سه شنبه, ۲۹ اسفند, ۱۴۰۲ / 19 March, 2024
مجله ویستا

سطور هدایت هنوز در خروشند


سطور هدایت هنوز در خروشند
● درنگی در آیات هدایت در قرآن
پروردگار من آن خدایی است كه ردای باشكوه هستی و خلقت را بر قامت ذره ذره ممكنات پوشانید و جوشان چشمه محبت و عشق را، بر كویر وجودشان جاری گردانید. آنگاه كه رأیت بلند و درخشان هدایت را بر فراز قله تكامل كائنات به اهتزاز آورد.
و زندگانی سرشار از كرامت را بر شالوده ای از عشق و مهربانی، البته با مقصدی عظیم و متعالی، بر تلی از خاك رقم زد.
و فرش خاكی وجود او را بر معراج هدایت خود، چنان عروج بخشید كه پرهای صفیر هدایت هم از پیمودن عرشش عاجز ماند و او را در تحیر از نظاره این عظمت بی انتها نشاند.
آن یگانه عطا كننده بی شائبه كه عظمت هدایت را از فیض هستی خود جدا ننموده و این سفره بی دریغ را بر خوان گیتی گسترانیده و جبین كائنات را با این عظمت بی كران درخشان گردانیده است.
او ید پاك و مطهر پیامبرانش را چون « كلید راهنمایی » بر چگونه زیستنم گشود و خیر و شر امورم را در تدبیر مدبرانه هدایت و خود سازی ام، روشن و واضح نمود و با مهر هستی خود، حركات و سكنات ریز و درشتم را وجود بخشیده و شأن و جایگاه داده و كمال و زوالشان را نیز به من نشان داده است.
از خوردن و آشامیدنم گرفته تا طریقه معاش و معاد، همه را در مسیر هدایتم نشانده و مسیر غیر هدی را نیز با وصف دهشتناكش بر من نمایانده است.
جریان هدایت الهی كه خود امری است دارای مراتب، به چكانیدن قطره قطره حیات می ماند بر اجسام فرونشسته در حیرت ممات.
گویا باز شدن چشم دل است بر دغدغه ذره ذره وجود و بی تابی شان در پیمودن مسیر صعود و رسیدنشان به یگانه معبود.
و به نظاره نشستن جوشش عشق است بر سجاده و سجود صادقانه هستی. كه اگر هدایت اینچنین قرین بر خلقت نبود، شكوه جاری بر هستی را چه جایی برای نمود؟
هدایت الهی، این نور گسترانیده شده در ذرات خلقت در جای جای قرآن با كلمه نور قرین و همراه آمده است. گویا هدایت تعبیر روشنی از نور و نور تعبیر روشن تری از هدایت می باشد. زیرا خداوند خود را كه مظهر جاوید هدایت است، به نور تعبیر نموده و می فرماید: «خداوند نور آسمانها و زمین است». (نور/۳۵) نوری هدایتگر كه در بیانی به «علم» تعبیر شده است و آیه مباركه بر این اساس ترجمه شده است.
همان طور كه هر ذره از نور دلالت بر وجود شمس منیر دارد، ذرات خلقت نیز دال بر وجود خالقشان می باشند كه قادر است و قدیر و چنانچه تفسیر این آیه اشارتی است به اینكه همان طور كه خداوند آسمان را به نور ماه و ستارگان روشنی می بخشد، روشنی بخش زمین نیز به وسیله انبیا و اولیا و علما و عابدان می باشد.
در ظلمت عدم همه بودیم بی خبر
نور وجود و سر وجود از تو یافتیم
خداوند نور را هادی گردانیده و در روشنایی نور، فرش هدایت را گسترانیده، زیرا مردم با استعانت از نور ستارگان در ظلمات راه می جویند. از این رو در منطق وحی، تورات، انجیل و قرآن «نور علی نور» نامیده شده اند زیرا قرآن نوری است افزوده شده بر ادله هدایت قبلی و در تفسیر دیگری «نور علی نور» به وجود ائمه هدی (ع) اشاره دارد كه روشنگرانی لایزال بر حیات بشریت بوده و هستند و خداوند با این نور خود همگان را هدایت می كند و كسی را كه خداوند هدایت كند او به حقیقت ره یافته است .
