چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

انتقال سلاح ،فتنه انگیزی امریکایی‌ها درلبنان


انتقال سلاح ،فتنه انگیزی امریکایی‌ها درلبنان
دولت امریكا برای انتقال اسلحه و تجهیزات نظامی پیشرفته به ارتش لبنان یك پل هوایی به وجود آورد. هواپیماهای غول پیكر۱۳۰C در فرودگاه بیروت بر زمین می نشینند و بارهای خود را خالی می كنند و فورا به انبارهای ارتش روانه می شوند.
این اقدام امریكایی ها دخالتی مستقیم و پرشتاب در بحران لبنان به معنای جدید و قدیم آن است و عملا آغاز یك فتنه است. این فتنه از اردوگاه نهرالبارد شروع شده و هدف آن است كه به دیگر اردوگاه ها كشیده شود و شاید كه با بهانه اجرای قطعنامه ۱۵۵۹ شورای امنیت پای حزب الله را نیز به میان بكشند تا اینكه مساله خلع سلاح این حزب به مساله اصلی تبدیل شود.
همه دولت ها می دانند كه امریكا فقط زمانی به جایی اسلحه سرازیر می كنند كه هدف خاصی در ذهن داشته باشند زیرا امریكایی ها تا مطمئن نشوند كه این اسلحه و تجهیزات علیه اسراییل به كار گرفته نخواهد شد هرگز به نقطه ای ارسال نخواهند كرد. كشور مصر نیز زمانی كه معاهده كمپ دیوید را امضا كرد به بقای اسراییل به صورت نهایی تن در داد توانست به سلاح پیشرفته امریكا دست یابد.
زمانی كه دولت امریكا هشتاد میلیون دلار برای تسلیح و آموزش گارد محمود عباس هزینه می كند مطمئن است كه این سلاح هرگز به روی اسراییل نشانه نخواهد رفت بلكه باید علیه نیروهای مقاومت و خصوصا علیه حماس به كار گرفته شود.
دولت امریكا انبارهای خود را در اقدامی شتاب زده گشوده تا این كه ارتش لبنان برای مقابله با فلسطینی ها وارد كارزار شوند و تحت شعار بازیابی حیثیت از دست رفته ارتش اردوگاه های فلسطینی با خاك یكسان شوند.
گروهی كه تعداد آنها به دویست نفر نمی رسد آیا رواست كه برای نابودی آنها دولت امریكا پل هوایی به وجود آورد؟ آیا انجام چنین كاری در چنین شرایطی سوال برانگیز نیست؟
آنچه كه واقعا شك برانگیز شده این است كه وقتی از آقای فواد سینوره و بیشتر اعضای دولتش در مورد حمایت ارتش امریكا از ارتش لبنان پرسشی مطرح شد آنها به كلی گویی پرداخت و درخواست كمك از ارتش امریكا را نفی كردند.
ارتش لبنان تنها نهادی بود كه حتی با وجود همه مسایل انحرافی و طائفه ای توانسته است كه وحدت و یكپارچگی خود را حفظ كند و اكنون شاهد هستیم كه مسایلی به وجود آمده كه می خواهند این نهاد را نیز درگیر سازند.
نكته جالب توجه این است كه عملیاتی مشكوك در حال انجام است و می خواهند كه لبنانی ها علیه فلسطینی ها و اردوگاه هایشان بپاخیزند و فلسطینی ها علیه لبنانی ها و ارتش لبنان به پا خیزند و پس از آن در صورت موفق شدن این عملیات، مسیحیان علیه مسلمانان و مسلمانان علیه مسیحیان تحریك شوند.
ساختار ارتش لبنان نمایانگر موازنه طائفه ای كشور است زیرا یك سوم ارتش مسیحی یك سوم دیگر سنی و ثلث سوم آن شیعی است و فرماندهی آن با مسیحیان است. هرگونه خلل در توازن ارتش می تواند نتایج فاجعه باری در پی داشته باشد و امریكا به شدت درصدد اعمال فشار علیه ارتش است كه این نهاد را متلاشی سازد و كاری را كه در دهه هفتاد به هنگام جنگ داخلی نتوانست به انجام رساند اكنون آن را به سرانجام رساند.
