پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

بنا نهادن وحدت چپ


بنا نهادن وحدت چپ
برای مقابله با حاكمیت بوش وسیع ترین ائتلاف چپ ضرورت یافته است. مقاله حاضر نقش چپ و وحدت چپ را در این رابطه به بحث می گذارد.
به نظر می رسد زمان آن فرا رسیده كه به مسئله وحدت چپ بازگردیم و تفكر خود را در این زمینه مورد بازنگری قرار دهیم.
در انتخابات قبلی شاهد شكل گیری یك اكثریت چپ میانه بودیم. به نظر می رسد این اكثریت كه تلاش داشت در برابر بوش بایستد هم اكنون در حال گسترش است. اما همزمان با آن باید وحدت عملی با آن بخش از چپ را كه به نیدر[۳] رای داد ایجاد كنیم. ضرورت اتحاد تمامی مردم و ایجاد گسترده ترین جبهه ممكن علیه بوش ضروری ست و آن را شكست در انتخابات قبلی به روشنی نشان داد. چپی قوی و تقریبا پرتحرك طی دوره اخیر پا به میدان گذاشته و هر روز قدرتمندتر می شود. روشن است كه چپ نقشی را به عهده دارد كه باید آن را اجرا كند. مدتی ست حزب كمونیست این حقیقت را درك كرده و ایده وجود طیف گسترده چپ در ایالات متحده را بسط داد. این مفهوم همچنان زنده و پر تحرك باقی مانده است. این نیروی وسیع چپ بود كه چند هفته پیش در واشنگتن همراه با اعتدال گراها و میانه رو ها علیه راست افراطی و حق كورتاژ برای زنان راهپیمایی كرد. این طیف وسیع چپ بود كه همین چند روز پیش بخش مهمی از هزاران نفری را تشكیل داد كه در مونترال راهپیمایی گسترده ای را علیه فتا[۴] و جهانی سازی سرمایه داری برگزار كرد. محدود كردن مفهوم چپ اشتباهی بزرگ است. چپ و راست در مفهوم طبقاتی تعریف می شوند : طیف وسیع چپ اكثریت چپ طبقه كارگر است. این چپی است كه با ویژگی های ضد امپریالیستی, ضد شركتی و حامی مواضع كارگران تعریف می شود. این چپ از مردمی تشكیل شده كه ضد نژادپرستی, ضد تبعیض جنسی, و ضد همنوع ستیزی و طرفدار صلح و محیط زیست است.
رشد چنین چپی ریشه در مبارزه طبقاتی و تعمیق آن دارد و خود جوشی اش به آن ماهیتی غیر ایدئولژیك بخشیده است. اما در عرض چند سال گذشته, درس های بزرگی درباره ماهیت نظام سرمایه داری, دولت، مفهوم همبستگی بین المللی كارگران و غیره آموخته است.
در عین حال باید متوجه بود كه در میان طیف چپ جریانی ایدئولوژیك درحال رشد است. در سطح بسیاری از جنبش های اتحادیه ای, حقوق مدنی, مهاجرین, دانشجویان, و سازمان های اجتماعی, سوسیالیست ها و كمونیست ها بطور فزاینده ای به فعالیت مشغولند، اما بیشتر به شكل سازمان نیافته و غیرمرتبط. تغییرات مهمی در مواضع ایدئولوژیك نیرو های ماركسیست سازمان یافته ولی غیر فرقه گرا بوجود آمده است. در اینجا نیز تحول مهمی رخ داده است. برخورد به فروپاشی سوسیالیسم در اروپا و بخشی از آسیا, و چیزی كه برخی آن را عقب نشینی چین قلمداد می كنند، باعث تعمقی دوباره در پدیده ها، ارزیابی مجدد گذشته و كاوش و جستجو برای یافتن بدیل ها و راهكار های تازه در میان بخش مهمی از چپ ها شده است. در واقع ما با یك تجدید صف بندی در بین این نیرو ها مواجهیم كه مهمترین وجه آن گرایش به طرف طبقه كارگر و جنبش اتحادیه ای و جدا شدن از افراط گرایی طبقه متوسط و نگرش های ضد كمونیستی آن است.
