پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

بررسی جریان های سیاسی مذهبی در عراق


بررسی جریان های سیاسی مذهبی در عراق
عراق پس از اشغال همچنان درگیر مناقشات شدید و گسترده است و ریشه این بی ثباتی به دو عامل مهم داخلی و خارجی برمی گردد، بازیگر مهم خارجی در عرصه مناقشات عراق آمریكاست كه تاكنون نتوانسته خود را از طریق اشغال عراق به دست آورد.
از سوی دیگر، تحولات عراق ناشی از بازیگران درون صحنه سیاسی این كشور نیز هست و اگر از این بازیگران شناخت درستی نداشته باشیم، راهبردهای ما نسبت به این كشور، ناقص خواهد بود. از این رو، ضرورت دارد كه جریانات موجود در عراق را با توجه به گرایش ها، گفتمان ها، تأثیرگذاری و تعامل و تعارض آنها با یكدیگر و دولت های منطقه و بازیگران فرامنطقه ای مورد بررسی قرارگیرد.
شیعیان یكی از بازیگران اصلی صحنه تحولات عراق هستند. در مجموع، سه گروه عمده شیعه به علاوه آیت الله «سیدعلی سیستانی» در عراق فعالیت دارند كه به دلیل قدرت و قابلیت نفوذشان، در تحولات از اهمیت خاصی برخوردار هستند. این سه گروه به قرار زیر هستند:
۱) جریان صدر
«سیدمتقدا صدر» فرزند «سیدمحمدصادق صدر» است كه در سال ۱۹۹۹ به دست عوامل صدام ترور شد.پدر بزرگش نیز در سال ۱۹۸۰ اعدام شده است.
علی رغم اینكه بسیاری از تحلیلگران غربی مقتدا صدر را فاقد مشخصات لازم برای رهبری شیعیان می دانند، ولی در شرایط فعلی از پشتیبانی قشر وسیعی از مردم عراق برخوردار است. طرفداران وی اغلب جوانان تنگدستی هستند كه فقر و بدبختی خویش را به اشغالگران، به ویژه آمریكا، نسبت می دهند. مقتدا صدر شرط كنار گذاشتن مشی مبارزه علیه اشغالگران را بیرون رفتن آنها از عراق می داند. او نفوذ زیادی در میان عشایر دارد.
مقتدا از میان جوانان، سپاهی تحت عنوان «جیش المهدی» راه اندازی كرده است. او مسائل عراق و فلسطین را مرتبط و مشترك اعلام می كند و از این طریق، خود را در صحنه كشورهای عربی قرارمی دهد.
صدر اعلام كرده است «ما به فلسطینیان و سایر ملت های ستمدیده در خاور نزدیك اطمینان می دهیم كه نبرد خواهیم كرد و بر ستمگران پیروز خواهیم شد. همچنین، او خود را حامی حماس و حزب الله معرفی كرده است. مقتدا صدر با این ویژگی های خود، حمایت قشر عظیمی از ناراضیان سنی، به ویژه در فلوجه، را نیز به خود جلب كرده است. به طور كلی، می توان خصوصیات جریان صدر را به قرار زیر مشخص كرد:
▪ این جریان با اشغالگری آمریكا به شدت مخالف است و هرگونه مماشات با این كشور را حرام می داند،
▪ این جریان خود را مخالف سایر جریان های شیعه نمی داند،
▪ دارای یك منطق درونی است مبنی بر اینكه شیعیان باید به صورت یك كل تجزیه ناپذیر حفظ شوند،
▪ خود را در مقابل مراجع بزرگ شیعه مثل آیت الله سیستانی قرارنمی دهد،
▪ با ایران اسلامی رابطه ویژه ای دارد،
▪ دارای پایگاه اجتماعی قابل توجهی است و در شهرك «صدر» بغداد كه بالغ بر دو میلیون نفر زندگی می كنند بیشترین طرفدار را دارد،
۲) جریان معتدل
منظور از جریان معتدل در درون شیعیان، به گروه هایی اطلاق می شود كه سعی دارند از طریق مكانیسم های مسالمت آمیز و مذاكره و با استفاده از ظرفیت های مدنی، اهداف خود را پیش ببرند. مهمترین جریان معتدل در عراق «مجلس اعلا» و «حزب الدعوه» هستند.