قدرت ارتش لبنان در تسلیح و آموزش و تجهیزات نظامی آن نیست، قدرت ارتش در دور ماندن از درگیری هاست و این ارتش با فرماندهان با تدبیر خود توانسته از زمان ترور رفیق حریری خود را همچنان حفظ كند و از درگیری ها دور نگه دارد. به همین خاطر در دوره اخیر تلاش های بسیاری صورت پذیرفت كه نیروی جدید به نام امنیت داخلی به شدت تقویت گردد و موازی ارتش قرار گیرد.
تصویر چهره ارتش لبنان به عنوان یك ارتش ملی به لرزه درآمد و دستش به خون بی گناهانی كه در بمباران های اردوگاه نهرالبارد به خاك در غلتیدند، آلوده شد و بی شك اگر اهداف امریكایی ها از وضعیت فعلی محقق نشود این ارتش ناچار خواهد شد كه نه فقط در نهرالبارد كه در ۱۲ اردوگاه فلسطینی كه مهم ترین آن اردوگاه عینی الحلوه در نزدیكی شهر صیدا است دست به كشتارهای جدیدی بزند.
هیچ كس نمی خواهد به هیبت ارتش لبنان خدشه وارد آورد ولی آنچه كه مردود می باشد این است كه كرامت ارتش به پیراهن عثمان تبدیل شود و ارتش به جنگی خونین علیه اردوگاه های فلسطینی، وارد شود. در این ماجرا بی شك این فلسطینی ها هستند كه كشته خواهند شد زیرا آنها با وجود فتح الاسلام در اردوگاه نهرالبارد به قربانیانی بدل شده اند كه در پدید آمدن آن هیچ نقشی نداشته اند و ناچارا باید بهایی بسیار سنگین بپردازند.
ورود ایالات متحده امریكا به این جنگ با هدف قربانی ساختن فلسطینی ها و تسویه حساب با حزب الله لبنان به عنوان یك مقدمه جهت رویارویی بزرگ ایالات متحده امریكا با ایران است.
بیشتر نیروهای سیاسی لبنان زمانی كه در دادن اختیار به ارتش لبنان جهت اشغال اردوگاه ها كه با هدف پاكسازی گروه فتح الاسلام صورت پذیرفت، شتاب كردند در دام امریكا گرفتار آمدند. شاید بارزترین مثال در این میان اقدام شتاب زده ابوالعینین نماینده جنبش فتح در لبنان باشد. البته طولی نكشید كه او متوجه اشتباه خود شد ولی دیگر كار از كار گذشته بود.
ما نمی دانیم كه این فتنه چه موقع به پایان خواهد رسید ولی موردی كه كاملا روشن است و همه از آن آگاهی داریم این است كه اردوگاه نهرالبارد با بدترین انواع جنایت ها روبه رو است و باید همه مسوولان از فرماندهان ارتش گرفته تا خود شخص فواد سینوره كه برای این كشتار پوششی ایجاد كرد مورد محاسبه قرار گیرند زیرا خون فلسطینی مباح نیست و بهای این جنایت را ساكنان اردوگاه ها نباید بپردازند زیرا آنها به ترور آقای حریری و نه به دادگاهی كه قرار است تشكیل شود هیچ گونه دخلی ندارند.
مطرح ساختن، ساكن كردن فلسطینی ها در لبنان دیگر كسی را نمی ترساند زیرا فلسطینی ها در سوریه و اردن و دیگر كشورها پنج برابر تعداد فلسطینی های ساكن در لبنان هستند. در آن كشورها كسی از سكونت اجباری آنها سخنی نمی گوید و آنها می توانند بیش از پنجاه حرفه را در آن كشورها به انجام رسانند و در ورودی اردوگاه هایشان اتومبیل ها مورد بازرسی قرار نمی گیرند و وجود یك كیسه سیمان و یا وسایل خانه سازی جرم محسوب نمی شود.
اگر قرار است بحران لبنان به صورت مسالمت آمیز حل شود، پرونده اردوگاه های فلسطینی در لبنان باید به شیوه ای انسانی مورد درمان قرار گیرد. اگر مساله اردوگاه نهرالبارد به شیوه ای مناسب حل و فصل نشود باید بگوییم كه آتش آن هر لحظه بیشتر و بیشتر خواهد شد و چه بسا كه همه جا را به آتش كشد.
مترجم: سید محسن ساری
نویسنده: عبدالباری عطوان( سردبیر روزنامه القدس العربی)
منبع: القدس العربی چاپ انگلستان
منبع : روزنامه جوان


همچنین مشاهده کنید