سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

دل‌نگران فلسفه در ایران


دل‌نگران فلسفه در ایران
وقتی در سال ۱۳۰۷ زنده‌یاد پروفسور حسابی، پیشنهاد تاسیس دانشگاه را به علی‌اصغر حكمت، وزیر وقت فرهنگ داد، علوم انسانی به مثابه مهم‌ترین دستاورد مدرنیته بسیار ناشناخته و در حد یادداشت‌هایی بود كه منورالفكران در مطبوعات و سفرنامه‌هایشان گفته بودند.
این سه یار دانشگاهی، یعنی دكتر علی‌اكبر سیاسی، دكتر غلامحسین صدیقی و دكتر یحیی مهدوی بودند كه هر یك به ترتیب سنگ بنای یكی از سه دانش بنیادین جهان جدید را بنا كردند؛ روانشناسی، جامعه‌شناسی و فلسفه جدید. یحیی مهدوی از نسل نخستین دانش‌آموختگان فرنگ بود كه با داشتن پایی استوار در سنت، ضرورت تاسیس نهادهای آموزشی مدرن را احساس كرد و به تربیت اساتید جدید پرداخت. روشن‌اندیشی مهدوی در احترام به سنت تنها به نثر فخیم و محكم محدود نمی‌شود، گنجاندن فلسفه اسلامی در برنامه آموزشی دوره فلسفه غرب و دعوت از اساتید سنتی در دانشگاه از دیگر نشانه‌های این امر است. عصر روز یكشنبه ۲۴ تیرماه موسسه پژوهشی حكمت و فلسفه ایران با همكاری شهر كتاب، نشستی به مناسبت بزرگداشت استاد فقید دكتر یحیی مهدوی بنیانگذار گروه فلسفه دانشگاه تهران با عنوان «میراث مهدوی» برگزار كرد كه در آن اساتید برجسته فلسفه كشور حضور یافتند و هر یك درباره خصائل علمی و اخلاقی و خدمات فكری این استاد فلسفه سخنانی گفتند.
● فیلسوف موسس
دكتر غلامرضا اعوانی رئیس موسسه پژوهشی حكمت و فلسفه ایران، نخستین سخنران این نشست با اشاره به سابقه شاگردی خود نزد استاد یحیی مهدوی گفت: نكته‌ای كه برای بنده در باب ایشان اهمیت دارد تربیت معنوی و فرهنگی اوست. او كه در خانواده‌ای سنتی و با فرهنگ تربیت شده بود از سوربن فرانسه دكترای فلسفه خود را گرفت اما هیچگاه فرهنگ خود را فراموش نكرد و همواره علاقه‌ای وافر به قرآن كریم داشتند و نثر فارسی را به بهترین نحو می‌نوشتند و فارسی نویسی بسیار دقیق بودند. وی در ادامه اظهار داشت: دكتر مهدوی انضباط و دقتی شایسته داشت كه انسان را به یاد نظم شخصی كانت می‌اندازد، او همیشه سر وقت در كلاس و محل كار خود حاضر می‌شد و لحظه‌ای از وظایف خود غفلت نمی‌كرد.
وی سپس در باب خدمات اجرایی دكتر مهدوی گفت: ایشان كه در خانواده ای مرفه به دنیا آمده بود، از تمام امكانات جهت خدمت به علم و فرهنگ بهره می‌جست و از این رو می‌توان او را به تاسی از شیخ موسس، حكیم آقاعلی مدرس در حكمت اسلامی، حكیم موسس خواند كه كرسی فلسفه را در دانشگاه تهران تاسیس كرد و همچنین كتاب‌های ارزشمندی را به كتابخانه دانشگاه اهدا كرد.