مجلس اعلای اسلامی در نوامبر ۱۹۸۲ تأسیس شد. اعضای اصلی این تشكل از میان مخالفان رژیم صدام و برخی از اعضای سابق حزب الدعوه بوده اند. هدف از تأسیس مجلس اعلا در اوایل دهه ۱۹۸۰ در واقع تمركز دادن به نیروهای جهادی عراق با همكاری اعضای حزب الدعوه علیه رژیم بعث بوده است. مجلس اعلای اسلامی از همان ابتدای شكل گیری، توانست از یك وجهه بین المللی برخوردار شود.
اما بعد از مدتی، اختلافات آن با اعضای حزب الدعوه افزایش یافت و تعدادی از گروه های وابسته به آن، مجلس اعلا را ترك كردند. در اواخر دهه۱۹۸۰ میلادی، مجلس بیشتر به طرفداران آیت الله «سیدمحمد باقر حكیم» اختصاص یافت، پس از حمله آمریكا به عراق و سقوط رژیم بعث، الدعوه بار دیگر به مجلس اعلا پیوست و اكنون این دو تشكل مهم در كنار یكدیگر، برای آینده عراق به همكاری می پردازند و به عنوان دو حزب منظم و با قدرت در ساختار سیاسی عراق حضور دارند.
مجلس اعلای اسلامی عراق و الدعوه اكنون دو عالم بزرگ شیعیان عراق را با خود دارند، مجلس اعلا اعتبار شهید آیت الله «سیدمحمد باقر حكیم» و پدر ایشان، مرحوم آیت الله «سیدمحسن حكیم» و حزب الدعوه اعتبار شهید «سیدمحمدباقر صدر» را با خود دارند. این دو شخصیت، از علمای بانفوذ جامعه تشیع عراق به شمار می آمدند.»
در حال حاضر این تشكل با رهبری «سیدعبدالعزیز حكیم» نقش برجسته ای در ساختار سیاسی عراق دارد.
ویژگی های اصلی این جریان عبارت است از:
الف) دارای پایگاه اجتماعی گسترده در میان شیعیان عراق است، به گونه ای كه به لحاظ رتبه بندی، در درون شیعیان مقام اول را دارد.
ب) ارتباط بسیار تنگاتنگ با مرجعیت شیعه، به ویژه حضرت آیت الله سیستانی دارد.
ج) این جریان سعی دارد از ظرفیت های مدنی و مسیرهای سیاسی، جایگاه شیعیان را ارتقا دهد.
د) نسبت به حضور اشغالگران نگاه ابهام آمیز دارد و با صراحت تاكنون در راه خروج آنها موضعی نداشته است.
ر) با جمهوری اسلامی ایران دارای روابط بسیار حسنه ای است.
۳) جریان لائیك
«ایاد علاوی» یكی از سكولارترین و معتدل ترین نیروهای سیاسی در عرصه سیاسی عراق است. شیعه بودن وبعثی بودن او باعث شد كه به نوعی سمبل اتحاد شیعیان لائیك و سنی در عراق باشد. اكثر جریانات قومی، مذهبی و سیاسی مخالفت جدی با اونداشته اند، وی در پایان جنگ، ازمعدود افرادی بود كه با اقدام نیروهای ائتلاف در انحلال حزب و ارتش عراق مخالفت كرد و آن را باعث افزایش هرج و مرج دانست.
اعتراض شدید او به حمله گسترده ارتش آمریكا به فلوجه نیز موجب افزایش نسبی محبوبیت او در بین مردم شد. مختصات مهم جریان لائیك عبارتند از:
الف) پایگاه اجتماعی گسترده در میان مردم عراق ندارد.
ب) دنباله روی سیاست های راهبردی آمریكا در عراق است.
ج) با جریانات شیعی اصیل ستیز دارد.
