جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


ساز سنتوری کوک می شود


ساز سنتوری کوک می شود
● آغاز دور جدید اکران تابستان با نمایش دو فیلم
خیلی ها امیدوارند که داریوش مهرجویی بتواند با «سنتوری »اش تکانی به گیشه سینماها بدهد و ارقام رکورد فروش را که فعلاً دست «اخراجی ها»ی ده نمکی است، جابه جا کند. از روز چهارشنبه و با نمایش دو فیلم سنتوری(داریوش مهرجویی) و پاداش سکوت(مازیار میری) اکران آخرین سری فیلم های تابستانی آغاز می شود. از حدود دو ماه دیگر با فرارسیدن ماه رمضان، سینما برای مدتی از رونق خواهد افتاد تا اینکه اکران عید فطر آغاز شود و گیشه جانی دوباره بگیرد.
هم اکنون دور اول اکران تابستانی با فیلم های روز سوم(محمد حسین لطیفی)، پارک وی(فریدون جیرانی)، پیک نیک درمیدان جنگ(رحیم حسینی) و رئیس(مسعود کیمیایی) ادامه دارد. با اینکه «پارک وی» از مرز ۳۰۰ میلیون تومان گذشته و فروش نهایی اش حدود ۳۵۰ میلیون تومان خواهد بود و دو فیلم «رئیس» و «روزسوم» نیز در نهایت به ارقامی در همین حول و حوش خواهند رسید، اما این فروش ها چندان رضایت بخش نیست و تهیه کنندگان را سر ذوق نخواهد آورد. از قدیم گفته اند که پشت تب تند، لرز است.
این مثال در مورد سینمای ایران هم صادق است. بعد از فروش رویایی «اخراجی ها» که اگر به بلای سی دی قاچاق دچار نمی شد، فروشش فوق رویایی بود، سینما دچار رکودی قابل پیش بینی شد. البته عرضه سی دی قاچاق چند فیلم همزمان با اکران شان نیز در این رکود بی تاثیر نبود و به آن دامن زد.
در این میان «پارک وی» خیلی نرم و آرام فروشش را از مرز ۳۰۰ میلیون تومان گذراند. برای این فیلم که تبلیغات درست و حسابی ندارد و بازیگرانش هم در رده ستارگان جای نمی گیرند، فروش ۳۰۰ تا ۳۵۰ میلیون تومان یک رقم ایده آل است. ضمناً خنده های تماشاگران را نیز موقع دیدن فیلم نباید فراموش کرد. به هر حال هنوز هم در سینمای ایران بهترین و موثر ترین راه تبلیغ، همان توصیه های مردم به یکدیگر و تبلیغ دهان به دهان است.
«روز سوم» هم با توجه به ظرفیت و پتانسیل اش فروش خوبی دارد. این فیلم ۲۵۰ میلیون تومان را رد کرده و تا مرز ۳۵۰ تا ۴۰۰ هم جا دارد. البته تیزرهای فراوان و پیشکشی تلویزیون که نصیب هر فیلم و هر تهیه کننده یی نمی شود، هم در این فروش بی تاثیر نبوده است. به هر حال «روز سوم» یک فیلم جنگی است و فروش فیلم های جنگی در سینمای ایران هم سقف معینی دارد. «دوئل» را فراموش کنید.
با آن پروپاگاندایی که در زمان «دوئل» انجام شد اگر در مورد فیلم «شغال» هم صورت می گرفت، فروش فیلم چند صد میلیونی می شد. در مورد «روز سوم» یک نکته مهم را نباید فراموش کرد. با اینکه باران کوثری و پوریا پورسرخ بازیگران شناخته شده و شاید تا اندازه یی محبوب برای مردم باشند اما تا ستاره شدن فاصله زیادی دارند. در سینمای امروز هم ستاره ها مهمترین عوامل جذب مخاطب و فروش یک فیلم محسوب می شوند. پس نتیجه می گیریم که «روز سوم» فروش فوق العاده یی داشته و مورد اقبال واقع شده است.