دومین سخنران این نشست، دكتر محمد خوانساری استاد فلسفه و منطق دانشگاه تهران، به ذكر پاره‌ای از ویژگی‌های نخستین كتاب‌های او پرداخت و گفت: این كتاب‌ها كه در سنین جوانی دكتر مهدوی نگاشته شده‌اند، نخستین بارقه‌های فلسفی ایشان هستند كه از برخی جهات تا به امروز قابل استفاده و مفید می‌باشند. نخستین این كتاب‌ها «جامعه‌شناسی» است كه در سال ۱۳۲۲، یعنی بیش از شصت سال قبل منتشر شده است و با وجود درس‌هایی كه مرحوم غلامحسین صدیقی درباره جامعه‌شناسی داشته‌اند، نخستین اثر در باب جامعه‌شناسی به زبان فارسی است كه مفاهیم تازه این علم جدید را برای نخستین‌بار به ایرانیان معرفی می‌كند. البته برخی از این مفاهیم و نام‌هایی چون اگوست كنت قبلا در كتاب «سیر حكمت در اروپا» مرحوم محمد‌علی فروغی آمده بود، اما اسم بسیاری از بزرگان جامعه‌شناسی چون امیل دوركهیم برای بار نخست در این اثر آمده است و كتاب با محتوای ارزشمند و قلمی ساده و شیوا و در عین حال محكم و سلیس، هنوز هم اثری قابل ملاحظه برای كسی است كه بخواهد به ساحت علوم اجتماعی گام بگذارد. به همین دلیل است كه اهل فن با دیدن این كتاب، برای مولف آن آینده‌ای درخشان حدس زدند كه البته این اتفاق به نحو احسن در سال‌های بعدی فعالیت ایشان رخ داد، چرا كه به حق می‌توان اظهار داشت كه مرحوم مهدوی برای نگارش همین كتاب هزاران صفحه در مورد جامعه‌شناسی مطالعه كرده بودند.
نگارنده «منطق صوری» به ترجمه كتاب «فلسفه علوم» فیلیسین شاله اشاره كرد و گفت: دكتر مهدوی تمام تلاش خود را كرده تا این كتاب را با دقت ترجمه كند و این دو اثر نخستین دو چشمه‌ای است كه از این قله شامخ سرازیر شده و تشنه كامان معرفت را سیراب كرده است.
● آموزش فلسفه به زبان پارسی
دكتر رضا داوری اردكانی، رئیس فرهنگستان علوم نیز به بیان ویژگی‌های فكری و اخلاقی مرحوم مهدوی پرداخت و گفت: همه كسانی كه آن بزرگوار را می‌شناختند، می‌دانند كه اهل تظاهر و نمایش نبود، نه خودبین بود و نه خود را تحقیر می‌كرد. من هیچ استادی را ندیده‌ام كه كمتر از او حرف زده باشد و با این همه تاثیر عمیقی داشته باشد. در طول ۵۰ سال كه در خدمت او بودم هیچ تلونی در شخصیت ایشان ندیدم و در واقع او شخصیت ثابتی داشت و همیشه محترم بود و البته هیچگاه خود را بر دیگران تحمیل نمی‌كرد.
وی در ادامه به روابط شخصی خود با دكتر مهدوی اشاره كرد و گفت: نسبت بنده با ایشان نسبت پدر و فرزندی بود و من فرزندی بودم كه گاهی از فرمایشات او عدول می‌كردم و البته او هیچگاه هیچ چیز را به من تحمیل نمی‌كرد و به طور غیر‌مستقیم به آموزش و پرورش می‌پرداخت. او مرد اخلاق بود و شخصیتی اخلاقی داشت و یكی از اصولی‌ترین اشخاصی بود كه من در زندگی خود دیده‌ام. ایشان تاكید داشت كه كتاب‌های علوم انسانی به زبان فارسی نوشته شود، چرا كه باید به زبان فارسی فلسفه و جامعه‌شناسی آموزش داده شود و این زبان باید با این علوم جدید انس بگیرد . به همین دلیل خودش به ترجمه می‌پرداخت.
دكتر محسن جهانگیری، استاد فلسفه دانشگاه تهران، دیگر سخنران این محفل به بیان خصائل و ویژگی‌های فكری استاد یحیی مهدوی پرداخت و گفت: اولا مهدوی شخصی بود به تمام معنا اخلاقی. او به ارزش‌های اخلاقی به نحو كامل احترام می‌گذاشت. ثانیا خود بنده نیز به اخلاق اهمیت زیادی می‌دهم و معتقدم كه اخلاق در بشریت از همه وجوه دیگر ارزش بالاتری دارد و به قول اینشتین، «بشریت بدون اخلاق تباه خواهد شد».
دكتر جهانگیری در ادامه گفت: آشنایی بنده با ایشان به سال۴- ۱۳۳۳ بر می‌گردد كه در منزل مرحوم غلامحسین صدیقی در سرچشمه تهران ایشان را دیدم و همچنین در سال‌های دهه ۱۳۴۰ به شاگردی ایشان مفتخر بودم. مرحوم مهدوی مردی بود متعهد كه تعهدی دینی، ملی، شغلی و صنفی داشت و به جهت شغل دانشگاهی همواره احترام دانشگاه را رعایت می‌كرد. تعهد دینی او از پایان نامه دكترایش در فلسفه در سوربون مشخص می‌شود كه در دو بخش، نخست به شناخت از دید فیلسوفان مسلمان می‌پردازد و در بخش دوم به مصنفات ابن‌سینا اشاره می‌كند. او كه با فلسفه غرب آشنایی عمیق داشت همواره سعی می‌كرد از اساتید فلسفه اسلامی و ترجیحا معمم برای این رشته استفاده كند. او همچنین شخصیتی علمی داشت و با زبان فارسی آشنایی كاملی داشت، به گونه‌ای كه آدم احساس می‌كرد او در ایران تحصیل گلستان و تاریخ بیهقی كرده است.