یكی از دلایل مهم شكل گیری این فرایند تضعیف جدی ریشه هایی ست كه باعث دسته بندی در میان چپ ها بوده است. چپ دیگر آن چپ گذشته نیست، بلكه رشد كرده، به بلوغ رسیده و همچنان در حال تكامل است. حزب كمونیست نیز باید متحول شود. ما باید انگیزه ها و اهداف مشتركی را با دیگر نیروهای چپ چه به صورت گروه و چه به صورت افراد جداگانه بوجود آوریم. ادعای هر نوع حق انحصار بر حقیقت و شیوه مبارزه بی معناست. نقش راهبری حزب باید منحصر به مباحثات ایدئولژیك و در غالب بیانیه های آن باشد كه در متن مبارزات مورد پذیرش قرار می گیرد. و این نقشی انحصاری نیست. ایده ایجاد ائتلاف باید جنبش انقلابی را نیز در بر بگیرد. ما باید ائتلافی را كه آینده بدان نیاز دارد از هم اكنون پی ریزی كنیم. طیف چپ از افراد مصممی تشكیل شده كه حرف هایی جدی برای گفتن دارند. ما با برخی از نظرات آن ها موافق و با برخی مخالفیم. نكته مهم آن است كه چیزی را نادیده نگیریم و مهم تر آنكه برای پیشبرد منافع مشترك همكاری كنیم. همین واقعیت در زمینه مسائل ایدئولژیك نیز دیده می شود. ما معتقدیم ماركسیزم لنینیزم علمی مبتنی بر واقعیت های عینی و محصول جنبش طبقه كارگر است و ملك طلق كسی هم نیست. رابطه حزب كمونیست با این اندیشه اگرچه یگانه اما انحصاری نیست. این اندیشه باید در قلب ما جا داشته باشد، نه اینكه آن را بر سینه خود بچسبانیم. ماركسیسم ما باید ما را به دیگران پیوند دهد، نه آنكه ما را از آن ها جدا كند.
به روز نگه داشتن مفهوم چپ همچنین به معنی به روز نگه داشتن فكر و اشكال آن چه در غالب چپ و یا به صورت چپ میانه و همچنین ابتكار عمل آن است. هدف راهبردی ما در زمینه یعنی مبارزه با راست افراطی و نیز مبارزه طولانی با انحصارات فضای گسترده ای را برای پذیرش تنوع و تجربه می گشاید. آنچه در یك مبارزه كارایی بالایی دارد ممكن است در مبارزه ای دیگر ناكارآمد باشد. ما باید برای سعی و خطا و اصلاح روش ها فضا بوجود آوریم. ایده وحدت چپ میانه ی ما در اتحادیه ها و دیگر بخش های كارگری ارزشمندی خود را به اثبات رسانده است و باید با جدیت پیگیری شود. سام وب دبیر اول حزب گفته است: هدف اصلی چپ در این ائتلاف به میدان آوردن میانه است. در این تردیدی نیست. در حالیكه به مبارزه دوشادوش خود در اتحادیه های كارگری و مبارزات توده ای تاكید می كنیم، ضروری ست به شكل بندی ها، ائتلاف ها، و ابتكار عمل های چپ در مبارزات مختلف نیز بیندیشیم. شكل های دعوت به مبارزه بنا بر هر موقعیت تغییر می كند و كلید اصلی كار انعطاف است. كسانی را كه امروز برای همكاری بر می گزینیم، همكاران آینده ما خواهند بود. به عبارت دیگر، ایجاد ائتلاف حرف اول و آخر حزب است.
به نظر ما شرایط فعلی و آینده این نظر را تایید می كند. باز به همان صحبت اول بر می گردم: ائتلاف فردا امروز ساخته می شود. با چنین تفكری ما باید فضا را برای برگزاری میتینگ های مشترك با دیگر سازمان ها و افراد چپ باز كنیم. ما باید فعالانه در بحث با سبزها، احزاب، گروه ها، و شبكه های مستقل سیاسی شركت كنیم. ما باید در كنفرانس ها و مجامعی مانند همایش محققان سوسیالیسم[۵] و باز اندیشی ماركسیسم[۶] و دیگر اجلاس های مشابه فعالانه شركت كنیم. در یك كلام ما باید فعالانه به صفوف آنانی بپیوندیم كه با آن ها دیدگاه های مشترك داریم. برخ از جریان ها ایده بازسازی چپ را مطرح كرده اند. این ایده بسیار جالبی ست. اما به نظر ما بدون شركت در مبارزات روزمره مردم نمی توان به این امر خطیر دست یافت.
بعلاوه، باید خاطر نشان ساخت كه نمی توان چپ را مستقل و جدا از مبارزه با خطر راست سازماندهی كرد. هر اقدام دیگری می تواند توهم آمیز باشد. همچنین نمی توان چپ را بدون پشتیبانی از میراث ایدئولژیك آن سازمان داد. یك از اجزای لاینفك این كار بازبینی نقاط ضعف ایدئولژیك آن بویژه در زمینه ارتباط بین مبارزه ی طبقاتی و مبارزه در راه دمكراسی ست. در این زمینه باید به ضعف ها و كم توجهی ها به مسئله ملی، مبارزه علیه نژاد پرستی، برتری جنسی و بویژه ستم به زنان و همنوع ستیزی تاكید بیشتری داشت. ما نقطه ضعف های خودمان را در این رابطه داشته ایم.
ما در این دوره همچنین به بحث با رفقایی پرداختیم كه در گذشته ای نه چندان دور صفوف ما را ترك گفته بودند. این بحث ها سخت، اما جالب و دوستانه بود. در اینجا نیز تاثیرات وضعیت اخیر طبقه كارگر احساس می شود و تغییر نگرشی عمیق در پاسخ به شرایط جدید به چشم می خورد.
از آن دوره های سخت تا كنون وقایع بی شماری گذشته و درس های بسیاری گرفته شده است. ما مدت ها در اتحادیه ها و سازمان های توده ای با یكدیگر كار كرده ایم، نسبت به هم احترام گذاشته ایم و یاد گرفته ایم از بعضی چیزها بگذریم - اگرچه قابل فراموش شدن نباشد - و خطاهای یكدیگر را ببخشیم و به حركت ادامه دهیم.
ما باید تشخیص دهیم كه هرچه آنان می گفتند, غلط نبود و هرچه ما هم انجام داده ایم درست نیست. البته درك این نكته به واسطه شرایط خاص زمانی و ماهیت مبارزه ای كه درگیر آن بودیم دشوار بود.
از زمان برگزاری كنگره, همواره از سیاست درهای باز برای كسانی كه تمایل نداشتند در حزب باقی بمانند, پیروی كرده ایم. امروزه باید این سیاست را مورد تجدید نظر و بازبینی قرار دهیم. باید به بپذیریم كه زمان بهبودی فرا رسیده و تا حدی دیر هم شده است. باید بدانیم كه برخی ها به بازگشت به حزب اظهار تمایل كرده اند. فكر می كنم باید به آنان خوش آمد بگوئیم. زمان التیام زخم ها فرارسیده است. ما به یاد داریم برای چیزی مبارزه می كردیم كه بسیار ارزشمند بود. ما در حفظ موجودیت حزبمان, خصلت كمونیستی و دیدگاه ماركسیست- لنینیستی و خط مشی كارگری آن پیروز بوده ایم. و به پشتیبانی آن مبارزات است كه امروزه می توانیم قوی, متحد و پرغرور و بر اساس اصولی محكم اینجا بایستیم و با تكیه بر قدرت، اتحاد و سربلندی بگوئیم زمان بهبود فرا رسیده است. در روزهای بسیار سختی كه پشت سر گذاشتیم, بسیاری زیر پایشان خالی شد, بسیاری از احزاب خود را منحل و بسیاری از مردم راه خود را گم كردند. برخی به تازگی از زمین برخاسته اند. برخی به خاطر دلایل ذهنی كنار ایستادند تا حوادث بگذرد. ما باید به سمت تمامی آن ها دست كمك دراز كنیم. من این را نه بعنوان كسی كه از دور نظاره گر بوده, بلكه به عنوان كسی می گویم كه در قلب این ماجرا مبارزه كرده و می داند آن مبارزات چه معنایی داشت. می خواهم بگویم كه آن زخم ها باید التیام یابند و جای آن ها ترمیم شود.
من معنی مبارزات فرقه ای را می دانم. می دانم چه چیز به دست آوردیم و چه چیزی را از دست دادیم. فكر می كنم در این مورد این مهم است كه با عقلانیت برخورد كنیم و منافع حزب و جنبش طبقه كارگر را مد نظر داشته باشیم. اتحاد چیزی ست كه منافع همه ما را در برداشته باشد. ما درهای خود را برروی كسانی كه با برنامه ها, اصول و ایدئولوژی ما موافق اند, باز می كنیم. ما در راه ائتلاف با كسانی كه این طور نیستند تلاش می كنیم. ما برای اتحاد چپ, ائتلاف به مركزیت چپ, گستردش هرچه بیشتر ائتلاف مردم برای شكست راست افراطی مبارزه می كنیم. ما ائتلاف فردا را امروز بنا می نهیم و به تعبیر ماركس در جنبش امروز, از جنبش فردا مراقبت می كنیم.
بنا نهادن وحدت چپ[۱]
نوشته : جو سیمز[۲]
برگردان : احمد جواهریان
[۱] National Committee Report CPUSA
[۲] Joe Sims
[۳] Naderكاندیدای سبزها كه با شركت در انتخابات قبلی,باعث شكست آل گور شد.
[۴] FTAA
[۵] Socialism
[۶] Rethinking Marxism
منبع : پایگاه اطلاع‌رسانی فرهنگ توسعه


همچنین مشاهده کنید