اما مسعود کیمیایی و رئیس اش. این فیلم هم تا اندازه ۳۵۰ تا ۴۰۰ میلیون فروش خواهد کرد که البته اگر در سینمای ایران رقم چندان بالا و خیره کننده یی نیست، اما برای سینمای کیمیایی یک رکورد زنی محسوب می شود. در این سال ها بالا ترین رقمی که یک فیلم از کیمیایی به آن رسیده چیزی در حدود ۲۵۰ میلیون تومان بوده که متعلق به فیلم «حکم» است. پس نتیجه می گیریم «رئیس» پر فروش ترین و البته نه پر مخاطب ترین فیلم مسعود کیمیایی تا به امروز است. به هرحال نام مسعود کیمیایی برای خیلی از مردم و مخاطبان سینما جذابیت دارد و فیلم های او تا حدودی مشتری ثابت دارند.
«رئیس» هم با همه ضعف هایش، قصه سرراست تری نسبت به چند فیلم اخیر کیمیایی دارد و همین طور فیلم پر بازیگری است. همه اینها باعث می شود تا فیلم فروش نسبتاً خوب و راضی کننده یی داشته باشد. اما از این هفته دو فیلم جدید راهی سینماها می شوند. «سنتوری» در گروه قدس اکران می شود و «پاداش سکوت» در سینما فرهنگ و چند سینمای دیگر. احتمالاً از هفته آینده نیز «نصف مال من، نصف مال تو» جایگزین «پارک وی» خواهد شد و از هفته بعدش نیز «قاعده بازی» به جای «روز سوم» روی پرده خواهد رفت. همه چیز برای یک تابستان داغ برای گیشه آماده است. البته اگر قاچاقچیان سی دی و فیلم بگذارند. گوش شیطان کر، این دو سه فیلم آخری جان سالم به در برده اند و خدا بقیه را نیز از این شر بزرگ محفوظ بدارد.
● سنتوری، می فروشد
فیلم مهرجویی پرفروش خواهد شد. شک نکنید. فیلم سر و شکل جذابی دارد و بسیار سرگرم کننده و تاثیرگذار است. با تماشای سنتوری هم می توان خندید و هم می توان گریست. ضمناً دو بازیگر محبوب به نام های بهرام رادان و گلشیفته فراهانی را هم دارد که خوش درخشیده اند. از همه اینها گذشته فیلم مهرجویی پر است از صحنه های کنسرت آن هم با اجرا و صدای بهرام رادان که صد افسوس ای کاش فیلم با همان صدای محسن چاوشی اکران می شد. البته گفته می شود به وسیله کامپیوتر صدای رادان را به چاوشی نزدیک کرده اند و خدا چه می داند شاید هم صدای خود چاوشی را کمی به رادان نزدیک کرده باشند. ترانه ها بسیار با حال و هوای فیلم همخوانی دارند و روی فیلم نشسته اند.
شاید به جرأت بتوان گفت مهرجویی بهترین فیلم ایرانی را ساخته که در آن موسیقی و ترانه حرف اصلی را می زند و نقش موثری دارد. این را گفتم چون اسم «سنتوری» را نمی توان موزیکال گذاشت، اما به هر حال فیلم عجین شده با ساز و صدا و ترانه است. شاید هنر اصلی مهرجویی این بوده که ترانه ها برای پر کردن زمان فیلم نبوده اند و در ساختار قصه تنیده شده اند و جزئی از آن هستند. اگرچه «سنتوری» در جشنواره به مذاق عده یی از سینمادوستان و حتی طرفداران مهرجویی خوش نیامد، اما اگر یادتان باشد «اجاره نشین ها» هم در زمان اکرانش با اینکه فروش کرد، اما چندان جدی گرفته نشد. گذشت زمان ارزش های «سنتوری» را مشخص خواهد کرد. اگر رکورد «اخراجی ها» جابه جا شد، تعجب نکنید.
● پاداش سکوت، چندان نمی فروشد
خیلی ها طاقت ورود سینماگرانی چون مازیار میری را به حیطه هایی مانند سینمای دفاع مقدس ندارند. «پاداش سکوت» مضمونی جسورانه و ضدجنگ دارد و نسبت به دو فیلم قبلی کارگردانش اثری کلاسیک تر و دارای سر و شکلی حرفه یی است. همه عوامل در زمان ساخت این فیلم دست به دست هم داده بودند تا «پاداش سکوت» فیلمی محکم و به یادماندنی شود اما فیلم خیلی چیزها کم دارد که مهمترینش حس و حال مورد نیاز این نوع فیلم ها است. قصه فیلم و حتی آدم های آن شباهت زیادی به قصه و آدم های فیلم های حاتمی کیا دارد اما «پاداش سکوت» حس جاری در فیلم های حاتمی کیا را ندارد. اجرا خوب است اما همه چیز خشک و مکانیکی شده.
شخصیت اصلی فیلم ، دل آدم را به درد نمی آورد. داداش آدم را عصبی نمی کند و گریه اش اشک آدم را جاری نمی کند. شاید مشکل از فیلمنامه است. فیلمنامه یی که آنقدر رفته و آمده و از سر و تهش کاسته شده که دیگر خاصیتش را از دست داده است.«پاداش سکوت» یک پرویز پرستویی دارد که مثل همیشه است. دیگر آنقدر او را در این گونه نقش ها دیده ایم که نمی توانیم در موردش قضاوت کنیم اما هر چه باشد او هنوز برای تماشاگر آنقدر جذابیت دارد که برای تماشای فیلمش بلیت بخرد و به سینما برود. شاید در نظر اول«پاداش سکوت» عوامل جذابی برای پرفروش شدن نداشته باشد، اما فیلم یک چیزهایی هم دارد.فکر کنم پیش بینی فروش ۲۰۰ میلیون تومان برای «پاداش سکوت» رقم مناسبی باشد. بالاخره فیلم کمی خالص است و از عوامل کاذب جذب تماشاگر بی بهره.
● قاعده بازی، می خواهد بفروشد
با اینکه در جشنواره چندان به دل ننشست و به مذاق خیلی ها خوش نیامد، اما پرفروش خواهد شد. به هر حال فیلم احمدرضا معتمدی یک کمدی بزن و بکوب است آن هم با انبوهی از بازیگران معروف. فقط همین کافی است تا در تبلیغات و تیزرهای احتمالی فیلم، اکبر عبدی با آن سر و شکلش (یا دیگر بازیگران فیلم) به تماشاگر نشان داده شوند. آن وقت است که تماشاگران وسوسه شوند تا به دیدن «قاعده بازی» بروند. ضمناً معتمدی پس از نمایش فیلمش در جشنواره تصمیم گرفته تا آن را کمی کوتاه کند که این کار هم باعث تندتر شدن ریتم و افزایش رضایت تماشاگر خواهد شد.
شاید مشکل اصلی فیلم، کم آوردن قصه به خصوص در نیمه دوم باشد. بالاخره وقتی قصه یی در کار نباشد و بازیگران بی جهت فقط در سر و کله یکدیگر بزنند، حوصله تماشاگر سر خواهد رفت. البته شاید با اصلاحاتی که بعد از جشنواره روی فیلم انجام شده و کاهش مدت زمان (گفته می شود حدود ۳۰ دقیقه) آن، «قاعده بازی» سر و شکل بهتری یافته باشد. ای کاش احمدرضا معتمدی آنقدر که وقت خود را صرف کارگردانی و اجرای کار کرده، روی فیلمنامه هم کار می کرد. قصه فیلم چیزی در حدود ۵ -۴ خط است و با این چند خط داستان، دو ساعت فیلم ساخته شده است. همان قدر که فیلم های قبلی معتمدی عجیب و غریب بود، کمدی او نیز عجیب است. البته شاید تماشاگر از این کمدی عجیب (بخوانید کلاسیک) خوشش بیاید.