هدایت الهی امری قلبی و درونی است (تغابن/۱۱) كه وقتی مصیبتی به شخص وارد می شود قلبش به صبر هدایت می شود و چون به خیر می رسد قلبش به شكر هدایت می شود و در نزول قضا به تسلیم راه می یابد.
مؤمنان از تیرگی دور آمدند
لاجرم نور علی نور آمدند
كافر تاریك دل را حیرت است
حال و كارش ظلمت اندر ظلمت است.
● آفات هدایت
آن نور گستر بی شائبه وقتی چشمه زلال هدایت را بر كویر تشنه جانها می گستراند، با بیم و انذار فراوان، پرده از آفتها و سموم مهلك این زلال روان، می درانید و طهارت یافتگان در این چشمه پاك را از گرفتار شدن در آلودگی كفر و شرك و ظلم بشدت بر حذر داشته كه اگر در گندیده آب كفر و شرك موج خیزد، زلالی هدایت را در هم پیچد و دیگر یاد و خاطری هم از هدایت و نور در ظلمت كویرت برنینگیزد.
ایمانی بر صراط است و نشان از هدایت دارد كه گرد ظلم بر دامنش ننشسته باشد.
هشدار كه كفر و ظلم و فسق فرش بام زندگی ات نگردد كه روزنه های هدایت را به رویت مسدود می نماید و دیگر در باران رحمت و نور الهی، هیچ تنعم بر نمی داری!
این گود ظلمت چنان غافلگیر كننده و مهلك است كه بانگ هشدارش از سطور هدایت بشری به گوش می رسد ظلم و ستم، دگرگون كننده نعمت خداوند و نزدیك كننده كیفر اویند. و شرك گناهی نابخشودنی است كه وجودش به منزله بطلان هدایت پذیری، میزبان خود می باشد.
و ستم بر بندگان خدا، ظلمی است باز خواست شدنی كه:
تیر ضعیفان چو گشاد از كمان
بگذرد از نه سپر آسمان
آگاه باشید كه از روی بی اعتنایی معصیت الهی نكنید ، كه كفر ورزیده اید. شیطان اولین كافر بود كه قبل از كفرش به پستی شرك نیز آلوده نبود، اما وقتی در ضلالت كفر گرفتار آمد، چگونه آب را از سر خود گذشته دیده و صورت عمل بر قبح آنام می كشید كه دیده از نظاره آن بر خود می لرزید.
«سطور هدایت هنوز در خروشند، اگر شیطان را سرپرست خود نمایید »(اعراف /۳۰) ( برای خود افسار ذلت و زبونی ساخته اید و مهار آن به دست شیطان نهاده و از پی این مرشد هلاكت و خسران سلوك نموده ) چنانكه خود را مستحق ضلالت گردانیده اید.
بر غیر از من تكیه و اعتماد نكنید (اسرا/۲) ( و آمال خود را بر اساسی سست و گسستنی و حصاری به كوتاهی عقل بشر، وقتی كه محصور در خاك باشد، و ید ناتوان عبد ذلیلی كه خود در بند دیگری است، بنا ننهید.)
آگاه باشید كه افراط كار دروغ زن (غافر/ ۲۸) و دروغگوی ناسپاس (زمر/۳) از جمله سرگردانان در بادیه خذلان و ضلالتند و نیز كسی كه بدون حجت آشكار در باره خداوند، مجادله می كند(حج/۲) و كسی كه بدون راهنمایی الهی پیرو بی اراده هوی و هوس خود باشد(قصص/۵۰) و آنان كه اولادشان را سفیهانه و از ترس فقر كشتند(انعام /۱۴۰)، آنها از حلقه هدایت الهی رمیده شدگانند.