● اسطوره انسان اخلاقی
در ادامه دكتر فتح‌الله مجتبایی، استاد دانشگاه تهران، به بیان خاطرات خود از سال‌ها همكاری در گروه فلسفه دانشگاه تهران با مرحوم مهدوی پرداخت و گفت: آقای مهدوی اسطوره و نمونه كامل یك انسان اخلاقی بودند كه بنده در طول شصت سال كار در دانشگاه تهران، ندیدم كه كسی از ایشان بد بگوید و سخن نامطلوبی درباره‌اش بگوید. او دوستان بسیاری داشت كه از این میان مرحوم غلامحسین صدیقی و مرحوم مجتبی مینوی از نزدیك‌ترین دوستان وی بودند. در حالی كه دكتر صدیقی تمایلات خاص سیاسی و اجتماعی داشت، مرحوم مهدوی اگرچه در این تمایلات با ایشان همفكر بود، اما همراه نبود. همچنین مرحوم مینوی با دانش فراوانی كه داشت، كمی تندخو بود، اما مرحوم مهدوی در كمال متانت بود و حتی با كسانی كه با ایشان رفتار مناسبی نداشتند، مهربان بود. او قلمی سلیس داشت و از نخستین كسانی بود كه در زمینه فلسفه‌های جدید چون فلسفه اگزیستانس و پدیدارشناسی، به بیانی شیوا و آموزنده به فارسی نوشته‌اند.
در پایان این نشست دكتر كریم مجتهدی، استاد فلسفه دانشگاه تهران در باب سال‌های همكاری خود با دكتر یحیی مهدوی سخنرانی كرد و سخن خود را با مقدمه‌ای در باب ضرورت آموزش آكادمیك فلسفه آغاز كرد و گفت: در فلسفه همه دانشجو هستند و استاد نداریم و مرحوم مهدوی خودش صاحب تحصیلات دانشگاهی دقیقی بود و صفت دكتر به عنوان كسی كه به‌خصوص در علوم انسانی صاحبنظر است، شایسته ایشان بود.
دكتر مجتهدی با اشاره به تالیفات مرحوم مهدوی گفت: بنده اخیراً به مقدمه برخی از این كتاب‌ها نگاه كرده‌ام و به خصوص در فصل آخر كتاب «فلسفه علوم»، رابطه‌ای میان فلسفه و تعلیم و تربیت برقرار شده كه حائز اهمیت بالایی است. فلسفه یعنی آموزش و فلسفه به همان دردی می‌خورد كه مردم نمی‌خواهند بدانند، یعنی فلسفه مصرف نمی‌شود، بلكه طریق مصرف را تعیین می‌كند. فلسفه با ركود فكری و اضمحلال و نومیدی مبارزه می‌كند و به جست‌وجوی امكانات از دست رفته به تفکر می‌پردازد و این جست‌وجوی امكانات جنبه آتی دارد و به همین دلیل است كه در كشوری كه تامل نیست، آینده‌ای وجود ندارد.
دكتر مجتهدی در ادامه گفت: من در طول سال‌ها تدریس متوجه شده‌ام كه فلسفه آموزش پژوهش است و دعوت به پژوهیدن می‌كند و به این معنا به قول رومیان شیر مادر برای فرهنگ است. وی در ادامه به بیان ویژگی نظم و انضباط در كار فكری و زندگی مرحوم مهدوی اشاره كرد و گفت: اگر نظم مهدوی با نظم كانت قابل مقایسه است، به این دلیل است كه او مثل كانت از یك نظم درونی و اندیشیده شده برخوردار بود، كانت در پایان كتاب خود، نقد عقل محض، فعالیت عقلانی را مشروط به چهار شرط انضباط، میزان، ساختار معمارگونه و تاریخ فكری می‌داند. انضباط مرحوم مهدوی نیز از اصالت عقل نزد او بهره می‌گیرد. در مهدوی انضباط عقلی كه نزد كانت مشاهده می‌شود، دیده می‌شود و این انضباط تنها انضباط عملی نبود، بلكه عقلی و درونی بود.
منبع : سایر منابع


همچنین مشاهده کنید