د) با ارتباط میان عراق جدید و جمهوری اسلامی ایران مخالف است.
ر) با همسایگان عرب سنی در منطقه هم صدا است.
ز) با مرجعیت عراق ارتباط ندارد.
▪ حضرت آیت الله العظمی سید علی سیستانی
پس از وفات آیت الله «خوئی» آیت الله سیستانی مرجعیت اسلامی شیعیان عراق را برعهده گرفت. ایشان در حال حاضر چهره بانفوذ حوزه های علمی شیعه در این كشور محسوب می شود در واقع آیت الله سیستانی در حال حاضر، رهبری دینی شیعیان را به عهده دارد، و مرجع تقلید شیعیان در عراق به شمار می رود، وی علاوه بر عراق، در پاكستان، افغانستان ، عربستان، كشورهای خلیج فارس، شیعیان اروپا، آمریكا و ایران نیز مقلدانی دارد.
حضرت آیت الله سیستانی در ۱۵ آذر ۱۳۸۲ آمریكا را مجبور كرد تا نسبت به اصلاح طرح انتقال قدرت به مردم عراق اقدام كند.
وی همچنین ، در دیدار با «جلال طالبانی» رئیس جمهور عراق، عنوان كرد: ما با ایجاد یك نظام دموكراتیك و مردم سالار در عراق مخالفتی نداریم، بلكه بر ضرورت ایجاد چنین نظامی تاكید هم می كنیم.
▪ جریان كرد
به لحاظ قدرت تشكیلاتی، گروه های كرد دومین حوزه قدرت سیاسی عراق را شكل می دهند، قدرت آنها به ویژه از آن جهت است كه در یك حوزه جغرافیایی مشخص مستقر هستند. با برخورداری ازمنابع شمال عراق و حمایت نظامی آمریكا، از عمده ترین وموثرترین نیروهای سیاسی عراق به شمار می روند. با این همه، كردها نیز از لحاظ درونی از وحدت وهمبستگی كامل برخوردار نیستند و میان آنها رقابت های سیاسی و ایدئولوژیك بر سر قدرت به چشم می خورد، به طور كلی، طیف های سیاسی كرد را در سه جریان اصلی می توان تقسیم بندی كرد:
الف ) جریان های سنتی- قومی كردی
این جریان كه به نوعی قوی ترین و با نفوذترین جریان سیاسی عراق به شمار می رود، در حزب دموكرات كردستان عراق ( ) به رهبری «مسعود بارزانی» پسر «ملامصطفی بارزانی» رهبر سابق حزب تجلی یافته است. حزب دمكرات كردستان كنترل بخش مهمی از كردستان عراق را در دست دارد. و سالها نیز بر منابع مالی شمال عراق نظیر عوارض و مالیاتهای مرزی نظارت داشت و در سالهای دهه ۱۹۹۰ توانست نوعی دولت خودگردان منطقه ای در شمال عراق به وجود آورد. حزب كردستان نقش عمده ای در قیام فوریه (۱۹۹۱) (۱۳۷۰ش) علیه رژیم عراق داشته است.
ب ) نیروهای چپ گرای سوسیالیست كردی
نمایندگی اصل این جریان را اتحادیه آحاد میهنی كردستان
عراق ( ) به عهده دارد. كه توسط «جلال طالبانی» رهبری می شود. اتحادیه میهنی در سال ۱۹۷۵ به دلیل ایدئولوژیك از حزب دمكرات كردستان عراق منشعب شد.
اتحادیه میهنی از سوی جریانهای كوچك چپ گرای كردی نیز حمایت می شود، و بسیاری از آنها در قلمرو تحت نفوذ اتحادیه میهنی به فعالیت مشغول هستند. حزب عمل برای استقلال كردستان ( ) به رهبری «یوسف حنایوسف» اتحادیه دمكراتیك كردستان ( ) متشكل از ۵گروه كوچك چپ گرای كرد، و حزب زحمتكشان كردستان عمده ترین گروه های چپ گرای رادیكال قومی كرد تحت حمایت اتحادیه میهنی كردستان عراق هستند.