● نصف مال من نصف مال تو، شاید بفروشد
بالاخره بعد از سال ها چشم مان به یک فیلم کودک در فصل تابستان روشن خواهد شد. البته اگر شریفی نیا و یکی دو بازیگر دیگر در این فیلم بازی نداشتند و پخش کننده هم فیلمیران نبود، دومین ساخته وحید نیکخواه آزاد هم به سرنوشت سایر فیلم های کودک دچار می شد.«نصف مال من، نصف مال تو» برداشتی آزاد از قصه اریش کستنر است که چند سال پیش کیومرث پوراحمد هم فیلم «خواهران غریب» را از روی آن ساخته بود. البته قصه فیلم نیکخواه تفاوت هایی با قصه کستنر و فیلم پوراحمد دارد که احتمالاً این تفاوت ها باعث خواهد شد تا داد فمنیست ها هم دربیاید.
«نصف مال من، نصف مال تو» در جشنواره کودک همدان هم به نمایش درآمد و چند جایزه هم گرفت. برخی از فیلم به عنوان یک اثر جذاب و مخاطب پسند یاد کردند و برخی هم آن را مبتذل خواندند که هر دوی اینها به پرفروش شدن می انجامد.
● عیدفطر، همه می خواهند بیایند و بفروشند
یکی دو هفته یی است که تقریباً هر کارگردان یا تهیه کننده یی که می خواهد در مورد فیلمش حرف بزند از اکران آن در عیدفطر خبر می دهد. همه می خواهند عیدفطر اکران شوند. از «تسویه حساب» تهمینه میلانی گرفته تا «دسته های خالی» ابوالقاسم طالبی یا «همیشه پای یک زن در میان است» کمال تبریزی.
حتی یکی دو فیلم که هم اکنون مراحل فیلمبرداری را می گذرانند نیز می خواهند در عید فطر رنگ پرده را به خود ببینند. اما اشکال کار اینجا است که حداکثر ۵ یا ۶ فیلم فرصت اکران را پیدا خواهند کرد که از همین الان دو سه تای آنها قطعی شده است. در گروه قدس فیلم «در شهر خبری هست، نیست» اولین ساخته رضا خطیبی روی پرده خواهد رفت. در گروه استقلال هم که سینمای سرگروهش متعلق به حوزه هنری است و حوزه هنری هم متخصص سوزاندن بهترین زمان های اکران، فیلم «خدا نزدیک است» ساخته علی وزیریان نمایش داده خواهد شد. اگر یادتان باشد در عید نوروز فیلم «شب به خیر فرمانده» در این گروه اکران شد که همه دیدند چگونه فروخت. حالا هم قرار است یک زمان طلایی دیگر برای اکران به محصولی دیگر از حوزه هنری اختصاص یابد. البته قرار است اکران «خدا نزدیک است» حداکثر دو هفته باشد و بعد از فیلمی دیگر اکران خواهد شد.
در ماه رمضان هم در این گروه فیلم «قصه دل ها» ساخته هوشنگ درویش پور که پیش از این «حشره» نام داشت روی پرده می رود. اکران عید فطر گروه عصر جدید به احتمال فراوان نظام «کلاغ پر» شهرام شاه حسینی خواهد بود. اما مشکل اصلی در این میان تعطیلی سینما آفریقا بعد از اکران «قاعده بازی» تا زمان جشنواره خواهد بود. قرار است این سینما دوسالانه شود و به همین دلیل چند ماهی صرف این کار خواهد شد. چون سینما آفریقا سرگروه است وضعیت این گروه سینمایی نامشخص مانده ولی به احتمال زیاد یکی از دو سینمای فرهنگ یا فلسطین به عنوان سینمای سرگروه به جای آفریقا انتخاب خواهد شد.
مهدی طاهباز
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید