا می‌شوند.
دختران ایلیاتی، بر حسب قانونی نانوشته، قسمت اعظم جهیزیه‌ای را كه باید به خانهء بخت ببرند، خودشان تولید می‌كنند و در میان آنچه جهیزیهء آنان را تشكیل می‌دهد و بیش‌تر عبارت از چند تخته قالی و گلیم، چند تخته نمد، چند پشتی و... است، حتما چند تكه چیغ نیز دیده می‌شود. زیرا در زندگی عشایری، اهمیت چیغ اگر بیش‌تر از سایر ملزومات زندگی نباشد، كم‌تر از آن هم نیست و از این رو، اغلب دختران ایلیاتی، وقتی در آستانهء ازدواج قرار می‌گیرند با بافتن چیغ، آخرین تكه‌های وسایل لازم برای زندگی مشتركشان را آماده می‌كنند. چیغ نو‌عروسان، غالبا از رنگ‌های تند و شاد و طرح‌های آرمانی آنان برخوردار است.
چیغ در اطراف چادرهای عشایری، به صورت یك حصار نصب می‌شود و بزرگ‌ترین خاصیتش این است كه جلوی تابش مستقیم آفتاب به چادر را می‌گیرد و اجازه نمی‌دهد گرمای آفتاب به داخل چادر نفوذ كند. به اضافه این‌كه در ساعاتی از روز و همچنین شب‌ها، وقتی لبه‌های چادر را بالا می‌زنند تا هوای خنك به داخل بیاید، چیغ ضمن آن‌كه مانع ‌دیده شدن درون‌ چادر از ‌بیرون‌می‌شود، هوای خنك را از لابه‌لای خود عبور می‌دهد و ضمنا‌جلوی ورود گرد ‌و ‌غبار ‌‌ناشی‌از باد و عبور حیوانات را می‌گیرد.
ابزار و وسایل‌مورد استفاده‌ در چیغ‌بافی‌از چند وسیله ساده‌و ‌ابتدایی‌نظیر داس، انواع كارد، سوهان، درفش‌، قیچی، سوزن‌و... تجاوز نمی‌كند و آنچه بیش‌تر به محصولات تولیدی زنان ارزش و اهمیت ‌می‌بخشد، مهارت‌و ذوق‌بافندگان است‌. به اضافه این‌كه زنان ایلیاتی با پرداختن به تولید این محصول و انواع دیگر صنایعی كه ساخت آن‌ها بین عشایر رواج دارد، ضمن پر كردن مفید ساعات فراغت خود، از مواد اولیه‌ای كه طبیعت به قیمت ارزان و حتی گاهی به طور رایگان در اختیارشان گذاشته، برای ساخت محصولاتی كه در زندگی‌شان جنبه‌های مصرفی قوی دارد، استفاده می‌كنند و فروش تولیدات مازاد بر نیاز خانوادگی یا منطقه‌ای، یكی از راه‌های كسب درآمد برای خانوار روستایی یا عشایری محسوب می‌شود.
با این‌همه، یكی از مهم‌ترین ویژگی‌های رشته‌هایی مانند چیغ‌بافی حفظ و تقویت روحیهء تعاون و همكاری بین زنان ایلیاتی است. به این نحو كه چون پرداختن به چنین صنعتی، همكاری چند نفر را در آن واحد می‌طلبد، به طور معمول، وقتی زن یا دختری قصد بافت چیغ را داشته باشد، عده دیگری از زنان و دختران خانوار یا طایفه به كمكش می‌روند و در تركاندن نی‌ها، نخ‌پیچی نی‌ها و بافت به او كمك می‌كنند و در نتیجه، محصولی كه بافت آن ممكن است مثلا پنج، شش روز طول بكشد، در یك روز به پایان می‌رسد.
منابع و مآخذ مورد استناد:
۱- هنرهای بومی در صنایع دستی باختران.
۲- روزنامهء ایران، شمارهء ۲۰۵۷، پنجشنبه اول تیرماه ۱۳۸۵
۳- سیری در صنایع دستی ایران، تالیف جی. گلاك - سومی هیراموتو گلاك
منبع : روزنامه سرمایه


همچنین مشاهده کنید