پ) نیروهای اسلام گرای كرد
اسلام گرایان كرد در واقع بیشتر در سال های دهه ۱۹۹۰ در صحنه سیاسی عراق ظاهر شده اند. اولین گروه اسلام گرای كرد به نام جنبش اسلامی كردستان عراق ( ) در ۱۹۸۶م، توسط شیخ «عثمان عبدالعزیز» بنیانگذاری شد. علاوه بر جنبش اسلامی گرای كردستان عراق، جنبش های اسلام گرای دیگر نیز در منطقه كردی فعال بوده اند برخی از آنها عبارتند از:
حزب الله انقلاب كرد ( ) به رهبری شیخ «ادهمه بارزانی» پسر عموی «مسعود بارزانی» و اتحادیه اسلامی كردستان ( ) به رهبری «صلاح الدین محمد بهاالدین».
كردها از اوایل دهه ۱۹۷۰ وقتی كه «صدام» نفر دوم صحنه قدرت در بغداد بود، با دولت عراق مبارزه كردند، اما بعد از توقف حمایت ایران «رژیم پهلوی»، آمریكا و اسرائیل از كردهای عراق در سال ۱۹۷۵، جنبش چریك های كرد فرو پاشید. صدام همچنین ساكنان كرد شهر كركوك را با زور بیرون كرد بعد از جنگ اول خلیج فارس و خودمختاری نسبی كه برای كردها فراهم شده بود، آنها در مناطق شمالی عراق كنترل اقتصاد، مدارس و مساجد خود را بدست گرفتند.
كردها در این دوره مطبوعات آزاد و یك گروه شبه نظامی تاسیس و انتخابات برگزار نمودند. دو حزب اتحادیه میهنی و دموكرات سال ها اختلاف و درگیری داشتند، اما در آستانه حمله آمریكا به عراق، دوطرف برای حفظ منافعشان اختلافات را كنار گذاشته و اكنون یك صدا سخن می گویند آنها اكنون به صراحت می گویند از گذشته درس گرفته اند. چون جنگ قدرت ضربه سنگینی به آنها وارد كرد،
اكنون آنان به خواسته هایشان، كه بخشی از حكومت عراق باشند رسیده اند. طالبانی، رئیس جمهور عراق، می گوید: به نظر من، بهترین شعار، یك عراق دموكراتیك، پارلمانی و فدرالی است، ما نباید وقت خود را با شعارهایی به هدر بدهیم، كه تحقق آنها همه محال باشد.
طالبانی افزود، از دلایلی كه باعث شد من از بارزانی جدا شوم این بود كه ایشان تمایل قبیله ای و عشیره ای داشت. دلیل دیگر، دیدگاه مائوئیستی من بود. البته این دیدگاه در دوره ای از زندگی من بود اما اینك خود را سوسیالیست و معتقد به دموكراسی و حقوق بشر كه در بیانیه جهانی حقوق بشر آمده است، می دانم. دلیل دیگر موضع گیری نسبت به آمریكا بود: ما به علت چپ بودنمان در آن هنگام ضدآمریكایی، ضدامپریالیسم و ضد این مقوله ها بودیم، خصوصیات جریان های كردی عبارت است از:
▪ نوعی علقه های عاطفی بین رهبران كرد و نظام جمهوری اسلامی ایران وجود دارد،
▪ كردها در مقایسه با سایر گروه ها، مناقشه ای با شیعیان ندارند،
▪ كردها با همسایه شمالی خود (تركیه) مشكلات جدی دارند،
▪ صهیونیست ها در منطقه كردنشین نفوذ دارند و می خواهند از این طریق برای ایران مزاحمت ایجاد كنند.