كلام هدایت هنوز در تپش است، نام می برد، جدا می كند و هشدار می دهد كه آگاه باشید اینها سموم هدایتند، اینها دامهای گسترده شیطانند.
مبادا چون كرم ابریشم ضلالت را بر خود بتنید و راه نجات را بر خود ببندید!
بر حذر باشید كه پرده های غفلت بر دیده هاتان غالب نگردد چنانكه بعد از ایمان به خدا و شهادت به حقانیت رسولش روی از حق برتافته و كافر شوید(آل عمران/۸۶) كه دیگر صاحب رحمت زمین و زمان هم از هدایتتان ناامید گشته و روی بر می تابد.
وه! كه چه تجارت بی سودی است خرید ضلالت بر هدایت (بقره/۱۶) آنان همان كسانی هستند كه گمراهی را (به بهای ) هدایت و عذاب را ( به ازای ) آمرزش خریدند. پس به راستی چه اندازه باید بر آتش شكیبا باشید !(بقره/۱۷۵)
و كسی را كه خداوند هدایت نكند، یعنی مقدمات نزول رحمت گسترانیده شده خدا را بر جان خود فراهم نسازد، در قیامت در عرصه محشر، به رو در افتاده و در میان شراره های آتش حاضر می شود، در حالی كه كور و گنگ و كر نیز می باشد(اسرا/۹۷). زیرا در دنیا از گشودن گوش و چشم خود به حقیقت دریغ ورزیده بود
خداوندا دلیل راه ما شو
به اقلیم هدایت رهنما شو
هدایت را رفیق راه ما كن
محمد را شفاعت خواه ما كن
● صفیران هدایت
قرآن بعد از پرهیز مردمان از موانع و سموم هدایت، آنها را به پناه بردن به صفیران هدایت تشویق می كند.
قرآن بی شك و گمان، گستره هدایت است متقیان را (بقره/۲) كه با نور علم آن را درخشانیده ایم و روشن و شیوایش ساخته ایم (اعراف/۵۲) و برای استواری ایمانتان به وسیله روح القدس آن را فرو فرستاده ایم (نحل/۱۰۳) كه تلاوتش نشان از هدایت دارد برای هشدار پذیران. (نمل/۹۳)
و كعبه این اولین بیت خدا پرستی را برای هدایتتان بنا نهادیم (آل عمران/۹۶) و در سرگذشت پیشینیان برایتان عبرت قرار دادیم(یوسف /۱۱۱) و برای رسانیدن شمیم هدایت به روح و جانتان، در هر صفیری دمیدیم و بر هر شیء علامتی نهادیم، باشد تا راه یابید كه هدایت الهی اتمام نعمت (فتح/۲) و اتمام حجت است بندگان را.
از این رو، كه در فاتحهٔ الكتاب هدایت، آنجا كه خداوند آئین تكلم در برابر خویش را به انسان می آموزد، پس از تكریم و توحید الهی، چنین می آید: خدایا ما را به راه راست هدایت فرما، راه كسانی كه به ایشان نعمت داده ای نه كسانی كه بر آنها خشم گرفته ای و نه گمراهان.
گویا با قرار دادن این سوره مباركه در نمازهای یومیه و تأكید بر تكرار روزانه آن، می خواهد متوجهمان كند كه هدایت مهمترین نعمت الهی است كه باید در ابتدا به آن اندیشید و آن را سر لوحه آمال و آرزوها گردانید و جستجوگرانه در پی آن بود تا راهمان از مغضوبان و ضلالت پیشگان جدا باشد.
● اوصاف هدایت یافتگان
كسانیكه ایمان به غیب دارند و اقامه نماز می كنند و زكات می دهند و از آنچه روزی شان گردانیده ایم، انفاق می كنند. (بقره/۳)
مؤمنان به عالم غیب كسانی هستند كه پرتو هدایت حق بر وجودشان چنان درخشیده است كه بصر را در برابر بیكرانه حقیقت چون دریچه ای تنگ و تاریك یافته اند. گرچه به وجود و عظمت خداوند ایمان راسخ دارند، اما گنجانیدن این عظمت بی انتها را در حصار بصر، بسیار مضحك و دور از درایت می بینند. زیرا با چشم عقل كه به مراتب وسعت بیشتری دارد بهتر می توان به وجود خداوند، بهشت و دوزخ اعتراف كرده و صدای وعظ و خطابه ائمه هدی (ع) را در جان بشریت شنید، و دست توانا و احاطه وجود مقدس صاحب الزمان (عج) را در امور جاریه عصر حاضر دید. پس هدایت یافتگان به آنچه نمی بینند نیز ایمان و اعتقاد دارند.
مؤمنان نه تنها در همه حالاتشان به نماز توجه و اهمیت زیادی می دهند كه در منزلگاههای دشوار و خطیر زندگی نیز جایگاه و اهمیت نماز برایشان محفوظ می باشد. حتی در ظهر عاشورا، و در كارزار آن نبرد نابرابر، كه طوفان ظلم و جهالت گلبرگهای شجره هدایت را بی امان بر دامن تفتیده كویر قساوت فرو می ریخت، آن نور هدایت تاریخ كه بر اثر جهالت این قوم در پی مثله مثله جان خود می دوید، چون وقت نماز شد لگام اسب فروكشید، و با شرحه شرحه جان خود در آن معركه بی نظیر ضلالت و در بارش تیرهای كینه و جهالت، نماز را به فضیلت جماعت اقامه نمود.
خوشا نماز و نیاز كسی كه از سر درد
به آب دیده و خون جگر طهارت كرد
گویا اقامه نماز چیزی فراتر از نماز گزاردن می باشد كه در اقامه انسان به سمت نماز به راه می افتد و سعی می كند زندگی خود را خداجویانه و نماز گزارانه بگرداند
هركه چیزی دوست می دارد جان و دل در وی گمارد
هر كه محرابش تو باشی، سر ز عشقت برندارد
دیگر اینكه هدایت یافتگان، زكات اموال خود را می پردازند «زكات» از «زكاء» گرفته شده و به معنی پاكی و طهارت می باشد، زیرا با جدا كردن زكات دارایی انسان پاك و مطهر گشته و وجود هم از لوث بخل آسایش می یابد و در معنی دیگری از رشد و نمو گرفته می شود، زیرا تفكیك آن سبب فراوانی اموال گشته و وجود را به سخاوت و جود رهنمون می باشد.
پیامبر ( ص ) می فرماید: «امت من تا زمانی كه با یكدیگر دوستی كنند و امانتدار هم باشند و زكات بدهند، پیوسته در خیر و خوشی می مانند، اما اگر چنین نكنند به قحطی و سختی دچار می شوند.» (بحار الانوار جلد ۹۳ ص ۱۴)
البته ،زكات منحصر در اموال و داراییهای مادی نیست كه بر اعضا و جوارح نیز زكات قرار داده اند.
صفت دیگر ایشان انفاق است. آنها الگوی بخشندگی و سخاوتند و انفاق را بهترین هزینه هاشان می دانند. آنها از بخشش اندك شرم ندارند كه خودداری بر آن را شرم دارتر می شمارند. انفاق آمیزه وجودشان گشته و در آن زیاده روی و تفریط ندارند.
در «كافی» از امام صادق (ع ) روایت شده است كه به عمار ساباطی می فرمایند: «ای عمار، بدرستی كه آنچه پیش فرستادی هرگز از تو سبقت نمی گیرد ( در قبر و مواقف مهم قیامت با توست ) و آنچه تاخیر انداختی و انفاق نكردی، هرگز به تو ملحق نمی شود.»
هر كه از مال خدا چیزی نداد
خرمن طاعات خود بر باد داد
هدایت شدگان الهی را خصال و صفات نیكو بسیاراست. آنها به دور از فراز و نشیب و رنگ و ریای روزگار به ساحل امنی رسیده اند كه نه بیمی به آنها می رسد و نه اندوهی (بقره/۳۸)، بهترین تفسیر این آیه طنین مبارك و ملكوتی ندای عقیله بنی هاشم است كه در پهن دشت بلا می پیچد: «ما رایت الا جمیلا»!
رأیت هدایت در قالب ایمان، وجود انسان را چنین برفراز، می دارد.
فقط آنها كه بر هدایت الهی اند از پس ( آزمایشهای سخت الهی ) بر می آیند(بقره/۱۴۳) نهایت حب و دوستی آنها با خداست (بقره/۱۶۲) بر كافران سختگیر و باهم مهربانند، آنان را در ركوع و سجود می بینی و بر رخسارشان علامت سجده نمایان است. (فتح/۲)
ای نور رخت مطلع انوار هدایت
معلوم نشد عشق تو را مبدأ و غایت
بر لوح دلم نقش خیال تو كشیدند
روزی كه نبود از قلم و لوح حكایت
آنها اهل ذكر خدایند، ایستاده و نشسته، و به پهلو آرمیده (آل عمران/۱۹۱) و لحظه هاشان به یاد الهی می گذرد.
كلام نور همچنان به وصف نور سیرتان ادامه می دهد، چنانكه در هر آینی ستاره ای از خصالشان می درخشد كه وصفش در امتداد چندین سطر كه از خاطری غریب خیزد گنجانیده نمی شود.
گویا غرض از بسیاری عبارت، آگاه شدن بر وسعت جاده ای است كه در پیش رو داریم و لزوم سپردن تن به تابش مستقیم نور هدایت الهی به نحوی كه وجود را از سنخ نور و حامل نور نماید. آن طور كه علی (ع) می فرماید: در فتنه های روزگار مشعل هدایت الهی در دست، استوار و آهنین گام برداری، زیرا اگر توشه و نورت به اندازه نباشد، دایماً در ظلمت چپ و راست حیران می مانی.
اما هدایت شدگان خود مشعل فروزان توحید و مظهر اراده الهی می گردند. .... و جان سپرده شده به هدایت الهی چنین در تعالی زیست می كند و انسان هدایت یافته و هدایت جو در واقع جان خود را به ادامه وجود پیامبران و صالحان پیوند می دهد.
من به راهی می روم كانجا قدم نامحرم است
از مقامی حرف می گویم كه دم نامحرم است
ما اگر مكتوب ننوشتیم، عیب ما مكن
در میان راز مشتاقان، قلم نامحرم است
امام سجاد(ع) دراین رابطه چنین می گوید: بار خدایا، بر محمد و آل محمد درود فرست و ما را از كسانی قرار بده كه بستگی عظیم پرده های پلك گونه چشمان دلشان را گشودی تا آنكه به تدبیر حكمت تو و گواههای روشنگر تو نگریستند و بر اثر هوشمندی دلهایشان، تو را كه در لا به لای پرده های دلها مستوری، شناختند . پاك و منزهی تو، كدام چشم است كه تاب دیدن نور تو را بیاورد، یا به سوی روشنایی نور قدس تو فراز آید....به جز دیدگانی كه تو خود پرده های كوری را از برابرشان كنارزدی و بدین سبب جانهایشان سوار بر بالهای فرشتگان بالا رفتند... پس دلهاشان پرده های نور را سوزاند و با چشم دلها عزت جلال را در عظمت ملكوت نگریستند.( صحیفه سجادیه)
صدیقه درویش زاده
منبع : روزنامه قدس


همچنین مشاهده کنید