۳) جریان سنی
حمله آمریكا به عراق، برای جامعه سنی عراق كه به نوعی به ساختار قدرت نظام صدام وصل بودند نگرانی ایجاد كرد، زیرا آنها اقلیتی بودند كه دهه هایی بر اكثریت جامعه حكومت می كردند. اكنون بخش اعظم جمعیت اهل تسنن عراق از اشغال كشورشان ناراضی اند لذا، امروز شبه نظامیان سنی كه برآیندی از افراطیون سلفی، تكفیری و نیز بعثی های زخم خورده هستند، دست به حملات می زند آنها از حمایت معنوی و گاه مادی برخی رژیم های عرب برخوردارند، با بهره گیری از سازماندهی و تكنیك های پیشرفته، عراق را به معركه ای خونین تبدیل كرده اند.
این گروه ها، نه تنها اشغالگران را هدف قرار می دهند، بلكه مردم بی گناه و به ویژه شیعیان و حتی تأسیسات و زیرساخت های عراق از حملات تروریستی آنها در امان نمانده است، هدف این گروه ها، انتقامجویی و بازداشتن عراق از سیر در روند جاری و بازگشت حاكمیت اقلیت همانند دهه پیشین عراق است و برای این منظور، شبه نظامیان سنی در عراق در قالب گروه ها و سازمان های مختلفی شكل گرفته اند كه عمده ترین آنها در ذیل نام برده می شوند:
- سازمان جهادالقاعده در سرزمین راندین (ارتش اسلامی در عراق)
- ارتش انصار سنی (جبهه اسلامی مقاومت عراق)،
- جبهه ملی قومی، اسلامی در عراق (مجلس شورای مجاهدین)،
- مقاومت اسلامی ملی (مناصر و اهل سنت)
- ارتش عمر (جنبش اسلامی مجاهدین)،
- هیأت دعوت ارشاد و فتوی (ارتش مجاهدین)،
- سربازان صحابه
البته گروه های دیگری كه حضور كمتری دارند، عبارتند از: ارتش راشدین، ارتش طائفه منصوره، گروه عصائب اهل عراق، گردان های الغضب الاسلامی، گردان های اسود التوحید (شیران توحید) گردان های سیوف الحق (شمشیرهای حق)، ارتش فاتحان
لازم به ذكر است كه آنها در صحنه امروز عراق بیشترین حملات را علیه شیعیان آن كشور انجام می دهند كه مبارزه با آنها در قالب عملیات انتحاری، هیچگونه ارزش نظامی ندارد، بلكه بیان كننده عمق كینه آنها به مردم مظلوم عراق است، كه امروز بار تجاوز متجاوزین را بر دوش می كشند.
اغلب شبه نظامیان موجود در عراق برنامه های سیاسی خود را
به طور واضح و روشن اعلام نمی كنند، ولی آنها اهداف خود را به جای تمركز بر بیرون راندن نیروهای اشغالگر متوجه شیعیان كرده اند، مجموع فعالیت های جریان سنی در صحنه عراق را می توان، این گونه آرایش بندی كرد:
۱) جریان معتدل:
این جریان سعی دارد با حضور در پارلمان و حكومت، امتیازات مربوط به اهل تسنن در عراق را افزایش دهد. این گروه خود را با سیاست های كشورهای همسایه همراه ساخته تا با فشار بر آمریكا و شیعیان موقعیت خود را نسبت به وضعیت موجود متحول سازد.
۲) جریان سلفی تكفیری:
این جریان عمدتاً عملیات خود را متوجه شیعیان چه در عرصه حكومت و چه در عرصه دفاع و چه در عرصه مردمی كرده و تصمیم دارد با آشوب در عراق و انفجار بمب، موازنه موجود در عراق را به نفع اهل تسنن تغییر دهد. این جریان بنا بر اطلاعات موجود، ارتباطاتی را با سازمان های اطلاعاتی كشورهای عربستان، اردن، مصر و حتی موساد و سیا برقرار كرده است.
۳) جریان بعثی «اگرچه در درون جریان بعثی ممكن است شیعیانی هم وجود داشته باشند، اما عمده اعضای این جریان را اهل تسنن تشكیل داده و به جهت علقه های سازمانی كه به حزب بعث داشته اند، در صدد بازگرداندن عراق به وضعیت قبل از اشغال هستند.
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید